با شما همراه هستیم با بررسی قسمت اول فصل هشتم سریال گیم اف ترونز .!!! شاید قسمت اول بر خلاف تصوراتمون قسمتی نبود که پونصد روز انتظارش رو کشیدیم.!دیدارهای مهمی برای ما که به سرعت و سادگی از کنارش عبور شد.

با بررسی قسمت اول فصل هشتم سریال Game of Thrones همراه ما باشید.

ابتدایی ترین سکانس های قسمت اول فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت ما رو به ابتدائی ترین روزهای این سریال برد …جایی که اریا یک دختر بچه ی کوچیک بود و زیر دست و پاهای دیگران ورود شاه رابرت و خانوادش رو تماشا میکرد و حالا در فصل پایان این سریال یک دختر پر صلابت و بزرگه که اجازه میده پسر کوچک زیر دست و پا ی مردم کنجکاوی خودش رو دنبال کنه ،چون خودش هم یه روزی شبیه همین پسر بود .

ورود شکوهمند دنریس و جان اسنو و صف کشیدن مردم برای حضورشون بی نظیر بود و کارگردان به خوبی این ابهت رو به تصویر کشید .اما استقبال نه چندان گرم سانسا این ابهت رو به یک باره به کام دنریس تلخ کرد.سانسایی که دنریس رو تهدیدی برای خودش میدید .

این قسمت پتانسیل تبدیل شدن به یکی از پر احساس ترین قسمت ها رو داشت، اما سرسری از اتفاقات مهم که مدت ها در انتظارش بودیم عبور کرد، هرچند شاید خیلی ها از این موضوع ناراضی بودن ولی به نظرم ما نیومدیم که فیلم هندی نگاه کنیم ما داریم راجع به گیم اف ترونز صحبت میکنیم سریالی که به عنوان بهترین و پر مخاطب ترین سریال جهان میشناسیمش و شاید همین نکته های ساده و زیاد درگیر اشک دراوردن نبودن این سریال جذابیتش رو برامون بیشتر کرد.

دیدار اریا و جان اسنو هم کوتاه و مختصر و مفید بود و تنها چیزی که اونا رو به گذشته وصل کرد شمشیر اریا(نیدل)بود که جان به اریا هدیه داده بود .نیدلی که امروز برای خشم اریا خیلی کوچیکه و فکر ساختن یه شمشیر بزرگ تر رو داره ،شمشیری که معلوم نیست علاوه بر چشم ابی های وایت واکری قراره کیو نابود کنه .


همچنین بخوانید »

گله ی جان اسنو از سانسا و دفاع اریا از سانسا هم جزو علامت سوال هایی به شخصه برای خودم بود.!!سانسایی که یه روز تو لیست مرگ اریا بود و من همچنان منتطر خشمیم که یه جایی از طرف اریا سانسا رو درگیر کنه !

نکته ی مهم دیگه ی این قسمت اژدها سواری جان اسنو بود ،جایی که به نظرم جزو باگ های این قسمت محسوب میشه .دنریس از جان میخواد سوار اژدها بشه و جان میترسه ولی دنریس جوری رفتار میکنه انگار هر غیر تارگرینی میتونه سوار اژدها بشه !و نه تنها متعجب نشد از این که اژدها جان اسنو رو قبول کرد بلکه جوری رفتار کرد که اگه جان اسنو از این کار امتناع میکرد یه ادم بزدل بود !!.

هر چند هیچ جای کتاب صراحتا نوشته نشده که غیر تارگرینی نمیتونه سوار اژدها بشه ولی حداقل تو سریال همچین چیزی به بیننده تلقین شده و این رو شاید تمامی طرفداران سریال یک ضعف بزرگ بدونن.

ماجرا به اینجا ختم نمیشه و زمانی که دنریس و جان به عشق بازی رسیدن دراگون قصه ی ما شدیدا غیرتی شد و این هم جزو طنازی های این قسمت بود.

واقعا نمیتونم اسم دیگه ای براش پیدا کرد میتونیم فقط اینو بزاریم پای این که نویسنده خواست یه ذره بخندونمون قبل از این که گریه هامون شروع شه. مهم ترین سکانس این قسمت شاید اگاه شدن جان اسنو از هویت واقعیش توسط سم بهترین رفیقشه ،چیز زیادی هم از این صحنه دستگیرمون نشد این که جان اسنو میخواد چی کار کنه ،چه تصمیمی داره و حالا بزرگ ترین عشق زندگیش تبدیل شده به عمش و این که حالا جان اسنو وارث راستین تخت اهنینه باید منتطر باشیم تا قسمت بعد رو ببینیم!

دیدار تیریون و سانسا هم خالی از لطف نبود .البته خالی از ضعف هم نبود .باهوش ترین فرد از دیدگاه ما در این سریال تیریونه و گفتن این دیالوگ از زبونش که سانسا رو باهوش ترین فرد خطاب میکنه شاید خنده دار ترین چیزی باشه که شنیدیم.

سانسایی که یه روزی با پخمه بازی هاش و به خاطر یک عشق ابلهانه باعث شد پدرش اعدام شه .روزای که با خودمون فکر میکردیم چقدر این دختر ابلهه و الان باهوش ترین خطاب شدنش واسمون عجیبه و از قرار معلوم سرسی باز هم همه رو بازی داده و متحد شدنی در کار نیست.

و سکانس پایانی و مهم دیدار برن و جیمی کسی که باعث فلج شدنش بود .هر چند این سکانس فقط با نگاه پیش رفت ولی پر از حرف بود و ترس جیمی و خونسردی برن کاملا حس میشد .

لطفا شما هم نظرات و حدسیات خودتون در ارتباط با فصل آخر بازی تاج و تخت را با ما به اشتراک بگذارید.