چرا انیمه مونوگاتاری Monogatari اثری کاملاً متفاوت به شمار می‌آید!؟

درود بر تمامی دوستان انیمه‌ای و غیر انیمه‌ای. امروز در بخش انیمه مجله اینترنتی وارونه با یه معرفی انیمه‌ای در خدمت شما هستیم! انیمه مورد بحث رو احتمالاً نامش رو شنیده باشید، یعنی انیمه Monogatari که با وجود المان‌های خاص خودش، هنوز که هنوزه، اونطور که باید بین مخاطبان شناخته نشده. شاید طبیعی باشه، چون همیشه انیمه‌های عامه پسند مثل ناروتو Naruto بیشتر از انیمه‌های خاصی مثل مونوگاتاری Monogatari بین مخاطبان جا می‌افتند یا به عبارتی شناخته می‌شن!

اینطور تصور کنید که همه معمولاً یه راه عادی رو طی می‌کنند، چرا؟ چون یه سری رفتن و دیدن مطمئن هستش. پس یه راه جدید که برابر با جاده‌ای ناآشنا هستش، گزینه‌ای نیست که همه ما بریم سراغش. چه سازنده باشیم و چه تماشاچی! اما Monogatari این کار رو مانند خیلی از آدم‌های خلاق انجام داد و چه از نظر داستانی، چه روایت، چه انیمیت و چه مفهوم و پیام کلی متفاوت عمل کرد.

با این حال نمی‌تونیم بگیم که یه چیز کاملاً متفاوت از تمام انیمه‌ها هستش و هیچ ارتباطی باهاش نمی‌شه برقرار کرد. بعد از طی کردن چند آرک ابتدایی Monogatari و عادت کردن به فضای اثر، می‌فهمید که در کنار تمام موارد جدید و متفاوتی که داره. خیلی از امتیازهای همیشگی داخل انیمه‌ها، از جمله اصطلاحات، انیمیت عادی، صداپیشگی و داستان براتون حکم آشنای قدیمی داره. فقط موارد جدید باعث ایجاد فضایی “متفاوت، اما در عین حال آشنا و خاص” شده!


مطالب توصیه شده علاوه بر “چرا باید انیمه مونوگاتاری Monogatari را تماشا کرد؟”


Monogatari (series)

خاص ترین داستان

کارگردان: Akiyuki Shinbo
نویسنده: Shaft ,Akiyuki Shinbo
برگرفته از: رمان کوتاه
نویسنده رمان کوتاه: Nisio Isin
موسیقی: Satoru Kōsaki
استودیو: Shaft
ژانرها: عاشقانه، فراطبیعی، معمایی، خون‌آشام
گروه سنی: جوانان
تاریخ شروع پخش: July 3, 2009

خوب بیاین یه معرفی از انیمه‌ای به اسم مونوگاتاری داشته باشیم! سری انیمه‌های Monogatari از روی رمانی نوشته Nisio Isin ساخته شده. آثار ایشون معمولاً سبک جالبی در داستان گویی داره! استودیو سازنده هم استودیو Shaft می‌باشد. اگر آشنایی با این استودیو داشته باشید، احتمالاً از سبک‌های عجیبی که در آثارش استفاده می‌شه، خبر دارید. انیمه مونوگاتاری Monogatari از لطف استودیو Shaft و Nisio Isin صاحب فضایی شده که در مجموع با هرچی انیمه دیدید متفاوت هستش. اما همین تفاوت، شده دلیل تماشای مونوگاتاری Monogatari که در ادامه بهشون بیشتر پرداخته شده!

اگر از این دلایل فاکتور بگیریم، نکته قابل توجه دیگه، تعداد آرک‌های زیاد انیمه هستش. این زیادی بدجور باعث گیجی و ترس مخاطب می‌شه! خوب، از نظر داستانی توی Monogatari چه خبره که این همه آرک داخل خودش داره؟ اول از همه مثل سری Fate شما شاهد کلی انیمه نیستید که به هم ربط ندارن. سری انیمه‌های مونوگاتاری همه به هم ربط دارن و در راستای هم هستند. اما هرکدام یک استقلال نسبی رو هم دارا هستند!

