قسمت یازدهم سریال قورباغه بدون شک یکی از مهم ترین ، هیجان انگیز ترین و زیبا ترین قسمت های سریال  تا کنون بوده است.قطعات پازل به درستی در جای خود قرار می گیرند و هومن سیدی با هنرنمایی فوق العاده ما را وارد جریان اصلی داستان می کند.داستانی که در عین جنایی بودن ،درام و تلخ است و بیانگر حال و روز زندگی بسیاری از مردم است.با نقد قسمت یازدهم سریال قورباغه با وارونه همراه باشید:

نقد قسمت یازدهم سریال قورباغه

قسمت یازدهم سریال قورباغه انفجاری است در دل داستان.انفجاری که به زیبایی هر چه تمام تر نشان داده شده و به زیبایی و آهستگی ما را با ذهن اصلی شخصیت های داستان آشنا می کند و نشان می دهد که قدرت می تواند تا چه حد انسان ها را وسوسه کند و پسر ساده و دست و پا چلفتی (نوری) را به پدرخوانده ای بسیار بی رحم تبدیل کند که برای از دست ندادن امپراطوریش حاضر به هر کاری است حتی کشتن کسی که او را خانواده اش خطاب می کند.

اگر می خواهی کسی را بشناسی به او قدرت بده!

قسمت یازدهم سریال قورباغه بیانگر روایت جامعه امروز است و به زیبا ترین حالت ممکن و با هنرمندی خاصی مخاطب را درگیر این موضوع می کند و مانند دیگر ساخته های سیدی بیانگر درد جامعه ای است که خسته اند از نرسیدن به قدرت و تلاش کردن  و  ترکیب این درام اجتماعی با موضوع اصلی سریال به حدی دیوانه کننده است که تحسین بر انگیز است.

شخصیت های اصلی سریال قورباغه  نمادانسان های سختی دیده و عصبانی هستند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و شما در طول سریال تا کنون چندین بار این جمله را از رامین (صابر ابر) شنیده اید .انسان هایی که برای رسیدن به قدرت و پولدار شدن دست به هر کاری می زنند زیرا جامعه تنها راه موفق شدن آن ها را رسیدن به پول تعریف کرده است و ما آدم ها نیز مانند ربات در این مسیر قرار گرفته ایم و سعی در رسیدن به آن داریم .

قدرتی که می تواند پایه گذار امپراطوری باشد که شما را از دیگران برتر می کند.همان طور که مشاهده کردید قدرت توانست یک پسر ساده و دست و پا چلفتی را که حتی نمی توانست حقش از دیگران را بگیرد به غولی بدون احساس تبدیل کند که حاضره برای حفظ امپراطوری خود هر کاری انجام دهد حتی به بی رحم ترین شکل ممکن ! 

نقد قسمت یازدهم سریال قورباغه

قسمت یازدهم سریال قورباغه بسیار فلسفی و تامل برانگیز است و به موضوع های اجتماعی اشاره می کند که در گیر آن هستیم .سروش(محمد امین شعر باف) نماد ملتی است که برای دست یابی به قدرت تلاش می کنند و نوری و امثال او بیانگر حاکمانی است که به راحتی میدان را خالی نمی کنند.

حسرت و تحقیر تبدیل به جامعه ای خشمگین می شود که این خشم به درستی در سروش نهادینه شده و حالا بدون ذره ای تامل سعی در گرفتن گذشته اش دارد اما در این راه باز هم دچار سیاست های حاکمی می شود که از او قدرتمند تر است و توسط او به بی رحمی هر چه تمام تر از صحنه روزگار محو می شود.

به هیچ کس اعتماد نکن!

شخصیت های سریال قورباغه انسان های غیر قابل اعتماد هستند که هر کدام با دستیابی به ماده مخدر سعی در گرفتن انتقام دارند.از سروش گرفته تا لیلا ( فرشته حسینی) که خواهر نوری است.ما تاکنون می دانیم که سروش به دلیل حسرت گذشته و رامین به خاطر دوستانش دنبال ماده مخدر هستند تا از نوری انتقام بگیرند و صاحب تاج و تخت او شوند اما چیزی که مبهم است دلیل تنفر لیلا از برادر خود یعنی نوری است و آن طور که پیش بینی می شود در جبهه مقابله او و با دشمن اوست.که مشخص نیست تا الان دلیل این کار چیست.

من دست کم نگیر !

مرگ تلخ سروش زهر چشمی بود که نوری از رامین گرفت و بار دیگر به او فهماند که من را دست کم نگیر !حالا رامین فهمیده که نوری  بسیار خطرناک است و برای از بین بردن او راه سختی را در پیش دارد.برخورد دو انسان هوشمند با یکدیگر (نوری و رامین ) یکی دیگر از جذابیت های سریال قورباغه است که مخاطب را به چالش می کشد و او را وارد جنگی می کند که نمی تواند حدس بزند برنده اش کیست!

همچنین بخوانید:

سریال قورباغه:نقد قسمت ششم 

نقد قسمت هفتم سریال قورباغه _حرکتی رو به جلو

نقد قسمت هشتم قورباغه _ پرش زمانی یا وقت کشی ؟

نقد قسمت نهم قورباغه – آغاز فصلی جدید در راه است

نقد قسمت دهم سریال قورباغه_رونمایی از نفس شیطان