راهنمایی برای خودباوری زنان

در بخش اول راهنمایی برای خودباوری زنان تعریفی از خودباوری ارائه شد و اهمیت آن در زندگی مخصوصا برای زنان ها توضیح داده شد، به شما پیشنهاد می کنیم که قبل از مطالعه ی این بخش، بخش قبلی را حتما مطالعه کنید.

در این قسمت به تشریح ارکان ششگانه ی راهنمایی برای خودباوری زنان می پردازیم، که عبارتند از: آگاهانه زیستن، خویشتن پذیری، خود مسئولی، خود تاییدی، زندگی هدفمند و صداقت شخصی.

آگاهانه زیستن

به معنی احترام گذاشتن به واقعیت ها بدون طفره و انکار آن است.آگاهانه زیستن هم علت و هم معلول خودباوری است.به هرمیزان که شما آگاهانه تر عمل کنید، به فکر خود اطمینان بیشتری پیدا کرده و برای شخصیت خود احترام بیشتری قائل هستید.بسیاری از مردم به گونه ای عمل می کنند که گویا آگاهی نامطلوب است.



نه تنها به این دلیل که آگاهانه عمل کردن مستلزم تلاشی است که مایل به صرف آن نیستند بلکه به دلیل اینکه آگاهی بیشتر، آنها را در تماس با حقایقی قرار می دهد که ترجیح می دهند با آنها مواجه نشوند. بعضی اوقات هم احساس نا امنی ما، آگاهانه عمل کردن را مشکل می سازد.

خویشتن پذیری

اگر ما در الگویی از خودانکاری محصور باشیم، از رشد فردی مان جلوگیری می شود.من می توانم واقعیت هایی را درباره خودم بپذیرم که اصلا آنها را دوست نداشته ویا تحسین نمی کنم. طبیعی است زمانی که ما عنصر آگاهی را به احساسات ناخواسته و آزاردهنده ای نظیر، حسادت، خشونت و یا ترس وارد می سازیم، این احساسات تقلیل یافته و یا فروکش می کنند.

اگر وجود چنین احساسات ناخواسته ای را در خود نپذیریم چگونه قادر خواهیم بود از آنها رهایی بیابیم؟ ما قادر نیستیم مکانی را که هرگز در آن نبوده ایم را ترک کنیم.

بنابراین بر احساسات ناخواسته تمرکز کنید، به آرامی و عمیقا نفس بکشید، گویا برای ورود آنها به داخل در می گشایید، در مقابل آنها مقاومت یا مبارزه نکنید و آگاه باشید که شما بیشتر و بزرگتر از هر احساسی هستید که درباره خود دارید، و بدین ترتیب محیطی را بیافرینید که در آن امکان رشد و تغییر وجود داشته باشد.

مشتاقانه پذیرفتن توانایی ها

چالش مربوط به خویشتن پذیری به طور مساوی در مورد مثبت نیز به کار می رود. توانایی ها و قابلیت هایی که ما را وسوسه می کنند که آنها را انکار نموده و طفره برویم، زیرا که باعث تحریک، نگرانی و اضطراب می شوند.گاهی ممکن است پذیرفتن بهترین توانایی ها واستعداد های وجودمان ،چالشی بزرگتر از پذیرفتن گوشه ی تاریک وجودمان یعنی جهالت مان باشد.



اگر زنی با انکار کمبود هایش می تواند خود را بیش از آنچه حقیقتا هست نشان دهد، همچنین قادر است با انکار قابلیتهایش خود را کمتر از آنچه واقعا هست نشان دهد او ممکن است هوش، ادراک، اطمینان، توانایی، سرزندگی شورو اشتیاق خود را منکر شود و این را به نام حفظ سایر ارزش هایش انجام دهد یا شاید بدلیل این که پذیرش کامل توانایی هایش، مسئولیت هایی را دربردارد که از آنها وحشتدارد. خودپنداره ی محدود او قادر نیست که با بعضی از بهترین خصیصه های او مطابقت کند.

شناخت خود و آنگونه بودن که حقیقتا هستیم جرات می خواهد. پذیرفتن اینکه ” من قادر هستم کارهایی انجام دهم که دیگران به نظر نمی رسد قادر باشند” و یا اینکه “من نسبت به هرکسی در خانواده از قدرت فکری و ذهنی بهتری برخوردارم” و یا “من نسبت به مردم اطرافم از زندگی چیز بیشتری می خواهم” ، حتی در خلوت هم افکارمان صداقت می خواهد.

به مخاطره انداختن روابط از طریق صداقت، با بهترین استعداد های درون خود، انسجام شخصیتی می خواهد. دانستن این حقیقت که، در صورت پذیرفتن قدرت خود، ارتباطاتی که برای ما خوبند محکم می شوند و ارتباطاتی که مسموم هستند بهتر است هرچه زودتر پایان یابند، درایت و عقل می خواهد.

خود مسئولی

متاسفانه، بسیاری از زنان هنوز تصور می کنند که قدرت بیشتری در حالت انفعالی یا بیچارگی وجود دارد تا در پذیرفتن فعالانه مسئولیت سرنوشت خویش. معمولا اجتماع محرک این اعتقاد در زنان است. آنها در آرزوی یک منجی هستند که دنیا را برای آنها خوب و زیبا نموده، به آنها شادمانی، کامیابی و خودباوری عطا کند.



خود مسئولی عبارت است از: پذیرفتن مسئولیت اعمال، تصمیمات، رسیدن به آرزو ها، انتخاب همراهان، نحوه ی رفتار با مردم در کار یا زندگی شخصی، نحوه ی رفتار با جسم خود و شادی ها.

