در ادامه قراره به نقد و بررسی سریال What we do in shadows بپردازیم و کمی درباره این سریال کمتر دیده شده صحبت کنیم. این کمدی جذاب و دلفریب دربارهی سختیهای زندگی روزمرهی یک اکیپ خونآشام در نیویورک هست که با هم زندگی میکنن. توی این سریال با حماقتهاشون در کمال جدیت، همچنین خون و خونریزیهای زیادی روبرو قراره بشید.
سریال What we do in shadows با اینکه کمتر دیده شده ، اما با اطمینان میشه گفت یک بار که تماشاش کنی، دیگر نمیتونی از پاش بلند شی!
با اینکه تلویزیون همیشه از یک خونآشامِ خوب استقبال میکنه، اما بنا به دلایلی، عذاب ابدی این خفاشان نیمهشب بیشتر تبدیل به ملودرام شده تا طنز. از بوفی قاتل خونآشامها گرفته تا فیلم Vampires Suck، رفقای خونآشاممون به پای بامزگی و خنگی دنیای کاریزماتیک و شگفتانگیز سریال What we do in shadows نمیرسن.
نقد و بررسی سریال The Mandalorian ؛ جنگ ستارگان به سبک وسترن!
این سریال رو بر اساس فیلمی به همین اسم که در سال 2014 ساخته شده بود درست کردن، با نویسندگی و کارگردانی جیمین کلمنت از سریال کنکوردها و تایکا وایتیتی از فیلم ثور:رگنراک. این زوج در فیلم اصلی هم بازی درخشانی داشتهان، اما این بار توی خود سریال بازی نکردن و جای خودشون رو دادن به یک اکیپ از همخونههای نیمهزنده و با استعدادترین بازیگران ممکن رو برای این نقشها انتخاب کردن تا نه تنها جزیرهی استتن رو تبدیل به یک مجمع خونآشامان کنن، بلکه با همدیگه همزیستی چهارنفرهی (به اضافهی یک خدمتکار) مسالمتآمیزی داشته باشن.
نقد و بررسی سریال The Witcher ؛ ویچری برای تمام فصل ها!
پروسهی تبدیل شخصیتها به شخصیتهای جدید، انعطاف زیادی داشته. کیوان نوواک (که اصالتاً ایرانی هم هست) نقش نندور (یا بهتره بگیم نندور بیرحم) رو بازی کرده؛ نندور قبلها یک غارتگر جسور و بیباک بود اما الان هدفش در زندگی اینه که خونهی خونآشامیاش رو در وضعیت مطلوبی نگه داره، همین. البته از بخش لوازمالتحریر یک سوپرمارکت هم خیلی خوشش میاد، که به نظر من میشه نتیجه گرفت تنها کسیه که میشه یک کمی به حالش دل سوزوند.
نندور با همراهی لزلو (با بازی مت بری)، یک موجود ترسناک و ازخودراضی که عاشق روابط نامتعارف هست_ و شرط میبندم ترجیح میدین اینجا چیزی درموردش نشنوین، وارد این جامعهی نامیرا شده. ناتاشا دیمیتری هم در نقش ناجا، همسر اغواگر لزلو ظاهر شده و مدام دنبال اینه که هر بار به نحوی با معشوق سابقش، لوور گرگور (که هنوز سرش رو از دست نداده) ارتباط برقرار کنه.
نقد و بررسی سریال Carnival Row ؛ نژاد پرستی از نوع فانتزی
و البته از کالین رابینسن غافل نشیم، یک ذهنآشام! یا energy vampire، که قربانیانش رو با صحبتهای کسلکننده به حد مرگ میرسونه و از این انرژی که ازشون میگیره، تغذیه میکنه. درست مثل خود کالین، بازیگرش مارک پروکس هم کار زیادی برای انجام دادن نداره و البته با همین یک ذره صرف وقت، بزرگترین کارها رو انجام میده. لحظهای که مدادش رو به طرز اعصابخردکنی میتراشه و انرژی و اعصاب همکارانش رو میمکه واقعا هوشمندانه و باشکوهه.
وقتی بارون آفاناس، ارباب دنیای اشرافی زیرزمین تصمیم میگیره بهشون سر بزنه، همین زندگی نیمهنرمالشون هم به کل دستخوش تغییر و التهاب میشه. بارون آفاناس اونقدر سنتیه که ترجیح میده همه کاری رو به همون روش ماقبل تاریخ انجام بده و خیلی عصبانیه که اکیپ رفقای خونآشام هنوز نتونستن کل آمریکا رو تحت سلطه خودشون بیارن. لزلو میگه: «همونطور که میبینی، این سرزمین بیش از حد بزرگه.»
در این سریال کسی رنگ آرامش رو هم نمیبینه. پره از لحظههای خندهدار، از لحظاتی که نندور توی تابوتش گیر میافته و مجبور میشه با چاقوی مخصوص کره ازش خلاص شه بگیر، تا وقتی که لزلو همنوعهای خودش رو اذیت میکنه چون دویست سال پیش از اروپا بیرونشون کردن. اون میگه: «اونا از رنگ پوست ما خوششون نمیومد» و ناجا با همون لحن بامزه اما جدی همیشگیاش اضافه میکنه: «و همینطور از اینکه مردم رو میکشتیم و میخوردیم.»
معرفی و بررسی سریال The Boys ؛ قهرمانان دروغین!!!
چیزی که نباید از قلم بیفته، گیلرمو، خدمتکار نندور هست که چهرهاش بیشباهت به هری پاتر نیست و حتی زیر پلهها زندگی میکنه و با تمام وجود آرزو داره بعد از اینهمه سال خدمت صادقانه به اربابش، تبدیل به خونآشام بشه. اون همه سعیاش رو میکنه که نور وارد خونه نشه، قربانیهای خوشمزهتر پیدا کنه و اجساد رو گم و گور کنه. این که اینقدر تلاش میکنه نندور رو تحت تاثیر قرار بده هم تحسینبرانگیزه و هم باعث میشه آدم دلش به حالش بسوزه، نندور هم فقط به همینقدر تحسین و تمجیدش اکتفا میکنه و خیلی بهش رو نمیده. این نشون میده که چقدر داستان، نویسندگی خوبی داشته که یک قاب عکس از آنتونیو باندراس در مصاحبه با خونآشام، اینقدر بار احساسی داشته.
بررسی تاریخی سریال اسپارتاکوس! اگر ندیدید هم بخوانید…
سریال What we do in shadows یه کمدی واقعا تر و تمیز و جذابه که هر ویژگی بارزی رو بگی داره که آدم رو میخکوب خودش کنه. توی این دوره زمونهای که توی تلویزیون و حتی سریالهای کمدی که باید از کوچکترین موقعیتها استفاده کنن، همه چی کشدار میشه، خیلی دقیق و موشکافانهست که هر سکانس سریال، جذابیت خودش رو داره و کسلکننده نمیشه. البته جلوههای ویژه رو هم در نظر باید بگیریم که انصافاً پیشرفت خوبی داشتن.
فکر کنم دیگه از این به بعد همیشه به کاغذ کرپ بگم کاغذ کریپی!