مشکل فیلم بی نهایت این نیست که فیلم بدی است، بلکه مشکل اینجاست که هم فیلم بدی است و هم پتانسیل های جهان داستانی اش را به شکل تمام و کمال فدای عضلات “مارک والبرگ” میکند! با مجله وارونه و نقد فیلم Infinite یا “بی نهایت”، جدیدترین فیلم “آنتونی فوکوا” و مارک والبرگ همراه باشید.

نقد فیلم Infinite

آنتونی فوکوا فیلمساز بدی نیست، درواقع اصلا فیلمساز بدی نیست. آنتونی فوکوآ را بیشتر به خاطر دو فیلم “اکولایزر” میشناسیم. قسمت اول این فیلم یکی از بهترین اکشن های سال اکرانش بود و قسمت دوم اش یک ناامیدی بزرگ برای طرفداران. “هفت دلاور”، دیگر فیلم فوکوآ است که باز هم فیلمی به شدت معمولی است. “المپیوس سقوط کرده است”، “چپ دست” و “تیرانداز” دیگر فیلم های مشهور فوکوآ هستند که از معمولی فراتر نمیروند. نکته جالب در این فیلم ها، تعدد بازیگران آن است. “جیک جیلنهال” و “مارک والبرگ” هر دو در دو فیلم از فیلم های فوکوآ بازی کرده اند که نشان میدهد این کارگردان قصد ندارد از قدرت تجاری این دو بازیگر دست بکشد. فیلم بعدی وی نیز با همکاری و تهیه کنندگی جیک جیلنهال است.

نقد فیلم Infinite

مطلب پیشنهادی: بهترین فیلم های تینیجری نتفلیکس


اما مشکل فیلم اینفینیت در چیست؟ خب یکی از این مشکلات جلوه های ویژه CGI محور آن است که بر خلاف همیشه و در حالی که این بخش درفیلم های فوکوآ همیشه نمره قبولی را دریافت میکرد، اینجا یکی از نقاط ضعف فیلم است. فوکوآ سعی کرده تا با نماهای “اسلوموشن” و “سوپراسلومشن”، به سکانس های توخالی و اکشن فیلم هیجان تزریق کند که عملا در این کار شکست خورده است. جلوه های ویژه فیلم بر خلاف بودجه نسبتا سنگین آن، اصلا راضی کننده نیست و با فیلمی طرفیم که جلوه های ویژه در آن مصنوعی هستند. دیگر مشکل فیلم سکانس های اکشن فیلم است. اگر از طرفداران فیلم های پاپ کورنی و یکبار مصرف جهت سرگرمی باشید، حتی با تماشای سکانس های زد و خورد و تعقیب و گریز در آن، متعجب میشوید.

البته که این حس اعجاب، مستقیما از منطق اکشن فیلم سرچشمه میگیرد. منطق سکانس های تعقیب و گریز و اکشن در این فیلم بسیار پایین است، چیزی در حد “سی پی یو مغز خود را در هنگام تماشای فیلم خاموش کنید”! در یکی از سکانس ها “دنیل اوبریان” بازیگر نقش تناسخ قبلی مارک والبرگ با یک چرخش عجیب ماشین، آجرهای قرار گرفته روی سطح آسفالت را با تایرهای ماشین، به شکلی پرتاب میکند که به سمت ماشین های تعقیب کننده دشمن که درست پشت سر او هستند نشانه میرود! این تازه اول کار است، بعد از این سکانس، همان آجر به شیشه جلوی ماشین دشمن برخورد میکند و نه تنها از مسیر منحرف نمیشود بلکه راهش را به سوی شیشه جلوی ماشین دوم باز میکند! منطق اکشن های فیلم جدید فوکوآ و والبرگ در همین حد است.

جلوه های ویژه ضعیف

سومین مشکل فیلم به پتانسیل های از دست رفته جهان داستانی اش مربوط میشود. داستان فیلم اینفینیت درباره چندصد فرد با توانایی های مافوق بشری است که بر خلاف انسان های عادی در صورت کشته شدن در یکی از ماموریت هایشان، نمیمیرند بلکه به یک ورژن تازه و متفاوت از خودشان در یک سرزمین دیگر تناسخ پیدا میکنند. حالا این افراد که خودشان را نامحدود صدا میزنند دچار اختلاف میشوند و به دو گروه تقسیم میشوند. گروهی که مارک والبرگ در آن نقش آفرینی میکند “مومنین” نام دارد. مومنین یکی از گروه های اینفینیت هستند که بر خلاف گروه دیگر قصد ندارند تا انسانها را نابود کنند و یا عقده های روانی خود را به سمت و سویی هدایت کنند که در نهایت جنبنده ای در جهان باقی نماند.

اینفینیت ها میتوانند تناسخ کنند. این جمله کلیدی فیلم است و اگرچه اصلا به پتانسیل اش توجهی نمیشود، ولی جذابیت این ایده انکار ناپذیر است. فوکوآ نه تنها توجهی به بسط دادن ایده داستانی اش ندارد، بلکه به کلی آن را نادیده میگیرد و صرفا چند سکانس اکشن بی منطق را تحویلمان میدهد.

