در فیلم the two popes شاهد تقابل دو دنیای متفاوت هستیم. با ما در نقد و بررسی فیلم the two popes همراه باشید.
فیلمی به کارگردانی “فرناندو میرلس” که در کارنامه ی کاری خودش همیشه موضوع معنویات رو گنجونده و در این فیلم این موضوع رو به کمال رسونده.

نقد و بررسی فیلم the two popes

دیدن تقابل دنیای متفاوت آدم ها همیشه برای مخاطبین سینما جذابیت داشته و شاید یکی از نمونه های اخیر این تقابل ها فیلم موفق کتاب سبز “green book” بوده، که تقابل دو آدم از دو دنیای متفاوت رو تبدیل به یکی از جذاب ترین خاطره های سینمایی کرده.

اما در فیلم “دو پاپ” با موضوع جدی تر و عمیق تری مواجه هستیم و واقعی بودن این داستان و درگیر بودن با موضوع مهم انتخاب پاپ و توجه جهانی به این موضوع این فیلم رو جذاب تر کرده.

در یکی از درخشان ترین آثار پایانی سال ۲۰۱۹ که اثر درام کمدی سرویس استریم نتفلیکس به شمار میاد، شاهد تقابل کشیشی در واژه ی ایرانیزه اصلاح طلب و پاپی مقید به اصول سرسخت دینی هستیم.

جاناتان پاریس با نقش آفرینی درخشان خودش در نقش “خورخه ماریو برگولیو” و خوان مینوخین در نقش جوانی های این کشیش و آنتونی هاپکینگز اسطوره، در نقش “یوزف آلویس راتسینگر” (پاپ بندیکت شانزدهم) در این فیلم ایفای نقش کردند.

قبل از هر چیزی می خوام به این نکته اشاره کنم که اکثریت ایرانی ها که آشنایی چندانی با مسیحیت  و اصولش ندارند، مطمئنا از لذت کامل این فیلم برخوردار نمیشن. چون مطمئنا نکات ریز و قابل توجهی وجود داره که چون شناختی نسبت به اون ها نداریم، از دستشون میدیم. اما این فیلم اونقدر شما رو وارد چالش های متفاوتی می کنه و وادار به فکر کردن میشین که مطمئنا دوست دارید این فیلم رو چندین بار تماشا کنید.



یوزف آلویس در طی مراسمی به عنوان پاپ انتخاب میشه. اما بعد از چند سال حرف از فسادی به میون میاد و در اون بین یک پاپ به نام خورخه ماریو درخواست استعفا میده. کسی که از موقعیت خوبی برخورداره و محبوبیت زیادی بین مردم داره و به طبع استعفای اون مهر تاییدیه به فسادی که در دستگاه پاپ بندیکت وجود داره و بنابراین خورخه ماریو دعوت میشه به رم برای ملاقات با پاپ بندیکت‌.

از همون ابتدای ورودش که صندلی جلوی ماشین رو برای نشستن انتخاب می کنه، که کفش و کلاه مخصوص به کشیشی رو روی سر نمی ذاره، نشون دهنده ی این موضوعه که این فرد تمام قوانین رو زیر پا میذاره.

در واقع این فیلم واقعیت ها رو به تصویر می کشه، نقد به قوانینی داره که در طول زمان خشک و بدون انعطاف باقی موندن و شاید حالا کاربردی نداشته باشن. از تغییر حرف می زنه، برای نجات مردم و این حرف ها اونقدر دلنشینه که باعث تغییرات بزرگی در دنیای واقعیمون میشه.

نقد و بررسی فیلم  the two popes

می خوام از فیلم برداری خوب و هوشمندانه ی این فیلم حرف بزنم که گاهی قاب فیلم برداری رو در قالب مستند بهمون نشون میده و این کار ما رو تا انتهای فیلم نسبت به واقعی بودن داستان هوشیار نگه می داره.

خورخه ماریو کشیشیه که عاشق فوتباله، که تانگو می رقصه چون آرژانتینیه و همین دو ویژگی اون رو بین بینندگان این فیلم به شدت محبوب می کنه. دیالوگ های بی نظیری در این فیلم به نقد از قوانین سفت و سخت مذهبی گفته میشه.

“نان و شراب جایزه ی پرهیزگاران نیست طعام گرسنگانه”

“داریم مردم رو از دست میدیم و من نمی خوام فروشنده ی جنسی باشم که دلیلی برای تبلیغش ندارم.”

یک نکته ی بسیار مهم در مکالمه ی بین این دو نفر در باغ، مگسی بود که فقط باعث آزار یوزف آلویس میشد و فکر می کنم این صحنه نمادی از پوسیدگی و کهنگی و فاسد بودن افکار آدمی بود که کورکورانه گذشته ای رو دنبال می کرد که حتی راجع به درست یا غلط بودنش هیچ فکری نکرده بود و این یکی از نکته های کمتر توجه شده ی  این فیلم بود.



