پایان یک حماسه، شروع یک حماسه!
درود بر هرچی دوست اوتاکو و غیر اوتاکو. همچنین درود ویژه خدمت طرفداران انیمه تابستانی حماسه وینلند Vinland Saga که اومدید تا ما رو در بررسی پنج قسمت اول انیمه Vinland Saga همراهی کنند. انشاءالله هم بتونیم انتظارات شما رو برآورده کنیم. تا در آینده نیز ما رو دنبال کنید.
تو فصل بهار ۱۳۹۸، آقای دستپیمان برای بررسی فصل سوم انیمه Attack on Titan سنگ تموم گذاشتن. الان هم دارن زحمت بررسی انیمه Dr. Stone رو میکشند. خوب این وسط بنده، بدون درنظر گرفتن خستگی، باید یه کاری میکردم. که از قضا بررسی انیمه Vinland Saga به تورم خورد.
حالا در بررسی پنج قسمت اول انیمه Vinland Saga قراره یه معرفی از انیمه، داستان و جهان اون داشته باشیم. پس منتظر بررسی ممدی از انیمه Vinland Saga باشید. البته با همون تاخیرهای ممدی که تو بررسی فصل سوم انیمه Sword Art Online داشتیم.
برای رسیدن به درجهای بالاتر از قیمت دلار، مطالب زیر رو هم نگاه کنید.
نگاهی به فصل اول انیمه Kengan Ashura ؛ یکی از بهترین انیمه های رزمی چند سال اخیر !
بررسی قسمت اول انیمه The Promised Neverland / نابودی رویایی شیرین !!! !!!
اخبار انیمه هفته اول مرداد ماه ۱۳۹۸
بهترین انیمه هایی که حتما باید آنها را تماشا کنید ! بخش ششم
موسیقی متن فصل دوم انیمه Attack on Titan را گوش دهید!
خوب، اول بیایم یه کلیت از سازندگان انیمه حماسه وینلند Vinland Saga بدست بیاریم. کارگردان انیمه حماسه وینلند Vinland Saga جناب آقای Shūhei Yabuta میباشد. ایشون قبلاً کارگردانی انیمه Inuyashiki رو بهعهده داشته است. همچنین در ساخت انیمیشن No Game, No Life Zero نیز حضور داشته است. غیر این کار دندونگیر دیگری ازشون ندیدم.
جناب آقای Hiroshi Seiko هم که به نظر تا پیشاز این کار بزرگی در کارنامه ندارد. البته با توجه به اینکه منبع داستان مانگا میباشد، زیاد مهم نیست. چون ایشون و بیشتر نویسندههای اینطوری، بیشتر در نقش ویرایشگر داستان هستند. یعنی تصمیم به اصلاح داستان یا تغییر داستان برای داستان بهتر میگیرند. کار سختی است، چون باید بدون لطمه به داستان اصلی اینکار را انجام دهند.
در هرحال منبع اصلی داستان، مانگای جناب آقای Makoto Yukimura میباشد. که از سال ۲۰۰۵ دارند زحمت این مانگا رو میکشند. پیش از این اثر نیز، دو اثر Planetes که انیمه هم شد و Sayōnara ga Chikai node رو در کارنامه دارد. اما خوب داستان معروفه، حماسه وینلند Vinland Saga میباشد.
داستان اصلی هم با الهام از سه اثر زیر ساخته شده است
- Flateyjarbók
- Saga of the Greenlanders
- Saga of Eric the Red
که شامل سفرنامه و روایاتی از Thorfinn Karlsefni و Leif Ericson میشود. اگر هم بخوام از این بیشتر توضیح بدم، اسپویل میخوره بهتون. پس بریم سراغ خود بررسی پنج قسمت اول انیمه Vinland Saga.
قربون دستتون، قبل مطالعه بررسی پنج قسمت اول انیمه Vinland Saga نکات رو زیر رو حافظ شین.
۱_ توصیه دارم که قسمتهای مورد بررسی رو حتماً قبل بررسی دیده باشین. چون این نقدها صرفاً برای تحلیل، بررسی ظاهری و عمقی تکتک قسمتهاست. پس ممکنه که حاوی اسپویل باشه.
