با معرفی بهترین فیلم های اکشن قرن بیست و یکم در خدمت شماهستیم. یک تصور غلط در بین سینما دوستان رایج است که فیلمهای اکشن نمیتوانند به اندازه بقیه فیلمها جدی گرفته شوند چرا که معتقدند این نوع فیلمها معمولاً برای مخاطب عام و سینما تجاری ساخته میشوند و فاقد محتوا هستند و نباید زیاد آنها را جدی گرفت. اما به نظر این یک جمله مغرضانه است، چرا که از طرفی نمیتوان در یک فیلم اکشن خوب، ارزشهای فنی و مهارتهای تاکتیکی، خلاقیت بازیگران و عوامل فیلم را نادیده گرفت و از طرف دیگر نمیتوان عبارت «فاقد محتوا بودن» را به تمامی این آثار تعمیم داد. در واقع، برخی از بزرگترین فیلمهای اکشن در تاریخ سینما، فیلمهای نادری هستند که هم از نظر تکنیکی عالی هستند و هم از لحاظ تجاری و سرگرمکنندگی موفق. دو عنصری که برای ادامه حیات سینما لازم و ملزوم همدیگرند.
بهترین فیلم های اکشن قرن بیست و یکم
در اینجا به معرفی بهترین فیلم های اکشن قرن بیست و یکم میپردازیم. کاری که با توجه به فیلمهای فراوان و خوبی که در این ژانر و در این قرن ساخته شده مشکل به نظر میرسد اما به هر ترتیب سعی شده حق انصاف رعایت شود و پنج فیلم از دههی اول و پنج فیلم از دههی دوم قرن 21 انتخاب شود. آثاری که علاوه بر ارزشهای تکنیکی، محتوای غنیای هم داشته باشند.
مطلب مرتبط: بهترین فیلم های هیجان انگیز که نباید تماشای آنها را از دست بدهید!
ببر خیزان، اژدهای پنهان / Crouching Tiger, Hidden Dragon
- کارگردان: آنگ لی
- محصول سال: 2000
- نامزد 134 و برنده 102 جایزه از جشنوارههای مختلف شده
- دریافت 4 جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم خارجی زبان و نامزدی در 6 رشتهی دیگر.
- دریافت 4 جایزه بفتا و نامزدی در 10 رشتهی دیگر.
- دریافت 2 جایزه گلدن گلوب از جمله بهترین کارگردانی و نامزدی در 1 رشتهی دیگر.
ببر خیزان، اژدهای پنهان را فارغ از ژانری که دارد، میتوان یکی از زیباترین فیلمهای هنری قرن بیستم از لحاظ طراحی صحنه ، رنگ و فیلمبرداری دانست که نشان دهندهی تسلط و احترام عمیق آنگ لی و گروهش در به تصویر کشیدن سنتهای چین است.
در حالی که بیشتر زمان فیلم حول مضامین سنتی مانند رابطهی استاد و شاگردی میگذرد، اما هستهی اصلی و عاطفی فیلم حول محور شخصیت یو شو لین (با بازی میشل یوهه) شکل میگیرد که به عنوان یک جنگجو وارد داستان میشود.
سکانسهای زد و خورد و شمشیر بازی این فیلم چون با هنرهای رزمی و سنتی ترکیب شده به شکل بسیار متفاوتی با آنچه تاکنون در فیلمهای ژانر اکشن دیدهایم، همراه است و ممکن است همه کس پسند نباشد اما نمیتوان هنر آنگ لی را در ترکیب نور و رنگ نادیده گرفت.
اولد بوی / old boy
- کارگردان: پارک چان ووک
- محصول سال: 2003
- این فیلم نامزد 20 و برنده 40 جایزه از جشنوارههای مختلف شده است، از جمله:
- نامزد بهترین فیلم از جشنواره کن و برنده جایزه ویژهی هیئت داوران از این جشنواره.
