چرا نسبت به همسرم سرد شدم؟ چرا دیگر مثل قبل عاشق همسرم نیستم؟ چطور می توانم گرمای سابق را به رابطه مان بازگردانم؟ در این مطلب ما به این سوالات شما پاسخ خواهیم داد، با 20 دلیل برای سرد شدن روابط زناشویی با همراه باشید.

در آغاز آشنایی و ازدواج همه چیز تازه و هیجان انگیز است. هنوز چیزهای زیادی برای کشف کردن وجود دارند و شما را نسبت به رابطه تان هیجان زده می کند. اما با گذشت زمان، دیگر کمتر چیزی برای کشف کردن در مورد همسر و رابطه تان باقی خواهد ماند. و همین چیزها باعث می شود که از خود بپرسید: چرا نسبت به همسرم سرد شدم؟

همچنین بخوانید: آیا فاصله ی زیاد بین روابط جنسی نشان از بی علاقگی زوج ها به هم دیگر است؟

اما خوشبختانه این بدان معنی نیست که ازدواج تان محکوم به شکست است. این بدان معنی است که شاید شما نیاز به کمی وقت و انرژی بیشتری داشته باشید تا دوباره چیزها را هیجان انگیز کنید.

1. از سوال پرسیدن از پارتنرتان دست کشیده اید!

با گذشت زمان، ممکن است احساس کنید که همه چیز را در مورد شریک زندگی خود می دانید. اما مطوئن باشید کخ هنوز لایه های زیادی از شخصیت او برایتان ناشناخته باقی مانده است. می توانم این را تضمین کنم که طرز فکر شما نسبت به چند وقت پیش به شدت تغییر کرده است، و همین اتفاق هم برای پارتنرتان افتاده است. “هرگز از شناختن همسرتان دست برندارید، به شما قول می دهم که هنوز چیزهای زیادی را درباره ی او نمی دانید، پس از سوال کردن از پارتنرتان دست نکشید.”

2. رابطه تان تغییر کرده است، اما انتظارات شما نه!

وقتی یک رابطه را شروع می کنید، انتظارات زیادی دارید، خواه در مورد اینکه چقدر باید همه چیز هیجان انگیز باشد، یا چقدر باید پارتنرتان در دسترس تان باشد، خواه در مورد اینکه او چقدر باید به راحتی شما اهمیت دهد. اما هرچه رابطه ادامه پیدا کند و شرایط تغییر کند، شما هم باید انتظارات خود را با آن تغییرات تنظیم کنید.

در واقع گاهی اوقات این آدم ها نیستند که عوض می شوند، بلکه شرایط و روابط تغییر می کنند و افراد در پاسخ به آن تغییر می کنند. “شما باید از خود بپرسید که از رابطه و از یکدیگر چه انتظاری دارید. آیا این انتظار منصفانه و معقول است یا انتظار چیزی را دارید که شریک زندگی تان دیگر نمی تواند برآورده کند؟”

به عنوان مثال، اگر شریک زندگی تان هر شب شام درست می کرد، اما اخیراً پروژه ای گرفته و مجبور است ساعت های بیشتری را در محل کار بماند، این انتظار ممکن است دیگر منطقی نباشد.

3. دیگر همدیگر را سورپرایز نمی کنید!

لازم نیست چیز عجیب و غریبی باشد، اما پیدا کردن راه هایی برای سورپرایز همسرتان، چه با یک هدیه و چه با یک عمل متفکرانه، می تواند باعث شود ازدواج خود را تازه نگه دارید و از این احساسات کسالت آور دور شوید. شما برای اینکه احساس دوست داشته شدن کنید، به چه چیزی نیاز دارید؟ همسرتان برای احساس دوست داشته شدن، به چه چیزی نیاز دارد؟ “به دنبال راه هایی برای شگفت زده کردن شریک زندگی خود باشید، اما بر اساس سبک شخصیتی اش او را شگفت زده کنید.”

4. زبان عشق یکدیگر را نمی دانید!

