بهترین فیلم های بونگ جون هو  Bong Joon-ho

در این مطلب قصد داریم تا مروری بر کارنامه کارگردان شهیر آسیایی سینما، یعنی “بونگ جون هو  Bong Joon-ho” داشته باشیم و سپس بهترین فیلم های بونگ جون هو را به ترتیب رتبه بندی کنیم. با ما همراه باشید.

بونگ جون هو یکی از آن کارگردان هایی است که آنطور که باید شناخته نشد، البته که با اکران فیلم “انگل” و سپس درو کردن تمام جوایز مهم سینمایی سال و رکوردشکنی های پی در پی، نام او به یکباره به ترند اول صفحات سینمایی و سرگرمی در بستر اینترنت و فضای مجازی تبدیل شد. اما این موضوع چیزی را عوض نمیکند. بونگ، نزد سینمادوستان سراسر دنیا نامی شناخته شده بود، ولی نزد باقی افراد یک کارگردان خوب آسیایی بود، همین.


همچنین بخوانید: 7 فیلم نفس گیر از سینمای کره جنوبی که حتما باید ببینید!


بهترین فیلم های بونگ جون هو

اما چه چیزی در مورد این کارگردان خاص و منحصر به فرد است که وی را از همین حالا به عنوان یکی از برترین کارگردانان چند دهه اخیر سینما میشناسند. خب بارزترین نمونه آن، این است که بونگ، یک انسان دغدغه مند است. امکان ندارد فیلمی از وی را تماشا کنید و متوجه لایه های اجتماعی و هجویاتی که وی بر سیستم ارائه میدهد نشوید.

تک تک فیلمهای وی در واقع نوعی اعتراض به جامعه و سیستم حاکم بر آن  و آگاهی بخشی از چیزی است. میخواهد “انگل” باشد و بررسی تضاد طبقاتی حاکم در تمام دنیا و یا میخواهد بررسی ماهیت “شر” و “خوبی” در برابر انسانها و درکنار آن فریاد بر سر سیستم حکومتی کره جنوبی و کم ارادگی آن در مقابل قدرت کشور آمریکا.


همچنین بخوانید: بهترین فیلم های کریستوفر نولان که اصلا نباید آنها را از دست بدهید! 


بونگ جون هو حتی در فیلم های بلاک باستر اش نیز این ویژگی را رها نمیکند و حتی آن را وسیله ای میداند که میتواند حرف اش را عمیق تر به گوش افراد برساند. بونگ جون هو به عنوان کارگردانی شناخته میشود که با فیلم دوم اش، برترین اثر جنایی/پلیسی/روانشناسی/کارآگاهی تاریخ سینما را تحویل تماشاگران داد، با فیلم “میزبان” یکی از متفاوت ترین و برترین علمی تخیلی های سینما را تحویل سینما داد، با “برف شکن”، یک اثر آخرالزمانی تیره و تاریک درجه یک را که به نقد سیستم میپردازد ساخت، و با “اوکجا” و “مادر” و مخصوصا مادر، دوتا از قدرندیده ترین، ولی همزمان جزو برترین درام های سینما را نوشت و کارگردانی کرد و این رویه همچنان ادامه دارد.

بونگ جون هو، کارگردانی است که همه فیلم های وی، آثار جریان ساز هستند. به عنوان مثال فیلم مادر یک اثر جریان ساز در ژانر درام و فیلمنامه نویسی محسوب میشود، همچنین خاطرات قتل فیلمی است که استانداردهای جدیدی را به ژانر جنایی اضافه کرد و اوکجا به عنوان یک فیلم درجه یک دغدغه مند شناخته میشود. بنابراین بارزترین مشخصه های فیلمسازی وی، “پرداخت نقادانه به مسائل حاد جامعه و بشریت” و “کیفیت بالای آثار” است.


همچنین بخوانید: بررسی فیلم The Platform ؛ از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار!


اما مورد دیگری نیز در مشخصه های فیلمسازی وی دیده میشود آن هم مسئله “آدم های عادی” است. در تمام فیلم های بونگ، آنتاگونیست و پروتاگونیست، هردو افراد عادی ای هستند. اما منظور از عادی چیست؟ احتمالا فیلم خاطرات قتل را تماشا کرده اید (و اگر هنوز هم موفق به تماشای آن نشده اید بازهم در ادامه چیزی لو نمیرود)، در این فیلم دو کارآگاه پلیس داریم و یک قاتل. هرچیز دیگر را فراموش کنید.