قطعاً اولد بوی از بهترین فیلمهای کرهای بود که سینمای این کشور را بر سر زبانها انداخت. کشوری که تا سالها سینمایش در زیر سایهی به حق ژاپن بود، اما با شروع قرن بیست و یکم و مرگ سینماگران نامی ژاپن خودش را از زیر سایهی آن رها کرد و به جهانیان شناساند.
پارک چان ووک در دومین قسمت از «سهگانهی انتقام» خود، اولد بوی، یکی از ماندگارترین انتقامهای تاریخ سینما را تصویر میکند. فیلم پر است از تصاویر خشنی که ممکن است اعصابتان را بهم بریزد اما مطمئناً در پایان راضیتان خواهد کرد.
فیلمی سراسر کشمکش و رازهای مگویی که به نوبت سر باز میکنند و مخاطب را به هزارتویی از خون، خیانت و شکنجهها روحی و جسمی پرتاب میکنند. هزارتویی که شاید فقط با انتقام است که گرهش باز میشود اما آیا واقعاً شدنیاست؟! فیلمی که برگ برندهاش همین مبهم بودن آن است.
و مثل وندتا / V for Vendetta
- کارگردان: جیمز مک تیگو
- محصول سال: 2005
- نامزد 29 و برنده 7 جایزه از جشنوارههای مختلف
نمیتوان تأثیر خواهران واچوفسکی (کارگردانان سری فیلمهای ماتریکس) را به عنوان تهیه کننده، نویسنده فیلم و مثل وندتا (که در فارسی الف مثل انتقام معنی میدهد.) کتمان کرد. چرا که آنها خود نویسندهی داستانهای مصور (کمیک) اند و این فیلم هم از روی داستان مصوری به همین نام نوشتهی دیوید لوید و آلن مور ساخته شده است که یک داستان همیشگی در مبارزه با دیکتاتوری و استبداد است.
به تصویر کشیدن رابطهی بین نظامیگری، رسانهها و انقلابیون به شکل زیبایی در این فیلم انجام میگیرد و پایانبندی آن تأثیر فوقالعادهای بر روی مخاطبین میگذارد. به طوری که نقاب وی (V)، شخصیت اصلی داستان (با بازی هوگو ویوینگ)، در اروپا تا مدتها به نمادی علیه حکومتهای دیکتاتوری بدل شد. پرداخت درست و قوی شخصیت وی یکی از مهمترین و اصلیترین دلایل موفقیت این فیلم بود که در کنار بازی بینظیر ناتالی پورتمن (ایوی) به اوج تکامل خودش رسید. صحنههای انفجار، زد و خورد و شکنجه مخصوصاً تراشیدن موهای ناتالی پورتمن از ته در حالی که دارد زار میزند یکی از ماندگارترین تصاویر فیلم است که تا مدتها در ذهن مخاطب نقش میبندد.
مرتبط: نقد و بررسی فیلم V For Vendetta ؛ انتقام در گرگ و میش اخلاقیات
کازینو رویال / Casino Royale
- کارگردان: مارتین کمپبل
- محصول سال: 2006
- نامزد 44 و برندهی 27 جایزه از جشنوارههای مختلف
- دریافت 1 جایزه بفتا و نامزدی در 3 رشتهی دیگر.
تقریباً هیچ عشق فیلمی نیست که با مجموعهی قدیمی جیمزباند بیگانه باشد. کازینو رویال بیست و یکمین فیلم از سری فیلمهای جیمز باند است که به دلیل اولین حضور موفق دنیل کریگ در نقش جیمز باند فصل جدیدی را برای این مجموعه رقم میزند. در کازینو رویال مخاطب علاوه بر داستان پرکشش و پر حادثهای که همیشه درسری فیلمهای جیمزباند دنبال میکند، با چگونگی شکلگیری شخصیت خود شخص جیمزباند هم آشنا میشود.
سکانسهای تعقیب و گریز محیرالعقول، تیراندازیهای تر و تمیز از دیگر ویژگیهای بیست و یکمین سری از فیلمهای جیمز باند است. علاوه بر تمام اینها نمیتوان به شخصیت شرور فیلم با بازی بینقص مدس میکلسن اشاره نکرد. شخصیت ماندگاری که بعضی از منتقدان او را هم ردهی جوکر شوالیه تاریکی میدانند.