پنج زبان عشق وجود دارد: کلام تاییدآمیز، وقت گذاشتن برای یکدیگر، دریافت هدایا، خدمت به یکدیگر و تماس فیزیکی. هر فرد دارای دو زبان اصلی عشق است که احساساتش را توصیف می کنند.  بهترین راه برای رفتار کردن با شریک زندگی تان، طوری نیسیت که خودتان دوست دارید با شما رفتار شود. با همسرتان طوری رفتار کنید که او دوس دارد با او رفتار شود.

وقتی که بتوانید بطور کامل درک کنید که چگونه هر یک از شما عشق را درک می کنید، تعامل با شریک زندگی تان بسیار جذاب و سرگرم کننده تر خواهد بود. برای شروع کار، تست پنج زبان عشق را انجام دهید.

5. به غذا توجهی نمی کنید!

شاید این پاسخ برای سوال: چرا نسبت به همسرم سرد شدم؟ کمی غیرمنتظره باشد. غذا یکی از ساده ترین راه ها برای برقراری پیوند با شریک زندگی تان است. حتی آن را زبان ششم عشق نامید. “چه با هم آشپزی کنید، چه برای یکدیگر آشپزی کنید، چه غذا را برای هم سرو کنید، یا اینکه برای امتحان کردن رستوران های جدید بیرون بروید، غذا می تواند یک راه عالی برای تجربه و ابراز عشق باشد.

6. اتفاقات رمانتیک را با اتفاقات ناگهانی برابر می دانید!

مطمئنا همه دوست دارند بی پروا عمل کنند و مثل عاشق های دیوانه در فیلم های رمانتیک کارهای یهویی یا ناگهانی انجام دهند. اما تصور نکنید که تنها راه برای احساس هیجان در رابطه تان این است که بی پروا عمل کنید. زیرا این اکثر اوقات واقع بینانه نیست.

ما در سبک زندگی امروز، برای چیزهای زیادی باید وقت بگذاریم، اما باید کمی وقت برای پارتنر و رابطه مان کنار بگذاریم. “می توانید یک مسافرت را با هم برنامه ریزی کنید، سپس وقتی آنجا هستید، می توانید در فعالیت های خاصی شرکت کنید که شما را به هیجان می آورند.”

7. به دام یک روتین روزانه افتاده اید!

داشتن یک روال روزمره سخت باعث می شود هر رابطه ای کسل کننده شود. رستوران های جدید، سرگرمی های جدید و مکان های جدید را امتحان کنید. اگر از آن ها لذت بردید که عالیست! اگر نه، در مورد آن بخندید و دیگر این کار را نکنید.

از منطقه ی راحتی خود خارج شوید تا دیگر حوصله تان سر نرود. به علاوه ، “ثابت شده است که افرادی که کارهای جدیدی انجام می دهند،” هورمون نوازش “(اکسی توسین) در آنها ترشح می شود و مدت زمان بیشتری به همدیگر احساس نزدیکی می کنند.”

8. برای رابطه ی خود هدف تعیین نمی کنید!

هنگامی که یک رابطه شروع می شود، بیشتر زوج ها با هم اهداف خاصی را تعیین می کنند. اما با گذشت زمان و رسیدن به آن اهداف، تعیین اهداف جدید برای رسیدن به آنها مهم است. اگر اینگونه نباشد، به ناچار نسبت به آینده احساس خوبی نخواهید داشت.

تشویق و حمایت از یکدیگر در رسیدن به اهداف – چه به صورت انفرادی و چه به عنوان یک زوج – در نهایت باعث افزایش عشق شما به یکدیگر می شود. همانطور که گلداسمیت می گوید: “خوشبختی از حرکت به سمت آنچه می خواهید، ناشی می شود نه لزوماً رسیدن به آن”.

9. به اندازه کافی زندگی خود با شریک زندگی تان به اشتراک نمی گذارید!

اگر سوال تان این است که : چرا نسبت به همسرم سرد شدم؟ به سادگی سعی کنید جزئیات زندگی تان را با او به اشتراک بگذارید. برای پیوند با شریک زندگی تان، باید مایل به گشودن و آسیب پذیر بودن باشید. برای اینکار می توانید تجربیات، اطلاعات و احساسات خود را به صورت روزانه با او به اشتراک بگذارید.

