انیمه دفترچه مرگ Death note

انیمه دفترچه مرگ (دث نوت) از جمله انیمه هایی است که هم نزد مخاطبان و هم نزد منتقدان به محبوبیتی چشمگیر دست یافته است. کسانی که به تماشای انیمه دفترچه مرگ (دث نوت) نشسته اند، ماجراهای لایت یاگامی، نابغه ای را دنبال کرده اند که با قدرتی که به دست آورده بود، تصمیم به پاکسازی دنیا از جرم و جنایت گرفت.

بین طرفداران انیمه دفترچه مرگ (دث نوت) هنوز هم که هنوز است، بحث هایی درباره کارهای لایت شکل می گیرند که هر بار تقریبا به هیچ نتیجه ای نمی رسند. برخی از افراد، لایت را مثل یک اسطوره عدالت می بینند و برخی دیگر، او را صرفا یک قاتل روانی می دانند.

با اینکه شخصا از لایت متنفر نیستم و عمیقا برای این شخصیت دلسوزی می کنم، اما در این مطلب، قصد دارم به دلایلی بپردازم که ثابت می کنند لایت در اشتباه بود. با وارونه همراه باشید.


همچنین بخوانید:

انیمه دفترچه مرگ Death note اثر بهتری می شد اگر…

چرا همه همین الان باید انیمه ناروتو رو ببینن !


1/ لایت به دنبال ریشه یابی مشکلات نبود!

لایت دقیقا چه کار می کرد؟ ساده است: نام برخی از مجرمان در اخبار اعلام می شد و لایت با نوشتن اسم آنها در دفترچه مرگ، “دنیا را از شر آنها خلاص می کرد”. اما به هر حال، اصولا کسی که به جرمی در جامعه به عنوان یک جنایتکار شناخته می شود، جنایتکار به دنیا نیامده است! مردم به خاطر مشکلی فراتر از توصیف دست به جرم می زنند. لایت هرگز به این فکر نکرد که مثلا کسی که سارق است، ممکن است در گذشته فقط گرسنگی کشیده باشد و حالا به قول خلیل “نفرتی که تو می کاری” دیگر نمی خواسته بین غذا و راه درست یکی را انتخاب کند.

لایت، فقط چشم و گوشش را بسته بود و با شعاری مثل: “خدای دنیای جدید می شوم.” اقدامات خود را توجیه می کرد.

2/ حکومتی که لایت می خواست بر پایه ترس بود!

قسمت های پایانی را به یاد دارید؟ در تلویزیون، لایت رسما به عنوان حاکم مجهول “دنیای قشنگ ما” شناخته شده بود. محال است که سخنرانی های مضحک کیومی تاکادا و مدیران شبکه ساکورا را فراموش کنید؛ به خصوص مورد دوم که این نمایش فقط برایشان حکم درآمدزایی داشت.


همچنین بخوانید: انیمه قلعه متجرک هاول ؛ 12 حقیقتی که متوجه شان نشده اید!


اما آیا در زندگی واقعی، مردم از ته دلشان سعی می کردند تا خوب باشند؟ یا اینکه از ترس مردن دست از پا خطا نمی کردند؟ اصلا آیا حکومتی بر پایه ترس، هرچقدر هم قدرتمند باشد و مثل حزب “1984” فنا ناپذیر باشد، ارزشی دارد؟

3/ آغاز لایت برای ایجاد آرمان شهر رویایی اش چندان دلچسب نبود!

احتمالا همگی این حرف را بارها و بارها شنیده ایم:

«از مکافات عمل غافل مشو؛ گندم از گندم بروید جو ز جو.»

هدف لایت، ایجاد دنیایی بدون جرم و جنایت و انگل هایی به درد نخور بود. دنیای او در رویاها، سرشار از عدالت به نظر می رسید؛ اما واقعا اینطور بود؟

چطور می شود که ما شاهد حکومتی باشیم که در آن غیر ممکن است انسانی، انسانی دیگر را بکشد؟ آن هم در حالی که بنیان گذار آن، برای رسیدن به هدفش دست به هر جنایتی زده است! خیلی مسخره است که تمام دنیا باید طبق معیارگذاری های لایت عمل کنند، آن هم در حالی که خودش به معیارهایش پایبند نیست!

همچنان ممکن است فکر کنید که مثل خدایان انیمه نوراگامی، برای لایت هم خوب و بد معنایی ندارد و او می تواند هر طور دلش خواست رفتار کند و بقیه را مورد قضاوت قرار دهد. که اگر واقعا هم همینطور باشد، باید بگویم که “آرمان شهری پر از عدالت” به وجود نخواهد آمد؛ بلکه صرفا یک ویران شهر را خواهیم دید که طبق رویاهای یک بچه دبیرستانی اداره می شود.

