بررسی قسمت اول فصل دوم The Promised neverland

سلام به همه شما دوستان عزیز به ویژه طرفداران انیمه ناکجا آباد موعود. با بررسی قسمت اول فصل دوم promised neverland از مجموع مطالب بررسی انیمه در خدمت شما هستم. البته شما می‌توانید بررسی تمام قسمت‌های The Promised Neverland رو در مجله وارونه مطالعه کنید! این قسمت، آغازی بسیار عالی بود و به همه افرادی که برای انتشار فصل دوم The promised neverland لحظه شماری می کردن، نشون داد که قراره شاهد کیفیت بالایی در این فصل باشن! در ادامه این مطلب، همراه ما باشید تا مروری به وقایع این قسمت داشته باشیم. و این قسمت سیزدهم رو مورد بررسی قرار بدیم.


آغاز طوفانی قسمت سیزدهم Yakusoku no Neverland

بررسی قسمت سیزدهم The Promised neverland

برخلاف قسمت اول که با آرامش شروع شد و بعد ما متوجه عمق فاجعه شدیم. این قسمت، از همون اول نشون میده که بچه های گریس فیلد قراره با سختی های بیشتر و موانع خطرناکتری روبه رو بشن! این قسمت، با فرار این بچه ها از دست هیولایی بی مغز شروع شد. که فکر می کنم بعد از این همه انتظار، سازندگان شروع هوشمندانه ای رو برای این قسمت در نظر گرفتن. علاوه بر شروع جذاب، این قسمت سرشار از اطلاعات کلیدی، و سرعت مناسب بود. از هیچ لحظه ای غفلت نشد، ولی سرعت به طوری بود که بیننده احساس فشردگی در داستان و گیجی پیدا نکنه. این واقعا یه امتیاز مثبته. اون هم زمانی که تعداد دیگه ای از آثار هستن که دچار سرعت نامناسب در روایت شدن.


همچنین بخوانید: 10 انیمه شبیه Promised Neverland ناکجا آباد موعود


تغییر ری

احتمالا به یاد دارین که در فصل اول، ری چقدر اصرار به فرار بدون بچه های کوچکتر داشت. اما حالا، در این قسمت، داستان نشون داد که وقایع قبلی، چقدر روی ری تاثیر گذاشتن و حالا ری خودش رو موظف میدونه تا از خانوادش محافظت کنه. این تغییر ری، ناگهانی و تابلو نبود که بگیم:《چی شد یهو ری اینجوری شد؟》بلکه قابل درک بود. هرچند احساس می کنم جا داشت یه مقدار بیشتر به این تغییر می پرداختن.


بررسی قسمت اول فصل دوم The Promised Neverland ؛ هیولای بی عقل

اتفاق بسیار مهمی که در این قسمت افتاد، حمله یه هیولای بی عقل بود. که نقطه سرآغاز ماجراهای جدید بچه ها شد.

سوالی که در ابتدا برای من پیش اومد، این بود که آیا هیولاهای دیگه ای مثل همین هیولا در دنیا وجود دارن و برای خودشون زندگی می کنن؟ احتمالا بله. اما نکته این نیست. نکته اینجاست که این هیولاها توی دنیا همینطور ول می چرخن یا شیاطینی که دارای عقل و هوش هستن، از اونا به عنوان وسیله استفاده می کنن؟ اگه این هیولاها آزادانه در دنیا زندگی می کنن، میشه احتمال داد که زندگی متمدنانه انسان ها دیگه نابود شده! و تنها انسان های موجود، اونایی هستن که ربطی به یتیم خونه ها دارن. اما باز هم نمیشه با قطعیت گفت که این احتمال وجود داره؛ چون بعد از گیر افتادن اون هیولای بی مغز، شیاطینی مثل همون هایی که در فصل اول دیدیم ظاهر شدن. پس میشه گفت که این هیولاها، کاملا مهار شده هستن و دفتر مرکزی، از اونا به عنوان سلاح استفاده می کنه.


