فیلم راکت من دومین اثرکمپانی پارامونت بعد از فیلم حماسه ی کولی، به همان اندازه موفق بود. با ما در نقد و بررسی فیلم راکت من همراه باشید.

نقد و بررسی فیلم راکت من
فیلم حماسه ی کولی که بر اساس زندگی ستاره ی راک “فردی مرکوری” بود و حالا در دومین همکاری دکستر فلچر و کمپانی پارامونت شاهد فیلمی بر اساس زندگی “التون جان” یکی دیگر از نوابغ موسیقی هستیم.



نکته ی مهم درباره ی دومین کار حاصل از این همکاری می تونه این باشه که هر چقدر که رامی مالک به تنهایی بار فیلم حماسه ی کولی رو به دوش کشید و حواس ما رو از نقاط ضعف اون فیلم پرت کرد، در فیلم rocketman “تارون اگرتون” بریتانیایی هم این بار رو تنهایی به دوش کشید و یک تنه تمام نقاط ضعف فیلم رو پوشش داد.
نکته ی قوت این فیلم، فیلم برداری بی نظیر جرج ریچموند بود که به شدت به چشم میاد، سکانس های طولانی موسیقی و تصویر برداری خلاقانه جزو امتیازات خاص این فیلم محسوب میشه.

نقد و بررسی فیلم راکت من

ادامه ی نقد و بررسی فیلم راکت من

فیلم با ورود یک مرد به کلاس روانکاوی شروع میشه. مردی که در اولین نگاه براتون عجیب و غریب به نظر می رسه ولی اونقدر آدمای داخل کلاس خونسرد رفتار می کنن که شما هم به اون چهره ی عجیب و غریب عادت می کنید.

اون آدم عجیب و غریب خودش رو “التون هریکولس جان” معرفی می کنه. معتاد به الکل و کوکائین. و میگه چون ساقیم خارج شهر بود به این کلاس اومدم. افراد کلاس ازش می خوان از کودکیش حرف بزنه و اینجا شروع داستانه. جایی که ما هم همراه التون جان وارد دنیای کودکیش میشیم.

مادر و پدری رو میبینیم که عشقی بینشون وجود نداره. مادری که نسبت به بچه اش بی اهمیته و پدری که حتی علاقه ای به بچه اش نشون نمیده و انگار بزرگ ترین حسرت دوران کودکی التون جان بغل گرفته شدن توسط پدرشه. با تکرار جمله ی “کی میخوای بغلم کنی” جمله ای که تا انتهای فیلم نقش مهمی رو بازی می کنه.
و همه چیز از اون جا شروع میشه که التون جان پشت پیانو میشینه و بدون آموزش شروع می کنه به نواختن.



نقد و بررسی فیلم راکت من

مهم ترین ویژگی این دست فیلم ها اینه که علاوه بر کسانی که با التون جان و موزیک هاش یا به طور کلی شخصیت کسی که فیلم بر اساسش ساخته شده آشنان، گروه بیشتری از مخاطبین رو آدمایی تشکیل میدن که هیچ شناختی از شخصیت اصلی فیلم ندارند و بنابراین فیلم باید طوری طراحی شه که هر دو گروه رو پوشش بده .

و این فیلم با تکنیک فوق العاده روانشناسی که کودکی شخصیت اصلی خودش رو کنکاش کرد و ما رو با خودش همراه کرد تو این کار بسیار موفق عمل کرد.

در واقع جایی که التون دچار ضعف شد، شکست خورد، اشتباه کرد و به مواد پناه آورد منه مخاطب کودکیش رو به یاد میارم که بزرگ ترین رویاش این بود که پدرش دوسش داشته باشه، برای مادرش مهم باشه، برای استعدادش تشویق شه و دیده شه. وقتی مادرش رو در حال خیانت دید، وقتی بهترین دوستش تنهاش گذاشت، منه مخاطب کاملا درکش می کنم و این رفتارها رو غیر واقعی قلمداد نمیکنم.

ادامه ی نقد و بررسی فیلم راکت من

نکته ی مهم این فیلم موزیکال بودنشه. ریشه یابی تمام آهنگ هاییه که التون جان در طول زندگیش نوشت. در واقع برهه به برهه از خاطرات التون جان رو بررسی و موزیکی که به خاطر وجود اون خاطرات به وجود اومد رو برامون به تصویر می کشه. مثلا من عشق می خوام ولی غیر ممکنه، مردی مثل اون (پدرش) بی مسئولیته و مرده. بیتیه که تمام احساسات التون جان رو زمانی که نادیده گرفته شد بیرون ریخت.

و تمامی اشعار و آهنگ هایی که فرصت پرداختن به همشون در این مطلب نیست.

فیلم راکت من یک فیلم کاملا روانشناسانه است و اشاره به این موضوع داره که تمام رفتارهای آدم ها برگرفته از اتفاقاتیه که زندگیش رو ساختن. تمام تصمیماتی که می گیریم و رفتاری که از خودمون نشون میدیم.

هیچ وقت نمیشه به خاطر اشتباهات دیگران قضاوتشون کرد، چون هیچ وقت جاشون زندگی نکردیم و اون چه که بهشون گذشته رو تجربه نکردیم.

فیلم بهتون یاد میده تا وقتی به خودتون اهمیت ندین، نباید انتظار داشته باشین برای دیگران مهم باشین.



و در نهایت سکانس پایانی فیلم که شاید درخشان ترین سکانس فیلم باشه. جایی که التون جان دوره ی درمانیش رو به پایان میرسونه و تک تک آدم های زندگیش تو دنیای ذهنیش روبه روش قرار می گیرن و باهاش حرف میزنن. و مهم ترین دیالوگ و زیباترینش کودکی التون جانه که با اسم واقعی التون یعنی رجی دو ایت وارد میشه و میگه مگه تو رجی دو ایت نیستی؟؟؟ و التون در جواب می گه من خیلی وقته التون جانم و رجی دو ایت نیستم.

و رجی دو ایت بهش می گه نمیخوای بغلم کنی؟؟؟ و این عمق مفهوم این فیلمه. قصه ی خیلی از ما آدم ها که از واقعیت خودمون، از تمام خاطرات تلخ و اتفاقانی که باعث ضعفون شده فرار می کنیم، چون یادمون میره تموم اون اتفاقات الان ما رو ساخته و اگه امروزمون اینه مدیون اون خاطره های تلخیم. مقاومت می کنیم و می خوایم انکارشون کنیم و به همین دلیل هیچ وقت به آرامش نمیرسیم.

زمانی که التون جان واقعیت خودش رو پذیرفت و کودکیش رو در آغوش گرفت آروم گرفت و از طرف خودش پذیرفته شد.
این فیلم یکی از فیلم های خوب امساله و اگر حماسه ی کولی رو دوست داشتید مطمئنا این فیلم رو هم دوست خواهید داشت.

پیشنهاد می کنم از دستش ندین.