هر دو کارآگاه فیلم، انسانهای “معمولی” ای هستند که مشخص نیست به چه دلیل پلیس شده اند. آنها نه دو کارآگاه زبده و یا دردکشیده مانند فیلم “هفت” “دیوید فینچر” هستند و نه کارآگاههان شنل پوش و همه فن حریف دیگر آثار سینما. آنها دو انسان عادی و معمولی هستند که نه تا به حال جنایاتی خونین به این شکل را دیده اند و نه علاقه ای به دنبال کردن این چنین جنایاتی دارند.

آنها حتی نمیتوانند ماهیت ترسناک و ناشناخته “شر” را درک کنند، بنابراین برای دستیابی به محل سکونت قاتل و یا پیدا کردن شخص او، دست به کارهای غیرمنطقی ای مانند جادو و یا نگاه خیره به افراد برای پی بردن به گناهکار بودن یا نبودن او میزنند. چیزی که همیشه شخصیت های فیلمهای بونگ جون هو را فوق العاده باورپذیر میکند همین پرداختن به انسانهای معمولی است. بنابراین بونگ جون هو با این روش نه تنها شخصیت هایش را باورپذیر و انسانی میکند بلکه با وارد کردن آنها به ماهیت ترسناکی مانند “جنایت” و یا “ماهیت دست نیافتنی نیروی شر”، مخاطب را به منجلابی تاریک و غیرقابل بازگشت از انسانی ترین و همینطور غیرقابل باور ترین پدیده های انسانی فرو میکند.

تفاوت میان دو فیلم هفت و خاطرات قتل که هر دو مدعی عنوان برترین جنایی تاریخ هستند در این است که هیچ گونه اغراقی در فیلم بونگ وجود ندارد، “مورگان فریمن” و “برد پیت” به عوان دو کارآگاه باتجربه و بی تجربه اما باهوش معرفی میشوند و ضدقهرمان داستان نیز هویتی مجهول دارد که تمام نقشه هایش بدون کوچکترین خطایی با موفقیت اجرا میشود. اما دو کارآگاه فیلم بونگ، نه دو فرد بسیار باهوش که دوفرد احمق هستند که هیچ تصوری از مرگ و خشونت ندارند زیرا در جامعه ای که آنها در آن زندگی میکنند(که کاملا مشابه یک جامعه واقعی است) جرم و جنایت به این شکل و با این ظرافت محال است که به وقوع بپیوندد.


همچنین بخوانید: 5 تا از بهترین فیلم های دیوید لینچ برای علاقه مندان به سینما!


اما در دنیای فیلم هفت، این گونه جنایات کاملا عادی است و این اغراق داستانی هرچند جذابیت زیادی دارد و یک روتین معمول در فیلمسازی هالیوود است(مانند دنیای شهر گاتهام در سری شوالیه تاریکی کریستوفر نولان) اما در مقایسه با دنیای واقعی ساخته شده توسط بونگ جون هو کم می آورد.

اما چیزی که تیر خلاص را به تمام فیلم های مدعی برترین فیلم جنایی تاریخ سینما میزند پایان بندی فک برانداز خاطرات قتل نیست، هرچه نباشد فیلم هفت نیز یک پایان بندی به شدت تاریک و فک برانداز دارد که هیچ وقت از یاد نمیرود، بلکه ویژگی فیلم خاطرات قتل در عدم لو رفتن هویت قاتل در فیلم است. قاتل زنجیره ای در فیلم خاطرات قتل، در واقع نماد “شر” و جنایت است و مانند خود این عنصر، انسان هیچ وقت نمیتواند ماهیت آن را شناسایی و حتی درک کند. پایان بندی فیلم هفت شامل فقط یکی از انواع جنایت بود(هفت گناه کبیره) اما فیلم خاطرات قتل شامل واکاوی غیرقابل دسترس ترین عنصر معنوی و غیرانسانی، اما همزمان انسانی، یعنی شر است.