“عدالت یه اسلحه ست؛ می تونه به قصد آسیب زدن به آدم ها استفاده بشه، ولی نه به قصد محافظت از اونها.” – دازای اوسامو، سگ های ولگرد بانگو

به طور کلی، می شود گفت مفهوم عدالت، برای هر کسی می تواند متفاوت باشد. و به همین دلیل، هر کسی می تواند به اسم عدالت، آرمان های خودش را به بقیه تحمیل کند و هر کاری که عشقش می کشد انجام دهد.

“عدالت، عدالت! تو چقدر مظلوم هستی! همه به نامت ایمان دارند، ولی مفهوم تو هنوز هم که هنوز است، ناشناخته و نامعلوم باقی مانده است.”


همچنین بخوانید: بهترین انیمه های ماوراء الطبیعی ؛ سفری لذت بخش در افسانه ها!


4/ لایت هرگز به اصلاح خودش فکر نکرد!

با جناب ایکس آشنا شوید. ایشان یک روشن فکر هستند. جناب ایکس، راجع به اینکه وقتی پای سود شخصی در میان باشد، مردم چقدر بیرحم می شوند، و اینکه دنیا را مردم به گند کشیده اند، حرف می زند و هر کسی که کنارش است، به نشانه تایید سر تکان می دهد. به هر حال، جالب است بدانید که جناب ایکس، امروز ویدیویی را در فضای مجازی، با موضوع اذیت کردن یک سگ بخت برگشته را لایک کرده و حسابی به آن خندیده است. او همینطور یکی از همکارانش را در محل کار، با زبانش تندش آزار داده است.

بله، و همچنان جناب ایکس، درباره اصلاح ناپذیر بودن دنیا، سخنرانی می کند و چندین نفر همچنان به نشانه تایید او، سر تکان می دهند!

اینکه خودمان تلاشی برای بهتر بودن نکنیم و بعد، از اوضاع خراب دنیا شکایت کنیم، جز حماقت چیزی نیست. مشکل اینجاست که خیلی از ما، علاقه زیادی به نصیحت کردن بقیه داریم؛ و هرگز این نکته را متوجه نمی شویم که اول باید از خودمان شروع کنیم.


همچنین بخوانید: انیمه My little monster ؛ معرفی یک کمدی عاشقانه‌ی ناب


«اول خودم.» اگر همگی به این شعار باور داشتیم، دنیا جای بهتری می شد. لایت یاگامی، به دنبال اصلاح دنیا بود و می گفت انگل هایی وجود دارند که باید از این دنیا پاکسازی شوند. اما هرگز به این فکر نکرد که اگر خود من، آن انگل باشم چطور؟ لازم نیست حتما پشت میله های زندان باشم و اسمم در اخبار اعلام شود تا به عنوان یک انگل حساب شوم. حتی اگر در زندگی یک نفر دیگر فضولی کنم و باعث عواقب تلخی برای آن فرد شوم، انگل محسوب می شوم. بنابراین باید سعی کنم خودم را اصلاح کنم.

باور کنید، اگر از همین لحظه شروع کنیم و حواسمان به کارهایمان باشد، دنیا خیلی زودتر از زمانی آباد می شود که یک نفر مثل کیرا بالای سرمان باشد! البته این درس را خود لایت هم باید می گرفت!   

5/ بسیاری از قضاوت های لایت نادرست، کورکورانه و ناعادلانه بودند!

آیا همیشه کسانی که نامشان به عنوان مجرم در اخبار اعلام می شود، لزوما جنایتکار هستند؟ مطمئنا خیر. خیلی اوقات اشتباهاتی پیش می آیند و افراد بیگناه محاکمه می شوند.

آیا کسی که جنایتکار بوده ولی حالا پشیمان است و قصد بازگشت دارد، لزوما مستحق مرگ است؟ مطمئنا خیر. حتی اگر از دید مذهبی نگاه کنیم، خود خدا هم فرصت بازگشت را به انسان ها داده است! و حالا سوال اینجاست که چگونه لایت کسی که مستحق بخشیده شدن است را از بین این همه اسم تشخیص می دهد؟

آیا اسم جنایتکارهای واقعی، به عبارت دیگر، ریشه بسیاری از مشکلات، لزوما در اخبار اعلام می شود؟ مطمئنا خیر. بسیاری از مقصران واقعی گمنام مانده اند.

نتیجه اخلاقی؟ خیلی از قضاوت های لایت نادرست بودند. او فقط قدرت کشتن افراد را داشت، مثل ادوگاوا رانپو قدرت استنباط نهایی که نداشت!


لایت یاگامی اشتباه می کرد. لااقل از دید من و خیلی های دیگر. اما با این حال، این شخصیت، کسی نیست که بتوانیم از او متنفر باشیم. او فقط بچه ای بود که دنیایی پر از عدالت می خواست. انسانی که دوستش داریم؛ کسی که قربانی خودش بود و زیادی در آرمان هایش غرق شده بود.

در ادامه بخوانید: 

بهترین انیمه‌های گانگستری Gangsta که حتماً باید آن‌ها را تماشا کنید! بخش اول

۱۰ دلیل برای تماشای انیمه Baccano ؛ داستان مافیا، جاودانگی و شکلات!