برای واضح‌تر شدن، اینطوری بگم که شخصیت اصلی پسری به نام آراراگی کویومی هستش. ایشون طی یک سری اتفاقات و ملاقات با یک خون‌آشام ۵۰۰ ساله تبدیل به یه نیمه خون‌آشام شده. اما به قول خود انیمه، کسی که با موجودات فراطبیعی یک‌بار برخورد کنه، بازم برخورد می‌کنه! برای آراراگی هم دقیقاً همین حالت پیش میاد و در هر آرک اتفاقاتی مربوط به یک موجود فراطبیعی رو به طور مستقیم یا غیرمستقیم تجربه می‌کنه.

تریلر انیمه مونوگاتاری Monogatari


نکاتی مورد توجه در دلایل تماشا کردن سری مونوگاتاری Monogatari Series

۱_ در صورت تمایل، شما می‌توانید، کانال نماشا، یوتوب و اینستاگرام انیمه مجله وارونه رو دنبال کنید. یا اگر دلتون خواست برای اطلاع رسانی بهتر، نوتیفیکیشن سایت رو فعال کنید.

۲_ در هنگام نظر دادن در مجله وارونه، خواهشمندم که از تبلیغ و نام بردن سایر سایت‌های فارسی! و مخصوصاً عمل ناپسند اسپویل و بحث‌های نامرتبط خودداری کنید.

۳_ در هنگام مطالعه، چشمتون رو از صفحه برندارید. مگر هر ۲۰ دقیقه و به مدت ۲۰ ثانیه تا تو این گرونی و کرونا Covid_19 به دکتر و عینک نیاز نداشته باشید.

با قبول داشتن کلیه نکات بالا، می‌ریم سراغ دلایل دیدن انیمه مونوگاتاری Monogatari


انیمیت خاص سری Monogatari

سری انیمه های مونوگاتاری Monogatari Series - سنگوکو نادکو Nadeko Sengoku

نمی‌دونم تا حالا فیلم هتل بزرگ بوداپست The Grand Budapest Hotel رو دیدید؟! در این فیلم سبک حرکت دوربین، محیط و شخصیت‌ها به نسبت سایر فیلم‌ها یه چیز کاملاً متفاوت به شمار میاد. مثلاً اگه درست یادم باشه، گاهی دوربین به جای فیلم گرفتن از یک شخصیت، یه نمای باز از تمام محیط داره و این شخصیت‌ها هستند که در وسط این نما حرکت می‌کنند. این سبک به قدری جالب هستش که حتی با گذشت چندین سال، هتل بزرگ بوداپست رو سرافراز نگه داشته.

انیمه مونوگاتاری Monogatari هم دقیقاً مثل هتل بزرگ بوداست ویژ‌گی‌های زیادی در کل و انیمیت خودش داره، که اون رو نسبت به انیمه‌های دیگه خاص کرده. یه سری می‌گن اینکار به خاطر کمبود بودجه بوده. اما من می‌گم برای جالب‌تر کردن و مفهومی‌تر کردن فضا به سلیقه گروه سازنده بوده. برای توصیف بهتر، به یه سری از ویژگی‌ها در ادامه پرداختم، که نشون می‌ده این جالب‌‌تر کردن چجوری هستش!


طراحی کلی انیمه Monogatari

مونوگاتاری

فضاهایی که در انیمه‌ها به تصویر کشیده می‌شه، معمولاً با توجه به نوع انیمه از یه سری قواعد پیروی می‌کنه. اما Monogatari کمی بی‌خیال این قواعد شده و در محیط‌هاش حالت‌های بصری و کارهای جالبی به تصویر کشیده می‌شه! مثلاً شما در شهری که باید حسابی شلوغ باشه، فقط شخصیت اصلی رو در شهری نسبتا مرده، می‌بینید!

در یک صحنه شما باید شاهد یه عالمه خون‌ریزی باشید. سازنده با خودش می‌گه، من می‌خوام خون‌ریزی نباشه. یا در صحنه‌ای که باید خون‌ریزی کمی باشه، سازنده می‌گه خون باید اینجا بیشتر باشه. در جایی دیگر، دعوایی رخ می‌ده و دادی بلند می‌شه. سازنده می‌گه که من می‌خوام برای نشون دادن اوج عصبانیت، اجسام رو طوری حرکت بدم که انگار از داد ایشون هستش.