۲_ هرچیزی که انتظار دارید تو نقد باشه. یا به طور کلی طریقه نقد و هر نظری که دارید رو میتونید در بخش نظرات به اطلاع ما برسانید. تا نقد رو از اینی که هست خوفتر کنیم. یه جورایی به نقد واقعی نزدیکترش کنیم. شما هم خودتون رو خالی کرده باشین (به صورت قانونی) و ما هم یه پلی خوش کنیم به نظرات.
نکات زیر رو هم علاوه بر بررسی پنج قسمت اول انیمه Vinland Saga در تمام مطالب مجله وارونه حافظ شین.
۱_ در صورت علاقه، شما میتونید از اینجا به کانال نماشای ما مراجعه و دنبالش کنید. تا علاوه بر دسترسی به ویدیوهای قرار گرفته در سایت، به سایر ویدیوهای جالب ما و ویدیوهایی که خودتون درخواست میکنید، دسترسی داشته باشید.
۲_ قربون دستتون، بزنید رو فعالسازی نوتیفیکش مجله وارونه تا ما رو شاد کنید. چون بعد از مدتها شما میتوانید با فعال کردنش به اعلانهای مطالب ما دسترسی داشته باشید. همزمان دیگه لازم نیست مثل قبل سایت رو چک کنید! چون اعلانها کمکم و خود به خود برای شما ارسال میشود.
۳_ در هنگام نظر دادن در هر مطلبی، در مجله وارونه، خواهشمندم که از تبلیغ و نام بردن سایر سایتهای فارسی و مخصوصاً عمل ناپسند اسپویل خودداری کنید.
ما هم اگه چنین نظری رو ببینیم، یا خود نظر رو پاک میکنیم یا اصلاحش میکنیم تا سرمشق دیگران شود. پس ما رو شرمنده خودتون نکنید. همزمان این شرایط در بیشتر موارد، شامل ما هم میشه.
۴_ در هنگام مطالعه چشمتون رو از صفحه برندارید. مگر هر ۲۰ دقیقه و به مدت ۲۰ ثانیه تا تو این گرونی به دکتر و عینک نیاز نداشته باشید.
با قبول داشتن نکات بالا شما رو به مطالعهی بررسی پنج قسمت اول انیمه Vinland Saga دعوت میکنم.
نگاهی کلی به کلیت ساخت انیمه
انیمه حماسه وینلند Vinland Saga که طی یکسری تصمیمات Amazon Video که پول انیمه رو داده، سه قسمت اول اون با فاصله زمانی کمی پخش شد. قسمت چهارم هم تاخیر عجیبی خورد. از تولیدات Wit Studio گرامی است.
Wit Studio که تو فصل قبل در طراحی انیمیشن و انیمیت بخش دوم فصل سوم انیمه Attack on Titan کمی پایینتر از حد انتظار بود. طی یکسری شایعات، شاید با ساخت Attack on Titan باید خداحافظی کند. و آن را به Production I.G واگذار کند.
اما در اینجا تونسته انتظارات رو تا حداکثر بالا برده و بهشون برسه. این از طراحیهای جالب، و تأکید بر جزییأت خیرهکننده که در تمام طول انیمه بدون بالا پایین شدن وجود دارد. کاملاً پیداست. البته در برخی قسمتها و طراحیهای آب تیره که سهبعدی هستند، متوسط عمل شده است.
از اون طرف حضور آهنگساز انیمه توکیو غول Tokyo Ghoul یعنی Yutaka Yamada به عنوان آهنگساز، یه خبر بسیار دلگرم کننده برای طرفداران میباشد. که آن موسیقیهای خواستنی، احساسی و آرام که با پیانو در صحنههای آرام شنیده میشود. را بهوجود آورده میآورد. از موسیقیهای جدی و متفاوت در هنگام نبرد و موسیقی به سبک وایکینگی هم که دیگه نگو.
حتی اگر دقت کنید. در پایان قسمت دوم و هنگامی که به جزیرهای به نام فارا و دوستمون آشلاد نزدیک میشویم. قسمتی از موسیقی پیانوی شبیه به موسیقی پیانوهای انیمه Tokyo Ghoul:re به گوش میرسد. پس در کل انیمه خفنی از آب در اومده که منتظر وارد شدن به فازهای بعدیاش هستیم.
