این قسمت از سریال this is us پر از شروع دوباره بود. با ما در نقد و بررسی قسمت پنجم سریال this is us همراه باشید.

مطالعه نقد و بررسی قسمت های قبلی فصل چهارم سریال This is us

نقد و بررسی سریال THIS IS US
جک و ربکا وارد خونه ی جدیدشون شدن، همون طور که ربکایی رو داریم که بعد از مرگ جک با بچه های نوجوون خودش وارد خونه ی جدیدی برای شروعی دوباره شده و حالا داره خاطرات گذشته رو مرور می کنه.



رندال به شدت با بچه هاش به مشکل خورده.از یک طرف دیژا که از رفتار پدرش با دوست پسرش ناراحته و از طرف دیگه دختر هم جنس گراش که حالا به خاطر اضطراب شدید دچار حمله ی عصبی شده.
از یک طرف قصه ی جک و ربکا رو موقع ورود به خونه ی جدیدشون دنبال می کنیم و از طرف دیگه ربکا رو داریم که باید با ازدواج ناگهانی کوین و دوست دختر جدید رندال کنار بیاد.

THIS IS US

در ادامه ی نقد و بررسی قسمت پنجم سریال this is us

ربکا که بعد از مرگ جک با مشکلات جدیدی مواجه شده ،بچه هاش وارد دوران نوجوونی شدن و پر از چالش های جدیدن و ربکا فقط می خواد همه چیز رو خوب پیش ببره، اما عصبانیت از ازدواج ناگهانی کوین و با خبر شدن از دوست پسر مخفی کیت باعث میشه که نتونه خودش رو کنترل کنه.
دقیقا تا نیمه ی اول این اپیزود اوضاع همه ی آدم های داستان رو به هم ریخته میبینیم.
کوین هم که درگیر داستان زنیه که در سپاه تفنگداران دریایی خدمت می کرد و همین موضوع باعث از هم پاشیده شدن زندگیش شده و حالا کوین قراره کمکش کنه تا به زندگیش برگرده.



اما از نیمه ی دوم فیلم به بعد قراره یاد بگیریم چطور می تونیم تو شرایط بد بهترین عملکرد رو داشته باشیم.
وقتی که برای اولین بار تو خونه ی جدید باید رو میزی غذا بخوری که پایه هاش رو فراموش کردی، یا غذایی رو که درست کردی سوخته یا وقتی پنجره رو باز کردی تا بوی سوختگی بیرون بره یه پرنده میاد و باعث میشه لازانیای سوختت بریزه رو فرش، می تونی عصبانی ترین آدم دنیا باشی و خودتو بد شانس ترین بدونی ولی در عین حال هم می تونی شرایط رو اونقدر سخت نکنی.

قسمت پنجم سریال this is us

در ادامه ی نقد و بررسی قسمت پنجم سریال this is us

این اتفاقات عجیب و غریب تر از سال ها بعد نیستن که ربکا باید بدون جک با ازدواج و انتخاب های بچه هاش مواجه بشه، همون طور که ما از سال های بعد خودمون بی خبریم. میشه شبیه جک و ربکا به این اتفاقات بد خندید و تبدیلش کرد به خاطرات خوب همون طور که با اون لبخند ها اون شب پر هرج و مرج تبدیل به یه شب بی نقص شد. فقط باید صبور بود تا سال های خوب از راه برسن.

باید بشه از سس تند حرف زد چون خاطراتی از آدم هایین که دوسشون داریم و با فرار کردن از اسمشون فقط خودمون رو خفه می کنیم و آسیب میبینیم.
دختر رندال از این که حمله ی عصبی رو از پدرش به ارث برده ناراحته و به رندال می گه من نمی خوام شبیه تو باشم. رندالی که تو تمام طول زندگیش از این موضوع رنج میبرد و نمی دونست که اون هم این اختلال رو از پدرش به ارث برده.



بث اما در این قسمت فوق العاده بود. سکانسی که بث با رندال و دخترشون حرف می زنه یکی از تاثیر گذار ترین سکانس های این قسمت بود هرچند که این سکانس تنها سکانس تاثیر گذار این اپیزود نبود.
وقتی از ویژگی های خوب رندال حرف زد از مهربون بودن و تلاشش برای کمک به بقیه گفت که دخترشون این ویژگی های خوبش رو از رندال داره. که کسی حق نداره راجع به همچین مرد خوبی بد بگه. این که نباید فقط تاریکی و دید اگه تو هر اتفاقی خوب نگاه کنیم کلی روشنی و نور میبینیم و تنها کاری که باید انجام بدیم اینه که خوب نگاه کنیم.

سریال this is us

در ادامه ی نقد و بررسی قسمت پنجم سریال this is us

همون طور که شوهر کسیدی موقع جایزه گرفتن همسرش سرش تو گوشی بود و حتی به همسرش نگاه نکرد و کوین از این بی اعتنایی به شدت ناراحت شد، ولی واقعیت ماجرا این بود که شوهر کسیدی از شغلی که همسرش رو ازش دور کرد متنفر بود و در واقع از جایزه ای که باعث دور شدن همسرش ازش شده بود متنفر بود و این به خاطر علاقه ی زیادی بود که به همسرش داشت.
و این همون بعد روشنیه که سریال خواست تو تاریک ترین لحظه ی ممکن بهمون نشون بده.
این قسمت از سریال  this is us یک اپیزود فوق العاده و پر دیالوگ بود و باعث خوشحالیه که این سریال بعد از گذشت چهار فصل همچنان پر قدرت پیش میره.

در ادامه بخوانید » نقد و بررسی قسمت ششم سریال this is us ; دوراهی بردن و باختن