در کلاسی برای عجیب نشون دادن وضعیت، مدام از رنگ‌های مختلف استفاده می‌شه! حتی برای نشون دادن دانش‌آموزان این کلاس، به جای شکل آدم از اسم‌شون استفاده می‌شه! در صحنه دیگه‌ای شخصیت اصلی فقط داره از مدرسه به خونه حرکت می‌کنه و با کسی صحبت می‌کنه. سازنده با خودش می‌گه، من می‌خوام برای حوصله سر نرفتن مخاطب، اینا رو از کوه و جنگل و دریا رد کنم تا برسن خونه، اونم در یک چشم بهم زدن. نکته جالب‌تر اینجاست در همین صحنه، شخصیتی به دیگری می‌گه: «من هر وقت با تو هستم، اصلا گم نمی‌شم». پس می‌تونید اینطور در نظر بگیرید که خیلی از این طراحی‌ها برای جالب‌‌تر کردن، مفهومی کردن و در آرودن از یک نواختی به همراه کمی کمدی، به شکلی خاص تصویرسازی شدند.

از حق نگذریم نوع به تصویر کشیدن این فضاها طوری هستش که می‌تونید اسکرین‌شات بگیرید و به جای والپیپر منظره ازشون استفاده کنید.


حالت چشمک‌زن

مونوگاتاری

ترفندی در Monogatari استفاده شده که به طور عمدی صفحه به یک رنگ خاص درمیاد. با اینکه معمولا به سرعت یک چشمک زدن یا به طور دقیق‌تر یک پلک زدن اتفاق می‌افته، اما اصلا بی‌هدف نیست. اول از همه صفحه رنگی که ظاهر می‌شه، احساس شخصیت رو در اون لحظه نشون می‌ده. مثلا رنگ قرمز یعنی ترس! دوما صفحه معمولا خالی نیست، بلکه درش نوشته‌های ظاهر شده. گاهی این نوشته‌ها چیز خاصی ندارن، اما گاهی اوقات توضیحات جالب و تکمیلی برای داستان داره.

مثلاً در یک صحنه، همون طور که از مونوگاتاری انتظار داریم، یه محیط بزرگ با رنگ‌های روشن و خاص نشون داده شده. دوتا شخصیت اینجا هستن که به هم چسبیدن و به خاطر کمبود جا دارن بحث می‌کنن. درحالی که جا زیاده، خوب اینجا یه صفحه چشمک‌زن میاد و می‌گه تو انیمه اینجا بزرگ هستش، در رمان اصلی خیلی هم کوچیکه. به عبارتی صفحه چشمک‌زن با اینکه گاهی چیز خاصی نمی‌گه، اما در اینجا ابهام ما رو برطرف کرد.

فقط مشکل اینجاست که خیلی از مواقع به قدری سریع میاد و می‌ره که برای خوندن نوشته‌های طولانی باید در حد میلی ثانیه استاپ کنید تا بخونیدش! این رو هم در نظر بگیرید که خیلی‌هاشون چیز خاصی ندارن یا گاهی اگه دارن، سنگین دارن! پس اگه حال ندارید، براتون خسته کننده هستش یا اذیت می‌شید. می‌تونید بی‌خیال این توضیحات بشید. اما اگه بهشون عادت کردید، هرچند وقت یک‌بار به درک بهتر داستان کمک می‌کنند.


حرکت کردن انیمه

مونوگاتاری

حرکت دادن اشیا و شخصیت‌ها طوری هستش که به جای حرکت مستقیم و روان، از یک موقعیت خاص به موقعیت خاص می‌ره. یا به عبارتی از یک ژست خاص به ژست خاص حرکت انجام می‌شه. مثلاً یک شخصیت می‌خواد به کسی زنگ بزنه. در حالت عادی باید شخص رو در حال شماره گرفتن ببینیم. اما انیمه Monogatari میاد قصد تماس گرفتن رو نشون می‌ده. یه صفحه چشمک‌زن میاد. صدای شماره گرفتن پخش می‌شه و بعد ما گوشی رو در حال زنگ خوردن، می‌بینیم.