نگاهی کلی به کلیت داستان
داستان یکی از بخشهای جدانشدنی از عوامل موفقیت انیمهها، فیلمها و سریالهاست. انواع مختلفی از داستان هم وجود دارد. از عاشقانه و کمدی بگیر تا اکشن و روانشناختی. اما این وسط ژانر تاریخی هم واسه خودش، خوب جولان میده. اونم با گرفتن الگوهای داستانی از گذشته و مخصوصاً نبردهای تاریخی.
البته اینم نباید فراموش کرد که گاهی کل یک انیمه تاریخی، تاریخی است. یعنی براساس واقعیت یا در کنار واقعیت پیش میرود. برای انیمه حماسه وینلند Vinland هم میشه اینطور گفت که:
[megadesc]نبردها و اتفاقات براساس واقعیت بوده و قبلاً اتفاق میافتند. به طوری که در منابع معتبر از آنها نام برده شده است. از طرفی شخصیتهایی همچون لیف اریکسون که زودتر از کریستف کلمب پا به آمریکا گذاشت، واقعی هستند.[/megadesc]
[megadesc]خود داستان هم همونطور که در بالا گفتم، بر اساس داستانهای واقعی نوشته شده است. یا به عبارتی به سبک ژاپنی الهام گرفته شده است. بقیهاش هم نمیگم، اسپویل میباشد.[/megadesc]
اما خوب داستان اصلی که از الان نیز شروع میشود. تمرکز اصلی خود را بر روی نبرد انگلستان و دانمارک میگذارد. دقیقترش میشه حضوری که تورفین در این نبرد برای انتقام دارد، داستان اصلی اصلی است.
معرفی بخشی از دنیای حماسه وینلند Vinland Saga تابهحال
در این بخش که گاهی هست و گاهی نیست. بهطور خلاصه بخشی از دنیای انیمه حماسه وینلند Vinland Saga که احتمال میدیم در آینده و حال مهم باشند را معرفی میکنیم. البته در آینده کاملتر میشود.
دانمارک
دانمارک، نروژ و سوئد هر سه خواستگاه وایکینگها هستند. البته بهتره این رو بدونید که تا حدود سالهای ۱۰۱۴ پساز میلاد مسیح، Sweyn Forkbeard پادشاه دانمارک و نروژ میباشد. در زمان اتفاق افتادن انیمه Vinland Saga نیز قصد حمله به انگلستان رو دارد.
نروژ
وطن برخی از دوستان وایکینگی ما که قبلاً در آن میزیستند. اما به دست دانمارک و به خاطر ورود مردی قدرتمند به نام هارالد، فتح شد. البته هارالد صرفاً پادشاه دانمارک نیست. بلکه جوانترین فرزند Sweyn Forkbeard، پادشاه دانمارک، پس از خواهر و برادر خود میباشد.
ایسلند
سرزمینی که در سال ۸۶۸ به دست فلوکی ویلگروآسون کشف شد. سپس، بعد از بیرون راندن اولین ساکنان آن، یعنی کشیشهای ایرلندی، تبدیل به یکی از اقامتگاههای وایکینگها شد.
وینلند
نامی که لیف اریکسون و ۳۵ نفر همراهش، در هنگام رفتن به آمریکای شمالی به آن دادند. این نام در حدود سالهای ۱۰۰۰ پساز میلاد، توسط وایکینگها استفاده میشد.
گرینلند
سرزمینی که میتوان گفت نزدیکترین بخش به قطب شمال است. البته وایکینگها به علت هوای سرد نواحی شمالی، در نواحی جنوبیتر زندگی میکنند. همچنین این بخش به همراه ایسلند، دو ناحیه استعماری خودمختار از دانمارک هستند. البته در زمان حال دیگه جدا شدند.
یومزبرگ
مقر فرماندهی دریانوردان یوم که در اینجا یک شهر بندری در وندلند میباشد. البته در واقعیت این مقر یک دژ افسانهای وایکینگی است که تابحال کشف نشده است.
انگلستان
بخشی جنوبی جزیره بریتانیای کبیر که در غرب با ولز و در شمال با اسکاتلند احاطه شده است.
نورثامبریا
بخشی از شمال شبیه جزیره انگلستان که در زمان اتفاق افتادن انیمه Vinland Saga، در دستان دانمارکیهاست.
جنگجویی که جنگجو میشود و میماند
تورس اسنورسورن قهرمان، نام مردی است که بین دریانوردان یوم به ترول یا غول معروف بود. گرچه تنها زمانی که اولین فرزند خود و همسرش را میبیند، تغییر میکند. انگار که واقعاً فرزنددار شدن میتواند انسان را عوض کند. آری، چون ارزش زندگی را فهمیده و برای آن ارزش قائل میشود.