خودمسئولی به معنای مراقبت دقیق از خود در همه مواردی است که در برابر انتخاب شخص قرار دارند. این به معنی پذیرفتن مسئولیت مواردی نیست که خارج از کنترل ما قرار دارند، ما مسئول اعمال دیگران نیستیم. یکی از روش هایی که ما می توانیم از خودمسئولی اجتناب کنیم، پذیرفتن مسئولیت هایی است که دقیقا متعلق به ما نیستند.

خودتاییدی

خودتاییدی به این معناست که ما تمایل به حمایت از خود داشته باشیم، آنچنان باشیم که واقعا هستیم و در برخورد با دیگران رفتاری توام با احترام با خود داشته باشیم. یعنی اینکه برای جلب تایید، حمایت یا خوشایند کسی ارزشها، باورها و ادراکات خود را به گونه ای دیگر جلوه ندهیم.

درواقع بین خودباوری و خودتاییدی یک ارتباط دوجانبه وجود دارد. خودتاییدی به این معنا نیست که همیشه در خط اول باشیم یا در کانون توجه باشیم و یا به حقوق دیگران اهمیتی ندهیم یا بدون توجه به موقعیت درباره احساسات خود یاوه گویی کنیم.



سعی کنید هرگز با مردی که هوش شما را دوست ندارد رابطه برقرار نکنید. در غیراین صورت، قیمتی که ممکن است برای عشق به چنین مردی بپردازید از دست دادن عشق به خودتان باشد.

خودتاییدی اشکال گوناگونی دارد: مطرح نمودن درخواست پیشرفت و ترقی و ارائه ی دلایل کافی در مورد اینکه شما شایستگی آن را دارید، بیان عقاید سیاسی، فرهنگی و اخلاقی که ممکن است مخاطبان در آنها با شما هم عقیده نباشند، گفتن جملات پرشور و شوقی که به درستی بازتاب ارزش های شما هستند، گفتن این مطلب به دوستتان که رفتار استثمارگونه ی او برای شما غیر قابل قبولاست، در مورد علت خشم خود صادق بودن، سوالات خود را بدون تظاهر به دانستن به صراحت مطرح کردن، به آرامی و طبیعی بیان نمودن احساسات و علائق خود.

“خودتاییدی سالم” خشن، انتقادآمیز یا طعنه آمیز نیست.اینگونه رفتارها نوعا منعکس کننده سطح پایینی از خود باوری هستند.

هدفمند زیستن

خودباوری به معنای توانایی کنترل بر زندگی خود می باشد، زنانی که خودباوری پایینی دارند اصولا احساس می کنند که تحت کنترل عوامل خارجی هستند که عبارتند از انتخاب ها و اعمال دیگران. برای اینکه در زندگی خود آگاهانه هدفمند باشیم، باید اهدافمان را دقیق مشخص کنیم.



مثل: من ازنظر کاری چه هدفی برایم مهم است؟ در مورد روابطم چطور؟ من باید در مورد نحوه ی رسیدن به هدفم و کارهایی که باید انجام دهم بیاندیشم. باید زمان خود را مدیریت کنم و اطمینان حاصل کنم که از مسیراصلی منحرف نشده و کارهایم با اهداف و برنامه ریزی ام هماهنگی دارد.در پایان هم نتیجه کارهایم را بسنجم تا مشخص شود آنها نتایج موردنظر مرا تامین می نمایند یا خیر؟

خیالبافی نکنید، این هدفمند بودن نیست و به جز ناامیدی راه به جایی ندارد. سعی کنید همان اندازه هدفمندی و تمرکز را که در فعالیت های کاری تان به خرج می دهید برای بهبود روابطتان هم خرج کنید تا زندگیتان به توازن برسد.

نکته ی اصلی این است که هدفمندزیستن نه تنها به نظم و انظباط بلکه به شهامت نیز نیاز دارد. شهامت احترام گذاشتن به ارزشها و هدف های خود، با حمایت یا بدون حمایت مشتاقانه ی دیگران. یکی از روش های موثر برای افزایش خودباوری و به تبع آن کسب رضایت بیشتر، تبدیل نمودن ارزو به هدف است.

صداقت

یکی از مهمترین منابع خودباوری، صداقتی است که در فعالیت های روزمره ی خود نشان می دهیم، یعنی هماهنگی بین گفتار و رفتار. زمانی که به قول خود وفا می کنیم و با دیگران به طوری مناسب، صادقانه، روراست و محترمانه برخورد می کنیم نتایجی به دست می آوریم که از تایید دیگران موثرتر و قدرتمندتر است.

ما تایید خودمان را بدست می آوریم، اخلاق خودرا می پسندیم و خود را تحسین می کنیم، این به معنای خودباوری است. در غیر این صورت ما خود را انکار می کنیم و اصلا خود را تایید نمی کنیم.

بیشتر مردم در دنیای امروز تصور می کنند که صداقت کهنه و مهجور شده است و علمی به نظر نمی رسد اما ما به اصول و قواعدی نیاز داریم که زندگیمان را برمبنای آنها قرار دهیم، و چه بهتر آنکه اصول منطقی و عقلانی را بپذیریم. چرا که اگر ما از آنها تخطی کنیم خودباوری ما صدمه می بیند.صداقت یکی از محافظان سلامت روانی است.

در بخش بعدی مسائل ویژه در باب راهنمایی برای خودباوری زنان را برای شما ارائه خواهیم کرد.با ما همراه باشید و نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

ممکن است به خواندن این مطالب نیز علاقه مند باشید