این حالت در بیشتر صحنه‌های انیمه مونوگاتاری وجود داره. کلیت حرکت شخصیت‌ها هم این ویژگی ژست به ژست رفتن رو حفظ کرده. مثلاً شما شخصیت رو در یک موقعیت خاص می‌بینید، چشمک زده می‌شه، موقعیت تغییر می‌کنه. شما شخصیت رو در حالت دیگه می‌بینید، چشمک زده می‌شه و حالت تغییر می‌کنه. زوم کردن بر روی چهره یک شخصیت هم گاهی به همین صورته. این تغییرات ممکنه در حد چند فریم باشه که همون حالت پلک زدن خودتون رو احساس می‌کنید. گاهی در حد چند ده فریم تغییرات هستش و قشنگ‌ شخصیت از یه موقعیت رفته یک موقعیت دیگه. گاهی هم به جای این حرکت‌ها، یک روند عادی در پیش گرفته شده!


انیمه Monogatari داستان شخصیت‌هاست

سری انیمه‌های مونوگاتاری Monogatari Series - اراراگی کویومی Koyomi Araragi

معمولاً در آثار عادی، شخصیت‌ها و به طور کلی روند داستان گویی به دنبال یک هدف خاص و البته گاهی متغیر هستند. مثلاً ناروتو Naruto دنبال هوکاگه شدن هستش. ارن می‌خواد تایتان‌ها رو بکشه. گینتاما Gintama هم هر ۲۰ قسمت به سمت یه مسیر داستانی دیگه حرکت می‌کنه. ما هم هر روز دنبال انیمه‌های خوب هستیم و همه به سمت این هدف حرکت می‌کنیم! ولی Monogatari میاد و در هر آرک داستانی‌ش حول یک شخصیت خاص، داستان رو به صورتی خاص حرکت می‌ده.

به عبارتی انیمه شخصیت محور عمل می‌کنه. اما آیا این یعنی شخصیت‌های حاشیه‌ای زیادی مثل شخصیت‌های فرعی ناروتو Naruto در هر آرک میاد سراغمون؟ خیر، هر شخصیت به اندازه‌ای پرداخت داستانی داره که می‌تونیم اون رو شخصیت اصلی یک انیمه یا حداقل یک آرک در نظر بگیریم! پیشرفت شخصیتی هم قابل ستودن هست، به طوری که آراراگی یا کایکی در ابتدا یه چیز هسنتد، اما در آخر چیز دیگری! شاید بگید، پس داستان فلگی است! در جواب میگم که اینطور نیست و نویسنده این شخصیت‌ها با داستان‌هاشون رو الکی نریخته وسط!

داستان‌های آرک‌های مختلف Monogatari همگی با فکر خاصی که پشت پرده انجام شده، پیش می‌رن! هر کدوم از این داستان‌ها به تنهایی خاص به حساب میاد، اما با هم خاص‌تر می‌شن. هر داستان به تنهایی کامل هستش، اما با هم کامل‌تر می‌شن. هر داستان به تنهایی مسیر خودش رو داره، اما در راستای مسیر بقیه داستان‌ها حرکت می‌کنه. در نهایت هم ترکیب تمام داستان‌ها، شخصیت‌ها و اتفاقات یک داستان کلی به نام Monogatari رو تشکیل می‌دهند.


جالب‌ترین اپنینگ‌های انیمه‌ای

بهترین اپنینگ

شاید به نظرتون اپنینگ، دلیل خوبی برای تماشای یک انیمه طولانی نباشه. ولی خوب اشتباه می‌کنید! خود من، دلیل اصلی‌م برای تماشای سری Monogatari یکی از اپنینگ‌هاش به نام Ren’ai Circulation بود. از همون اول که این اپنینگ رو‌ دیدم، به شدت برام سوال شد که مال چه انیمه‌ای هست. کمی بعد، وقتی فهمیدم مربوط به انیمه مونوگاتاری هستش، سریع رفتم سراغش! ولی یه حقیقت جالب غافل‌گیرم کرد.