همین باعث فرار وی از نبردی برای فتح نروژ میشود. حتی در هنگامی که مرگ فرزند و دوستانش به نبرد وی بستگی دارد نیز، ارزش زندگی را میداند. به همین علت نیز با دست خالی با مرگ روبهرو میشود. از آن طرف گویی که روی آشلاد، رهبر گروهی که به وی حمله کرده بودند، نیز کمی تأثیر گذاشت.
در مورد گذشته تورس نیز تابهحال اطلاعات دقیقی منتشر نشده است. تنها میدونیم که یکی از افراد قدرتمند دریانوردان یوم بوده است. همچنین همسر دختر فرمانده دریانوردان یوم نیز میباشد. البته احتمالاً فرماده دریانوردان یوم عوض شده است.
چون اگه عوض نمیشد. باید فلوکی در هنگام آمدن به ایسلند در مورد همسر و فرزندانش تورس نیز میپرسید. اما این امکان نیز وجود دارد که آنها مرده به حساب میآیند. یا فعلاً بحث آنها نیست. یا از عمد از آنها نگفته است.
چشمانی به دنبال گذشته و حال
فلوکی خائن رو خوب یادتونه؟خوب حتماً خیلیها فکر میکنند که دلیل اقدام به قتل تورس چی بوده؟ خوب اگه به اولین قسمت دقت کنید میبینید که در اون نبرد خونین، فلوکی نیز حضور داشت و قرار بود در خط مقدم باشه.
خوب حالا اگه فرض کنیم تورس که به اون آقا گندهه گفت خط مقدم رو با فلوکی شکل بدین. با نبودش در میدان جنگ باعث آسیبی برای فلوکی شده، قضیه جور درمیاد. البته شاید از اول کدورت داشتند. چون تورس حدس زد که کار فلوکی است. همزمان احتمال حدس زدن اتفاقی که برای فلوکی افتاده، کمی دشوار میباشد.
از اون طرف گویا واقعاً قرار بوده که تورس به دریانوردان یوم بازگردد. اما خوب به قول آشلاد، فلوکی و یه سری دیگه از این قضیه خوششون نیومده. از اون طرف چون قدرت تورس رو میدونستند، خسارات رو زیاد دیده و نمیتونستند بهانهای براش پیدا کنند. همزمان پای خودشون گیر میبود.
که نشان از این میده که فرمانده فعلی، ممکنه واقعاً همون فرماندهی قبلی باشد. اما فعلاً فقط به دنبال بازگرداندن تورس به دریانوردان یوم میباشد. پس احتمالاً در آینده پای دریانوردان یوم به نبرد تورفین بازشود.
میان صخرههای سرد
کمی بپردازیم به نبردی که در جزایر فارو برای قتل تورس، غول یوم، درگرفت. یه نبرد غافلگیر کننده، اونم بعد از غارت یه روستا، چیزیه که از دوستان خوبمون یعنی آشلاد و بچهها برمیاد. از اون طرف خلاقیت این دوستان برای استفاده از خونهها برای بستن راه کشتی رو تحسین میکنم.
البته تورس این وسط واسه خودش حسابی گرد و خاک میکنه. ماشاالله با دست خالی خوب همه رو به فنا میده. حتی تو اون لحظه دوئل هم حسابی کار دست حریف میده. اما خوب ما هنوز تو شوک کلماتی که به آری گفت، هستیم. چون واقعاً راست میگفت. آخه چرا مردم هی عشق جنگ و این حرفان. افتخار هم بهش میکنند.
خوبه که به اثراتش هم یه نگاه بندازند. اما خوب احتمالاً زیاد ازش دیدن و عادت کردند. بریم سر مبحث بعدی، طراحی و دقت در جزئیات هم یه بخش مهم از این صحنههاست که هر ضربه که وارد میشه، تأثیراتش به خوبی دیده میشه.
البته باز با طراحی آب حال نمیکنم. یه جورایی زیادی سهبعدی است. از یه طرف از اینکه انیماتور محترم، تیرگی آب دریا رو به تصویر کشیده. باید یه تشکر ویژه از ایشون کرد. اما خوب یکم هماهنگیاش با انیمیت اصلی کم به نظر میاد.
