آیا هوش و خلاقیت رابطه مستقیم دارند؟

در پاسخ به رابطه هوش و خلاقیت اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. به منظور پاسخ به این سوال ابتدا باید تعریف درستی از این دو مفهوم، خلاقیت و هوش داشته باشیم. باید توجه داشت که ارائه تعریفی جامع از این دو مفهوم کار ساده ای نیست. هر یک از ما در موقعیت های مختلف تصور خاصی از افراد باهوش یا خلاق داریم.

به طور خلاصه می توان هوش را اینگونه تعریف کرد: هوش توانایی یادگیری از طریق تجربه، کاربرد و کارایی فرایندهای شناختی و فراشناختی برای تقویت این یادگیری و توانایی فرد برای سازگاری با محیط و موقعیت های مختلف است.



اما خلاقیت چیست؟ خلاقیت در شکل وسیع به این صورت تعریف می شود: فرایند ذهنی که منجر به خلق و تولید چیزی ارزشمند، اصیل و مفید می شود، آن چیز می تواند یک نظریه، داستان، اثرهنری و یا… باشد.

آیا هوش لازمه ی خلاقیت است؟

در تعاریفی که از هوش و خلاقیت ارائه کردیم، مشخص شد که این دو به لحاظ مفهومی کاملا متفاوت هستند و توانایی های متفاوت ذهنی را شامل می شوند. هوش در نیمکره چپ و خلاقیت در نمیکره راست مغز قرار دارد. هوش توانایی پردازش و خلاقیت توانایی خلق است. خلاقیت، تفکر واگرا است. به این معنی که یک فرد خلاق از راه ها و دیدگاه های متفاوت به یک مسئله نگاه می کند.



اما اینها به این معنی نیست که هوش و خلاقیت، هیچ ربطی به هم ندارند. بدیهی است که داشتن حداقل هوش، لازمه ی خلاق بودن است و افراد کم هوش هم می توانند در صورت مهیا بودن شرایط خلاق باشند. اما افراد بسیار خلاق معمولا هوش متوسط و رو به بالایی دارند.

همینطور قابل توجه است که افراد باهوش لزوما خلاق نیستند. افراد خلاق تمایل دارند چیزهای باارزش، ناشناخته و پیچیده را خلق و کشف کنند. آنها به بهتر و پرمعنا شدن زندگی دیگران اهمیت می دهند و کارهای خلاقانه شان هم به همین منظور است. اما افراد باهوش لزوما چنین تمایلی ندارند.

در ادامه بخوانید :