همچنین بخوانید: پنج دلیل برای تماشای انیمه attack on titan ؛ یکی از برترین انیمه‌های تاریخ


کمکی از طرف شیاطین!

بررسی قسمت اول فصل دوم promised neverland

اتفاق مهم دیگه ای که در این قسمت افتاده بود، یا بهتره بگم هدف اصلی این قسمت، ظهور دو نفر از شیاطین بود که به اما و ری کمک کردن. اما چرا؟ معلوم نیست. در آخر قسمت ۱۳ The promised neverland، اما و ری در محیطی تو در تو، که فکر میکنم یه غار زیرزمینی باشه، به هوش میان و جالب اینجاست که انگار تمام امکانات برای اسایششون فراهم شده!

و نکته جالب دیگه، این بود که طبق گفته خودشون، اون شیاطین هیچ ربطی به مینروا ندارن!


بررسی قسمت اول فصل دوم Promised neverland ؛ زنجیره غذایی

قوی ضعیف تر رو میخوره. قانون دنیا اینه.

دو نوع موجود در دنیا وجود داره: شکار و شکارچی!

این دو جمله، جملاتی هسنن که پیام یا پایه داستان خیلی از آثار بودن؛ از زوتوپیا گرفته تا همین اتک خودمون! نورلند هم به چنین چیزی اشاره داره. اگه به اوپنینگ دقت کرده یاشین، اول بچه ها نشون داده میشن که آماده غذا خوردن هستن. و بعد، شیاطین بالای سر بچه ها نشون داده میشه.

ما این موضوع رو میدونیم که انسان ها در این داستان، دیگه حاکم اصلی نیستن و کسی هست که بخواد از انسان ها تغذیه کنه. خب، احتمالا اینکه ما انسان ها دیگه شکارچی نیستیم و شکار موجوداتی دیگه هستیم، برای ما و شخصیت ها در این انیمه ناراحت کنندست؛ مگه نه؟ وگرنه، شیاطین هم واقعا کار خیلی شاقی نمیکنن. اونا فقط دارن غذا میخورن!

اگه از دید خود این شیاطین به قضیه نگاه کنیم، دیگه اونقدرا هم سیاه به نظر نمیان. دیگه ویلین محسوب نمیشن. اگه قرار باشه بگیم این شیاطین به خاطر خوردن انسان ها، بد هستن، باید اول یه فکری به حال محکومیت خودمون بکنیم! انصافا با این منطق، همه انسان ها به یه گوشمالی نیاز دارن!

این دیدگاه که به صورت خیلی مختصر در اوپنینگ نشون داده شد، من رو به یاد اپیزود دنیایی که آن دختر دید انیمه اتک آن تایتان انداخت؛ دختری که وسط موجوداتی آدمخوار، به یاد خاطرات خوشش با خانوادش میفته. مثل زمانی که پدرش شکار کرده بود.


همچنین بخوانید: بهترین انیمه‌های سریالی پاییز ۲۰۲۰ که حتماً باید آن‌ها را تماشا کنید!


بررسی قسمت سیزدهم انیمه ناکجا آباد موعود ؛ آقای مینروای مرموز!

من کلا موقع انیمه دیدن زیاد حتی به امیدوارکننده ترین موضوعات هم خوشبین نیستم. در ادامه، یه سری حدسیاتم رو راجع به اما و ری میگم که واقعا در حال حاضر دور از انتظار به نظر میان، ولی خب چه کنیم. من بدترین وضعیت رو در داستان در نظر میگیرم.

فعلا میخوام راجع به آقای مینروا صحبت کنم. که در نگاه اول، امید بزرگی بیرون از یتیم خونه به نظر میرسه؛ اما اگه یه مقدار بهش مشکوک بشین، سوالات زیادی در موردش در ذهنتون شکل میگیره. این آقای مینروا، چطور کتاب ها رو به دست بچه های یتیم خونه میرسونه؟ همونطور که در این قسمت اشاره شد، توصیفات کتاب ماجراجویی های اوگو، دقیقا مثل جنگل بود. توی اون کتاب، غیرمستقیم به بچه ها پیدا کردن و استفاده از آب آشامیدنی یاد داده شده بود.


