اسم چه تاثیری روی سرنوشت فرد دارد؟

اسم چه تاثیری روی سرنوشت فرد دارد؟ به راستی آیا اسم و سرنوشت به هم گره خورده است؟ اگر مایلید بدانید اسم چه تاثیری روی سرنوشت فرد دارد با ما در این گزارش همراه باشید.

برای پاسخ به این سوال که اسم چه تاثیری روی سرنوشت فرد دارد در سال 1984 دو پروفسور در دانشگاه هاروارد تحقیقاتی بر روی 3300 مرد که به تازگی فارغ التحصیل شده بودند انجام دادند تا بررسی کنند آیا اسم این افراد با عملکرد دانشگاهی شان رابطه ای دارد یا خیر.

در نتیجه ی تحقیق بر روی این مسئله که اسم چه تاثیری روی سرنوشت فرد دارد مشخص شد ، افرادی که دارای اسم های غیر معمول بودند، بیشتر شکست می خوردند و عکس العمل های روان شناختی غیر معمول از خودشان بروز می دادند.

اسم چه تاثیری روی سرنوشت فرد دارد؟ در این تحقیقات، «مارک» ها کارشان حرف نداشت. این در حالی است که «بریان» ها از هر لحاظ دچار مشکل بودند. در نهایت محققان به این نتیجه رسیدند که نام های غیر معمول بر صاحبانشان تاثیر روانی منفی دارند.

سایر تحقیقات بر روی اسم

از آن موقع محققان به بررسی بر روی تاثیر اسم ادامه دادند. در دهه های بعد از 1984، این نتایج در تحقیقات بسیاری ثابت شد.

در برخی از این تحقیقات که اخیرا انجام شده است، اثبات شد که نام افراد بر شغل انتخابی، مکان زندگی، همسر مورد علاقه، نمره های کسب شده، لوازم خریداری شده، مدرسه و کیفیت و کارایی افراد در یک کار گروهی هم موثر است.

اسم ما حتی در مبلغی که به عنوان هدیه به بی خانمان ها میدهیم هم موثر است. برای مثال اگر نام شما و نام یک طوفان یکی باشد احتمال اینکه پس از وقوع آن طوفان مقداری پول اهدا کنید بیشتر است.



علت این تاثیر چیست؟

قسمت اعظم تاثیر اسم بر روی رفتار ناشی از فاکتوری به نام تاثیر ناخوداگاه خود پرستی است. به طور کلی ما به سمت افراد و رفتار هایی که شبیهمان هستند بیشتر جذب می شویم.

بر همین اساس، به علت اهمیت و ارزشی که برای ناممان و فامیلی مان قائل می شویم، به سمت چیزهایی که شبیهمان هستند هم بیشتر جذب می شویم.

چنین دیدگاهی خیلی هم دقیق نیست

اما شاید این دیدگاه خیلی هم دقیق نباشد. روانشناس دانشگاه پنسیلوانیا، یوری سیمونسون، بسیاری از این تحقیقات را که بر تاثیر غیر مستقیم و ناخوداگاه نام استوارند را زیر سوال برده است.

او ادعا میکند نتایج این تحقیقات ، محاسباتی هستند که بر متد های غلط پایه ریزی شده اند. سیمونسون میگوید:

« درست مانند جادوگری می ماند. به شما حقه ای نشان داده می شود. شما میدانید که چنین عملی حقه ای بیش نیست . اما مدام به این فکر میکنید که چگونه چنین حقه ای عملی شده است. پس همه چیز به متر اجرایی بستگی دارد».

مشکلی که او در این تحقیقات به آنها اشاره می کند ندید گرفتن آمار پایه است: این به آن معنی است که تعداد یک اسم در یک جمعیت به صورت کلی ندید گرفته شده است.

جالب است که بدانیم که شخصی به نام دن ممکن است بخواهد دکتر شود. اما باید از خودمان بپرسیم که بسیاری از دکتر ها هستند که نامشان دن است چرا که این اسم ، اسمی فراگیر است و خیلی از آدم ها با شغل های متفاوت اسمشان دن است. ا

گر با این دیدگاه به قضیه نگاه کنیم تئوری تاثیر ناخوداگاه اسم بر اساس خود پرستی کاملا اعتبارش را از دست می دهد.

برخی تحقیقات دقیق تر هستند…

البته محققانی هم هستند که در بررسی کارشان از ابزار سنجیده تر و دقیق تری استفاده کرده اند. در سال 1984، دبرا کریسپ و همکارانش به این نتیجه رسیدند که نام های شایع تر بیشتر مورد علاقه ی مردم هستند و البته تاثیری بر روی اینده ی تحصیلی افراد ندارند.