در انیمه Monogatari همون‌طور که گفتم در هر بخش داستانی، یک شخصیت که البته معمولاً هم دختر هستش، در مرکز داستان قرار می‌گیره! نکته جالب اما اینجاست که در همون بخش، اپنینگ با یه حالت عجیب، جالب، کمدی یا فلسفی روی همون شخصیت مانور می‌ده. در بیشتر مواقع هم صداپیشه همون شخصیت، آهنگ اپنینگ رو می‌خونه! حالا سوالی دارم، شما اینکار رو در کدام انیمه‌ای جز مونوگاتاری Monogatari شاهد خواهید بود؟


دیالوگ محور بودن

انیمه مونوگاتاری Monogatari - سنجوگاهارا هیتاگی Hitagi Senjogahara

برعکس بسیاری از انیمه‌های محبوب که عمدتاً روی اکشن یا اتفاقات مهیج مانور می‌دن. انیمه Monogatari با اینکه، ظرفیت اینکار رو به خوبی داره. اما عمده داستان رو با دیالوگ‌گویی و صحبت‌های جالب سر موضوعات مختلف پیش می‌بره. گاهی صحبت‌های جالب و گاهی صحبت‌هایی به نظر خشک! این تفاوت دقیقاً دلیل دیگه‌ای هست که باید Monogatari رو تماشا کنید! اما این فضا چقدر قابل هضم هستش؟ چقدر جالب هست و چقدر باهاش می‌تونید ارتباط برقرار کنید؟

اگر یادتون باشه، در مورد انیمیشن خاصی که در اثر وجود داره، صحبت شد. خوب، می‌تونیم هدف استفاده از چنین انیمیشنی رو مکمل شدن برای حالت دیالوگ‌محوری بدونیم! چون بیشتر داستان انیمه Monogatari در دیالوگ‌هاش نهفته و شما به عنوان مخاطب باید روی این دیالوگ‌ها فکر کنید، دقت کنید و لذت‌ش رو ببرید. اینکه راحت از روی همه‌شون رد بشید، کار چندان درستی نیست. گرچه به نظر خیلی‌ها اینکار رو می‌کنند و بعد چند قسمت مونوگاتاری رو ول می‌کنند!

اگه بیشتر طول یک قسمت فقط دو شخصیت رو در حال صحبت کردن تماشا کنید. احتمال قوی، کم‌کم دقت کردن براتون سخت‌تر می‌شه. گرچه چیزی از ارزش داستان کم نمی‌شه. مونوگاتاری با یه انیمیت خاص و هماهنگ، به همراه صحنه‌های جذاب، عجیب و جالبی که داره. کاملاً محیط رو از حالت خستگی درمیاره. به اون طراوت می‌بخشه و لذت خاصی رو در شما ایجاد می‌کنه. اگر چنین فضایی به صورت عادی نمایش داده می‌شد، شاید آنچنان هم بد نمی‌شد! اما خوب Monogatari یه کمی از خاص بودنش رو از دست می‌داد!


به دنبال چرایی باید باشید

انیمه مونوگاتاری Monogatari - کایکی دیشو Deishuu Kaiki

شنیدید که میگن «یک ساعت تفکر بهتر از هزار سال عبادته» هدف این جمله نشون دادن ارزش، لذت و سودی است که تفکر کردن داره. هدف انیمه Monogatari هم دقیقاً، تفکر کردن مخاطب هستش. می‌تونید اینطور در نظر بگیرید که با یه انیمه فکری طرف هستید! این طرز فکر در مجموع منطقی هم هست! چون از یه طرف، کلیت داستان دیالوگ محور روایت می‌شه. توی هر آرک، داستان شخصیت محور، حول یه شخصیت می‌چرخه! انیمیشن هم، هر دوی این مولفه‌ها رو به خوبی همراهی می‌کنه!

نکته: این سبک با توجه به جدید بودن، ممکنه نچسب هم باشه! اما بعد از عادت کردن، در نظرتون شاهکاری می‌شه! پس توصیه می‌کنم حداقل آرک ابتدایی Monogatari رو ببینید و بعد قضاوت کنید!

جالب‌ترین نکته در‌ انیمه Monogatari و نحوه تفکر در اون، به نظر خودم، نتایجی هست که بعد از تفکر می‌گیریم. به عبارتی اینطور نیست که شما همیشه یه حدس بزنید و حدس درست از آب دربیاد. ممکنه شما بر اساس یه سری مولفه، حدسی رو ارائه بدید و فکر کنید درست هست. اما چند دقیقه بعد، داستان نکته‌ای رو به شما می‌گه که حدس شما رو نقض می‌کنه. اینجاست که در مورد راز پشت پرده بیشتر کنجکاو می‌شید. در کل شما قشنگ می‌فهمید که نویسنده فکر همه احتمالات و ذهنیت‌ها رو کرده و جایی برای چیزهای الکی نیست!