موسیقی هم در این صحنههای نبرد، نقش اساسی ایفا میکند. مخصوصاً پیانو که ساز اصلی آهنگساز توکیو غول میباشد. اما خوب یه سوال برای آدم پیشمیاد که اگه تورس به نبرد ادامه میداد. همزمان تورفین گروگان گرفته نمیشد چه میشد؟
خوب در بدترین حالت یه مشت میزد تو صورت آشلاد و میانداختش تو دریا. بعد میپرید وسط کشتی دشمن و باهاشون درگیر میشد. تیرباران هم ادامه داشت و همه پناه میگیرن. بعدش یه طوری به ساحل میرسند. بقیهاش هم ولش، تا همینجا که اومدیم، بس بود.
جنگجوی واقعی کیست؟
حتماً وقتی که تورس گفت که جنگجوی واقعی به شمشیر نیاز نداره. دو حالت براتون پیش اومد.
۱_ گفتید بابا ایول! این تورس چه خفن میباشد.
۲_ گفتید برو بابا! پس با دست خالی سیبزمینی پوست بکن.
خوب منم هردوی این حالات برام پیش اومد. اما باید گفت که حق با تورس است. چرا؟ خوب بیاین یکم به کلمهی جنگجو و شمشیرزن در فارسی دقت کنیم. البته به ژاپنیش هم با دانستههای خودم، یکم دقت میکنیم.
۱_ جنگجو، کلمهای از ریشهی جنگ که صرفاً به استفادهکننده از یک سلاح اشاره نمیکند. در ژاپنی نیز SenShin به معنای جنگجو است. که در آن کلمهی Sen از SenSo به معنای جنگ میاد.
۲_ شمشیرزن، کلمهی که به استفادهکننده شمشیر اختصاص داده میشود. در ژاپنی نیز KenShin به معنای شمشیرزن میباشد. Ken اول آن به معنای شمشیر میباشد.
پس جنگجو صرفاً کسی با سلاح خاصی نیست. یعنی میتوان گفت که هم از هر اسلحهای استفاده میکند. یا جنگجوی واقعی فراتر از چیزی است که ما فکر میکنیم. اما شمشیرزن به دست شمشیر، شمشیرزن میشود.
آشلاد، دوست یا دشمن؟
رهبر گروهی که به تورس و همراهانش حمله میکنه، آشلاد نام دارد. یه جورایی از اون دست شخصیتهایی است که شاید آدم بده باشند. ولی میشه گفت خوب هم هستند. چون همانطور که در بالا گفتیم، تورس باعث تغییر آشلاد شده است یا کلاً همینطوری است. شایدم هم یه قدردانی به خاطر نکشتن افرادش باشد.
در هرحال این تغییر از این قضیه که به تورفین میگه که باید در همون خواب کارم رو تموم میکردی، پیداست. مخصوصاً اینکه به تورفین پیشنهاد دوئل در مقابل موفقیت در نبرد را میده. این کارش دقیقاً همون چیزی است که ازش پس از کشتن تورس، انتظار نمیرفت. ولی انجامش داد.
یه جورایی فکر کنم در آینده بشه گفت نقش یه پدر رو برای تورفین خواهد داشت. البته شایدم فقط بشه به عنوان یه فرمانده که قاتل تورس هم است، بهش نگاه کرد. اما در هرحال این کار رو به خاطر گروه یا بهتر بگم بهخاطر تورس انجام میده. شایدم تورفین اونو یاد کسی میاندازد.
به دنبال انتقام تا آنسوی اقیانوس
طرفداران انیمههایی که شخصیتهای تاریک، بیاحساس و اخمو دارند. وقتی تورفین رو در آخر قسمت پنج دیدند، حتماً خوشحال شدند. البته این قضیه شامل خودم هم میشه. امیدوارم که تورفین هم بتونه که انتظارات ما رو برآورده بکند.
یعنی تبدیل بشه به یه شخصیت خوف مثل پدر گرامی. اما خوب با الهاماتی که از پدر دارد، متفاوت خواهد شد. شایدم بشه گفت که تبدیل به یه زد ابرقهرمان بشود.
اما خوب یه چیز هم این وسط باید خدمتتون عرض کنم. اونم اینه که گویا تورفین هم مثل ما معنای واقعی جنگجو رو درک نکرده، فعلا. چون همین رو عامل مرگ پدرش میدونه. یا حداقل بدون توجه به این قضیه، فقط به دنبال انتقام است.
