در قسمت بیستم سریال مانکن شاهد عاشقانه های بهرام و ژیلا هستیم. با ما در نقد و بررسی قسمت بیستم سریال مانکن همراه باشید.

در ادامه بخوانید » از اینجا نقد و بررسی سریال مانکن قسمت های قبلی رو مطالعه کنید.

 


همچنان بعد از گذشت بیست قسمت از سریال مانکن همچنان شاهد بازی نامعقولی از حسین پاکدل هستیم. که حجم بزرگی از اون هم به ارتباط برقرار نکردن با شخصیت سلمان بر می گرده به شخصیت پردازی اغراق شده و غیر قابل باورش.

مردی که از ابتدا تا انتهای فیلم، تنها جملاتی که ازش شنیدبم شعارهای اخلاقی بود، حالا در جایی که به حساس ترین نقاط داستان میرسیم، دست از عقایدش کشیده و وقیحانه در مقابل اشتباه پسرش تو روی کتایون وایساده.

شاید توجیح این باشه که عشقی وسط نبوده یا کتایون با نقشه وارد این ازدواج شده، اما این برای ما قابل توجیحه، نه برای سلمانی که شعار دادن هاش از ابتدای این سریال یه جورایی رو اعصابمون بود و حالا به سادگی با واژه ای به نام خیانت کنار میاد.

در ادامه بخوانید »

سکانس ابتدایی سریال به شدت تاثیر گذار بود. زنی که همه محکومش می کردن و برچسب وقاحت بهش میزدن در حالی که به نظرم حق با کتایون بود.
کتایونی که عاشق بود و پای این عشق همه کار هم کرد ولی کاوه هیچ وقت نخواست که اونو ببینه.
از ابتدای این سریال به شخصیت بهرام ایرادهای زیادی گرفتم، اما صادقانه در این قسمت صحنه ی خواستگاری کردنشو دوست داشتم. چون حداقل برای چند لحظه بهرام از یه موجود ناقص العقل به یه آدمی تبدیل شد که قلب ساده ای داره.

انتقال این حس به شدت دوست داشتنی بود. اما خوب این حس دوست داشتنی زیاد دووم نیاورد و با سکانس بعدی ادامه ی این خواستگاری که این بار حلقه خرید و زانو زد دوباره این شخصیت تبدیل به یه احمق تمام عیار شد.

نقد و بررسی قسمت بیستم سریال مانکن

ولی خوب موفقیت این شخصیت دقیقا زمانیه که داره روش کار میشه. ما در این قسمت بالاخره بعد دیگه ای از شخصیت بهرام رو دیدیم. بالاخره فهمیدیم که این ادم یه چیزایی هم غیر دعوا حالیشه و اونقدر ها هم که به نظر میاد بی عقل نیست.
و کاش این شخصیت پردازی نه در نزدیک شدن به پایان سریال، بلکه خیلی زودتر از این ها اتفاق می اوفتاد.
مانور زیاد این قسمت روی بهرام و ژیلا و درگیر کردن احساسی مخاطب با این دو شخصیت و خشم چند برابر اخگر از ژیلا مطمئنا زنگ خطریه که اتفاقات بدی تو راهه.

از چیزی که تا حالا صحبت نکردم موسیقی این سریاله که شاید در ابتدا چیز خاصی به نظر نمیرسید ولی حالا بعد از تکرارش و مدام شنیده شدنش در لحظه های خاص جزو یکی از ویزگی های خوب این سریال شده.

سلمان و همسرش همچنان دارن به حرف های شعاری خودشون ادامه میدن. با گفتن این دیالوگ های نچسب که “وسط این همه تلخی تا وقتی عشق هست میشه امید داشت.”
“کجا میری؟؟؟دنبال یه راه حل دیگه.”
و سوال من اینه سلمان اگه با زنگ زدن و حرف زدن با آشناها می تونست هفت میلیارد پول جور کنه، چطور این کارو برای خودش نکرد که نیوفته زندان که حالا پسرش درگیر همچین داستانی نشه.

نقد و بررسی قسمت بیستم سریال مانکن

نکته ی دیگه ای که شاید کم تر ازش حرف زدم بازی خوب امیر حسین آرمانه که شاید اونقدر خوب بازی کرد که همیشه فراموش می کردم داره نقشی بازی می کنه و ازش حرف نزدم.
اما در اوج ناباوری شاید در این قسمت یکی از ضعیف ترین بازی های مریلا زارعی رو در این سریال شاهد بودیم. در سکانسی که  کتایون با سیروان حرف میزد، تلاش کتایون برای گریه نکردن با حالت های صورت مریلا زارعی تبدیل به صحنه ای خنده دار شده بود.

این قسمت در واقع از اون دست قسمت هایی بود که پایه ریزی های لازم رو برای اتفاقات بزرگ انجام میدن و در نهایت ما یه اخگر خشمگین و دو قربانی دوست داشتنی داریم و باید منتظر بمونیم و ببینیم که سریال چی برامون آماده کرده.

در ادامه بخوانید » نقد و بررسی قسمت بیست و یکم سریال مانکن ؛ ماه پشت ابر نمی مونه!