نمی دانید چطور شروع کنید؟ در مورد تجربیات و احساسات روزانه ی همسرتان از او سوال کنید.

10. خیلی به همدیگر چسبیده اید!

بعضی ها هم از آن ور بوم افتاده اند، نترسید که شخص خودتان باشید. زوج هایی که وقت زیادی را در کنار هم می گذرانند، به راحتی می توانند احساس بی حوصلگی یا حتی بدتر ناامیدی کنند. سعی کنید برای خود سرگرمی های جدید پیدا کنید و گاهی اوقات وقتی از همسرتان دور هستید، چیزهای جدید را تجربه کنید. این به شما امکان بیشتری می دهد تا چیزی برای به اشتراک گذاشتن با همسرتان داشته باشید و رابطه تان را هیجان انگیز تر کنید.

11. مغزتان به تازگی علاقه دارد!

پذیرش این موضوع که گاهی بعضی اوقات اوضاع حوصله سر بر می شود، اولین گام برای حل مشکل است. از این گذشته، همانطور که راسل پلدروک، علوم اعصاب دانشگاه استنفورد، در مقاله ای برای هافپوست خاطرنشان کرد، “تازه و جدید بودن چیزها باعث می شود تعدادی از سیستم های مغزی فعال شوند و مهمترین آنها سیستم دوپامین (مسئول احساس شادی) است.”

اما برای تجربه ی چیزهای جدید نیازی نیست به دنبال شریک زندگی جدید باشید، فقط کافیست به نیازهایتان گوش دهید و سعی کنید به آنها پاسخ دهید. روش جدیدی برای برقراری رابطه جنسی نیاز دارید؟ پس یک روش جدید امتحان کنید!

12. قدر یکدیگر را نمی دانید!

همان زمانی که در رابطه تان احساس امنیت و اعتماد می کنید، درست همان زمان است که ممکن است نسبت به آن سرد شوید. بعد از آن از هر نوع تلاشی (جسمی، جنسی، احساسی) برای حفظ رابطه تان دست برمیدارید و احساس می کنید دیگر نیازی نیست مثل قبل نگران چیزی باشید و برای چیزی تلاش کنید.

البته که بعد از گذشت مدتی، کارهایی که شخص برای شما می کند را به عنوان بخشی عادی از روال زندگی در نظر می گیرید. اما این مهم است که کارها و وجود او را به عنوان امری مسلم در زندگی تان در نظر نگیرید. دائماً بخاطر خودش و تأثیرش بر زندگی و خوشبختی تان ابراز قدردانی کنید. تعجب خواهید کرد که با اینکار چقدر زرق و برق به زندگی تان وارد خواهد شد.

13. زندگی جنسی تان رضایت بخش نیست یا متوقف شده است!

سردی جنسی یک طاعون در روابط طولانی مدت است. زیرا افراد بعد از مدتی الگوهای مختلفی از احساسات جنسی را باهم تجربه می کنند و پس از مدتی رابطه جنسی شان اهمیت کمتری برایشان پیدا می کند.  “بیاموزید که چگونه زندگی جنسی تان را ادامه دهید، چگونه میل خود را تقویت کنید و چگونه چیزها را زنده نگه دارید.”

اما چطور؟ خوب، سعی کنید ایده های خود را با شریک زندگی تان در میان بگذارید و روشهای جدیدی را برای خوشحال کردن یکدیگر جستجو کنید. فقط صحبت کردن در مورد رابطه جنسی می تواند زندگی جنسی تان را بسیار هیجان انگیز تر کند.

14. تکنولوژی شما را از هم دور کرده است!

تکنولوژی چیزی است که امروزه خیلی از ما به آن متکی هستیم. اما اگر دائماً مشغول گوشی تان هستید، رابطه تان می تواند به سرعت ناپدید شود. برای جلوگیری از این اتفاق بهتر است زمان هایی را به نام “وقت بدون موبایل” در نظر بگیرید.

وقتی به خانه می آید موبایل تان را کاملا کنار بگذارید و به آنچه بین شما و همسر و بچه هایتان رخ می دهد توجه کنید.