و باز هم اشاره ای می کنم به یکی از دیالوگ های بی نظیر این فیلم که “هیچ چیز در این جهان ثابت نیست، حتی خدا” و به عنوان بیننده بی نهایت با این جمله درگیر بودم که چقدر مفهوم درستی داره. هیچ چیزی در طول زمان ثابت باقی نمی مونه ما آدم ها از نظر فکری و حتی جسمی با دیروز خودمون هم متفاوتیم. ما آدم هایی که هر چند سال یک بار کاملا با سلول های جدید به زندگی ادامه میدیم، نمیتونیم با عقاید هزاران سال پیش امروز رو اداره کنیم و چقدر این مفهوم در این فیلم پر تکرار و تامل برانگیز بود.

سکانس فوق العاده ی دیگه سکانس پیانو زدن پاپ بندیکت بود، که از موزیسین ها و استودیوهایی حرف میزد که خورخه ماریو تمامشون رو میشناخت و باهاشون آشنا بود. اما وقتی خورخه از علایق و موزیسین های محبوب خودش حرف زد، پاپ بندیکت هیچ کدوم رو نمیشناخت و این به نظرم یکی از هوشمندانه ترین کارهای نویسنده بود، چون اصلاح طلب قصه انعطاف پذیره، دنبال کشف کردنه، صدای همرو میشنوه و تعصبی نداره، اما سنت گرای داستان فقط و فقط شناخته های خودش رو میشناسه، اهل شنیدن صدای جدیدی نیست و در دنیای محدود خودش زندگی می کنه.



فیلم از ترفند های جالبی استفاده می کنه برای این که در جدی ترین حالت ممکن هم یادمون بندازه که تمام حرف های جدیش رو در قالب کمدی بهمون میرسونه، مثلا صحنه ای از شهر که برای نشون دادن پایان شب و شروع صبح گرفته شد، تبدیل شب به روز در یک ثانیه و شبیه به فشار دادن یک دکمه اتفاق افتاد که ترفند جالب و هوشمندانه ای بود.

موزیک فیلم بی نهایت فوق العاده بود و حس و حال روحانی فیلم رو به شدت و بدون اغراق منتقل می کرد. با فیلم فوق العاده ای طرف هستیم که تا به همینجا از گفتن جزئیات زیادی چشم پوشی کردم، اتفاق بی نظیر فیلم تصمیم پاپ برای کناره گیری بود که گویا اتفاقی بود که اخرین بار ۷۰۰ سال پیش به وقوع پیوست و در نهایت کشیش اصلاح طلب داستان در طی اون به مقام پاپ رسید.

همون طور که یوزف آلویس گفت “چشم چپ من خوب نمیبینه و این مقام نیاز به خوب دیدن داره”

“سازش کردی؟ نه تغییر کردم.این دو با هم متفاوتن” جمله ایه که در ابتدا و انتهای فیلم توسط یکی از این دونفر گفته میشه و به نظرم کل فیلم و مفهومش رو میشه در همین یک جمله خلاصه کرد.

رقص تانگوی آخر این دو پاپ، پیتزا خوردنشون، فوتبال دیدنشون اون رفاقت عجیب و غریب، ناراحتی عمیق یوزف الویس وقتی خورخه ترکش میکرد از لحظه های زیبای این فیلم بود.

نقد و بررسی فیلم  the two popes

یوزف الویسی که در اولین دیدار با خورخه باهاش رسمی برخورد کرد و دست داد در دیدار آخر اون رو در آغوش گرفت و به نظرم تمام رسالت این قصه همین در آغوش گرفتن بود. در آغوش گرفتن دنیایی که محاله بشه با اون قوانین قدیمی و سرسختانه ادارش کرد.

در نهایت مقام پاپ برای خورخه بود. کسی که دوست نداشت پاپ بشه، ولی شد و همین یک امتیاز بزرگ برای این مقام به شمار میاد. قوانین شکسته شد. کفشی عوض نشد، لباس رسمی پوشیده نشد، صلیب خودش دور گردنش موند و به دیدار مردم رفت، نه فقط از جایگاه بالا و دور از مردم، کشور به کشور پیش رفت و مردم رو در آغوش کشید و این انقلاب بزرگی بود که اتفاق افتاد.

و واقعا دلم نیومد که این دیالوگ رو در انتهای مطلبم نیارم که “اگه قراره اشکی ریخته بشه، بیا کاری کنیم که اشک شادی باشه”

این فیلم که تحسین منتقدان رو به همراه داشت نامزد جایزه ی بهترین فیلم درام و بهترین بازیگر نقش مکمل برای انتونی هاپکینگز در گلدن گلوب شده و مطمئنا در مراسم اسکار حرف های زیادی برای گفتن داره. این فیلم یکی از پر مفهوم ترین فیلم های امساله، از دستش ندید.