در این قسمت از سریال مانکن روند پر اتفاقی رو شاهد بودیم با ما در نقد و بررسی قسمت هجدهم سریال مانکن همراه باشید.

از اینجا نقد و بررسی سریال مانکن قسمت های قبلی رو مطالعه کنید.

چیزی که بعد از گذشت هجده قسمت از سریال مانکن توجهم رو به خودش جلب کرد ادامه ی بازی نه چندان دلچسب حسین پاکدله. بازیگری که شاید یکی از مهره های مهم این سریال به حساب میومد اما حالا با گذشت هجده قسمت هنوز اون طور که باید و شاید بازی قابل قبولی رو از خودش ارائه نداد. بر عکس بازیگران جوون تری که حالا بعد از گذشت هجده قسمت کاملا با کاراکتر خودشون ارتباط برقرار کردن و بازی قابل قبول تری رو از خودشون ارائه دادن.


همچنین بخوانید »


اما ماجرا این جاست که نمی تونیم ایرادی شخصی به بازی بازیگران بگیریم، چون گاهی اونقدر شخصیت پردازی نقش دست و پا شکسته است و در این سریال با سلمانی طرفیم که تمام رفتار هاش اغراق شده است، شاید باید به بازیگر حق داد که نتونه با نقشی که بهش سپرده شده ارتباط درستی برقرار کنه.

نکته ی جالب این جاست که سلمان و فرخنده بعد از هجده قسمت به قول خودشون تکه های پازل رو کنار هم چیدن و فهمیدن پسرشون به خاطر آزادی سلمان خودش رو به کتایون فروخت.

نقد و بررسی قسمت هجدهم سریال مانکن

اما عجیبه سلمانی که این روزها پازل حل می کنه، وقتی شنید کتایون پشت تلفن به یکی گفت پدر، و بعد از اون خود سلمان وسط دعوا به کتایون گفت که هیچ وقت قبر پدرت رو پیدا نکردم و هیچ نشونی ازش نیست تکه های پازل رو ندید و احتمال نداد که مرگی در کار نباشه.

و جالب تر این که با فرخنده دیالوگ های کتایون رو مرور کردن که کتی از کلمه ی پدر پشت تلفن استفاده کرد اما خوب فیلم نامه اجازه نداد که به نتیجه برسن چون الان وقتش نیست.

نقد و بررسی قسمت هجدهم سریال مانکن

در قسمت قبل، از شوکی که بعد از سرقت از گاو صندوق اخگر بهش وارد شد متوجه شدیم برگ برنده ی خوبی از گاوصندوقش زده شده، اما جالب این جاست که کاوه فقط مدارک همتا رو برداشت در صورتی که مطمئنا از اون گاو صندوق میشد اطلاعات زیادی از اخگر به دست اورد و مطمئنا هر ادمی که اون گاو صندوق رو باز می کرد باید نسبت به تک تک مدارکش حس کنجکاوی داشت حداقل منطق و عقل این طور حکم می کنه.

اما خوب کاوه فقط مدارک همتا رو برداشت و چشمش رو رو مدارک دیگه بست و همین شد که حالا فلشی که اخگر رو نابود می کنه دست کسیه که صندوق رو باز کرده و چون پولی بهش نرسیده نسبت به کاوه خشم داره و بر اساس آنچه در قسمت آینده خواهید دید اخگر هم دنبالشه.

پس قراره تمام زحمات کاوه در این قسمت برای قول و قرارش با اخگر دود شه بره هوا و نه تنها فقط با از دست دادن فلش بلکه با وارد شدن زن اخگر به ماجرا این اتفاق میوفته.

نقد و بررسی قسمت هجدهم سریال مانکن

با این که ژیلا می دونست اگه به زن اخگر حقیقت رو بگه اخگر دیگه چیزی برای از دست دادن نداره ولی در کمال ناباوری و شاید بی عقلی کاراکتر ها که زیاد باهاش مواجه میشیم این کار رو انجام داد.

نکته ی جالب دیگه این بوده که از ابتدای این سریال کاوه نگران پدرش بود که مبادا ماجرا رو بفهمه و سکته کنه.

از حلال و حروم پول کتایون که باعث آزادیش شد. اما نکته ی جالب اینجاست که سلمان نه تنها عصبانی نشد بلکه کلی قربون صدقه ی پسرش رفت و تو یه سکانس کاملا هندی یه خونه ی اروم و لبخندهای رضایت بخش و کاوه سلمانی که رو تراس با هم بگو بخند می کنن رو دیدیم.

و همچنان تناقض های زیادی که در سریال به چشم میاد به شدت آزار دهنده است.

اما یکی از اتفاقات مهم این قسمت کتایون بود  که فهمید همتا در واقع عشق کاوه است و تمام مدت کنارش بوده و حتی تو شرکت خودش بهش کار داده و تمام این ها خشمی بزرگ رو شعله ور کرده که مطمئنا در قسمت بعد باید منجر به اتفاقات مهمی بشه.

این اپیزود پر از اتفاق بود و امیدوارم سرانجام این سریال سرانجامی قابل قبول باشه.

امیدوارم از نقد و بررسی قسمت هجدهم سریال مانکن خوشتون اومده باشه. خوشحال میشم نظرات شما رو راجع به این قسمت بدونم !

در ادامه بخوانید » نقد و بررسی قسمت نوزدهم سریال مانکن ؛ پایان نزدیک است!