به طوری کلی میتوان گفت کازینو رویال س سری فیلمهای جیمز باند را در مسیری تازه و جدیدی قرار داد که بعدها با اسکای فال (2012) و اسپکتر (2015) ادامه پیدا کرد.
همچنین بخوانید: 25 فیلم بازسازی شده سینما در نیم قرن اخیر
شوالیه تاریکی / The Dark Knight
- کارگردان: کریستوفر نولان
- محصول سال: 2008
- نامزد 163 و برنده 159 جایزه از جشنوارههای مختلف
- دریافت 2 جایزه اسکار و نامزدی در 7 رشتهی دیگر
- دریافت 1 جایزه بفتا و نامزدی در 8 رشتهی دیگر
شوالیه تاریکی نه تنها نقطهی عطفی در کارنامه فیلمسازی کریستوفر نولان بود بلکه تاریخ سینمای کمیک هالیوود را نیز متحول کرد. فیلمی با حضور قدرتمند جوکری هرج و مرج طلب که انگیزههای قدرتمندش انتهایی نداشت و وجود بتمن را زیر سوال میبرد. و همین نکته باعث رشد و بلوغ فکری بتمن شده بود. صحبت در مورد شوالیه تاریکی بدون اشاره به بازی هیث لجر در نقش جوکر غیرممکن است. نقشی که میتوان از آن به عنوان یکی از بزرگترین شرورهای تاریخ سینما نام برد.
سه گانه بتمن نولان به او وقت کافی را برای پرداختن به شخصیت بتمن (با بازی کریستین بیل) میدهد. اما قسمت دوم این سه گانه از تمامی لحاظ اثری کاملتری از آب درآمده است. فیلمی پر کشمکش و پر ریتم با بازیها و جلوههای تصویری بینظیر که مضامین و مفاهیم مهمی را نیز در خود نهفته دارد.
هر چند که قطعا هر سینما دوستی این فیلم را دیده اما این اثر از آن دسته فیلمها است که میشود بارها و بارها آن را دید و از آن لذت برد.
مرتبط: بهترین کمیک های بتمن که باید بخوانید ؛ شوالیه شنل پوش در برابر نیمه تاریک گاتهام!
رانندگی / Drive
- کارگردان: نیکلاس ویندینگ رفن
- محصول سال: 2011
- نامزد 180 و برنده 79 جایزه از جشنوارههای مختلف
- نامزد یک اسکار
- نامزد بهترین فیلم از جشنواره کن و برنده بهترین کارگردانی از این جشنواره
یک راننده ماهر و خلافکار که همه به دنبال کشتن او هستند یک طرح دستمالی شده و کلیشهای است اما نیکلاس ویندینگ رفن با استفاده از سبک بصری مقتدرانه و شخصیتپردازی قوی و عمیق و موسیقی جذاب از این داستان کلیشهای فیلمی قوی و ماندگاری خلق میکند.
رفن به جای تصویر کردن مداوم صحنههای کلیشهای تعقیب و گریز و اکشن و استفاده از جلوههای ویژهی دم دستی، بیشتر تمرکز خود را بر پرداخت شخصیت اصلی (رایان گاسلینگ) و رابطهی عاشقانهی او با ایرنه (کری مولیگان) میگذارد و تضاد جذابی را بوجود میآورد. تضاد بین خشونت هولناک ویژهی رفن و نرمی و لطافت عاشقانه. فیلمی که ما را هم به یاد خشونت نهفته در آثار تارانتینو و اسکورسیزی (به طور مشخص راننده تاکسیاش) میاندازد هم عاشقانههای دیوید لین!
برف شکن / Snowpiercer
- کارگردان: بونگ جون هو
- محصول سال: 2013
- نامزد 135 و برنده 24 جایزه از جشنوارههای مختلف
حالا دیگر به لطف فیلم انگل 2019، همگی بونگ جون هو را میشناسیم. فیلمساز اسکار بردهی کرهای که با آخرین فیلمش تمامی جوایز معتبر سال 2019 را از آن خود کرد و این شاید بهانهای باشد برای دوستداران سینما که سایر فیلمهای کمتر دیده شدهی او را ببینند.