همچنین بخوانید: زمستون 2021 انیمه چی رنده کنیم؟


بررسی قسمت اول فصل دوم promised neverland

اگه بگیم مینروا یه آدمیه که از قضایای مزرعه ها خبر داره و میخواد به اون بچه ها کمک کنه، اون کتاب ها رو تالیف کرده و یه جوری به یتیم خونه ها رسونده. اگه اون کتابا، در دنیا، همینجوری منتشر شدن به امید اینکه شیاطین اونا رو در کتابخونه یتیم خونه ها قرار بدن، یعنی انسان های دیگری همچنان در دنیا زندگی میکنن و جوامعی هستن که هنوز در حال تلاش و ادامه دادن هستن. اما خب واقعا حدس نامتحملی به نظر میرسه.

در ادامه بخوانید:»

بررسی قسمت اول فصل دوم promised neverland
در کتاب ماجراهای اوگو، به این گیاه اشاره شده بود.

اگه مینروا، در همون دفتر مرکزی کار میکنه و بهش وظیفه تالیف چند کتاب رو سپردن، کار راحت تر پیش میره. ولی اصولا اون شیاطین نباید به مطالب کتاب نظارت داشته باشن؟ قطعا در این صورت اونا متوجه توصیفات دقیق و کدهای مورس میشن. خب ممکنه چک کرده باشن، ولی متوجه این موضوع نشده باشن. که غیرممکنه!!! فیل کوچولو متوجه کدهای مورس بشه، ولی اینا نشن؟

ممکنه وظیفه نظارت، به مامان های هر هاوس سپرده شده باشه. که اگه آدم هایی پیدا بشن که قضیه رو بفهمن ولی به خاطر بچه ها، چیزی به دفتر مرکزی نگن، همچنان آدم هایی پیدا میشن که به خاطر ترس یا هر دلیل دیگه ای، بخوان چیزی که فهمیدن رو لو بدن!

اما از اون طرف، ما هنوز با قطعیت نمیدونیم که مینروا یکی از شیاطینه یا یکی از انسان ها! اگه از شیاطین باشه، احتمالا دیگه دردسرهای بررسی و نظارت و… ای وجود نخواهند داشت. باتوجه به کمکی که بچه ها از شیاطین در این قسمت دریافت کردن، میشه گفت که اگه انگیزه این شیاطین رو بفهمیم، میتونیم انگیزه مینروا رو هم- درصورتی که یه شیطان باشه- بفهمیم. این فرضیه، محتمل تره.


همچنین بخوانید: انیمه Darker than Black بررسی روایت انسان‌هایی عاری از احساس


دلیل اصلی بدبینی من به مینروا، اینه که یه حسی بهم میگه شاید در نظر اول کمک های مینروا امیدوارکننده به نظر بیاد، ولی ممکنه که همین کمک های امیدوار کننده، در واقع نقشه B دفتر مرکزی باشه! بله! این کتاب های مشکوک که همینطور در دسترس بچه ها قرار داشتن، اون قلم که در واقع یه ردیابه و بچه ها رو راهنمایی میکنه و… . اصلا چطور مینروا اینقدر مطمئن بوده؟ ممکنه از اون موقعی که اون این نقشه رو کشیده، لوازمش رو تهیه کرده و به بچه ها رسونده، خیلی چیزها عوض شده باشه! و اون نمیتونه اینقدر قطعی بچه ها رو راهنمایی کنه! اگه هدف اون، کمک به انسان هایی بوده که شکار موجوداتی وحشتناک میشن، حکما باید این نکته رو هم در نظر داشته باشه که هرلحظه، یه شانس تغییر در اوضاع به وجود بیاد!