بهعلاوه آشلاد و دوستان که در این مرگ دست بزرگی داشتند، کم تقصیر نداشتند. اما خوب معلومه که تورفین خانواده رو به انتقام ارجعیت داده. که حقم داره. ولی باید یه سر بهشون بزنه. که احتمالاً در آینده با اینجور صحنهها روبهرو میشیم.
آغاز نبردی برای فتح سرزمین آنسوی جستوخیز برف
حالا که تورس به رحمت خدا رفته. دیگه قراره داستان اصلی، فعلأ در مورد انتقام تورس به دست پسرش، یعنی تورفین، آغاز گردد. این انتقام به احتمال قوی بیشتر زمانش در زمان نبرد میان دانمارک و انگلستان اتفاق میافتد. خوب بیاین یکم در مورد این نبرد بیشتر بدونیم.
این نبرد به خاطر حمله انگلستان به سرزمین در شمال انگلستان به نام نورژومبریا که زیر نظر دانمارک میباشد، شروع میشود. البته دلیل اصلی این جنگ کشتهشدن خواهر کوچکتر پادشاه دانمارک، یعنی گونهیلد است. که خوبه ضایع بشیم و ببینیم زنده است و بریم تو فاز تعجب!
نکتهی عجیبی این وسط هست و اونم راوی داستان در هنگام رفتن به نورژومبریاست. که این راوی همون صداپیشه تورس است که راستش دلیل استفاده از صداش رو نمیدونم. شاید استودیو بخواد اینطوری یادش رو زنده نگه دارد. البته اگه در آینده راوی نیاز باشه.
خوب برگردیم سر انگستان و دانمارک. گویا طبق اسناد تاریخی، پادشاه دانمارک موفق به فتح انگلستان میشود. اما عمرش به دنیا قد نمیده و کشورش هم بین بچههاش تقسیم میشود. صدالبته این نبرد که منجر به فتح انگلستان میشود، واسه خودش یه چند سالی طول میکشه. در این بین ما هم باید خوب حواسمون به تورفین باشه که این وسط آشلاد رو بیخبر نکشه.
احتمالات قسمت ۶ انیمه حماسه وینلند Vinland Saga
میرسیم به بخش شاید اضافهی احتمالات. در رابطه با قسمت ۶ که در هفته آتی پخش خواهد شد. باید گفت که به احتمال قوی ابتدا صحنههایی از ورود تورفین به گروه آشلاد و تلاشهاش برای به دست آوردن دوئل را نشان خواهد داد. سپس کمی بعد یهو مینویسه چندسال بعد و با بزرگیهای تورفین روبهرو میشیم.
این وسط هم یه سری صحنه جنگی، گفتوگوها، معرفی شخصیتهای جدید و قدیم و شایدم خانواده تورفین نشان داده میشه. که نشون بدن قراره داستان بزرگتر شود. اما خوب احتمال فلش بک و یا اولویت دادن قسمتهای دیگر داستان به تورفین نیز وجود دارد.
نکتهسنجی کلی
نکات مثبت
[megapros]
موسیقی
طراحی و جزئیات
داستان
شخصیت پردازی
[/megapros]
نکات منفی
[megacons]
سخت بودن کار در کنار هم قراردادن داستان
طراحیهای سهبعدی
[/megacons]
ممنون که تا به اینجا، به ما در بررسی پنج قسمت اول انیمه Vinland Saga رخصت دادید. احتمالاً هم به زودی بررسی اپنینگ و اندینگ انیمه حماسه وینلند Vinland Saga رو میریم تو کارش. که امیدوارم نکات خوبی رو بهتون بگوید.
لطفاً هر نظری که در مورد این بررسی دارید. رو حتماً از طریق بخش نظرات به اطلاع ما برسانید. که کیفیت کار رو تا جایی که جان در توان داریم، ببریم بالا. همزمان با نظرات شما بیشترین میزان آشنایی رو داشته باشیم.
همچنین تمامی دوستانی که علاقه به مبحث همکاری در بخش انیمه، سایر بخشهای مجله وارونه یا مبحث زیبای تبلیغات دارند. میتونند از طریق بخش تماس با ما، بخش نظرات یا ایمیل info@varune.com اعلام همکاری کنند.