در سال 2013 بونگ جون هو فیلم خوش ساخت، اکشن و بر زد و خورد برف شکن را میسازد. فیلمی که آن را در ژانر علمی تخیلی هم دستهبندی کردهاند اما مطمئنم بعد دیدن فیلم میتوانید به این نتیجه برسید که هیچ چیز تخیلی در فیلم وجود ندارد چرا که هو خیلی مختصر و مفید جهان این روزهایمان را به مانشان داده. به همین سادگی!
هو از طریق این فیلم تضادهای طبقاتی را تصویر میکند. فیلم تماماً در قطاری در حال حرکت میگذرد؛ قطاری که در دل زمستان و برف حرکت میکند؛ در زمان آیندهی نه چندان دوری که زمین دچار سرمای کشندهای شده. سرمایی که تمامی موجودات زنده را از بین برده به جز گروه اندکی که سوار این قطار (برف شکن) شدهاند. قطاری که در آن همهچیز طبقهبندی شده و مشخص است تا اینکه روزی طبقهی فرودست قطار به دلیل فقر و گرسنگی به سرکردگی کرتیس (کریس اوانز) تصمیم میگیرند این طبقهبندی را برهم بزنند و از انتهاییترین سمت قطار که جایگاه خودشان است به سمت سر و بالاترین جای قطار حمله میکنند.
استفاده از فضای بسته و سرمای کشنده در کنار بازیگران درجه یکی چون؛ تیلدا سوئینتون، اد هریس و فیلمنامه دقیق و حساب شده از نقاط قوت فیلم است. فیلم نمادین هو در دل داستان گیرا و پر زد و خوردش خیلی حرفها میزند که هر مخاطبی با هر میزان دانشی میتواند از آن برداشت مختص به خودش را داشته باشد.
مد مکس: جاده خشم / Mad Max: Fury Road
- کارگردان: جرج میلر
- محصول سال: 2015
- نامزد 241 و برنده 245 جایزه از جشنوارههای مختلف
- دریافت 6 جایزه اسکار و نامزدی در 4 رشتهی دیگر
- دریافت 4 جایزه بفتا و نامزدی در 3 رشتهی دیگر
یک فیلم اکشن به معنای واقعی. پر از صحنههای تعقیب و گریز و زد و خورد، با ریتم تندی که فرصت نفس کشیدن به شما نمیهد. احتمالاً وقتی جرج میلر اولین قسمت از سری فیلمهای مد مکساش را با بودجهای ناچیز در سال 1979میساخت فکرش را هم نمیکرد 36 سال بعد قسمت چهارم این سری فیلمِ ارزان به یک پروژه پرخرج و پرزرق و برق برسد. پروژهای که بر خلاف فیلمهای مشابهاش اتفاقاً موفق هم از آب درآمد.
در سری جدید این فیلم هم عناصر تکراری سریهای قبل دیده میشوند، ماشینهای عجیب و غریب و بیابان، که به عنوان عنصر و بستر اصلی رویدادهای داستان شناخته میشود، و جنگ میان مد مکس (که البته بازیگر ثابتش یعنی مل گیبسون اینبار جایش را به تام هاردی داده) با گروهی از دیوانگان و عجیب و غریب. شاید تنها تفاوت این اکشن جذاب با سریهای پیشینش نقش پررنگتر زنان در آن باشد.
در مجموع اگر بتوان ضعفهای فیلمنامه را نادیده گرفت میشود گفت که مد مکس به خوبی توانسته با حرکتهای دوربین جذاب و تدوین سریع و خلاقانه در کنار جذابیتهای بصری و البته با استفاده درست از بودجهی هنگفتش در راستای به وجد آوردن تماشاگر استفاده کند. مهمی که مد مکس را به یکی از بهترین فیلمهای اکشن دههی اخیر سینما تبدیل میکند.