15. شما به عنوان یک “خانواده” با هم وقت می گذرانید نه به عنوان یک “زوج”!

البته صرف وقت در کنار خانواده مهم است، اما نباید تنها زمانی که با همسرتان می گذرانید در بازی ها با بچه ها یا رسیدگی به مشکلات آنها باشد. حتما زمانی را برای خودتان دو نفر در نظر بگیرید، بدون حضور بچه ها یا دغدغه های آنها. “بسیار جالب است که تعداد معدودی از زوجین این کار را انجام می دهند. اما ازدواج ها قادر به تغییر هستند و تغییرات کوچک، مثل 1 ساعت وقت گذراندن با هم، می تواند تفاوت های بزرگی ایجاد کند. “

16. دایره ی دوستان و روابط اجتماعی تان را گسترش نمی دهید!

اگر غیر از شریک زندگی تان و افراد همیشگی در زندگی تان، افراد جدیدی را ملاقات نمی کنید، این بسیار طبیعی است که از ازدواج تان دل سرد بشوید. پس از شروع یک رابطه اجازه ندهید دوستی هایتان کنار گذاشته شوند. داشتن روابط عمیق با افراد دیگر و صحبت در مورد تجربیات مشترک با آنها اهمیت دارد. می توانید به صورت انفرادی با افراد در رابط ه باشید و یا با زوج های دیگر دوست شوید.

در صورت گسترش دایره ی اجتماعی تان است که رابطه تان رشد خواهد کرد و هیجان انگیز تر خواهد شد.

17 شغل تان سایه ی بزرگی روی رابطه انداخته است!

بدیهی است که حرفه تان مهم است، اما اجازه ندهید که همه ی زندگی تان را بگیرد. یکی از ساده ترین راهها برای اطمینان از اینکه شغل تان در ازدواج تان تأثیر نمی گذارد این است که از ورود کار به خانه خودداری کنید. اگر این امکان پذیر نیست حداقل هفته ای دو یا سه شب را فقط برای خانواده اختصاص دهید.

18 در رابطه تان انرژی نمی گذارید!

“گاهی اوقات ما آن مرحله عاشقانه را در حدود 18 ماه پشت سر می گذاریم، بعد از آن چه؟ “شما باید به طور مداوم روابط خود را دوباره برقرار و زنده کنید، خصوصاً در ایجاد صمیمیت عاطفی.” هیچوقت از ارائه ی مراقبت و توجه لازم و شایسته به ازدواج تان دست نکشید و فکر نکنید که دیگر نیازی به صرف انرژی ندارید.

19. با خودتان ارتباط برقرار نمی کنید!

احتمالا وقتی از خود می پرسید : چرا نسبت به همسرم سرد شدم؟ انگشت اتهام را به سمت همسرتان خواهید گرفت. اینکار بسیار راحت است. اما ممکن است عواملی در خد شما وجود داشته باشند که روی تعامل تان با همسرتان تاثیر می گذارند. آیا احساس افسردگی می کنید؟ آیا یک منبع استرس زا در زندگی تان وجود دارد؟ با قطع ارتباط با خودتان، ارتباط تان با رابطه هم قطع خواهد شد. توانایی ارتباط مجدد با خودتان می تواند به شما امکان اتصال مجدد با شریک زندگی تان را نیز بدهد.

20. فرض می کنید که از یکدیگر پیشی گرفته اید!

احتمالا زمانی که یک رابط را شروع می کنید، پیشرفت تان در زندگی با یکدیگر برابر است. اما با گذشت زمان ممکن است یکی از زوجین بیشتر از دیگری رشد کند. ممکن است از اینکه همسرتان از پیشرفت باز مانده است احساس نا امیدی داشته باشید. می توانید با او در این باره صحبت کنید، آیا برای پیشرفت نیاز به کمک دارد، پس کمکش کنید. شاید هم زندگی اش را همینطور که هست دوست دارد، پس به تصمیمات شخصی او احترام بگذارید. یادتان نرود که شما با مقام همسرتان ازدواج نکرده اید، بلمه این خود اوست که مهم است.