به همین دلیل، میگم ممکنه که این “کمک ها” درواقع نقشه B دفتر مرکزی باشه. اونا احتمالا بدترین شرایط رو در نظر گرفتن. زمانی که خوشمزه ترین شکارهاشون، با استفاده از هوش و استراتژی هاشون، تبدیل به بدترین تهدیدشون میشن! ممکنه اونا این احتمال زو داده باشن که یه روزی، بچه ها همه چیز رو میفهمن و سعی میکنن با یه تعداد زیاد، از یتیم خونه ها فرار کنن! مطمئنا اونا، بچه هایی که هر روز در آزمونشون نمره کامل میگیرن رو دست کم نمیگیرن! حالا نقشه B اونا در صورتی که مامورها نتونسته باشن همون لحظه فرار، جلوی بچه ها رو بگیرن، اینه که برای اونا، یه دوست و معتمد خیالی به وجود بیارن. دوستی که بهشوت میگه کجا هستن و اگه به کمکش نیاز داشتن، کجا برن. جالب نیست؟


همچنین بخوانید: انیمه های شبیه Noragami برای طرفداران این انیمه


بررسی قسمت اول فصل دوم promised neverland

هرچند، شاید من خیلی بدبینانه عمل میکنم. به حدسی که حتی از بالایی بدبینانه تره توجه کنید:

اگه کتاب مزرعه حیوانات رو خونده باشید، مسلما فراموش نمیکنید که چطور تعدادی از حیوانات، در مقابل صاحب ظالمشون قیام کردن و اون رو بیرون انداختن. اما دقیقا خوک ها، کسانی که به حیوانات مزرعه وعده آزادی می دادن، از اونها کار میکشیدن، سوء استفاده میکردن و حتی یکی از حیوانات رو به قصاب فروختن! در آخر، اون خوک ها، که آغازگر شروع شورش حیوانات بودن و دم از راحت شدن از شر انسان ها میزدن، هیچ فرقی با اون انسان ها نداشتن!

به نظرتون اگه داستان نورلند هم همینطور پیش بره، چه اتفاقی میفته؟ میدونم که واقعا حدس بی رحمانه ای بود. به خاطر همین ازتون عذرخواهی میکنم و دیگه ادامه نمیدم. اگه داستان اینجوری نشد، به حسم میگم که بره به اتاقش و به کارهای زشتش فکر کنه.


بررسی کلی قسمت اول فصل دوم The Promised Neverland

این قسمت، انیمیشن واقعا خوبی داشت. جزئیاتی که در طراحی ها به چشم می خورد، واقعا قابل تحسین بودن. موسیقی هم میتونست به خوبی احساسات رو به مخاطب انتقال بده. در بعضی از بخش ها هم از موسیقی  متن استفاده نشده بود. مثل یکی از بخش های فرار ری از دست شیاطین. این سکوت در پس زمینه، برخی اوقات میتونه بهتر از هر موسیقی متنی عمل کنه و حسابی اون بخش از انیمه رو تاثیرگذار کنه!

صداپیشگان دو شخصیت اصلی، به خصوص صداپیشه ری- ماریا ایسه- خیلی خوب کار کرده بودن. درمورد بقیه شخصیت ها هم، چون حضور زیاد پر رنگی نداشتن، فعلا نمیتونم نظر خاصی راجع بهشون بدم. انشاءالله برای دفعات بعدی. از لحاظ داستانی و ریتم روایت، واقعا تونستن خوب عمل کنن. فکر کنم اگه با همین فرمون برن جلو، میتونن توی این فصل حسابی بترکونن!

در کل، این قسمت، با سوالاتی که به وجود آورد، هیجان و نشون دادن همزمان زیبایی و بی رحمی هایی که آزادی در دنیا برای بچه ها به ارمغان میاره، واقعا شروع درخشانی بود. امیدوارم تا آخر همین طور خوب پیش برن.


برای دیدن ویدیوهای باحال انیمه می تونید، کانال نماشا، یوتوب و اینستاگرام انیمه مجله وارونه رو دنبال کنید.


در ادامه بخوانید » بررسی قسمت دوم فصل دوم انیمه The promised neverland ؛ هنوز امیدی هست!