این تصمیم از آنجایی غیر معقول است که بودجه اختصاص یافته به فیلم کاملا مناسب است. بنابراین تصمیم فوکوآ به تمرکز روی لوکیشن های محدود و سکانس های CGI ضعیف غیر قابل دفاع و بعضا عجیب است. اینفینیت نه تنها ما را با دنیای تقریبا جذابش آشنا نمیکند بلکه در این مورد خساست غیر معقولی هم دارد. لوکیشن های فیلم با اینکه ذات فیلم ایجاب میکند که شاهد فیلمی خوش رنگ و لعاب در کشورهای مختلف باشیم، اما شاهد فیلمی کسل کننده و بی روح از لحاظ رنگ بندی و فضای فیلم هستیم.

نقد فیلم Infinite

همچنین بخوانید: 10 تا از بهترین فیلم های راز آلود و جنایی تمام دوران 


اینفینیت نه تنها جهان داستانی اش بسط نمیدهد بلکه شخصیت هایش را هم درست و درمان معرفی نمیکند. یکی از مشکلات نابخشودنی فیلم همین است. اگر عدم بسط دادن جهان داستانی فیلم را به پای دنباله های در انتظار آن بنویسیم، نبود شرحی هرچند کوتاه برای شخصیت های امیدوار کننده آن، شامل آن نمیشود. این عدم معرفی شخصیت های پرتعداد داستان، به فیلم لطمه بدی زده است. شخصیت ها آنقدر سریع معرفی میشوند و بعضی از آنها آنقدر ناگهانی از لا به لای سکانس های فیلم سر در می آوردند که بعد از تماشای فیلم حتی نام شخصیت اصلی داستان را هم فراموش میکنید.

فیلمنامه و کارگردانی در فیلم اینفینیت آنقدر بد است که تنه به تنه جلوه های ویژه آن میزنند. فوکوآ حتی نتوانسته در اندک لحظات اکشن فیلم از پس هرچه بیشتر هیجانی تر کردن این سکانس ها بربیاید، فیلمنامه در اینفینیت گویی حضور خارجی ندارد! دیالوگ ها آنقدر بد نوشته شده اند که حس ماشینی بودن را تماما به مخاطب القا میکنند. درام بین معشوقه والبرگ در تناسخ های قبلی اصلا حتی به معمولی هم نزدیک نمیشود. ما در طول فیلم واقعا برایمان اهمیتی ندارد که چه اتفاقی برای ورژن قبلی والبرگ افتاده است و اینکه چقدر او عاشقش بوده است. بنابراین اصلا روی کنش های احساسی فیلم حسابی باز نکنید.

فیلم Infinite در نهایت نه تنها فیلمنامه بسیار ضعیف و ماشینی ای دارد، بلکه حتی در پرداخت کم عمق به کنش های احساسی شخصیت ها هم عاجز است. کارگردانی فوکوآ، نه تنها استاندارد نیست، بلکه احتمالا ضعیف ترین کارگردانی کارنامه معمولی اش است.

در نقد فیلم Infinite تنها موردی که میماند، بازی مارک والبرگ و آنتاگونیست داستان است که اگرچه اصلا پرداختی ندارند اما توانسته اند با بازی های خوب شان حداقل فیلم را قابل تماشا نگه دارند. مارک والبرگ یکی از تلف شده ترین استعداد های چندسال اخیر است. واقعا باورش سخت است بازیگری که در فیلم کارگردانی افسانه ای مانند “اسکورسیزی” و در کنار بازیگرانی چون “دیکاپریو” و “جک نیکلسن” ایفای نقش کرده و بسیاری از دیالوگ هایش نیز فی البداهه بوده است این چنین در فیلم بلاک باستری کم ارزش غرق شود.

البته که این رویه برای مارک والبرگ اصلا و ابدا حداقل از لحاظ مالی بد نبوده و وی را تبدیل به یکی از پولساز ترین و محبوب ترین بازیگران هالیوود کرده است. تهیه کنندگی فیلم های یکبار مصرف پولساز مانند همین فیلم به مذاق مارک والبرگ خوش آمده و وی ظاهرا قصد ندارد تا ما را شگفت زده کند.

نقد فیلم Infinite
تنها چیزی که در Infinite شگفت زده تان میکند، عضلات مارک والبرگ است!!!

در پایان، اینفینیت فیلمی است که به سختی ارزش تماشا دارد، اگر از طرفداران مارک والبرگ نیستید و قرار نیست هر چندسال یکبار برای فیلم های جدید وی هیجان زده شوید تماشای اینفینیت اصلا پیشنهاد نمیشود. فیلمنامه و کارگردانی ضعیف، جلوه های ویژه شلخته، داستان گنگ و نامفهوم و در نهایت بازی همیشه خوب مارک والبرگ از نقاط قوت و ضعف جدیدترین اثر آنتونی فوکوآ در مقام کارگردان هستند. مارک والبرگ قرار نیست حداقل تا یکسال یا دوسال دیگر طرفدارانش را با یک فیلم خوب مواجه کند. حداقل نه این فیلم.

امیدواریم که از نقد فیلم Infinite لذت برده باشید. آیا فیلم را تماشا کرده اید؟ نظر شما در مورد این فیلم چیست؟ مثل همیشه نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

در ادامه بخوانید: بهترین فیلم های اکشن 2020 را از دست ندهید!