با بررسی قسمت چهارم فصل پنجم سریال Peaky blinders همراه ما باشید تا ببینیم توی این قسمت چه اتفاقاتی افتاده.از اینجا نقد و بررسی فصل پنچم سریال peaky blinders قسمت های قبلی رو مطالعه کنید.این قسمت مخلوطی از خشم آرتور و آرامش توماس بود که واقعا ترکیب زیبایی رو ساختن.

توماس از اول سریال در تلاش بوده که خشم درون آرتور که خیلی وقت‌ها از کنترل خارج میشه رو کنترل کنه. توی این قسمت به راحتی میشه دید که تامی تا حد زیادی توی آروم کردن آرتور موفقه و یه جورایی تنها فردیه که می‌تونه آرتور رو آروم کنه.

ادامه ی بررسی قسمت چهارم فصل پنجم سریال پیکی بلایندرز حاوی اسپویل هستش!

این قسمت با مذاکره‌ی پسران بیلی و تامی شروع میشه. مثل اینکه تامی به این نتیجه رسیده که قبل از نابود کردن گروه پسران بیلی، از اون ها نهایت استفاده رو ببره. این کار تامی یعنی اینکه دیگه اون جنگ بزرگی که منتظرش بودیم شروع نمیشه و باید ببینیم توی قسمت های بعد اتفاقی برای اتحاد پیکی بلایندرز و پسران بیلی میوفته یا نه.

یک گروه جدید هم توی این قسمت معرفی شد که باز هم این فصل رو شلوغ تر کرد. چینی هایی که قصد دارن مواد مخدر خودشون رو پخش کنن سراغ تامی میان که ازش کمک بگیرن و تامی رو توی تجارت پر سود خودشون شریک کنن. توی این سکانس هرچیزی که برای هیجان زده شدن لازم بود، وجود داشت. از یه مرد چینی خونسرد که فقط برای جلب توجه تامی، فین رو گروگان میگیره. تا یه آرتور تفنگ به دست و آماده ی شلیک که بالای سرشون وایساده. اما معلوم میشه که اصلا نیازی به دعوا نیست.



مرد چینی که خودش رو برلیانگ چانگ معرفی میکنه میگه که دنبال رد کردن محموله خودشون از لندنه و در عوض سود زیادی به تامی میرسه. تامی قبول میکنه و با استفاده از نقطه ضعف پالی یعنی مایکل، موفق میشه که پالی رو هم راضی کنه. پالی مسئله رو با مایکل در میون میزاره و مایکل هم همون طور که انتظارش میرفت میگه که باید با همسرش جینا مشورت کنه. (دیگه شورشو در آورده)

از هیجان انگیز ترین سکانس گفتیم و حالا میرسیم به بهترین سکانس. چی میشه اگه دو نفر که سلاح اصلیشون زبون تند و تیزشونه رو با هم توی اتاق تنها بزاریم تا همدیگه رو تیکه پاره کنن؟ نتیجه میشه سکانسی مثل رویارویی موزلی و تامی که یه هر روشی قصد دارن روی همدیگه رو کم کنن و به همدیگه بفهمونن از رقیبشون اطلاعات بیشتری دارن. تامی و موزلی حتی به زندگی شخصی همدیگه هم رحم نکردن و تا قطره ی آخر اطلاعات رو کشیدن. موزلی تمام تلاشش رو برای عصبانی کردن و تحقیر تامی میکنه و حتی گذشته ی همسر تامی(لیزی) رو به تام یادآوری میکنه. موزلی یک دیالوگ قشنگ هم میگه که بیشتر از قبل شباهت تامی و موزلی رو نشون میده. «دو مرد که برای اون ها ممنوعیت، ممنوعه»

آبراما گلد که هنوز به خاطر مرگ پسرش به دنبال انتقام از پسران بیلیه ولی به خاطر آتش بسی که بین پیکی بلایندرز و پسران بیلی برقرار شده باید انتقامش رو عقب بندازه. اما تامی برای راضی نگه داشتن جناب گلد هم چیزی توی آستینش داره و اون هم پالیه. تامی از علاقه آبراما گلد نسبت به پالی استفاده میکنه تا بتونه زمان انتقام گلد رو عقب بندازه و به هدفش هم میرسه.



یکی از نکات مهم این قسمت این بود که توهمات تامی که گریس توی اون ها حضور داره جدی تر از اونیه که به نظر میاد. تامی دیگه خودش رو مقصر مرگ گریس می‌دونه. تا قبل از این تامی برای توجیه به خودش می‌گفت که تقصیر گردن بند نفرین شده ی گریس بوده که مرده ولی الان دیگه تامی با حقیقت روبرو شده و دیگه تقصیر رو گردن چیز دیگه ای نمیندازه. این نشون دهنده ی اینه که گریس تا کجا به قلب تامی نفوذ کرده که هنوز هم بعد از این همه مدت تامی خودش رو سرزنش می‌کنه.