با وجود چنین ترکیبی، کارایی که مخاطب می‌تونه انجام بده، ساده اما سخت هستش. می‌تونه از مغزش کار نکشه، ولی یک چهارم جذابیت انیمه رو کشف نکرده، ول کنه! می‌تونه به مغز فشار بیاره و جزئیات جالب، مفهومی و گاها عجیبی رو استخراج کنه. می‌تونه به خودش بگه انیمه چرتی هست و قبل از اینکه داستان به سوالاتش بپردازه، ولش کنه! به‌عنوان مثال شما در یک آرک، شاهد تنفر عجیب یک شخصیت نسبت به دیگری هستید. ممکنه چندین قسمت برای پرداختن به علت این تنفر وقت گذاشته بشه! ممکنه فقط یک دیالوگ در آرک دیگری وجود داشته باشه که دلیل این تنفر رو توصیف می‌کنه! در هر دو صورت، این شما هستید که باید دنبال‌ش برید!

نشون دادن علت‌ها و معلول‌ها به عهده سازندگان، پیدا کردن و درک‌شون به عهده مخاطبان!


مکمل‌های انیمه‌ای

سری monogatari - هانکاوا بلک Black Hanekawa - دختر گوش گربه ای

تا الآن احتمالاً اینطور برداشت کردید که انیمه مونوگاتاری Monogatari یه اثر عجیب، غریب یا سنگین و حتی نامفهوم هستش. خوب تا حدی درست فکر کردید. در عین حال می‌شه گفت اشتباه فکر کردید. چون مونوگاتاری تماماً و اونقدرها هم که به نظر میاد، فلسفی و فکری نیست! به عبارتی همیشه یه چیز نیست و تمام توضیحات بالا رو از همون لحظه اول که درک نمی‌کنید! بلکه بعد از چند آرک ابتدایی هست که کاملا درک‌شون می‌کنید! در کنارشون اما یه سری از المان‌های دوست داشتنی انیمه‌ای، رسانه‌ای و محتوایی رو میتونید داخل خود Monogatari پیدا کنید.

به عنوان مثال، یکمی از همون فاز مدرسه‌ای رو ما اینجا شاهد هستیم. از نظر فنی، کل انیمه، نیمه حرم‌سرا به حساب میاد، چون تعداد شخصیت‌های مونث زیاده، ولی تکلیف شخصیت اصلی معلومه، پس اینم داریم. یه کمدی خاص تو اثر جریان داره که می‌تونیم اون رو اختصاصی Nisio Isin بدونیم! از حق هم نگذریم، طعم ایچی به گونه‌های مختلف و کم در مونوگاتاری پیدا می‌شه! اکشن، عاشقانه و درام هم به مقدار لازم یافت می‌شود! اما همه این موارد، با همون سبکی که مونوگاتاری Monogatari بر پایه اون ساخته شده، ترکیب شدن. یا به عبارتی اختصاص شدن و حتی این موارد هم خاص هستند!


مطالب توصیه شده علاوه بر دلایل تماشای انیمه مونوگاتاری Monogatari


امیدوارم در “دلایل تماشا کردن انیمه Monogatari Series متفاوت اما خاص” تونسته باشیم یه تصور کلی از دلایل تماشا کردن یا نکردن انیمه مونوگاتاری Monogatari بهتون بدیم. در مورد ترتیب تماشای سری انیمه‌های مونوگاتاری Monogatari هم می‌خواستم در همین متن یه توضیح بدم. ولی دیدم بحثش یکم طولانی شد، پس جداش کردم و یه مطلب دیگه خواهد شد!

تمامی دوستانی هم که علاقه به همکاری در بخش انیمه، سایر بخش‌های مجله وارونه و یا بحث شیرین تبلیغات دارند. می‌توانند از طریق بخش نظرات یا ایمیل info@varune.com با ما تماس‌های لازم را برقرار نمایند. اگر هم خواستید به طریقی از ما حمایت کنید، ساده‌ترین راه کلیک بر روی تبلیغات سایت هست!

منتظرتون هستیم، پس منتظرمون باشید