با بررسی سریال خوب، بد، جلف در خدمت شما هستیم، ما در این مطلب به بررسی سه قسمت اول سریال خوب بد جلف خواهیم پرداخت. دو فیلم قبلی خوب، بد، جلف، فارغ از کیفیت فنی و هنریشان، هم فیلم های پرفروشی بودند و هم سروصدای کرکننده ای را بین مخاطبان راه انداختند. از یک طرف هردو نسخه قبلی این برند به فروش هنگفتی دست پیدا کردند و هم نامزد جوایز مختلفی در جشنواره فجر شدند.

بنابراین فارغ از اینکه دلیل توجه بیش از اندازه مردم به دو نسخه قبلی، نبود یک فیلم کمدی درست و قاعده مند در سینمای ایران بود، اما به هرحال دنباله سازی، سنتی است که با شدت فراگیری در تمام سینماهای دنیا در حال انجام است، پس نمیتوان از این لحاظ این مجموعه را سرزنش کرد. بنابراین باید به بخش های مختلف سریال در این سه قسمت ابتدایی که تا به اینجا منتشر شده اند، سرک بکشیم تا مشکلات و نقاط قوت آن را متوجه شویم. با بررسی سریال خوب، بد، جلف با توجه به سه قسمت اول همراه ما باشید.


همچنین بخوانید: بررسی سریال سیاوش _نگاهی به دو قسمت ابتدایی


اول از همه بگذارید همین‌جا خیالتان را راحت کنم، سومین نسخه مجموعه خوب، بد، جلف که این بار در پانزده قسمت منتشر میشود، حداقل در این سه قسمت هیچ گونه نقطه مثبت دیگری به جز همان دو فیلم قبلی ندارد. درواقع اگر بار کمدی دو نسخه قبلی بر دوش دو بازیگر اصلی آن بود و بقیه شخصیت ها فوق العاده پرداخت ضعیفی داشتند، نه تنها در این نسخه بهتر نشده که هیچ، حتی بدتر هم شده است.

شخصیت “گوهر خیراندیش” فوق العاده مصنوعی است و همینطور مامور مخفی که به عنوان کارگردان به ایران آمده و رئیس اش و همه بازیگران به جز دو نقش اصلی!

پرداخت به شخصیت های فرعی در این سریال آنقدر بد است که هرچه زودتر میخواهید سریال به مزه پرانی های پژمان و سامی برگردد، درواقع هنگامی که شخصیت “کارگردان جعلی” شروع به طرح و نقشه کشیدن برای بازگرداندن کیک زرد میکند، و سکانس های گفتگوی حوصله سربر و کسل کننده تهیه کننده فیلم و رئیس گروه مخفی خرابکار و تمام سکانس هایی که پژمان و سامی حضور ندارند، تماما پتانسیل حذف شدن از سریال بدون مشکل خاصی را دارند.

این پرداخت ضعیف از ابتدا در نسخه اول هم وجود داشت، اما نه به شکل امروزی اش، در نسخه دوم این مشکل به حد بسیار زیادی رسید و حالا در نسخه سوم به حد اعلایش رسیده است. این مشکل آنقدر بزرگ است که سریال عملا بیش از %70 دقایقش را به پژمان و سامی اختصاص میدهد.

فرار از این مشکل فقط برای چندساعت میتواند دوام داشته باشد، بنابراین اگر این اولین آشنایی ما با این سریال بود این مشکل با فرار از آن چندان به چشم نمی آمد. اما نه تنها دو نسخه قبلی آن را تقریبا همه تماشا کرده اند، بلکه قرار است 15 قسمت هم ادامه داشته باشد، بنابراین در همین سه قسمت اول این مشکل بدجوری توی چشم میزند.


همچنین بخوانید:  بهترین سریال های 2020 ؛ بهترین سریال هایی که فصل اولشان در 2020 منتشر شد!


بخش دیگر اما مربوط به عملکرد کمدی سریال است و برای سنجش این عملکرد باید مستقیماً به سکانس های پژمان و سامی توجه کنیم.

دراین بخش، سریال تقریبا همچنان خنده دار است و شوخی های جالبی نیز در این قسمت ها دارد که عملا حواس مخاطب عام را از مشکلاتش گمراه میکند. پژمان و سامی به خوبی دو نسخه قبلی هستند و اگر تمام دقایق سریال هم به مزه پرانی های آنها اختصاص داشت باز هم مشکلی پیش نمی آمد. سریال کاملا بر روی نقش آفرینی و جر و بحث های عمدتا بامزه آنها تکیه کرده و عملا میتوان گفت که پژمان و سامی سریال را میگردانند.