و اما در بررسی قسمت چهارم فصل پنجم سریال Peaky blinders میرسیم به مهمونی تولد لیزی که اتفاقات مهمی اونجا میوفته. توی این مهمونی تقریبا همه ی شخصیت های مهم این فصل حضور دارن که واقعا مهمونی رو خطرناک می‌کنه. تجربه ثابت کرده که مهمونی های خانواده ی شلبی هیچوقت بدون خونریزی نمی‌مونه و این مهمونی هم از این قائده مستثنا نیست. مایکل توی این مهمونی جینا رو قانع می‌کنه که به نیویورک برنگردن چون تامی بهش پیشنهاد پر سودی داده که رد کردنش کار سختیه. و همینطور این کار می‌تونه جایگاه از دست رفته ی مایکل رو بهش برگردونه .طی یک حرکت خیلی زیبا آبراما گلد هم بالاخره حرف دلش رو به پالی میزنه و از اون درخواست ازدواج می‌کنه.

نقد و بررسی فصل پنجم سریال Peaky blinders

قبل از اینکه سراغ آخرین اتفاق این قسمت بریم بیاید کمی شخصیت آرتور رو مرور کنیم. آرتور اوایل سریال پیکی بلایندرز، کسی بود که تقریبا همه ی کارهای میدانی رو به همراه جان (نور به قبرش بیاره) انجام میداد و میشه گفت دستش بیشتر از همه ی برادراش به خون آلودست.



آرتور توی کنترل عصبانیتش مشکل داره و حتی توی مسابقات مشت زنی که انجام میده مرتکب قتلی میشه که عذاب وجدانش ولش نمیکنه. حتی آرتور توی این دوره از زندگی خودش دست به خودکشی هم میزنه که البته موفق نیست. در زمانی که آرتور توی بدترین شرایط ممکن به سر میبره، با لیندا آشنا میشه.

لیندا یک زن مذهبیه که با پیوند زدن آرتور به مذهب باعث میشه عذاب وجدان آرتور تا حد زیادی کم بشه و برای رستگاری تلاش کنه. البته که آرتور دوباره هم به همون وضعیت پرخاشگر خودش برمیگرده ولی به وضوح میشه تاثیر لیندا بر روی آرتور رو دید.

بعد از اینکه لیندا به خاطر مخالفت با همکاری آرتور با تامی، آرتور رو ترک میکنه، آرتور دوباره برمیگرده به همون وضعیتی که توی فصل های اول داشت. دوباره کنترل خشمش رو از دست میده. سراغ مردی میره که لیندا فقط باهاش صحبت کرده و تا جایی که میتونه اون رو کتک میزنه.



اینجاست که لیندا که دیگه کاملا امیدش به آرتور و بدست آوردن آزادی خودش رو از دست داده و روی آرتور اسلحه میکشه. اما بیاید یه فلش بک بزنیم به آخر جلسه ای که پالی با آرتور و تام داشت و وقتی پالی با آرتور تنها موند بهش گفت بهتره که دیگه بیخیال لیندا بشه، چون با کاری که آرتور کرده دیگه امکان نداره لیندا بهش برگرده، اما آرتور با تاکید میگه که نمی تونه اینکارو بکنه. 

نقد قسمت چهارم فصل پنجم سریال Peaky blinders

توی مهمونی وقتی همه در حال تماشای رقص باله هستن، می بینیم که ماشینی داره به خونه نزدیک میشه و تامی به مایکل اشاره می کنه که آرتور رو بیدار کنه تا اون به این مهمون خشمگین رسیدگی کنه. وقتی لیندا روی آرتور اسلحه می کشه و آرزو می کنه که همه ی پیکی بلایندرز ها برن به جهنم، آرتور بدون اعتراض چشماشو می بنده تا با شلیک لیندا بمیره، اما یهو پالی از راه می رسه و به لیندا شلیک می کنه، شما چی فکر می کنید؟ من فکر می کنم همه ی اینا برنامه ریزی شده بود تا این خانواده از شر لیندا خلاص بشه، چون حداقل پالی دیگه فهمیده بود که آرتور ول کن لیندا نیست!!! حتما نظراتتون راجب این احتمال رو تو بخش دیدگاه ها برام بنویسید.



فعلا معلوم نیست که لیندا جونش رو از دست داده یا نه. همه ی این ها رو گفتم تا در آخر به این برسم به جایگاه ویژه لیندا در زندگی آرتور و اینکه چه بسا اگه آرتور با لیندا آشنا نشده بود خیلی زودتر به زندگی خودش خاتمه میداد. حالا هم اگر که لیندا جونش رو از دست داده باشه باید انتظارش رو داشت که آرتور ضربه روحی سختی بخوره و شاید هم دوباره اقدام به خودکشی کنه.

اما اگر که لیندا بمیره تاثیراتش فقط به آرتور ختم نمیشه. پالی به عنوان کسی که دستش کمتر از همه به خون آلودست و تا حالا فقط یک نفر رو کشته ممکنه که با توجه به اینکه سر قتل بازرس کمپل مدت زمان نسبتا زیادی طول کشید تا به وضع عادی خودش برگرده و اینکه رابطه نسبتا صمیمی تری با لیندا داشته تا بازرس کمپل، میتونه دوباره شخصیت پالی رو عوض کنه.

ممنون از اینکه با بررسی قسمت چهارم فصل پنجم سریال Peaky blinders همراه بودید. اگر نظر و یا پیشنهادی دارید، حتما از طریق بخش نظرات با ما در میون بزارید.

در ادامه بخوانید » بررسی قسمت پنجم فصل پنجم سریال Peaky blinders ؛ شوکی بزرگ !