مطلب پیشنهادی: بهترین فیلم های آخرالزمانی که باید ببینید ؛ جایی که از قانون خبری نیست!
مندی / Mandy
- کارگردان: پانوس کوسماتوس
- محصول سال: 2018
- این فیلم نامزد 41 و برنده 13 جایزه از جشنوارههای مختلف شده است.
یک نیکلاس کیج مجنون و انتقام جو که دوباره به به یاد روزهای اوجش میاندازدتان را با تخیل کارگردانیِ پانوس کوسماتوس به علاوهی چهرههای از ریخت افتاده و مقدار زیادی رنگ قرمز را با هم مخلوط کنید تا به فیلم مندی برسید! فیلم شامل دوبخش است. دو بخش کاملاً متفاوت. بخش اول هیچ ربطی به سینمای اکشن و ترسناک ندارد و نسبتاً آرام روایت میشود اما بخش دوم یک تریلر انتقامجویانهی دیوانهوار است. از جنگ با اره برقی بگیرید تا شکنجه و سوختن زنده زندهی آدم.
از آنجایی که فیلمهای ژانر اکشن معمولاً در سینمای تجاری و به اصطلاح بدنه دسته بندی میشوند ممکن است بسیاری جز این نوع سینما ندانند چرا که مندی را جزو آثار مستقل سینمای آمریکا است که میشود به آن برچسب سینمای هنری زد اما همانطور که اشاره شد میتوان گفت که فیلم در بخش دومش یکی از بهترین و خوش ساختترین اکشنهای سال را رقن زده است.
سکو / The Platform
- کارگردان: گالادر گزتلو اروتیا
- محصول سال: 2019
- این فیلم نامزد 24 و برنده 12 جایزه از جشنوارههای مختلف شده است.
فیلم آخر از لیست بهترین فیلم های اکشن قرن بیست و یکم با اینکه از نظر صحنههای درگیری و خشونت چیزی از آثاری که معرفی شد کم ندارد اما به طور کلی با تمامی آنها متفاوت است. فیلم آزار دهنده و پر مفهوم سکو یا حفره بیآنکه چهره معروفی داشته باشد یا تصاویر و طراحی صحنهی پیچیدهای داشته باشد تا مدتها پس از تماشایش رهایتان نمیکند. شاید فیلم از لحاظ جهان داستانی به فیلم برف شکن بونگ جون هو شباهت داشته باشد اما به واقع پا را از آن فیلم بسیار فراتر میگذارد.
در فیلم پلتفرم ما با زندانی عمودی شکل و حفره مانند طرفیم که در هر سلولش دو نفر با هم در آن زندانیاند و هر ماه به طور تصادفی عوض میشوند و در سلولی دیگر بیدار میشوند. از طرفی گره اصلی در این زندان سکوی پر از غذایی است که هر روز از بالاترین سلول تا پایینترین آن میآید و از میان تمامی سلولها میگذرد و افراد میتوانند بدون محدودیت خود را با آن سیر کنند. مشکل از جایی شروع میشود که در سکو وقتی به طبقات پایین میرسد غذایی وجود ندارد و حال افراد موجود در طبقات زیرین باید خود را سیر کنند.
ایده بکر گزتلو تا پایان فیلم باقی میماند و به هیچ عنوان هرز نمیرود. فیلم در کنار داستان جذاب و پر کشش و خشونت صریحی که دارد بر خلاف برف شکن هیچ طراحی صحنهی خاصی ندارد پس زمینهی تخت سلولها و کمی نور و در اکثر دقایق فیلم فقط دو بازیگر داستان را پیش میبرند.
مرتبط: 5 دلیل برای تماشای فیلم The Platform ؛ زندان حقیقی انسان کجاست؟!
امیدواریم که از معرفی بهترین فیلم های اکشن قرن بیست و یکم لذت برده باشید. شما از چه فیلمهای اکشنی در قرن حاضر خوشتان آمده که علاوه بر مهارتهای تاکتیکی، محتوای غنی آنها شما را به وجد آورده است؟