همچنین بازی این دو شخصیت در نقش های واقعی خودشان به دلیل جنس خاص کمدی آنها تقریبا کم اشکال است و در جریان تمام دقایق قسمت اول این واقعیت که آنها با نقش خود به بهترین شکل ممکن جفت و جور شده اند محرز است. درواقع به جز این دو شخصیت، رهبر داغستانی ها و زیردست کچل اش هم عمدتا بامزه ظاهر میشوند، اما مشکل شخصیت آنها این است که بیش از حد اغراق شده هستند. درواقع اگرچه پژمان و سامی نیز پردازش شدیدا اغراق شده ای دارند، اما مخاطب در دو نسخه قبلی حماقت های آنها را دیده است و کاملا برای ما محرز است که آنها واقعا “احمق” هستند!

اما همین پردازش، وقتی بدون تجربه قبلی مخاطب، به باقی شخصیت های جدید اضافه میشود مشکل ساز میشود. درواقع این نوع پرداخت اغراق آمیز فقط برای نهایتا سه قسمت جواب میدهد و اگر سازندگان بخواهند بدون تغییری در آنها، تمام سریال را به این شکل پیش بروند، رهبر داغستانی ها و تمام شخصیت های جدید به جمع شخصیت های بی مصرف باقی سریال میپیوندند که این واقعا جالب نیست.

همچنین باید کمی در مورد عملکرد فنی این سریال صحبت کنیم، زیرا نه تنها کارگردان آن تغییر کرده است، بلکه شاهد عملکرد واقعا ضعیف بخش فیلمبرداری آن هم هستیم. در اکثر سکانس های سریال که در قطار فیلمبرداری شده اند، مشکلی در کیفیت تصاویر وجود دارد، زیرا نه تنها کیفیت سکانس ها ناگهان به طرز فجیعی کاهش پیدا میکند، بلکه سوال این است که چرا چنین مشکلی به دفعات در تمام لحظات سریال تکرار شده است؟


همچنین بخوانید: سریال قورباغه :نقد و بررسی قسمت اول


سریال های نمایش خانگی عملا حرف خاصی در بخش فنی برای گفتن ندارند، اما به شخصه تا به حال چنین سکانس هایی را در سریال دیگری تماشا نکرده بودم و مشخص نیست تیم تولید سریال از چه ابزارهای فیلمبرداری ای جهت ضبط این تصاویر استفاده کرده است، زیرا به نظر میرسد بخش های زیادی از سریال با گوشی های هوشمند فیلمبرداری شده باشد!

مشکل دیگر سریال کند بودن بیش از حد آن است، در دو قسمت اول نه تنها سرنخ قدرتمندی برای اینکه واقعا آنها با قطار کجا میروند به ما داده نمیشود، بلکه پیدا شدن سروکله این افراد به اصطلاح “داغستانی” نیز کمی غیرمنطقی است. همچنین در این سه قسمت زمان بسیار زیادی در کوپه های قطار سپری میشود.

ورود شخصیت های جدید به سریال همچنان ادامه دارد و این بار شاهد هنرنمایی “امیر مهدی ژوله” نیز هستیم، و تا اینجا نیز وی حرف خاصی برای گفتن نداشته است، اما مشخصا حضور او بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا پیشبرد داستان.

در مجموع سه قسمت اول از سومین نسخه خوب، بد، جلف با تمام اشکالات پرتعدادش، همچنان بار کمدی خوبی دارد و هرچه نباشد از تمام کمدی های مبتذل این چندسال اخیر چندین سروگردن بالاتر است و شوخی هایش احتمالا میتواند شما را بخنداند.

هر چند، اگر سازندگان بخواهند تنها با تکیه بر دو بازیگر اصلی، 15 قسمت سریال را پیش ببرند، متاسفانه سریال شیب نزولی شدیدی را تجربه خواهد کرد.

نظر شما در مورد سه قسمت اول چیست؟ مثل همیشه نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.

در ادامه بخوانید:

بهترین مینی سریال های دهه اخیر که حتما باید ببینید!

معرفی سریال Ratched ؛ دیوانه از قفس پرید 

بهترین پلتفرم‌های تماشای آنلاین فیلم و سریال در ایران