در سال 2012، روانشناسان هوی بای و کتلین بریگز به این نتیجه رسیدند که « در بهترین حالت ممکن ، نام ها در ناداخودآگاه ما کمترین تاثیر را دارند».

در حالیکه اسم افراد به صورت ناخوداگاه بر طرز تفکر تاثیر دارد، قدرت تصمیم گیری از چنین تاثیری آزاد است. تحقیقات بعدی که در این زمینه انجام شد ارتباط میان اسم، طول عمر، انتخاب شغل، موفقیت، مکان مورد علاقه، همسر مورد علاقه و دستاوردهای آکادمیک را مورد بررسی قرار داد.

اسم شما بر سرنوشتتان تاثیری دارد یا خیر؟

در عین حال نمی توان به این نتیجه رسید که نام ها اصلا تاثیری ندارند. شاید باید در این مورد دوباره فکر کنیم و پس از آن به نتیجه ای عقلانی برسیم.

در سال 2004،اقتصاد دانان، ماریان برترند و سندهیل مولیناسن ، 5000 روزومه شغلی که در پاسخ به نیازمندی های کار در روزنامه های شیکاگو و بوتون چاپ شده بود جمع آوری کردند.

با استفاده از محل تولد :ماساچوست و تاریخ تولد :1974 و 1979، این دو محقق نام هایی را که در یک نژاد بیشتر و در نژاد های دیگر کمتر استفاده می شدند مشخص کردند.

بر همین اساس گروه هایی از اسامی مختلف تهیه شد. برای مثال گروه« اسم های سفید پسند» که شامل نام هایی مانند امیلی والش و گرگ بیکر میشد. از سوی دیگر گروه « اسم های سیاه پسند» که شامل نام هایی مانند لاکیشا واشینگتون و جمال جونز می شد.

آنها دو نمونه کاندید هم دسته بندی کردند. در یک دسته از کاندید ها رزومه کامل تر و تجربه کاری بالاتر بود و در دسته ی دیگر نقص هایی در رزومه دیده می شد.

آنها دو رزومه از هر گروه به کارفرماها فرستادند . در نتیجه مشخص شد که کاندید هایی که نام های سفید پسند داشتند 50 % از فرصت های شغلی را از آن خود کردند.

از سوی دیگر رزومه افرادی که نام های سفید پسند داشتند به میزان میانگین 8 سال کار کامل تر و بهتر بود. به طور میانگین از هر 8 مورد رزومه افرادی که نام های سفید پسند داشتند یک نمونه مورد قبول قرار گرفت.

این در حالی است که یک مورد از هر 15 مورد رزومه افرادی که نام های سیاه پسند داشتند مورد قبول بود. بر همین اساس اسم ما سیگنال های میفرستند ، مبنی بر اینکه ما که هستیم و از کجا آمده ایم.

نتایج بین المللی

این نتایج از لحاظ بین المللی هم ثابت شده است. در تحقیقاتی که در کشود سوئد انجام شد نام مهاجران مورد بررسی قرار گرفت. بر عمین اساس نام های آسیایی ، آفریقایی و اسلووانیایی مانند کوواچیچ و یا محمد یا اسمئهای عادی تر دیگر مانند جانسون و لیندبرگ مورد بررسی قرار گرفتند.

محققان دانشگاه استکهلم به این نتیجه رسیدند که این مدل تغییر نام موجب افزایش درآمد افراد شده است. مهاجرینی که نامشان را تغییر داده اند به میزان متوسط 26% بیشتر از کسانی که نام قبلی شان را حفظ کرده اند درآمد داشتند.

در تحقیقاتی که در سال 1948 انجام شد نتیجه ای جالب به دست آمد. اکثر نام های عجیب و غریب در واقع فامیلی هایی بودند که به جای اسم از آنها استفاده میشد.

اینکار در خانواده های اعیانی در آن زمان بسیار مرسوم بوده است. این نام ها هم برای خودشان سیگنالی داشتند و آن هم این بود که بزرگی و شکوهشان اینگونه زودتر به گوش های شنونده برسد.

به محض اینکه نامی به گوشمان میرسد، ناخوداگاه شخصیتی مطابق با آن نام برایش شکل می دهیم. در مورد توانایی ها و قابلیت های صاحبین نام قضاوت میکنیم.

سوال اصلی این نیست که « در این نام ها چه نهفته است؟» سوال اینجاست که« این نام ها چه سیگنال هایی می فرستند و این سیگنال ها چه پیام هایی برای ما دارند!!!»