با این مقدمه راجع به مشخصه های بارز فیلمسازی بونگ جون هو، به سراغ بهترین فیلم های بونگ جون هو میرویم. نکته ای که باید از آن مطلع باشید این است که بونگ، فقط هفت فیلم بلند دارد بنابراین این لیست مانند اکثر لیست های این چنینی شامل ده فیلم نخواهد بود.

بهترین فیلم های بونگ جون هو  Bong Joon-ho

7- سگ هایی که پارس میکنند، گاز نمیگیرند!

اولین فیلم بلند بونگ جون هو، پربیننده ترین فیلم سال کره هم بود. شاید در تمام رتبه بندی ها اولین فیلم وی ضعیف ترین فیلم او باشد، اما ضعیف ترین فیلم وی نیز یکی از برترین فیلم های درام/اجتماعی چندسال اخیر کره جنوبی بود. داستان فیلم نیز در مورد یک استاد دانشگاه است که میخواهد از شر سر و صدای سگ های اطراف آپارتمانش خلاص شود، و این کار با کشتن آنها میسر میشود.

سگ هایی که …، یا به اختصار انگلیسی اش، “بارکینگ داگز”، نه تنها خلاصه داستانی عجیب غریبی دارد، بلکه این داستان عجیب و غریب، به یک درام نقادانه باکیفیت تبدیل میشود و این کار فقط از دست کارگردانی مانند بونگ جون هو بر می آید. بارکینگ داگز یک فیلم درام ساده نیست، بلکه مسائل مختلفی را بررسی میکند و از همان اول نشان میدهد که بونگ، یک کارگردان دغدغه مند است.

6- برف شکن

اولین فیلم خارجی زبان بونگ جون هو، همزمان یک فیلم مفهومی تمام عیار و هم یک فیلم پاپ کورنی باکیفیت است. در این فیلم بونگ نشان داد که اگر حتی یک فیلم غیر کره ای بسازد، نتیجه به همان کیفیت فیلمهای کره ای اش میشود. داستان برف شکن درباره یک قطار است که آخرین انسانهای روی زمین در آن زندگی میکنند. این قطار طویل که به اندازه ابعادش، تنوع نژادی و طبقاتی هم دارد، روزی شاهد خونین ترین شورش تاریخ قطار میشود. بونگ جون هو به ظرافت هرچه تمام تر در یک فیلم بلاک باستر و پاپ کورنی، که در حالت عادی کسی جدی اش نمیگیرد، مسائلی را مطرح و سپس موشکافی میکند که حتی در جدی ترین فیلمها نیز به آنها پرداخته نمیشود.


همچنین بخوانید: 10تا از بهترین فیلم های پاد آرمان شهری


پرداخت به تضاد طبقاتی از طرف بونگ جون هو که در فیلم انگل به اوج ظرافت و نمادپردازی در آن میرسد، اینجا به شیوه همیشگی بونگ مطرح میشود: زاویه دید افراد فقیر، درست مانند فیلم انگل. بونگ جون هو در این فیلم نه تنها مسئله تضاد طبقاتی را مطرح میکند بلکه به نقد سیستم های حکومتی مانند “توتالیتر” نیز میپردازد. بونگ در این فیلم این حکومت ها را که با کنترل اطلاعات، قدرت را پابرجا نگه میدارند به شیوه ای هنرمندانه نقد میکند و در پایان بندی فیلم نیز روال معمول خودش را پیاده میکند.

5- اوکجا

“اوکجا”، اولین فیلم نتفلیکسی بونگ جون هو بود و چون وی سابقه جشنواره ای بسیار درخشانی داشت، نتفلیکس یکی از مهم ترین فیلم های آن سال خود را، اوکجا قرار داده بود. این فیلم در جشنواره کن اکران شد و نمرات بالایی هم کسب کرد و جزو بهترین فیلم های 2017 محسوب میشود.

اوکجا داستان یک دختربچه را تعریف میکند که با یک حیوان دوست میشود، اما از جایی به بعد طمع و آز انسانها نسبت به منابع حیوانی، باعث میشود تا این دختربچه مسیر درازی را برای محافظت از حیوان و تمام حیوانات دیگر طی کند. بونگ جون هو در این فیلم بار دیگر نگرانی های خود را نسبت به محیط زیست بیان میکند. زیرا فیلم قبلی وی که “میزبان” نام داشت به جرات یکی از برترین فیلمهای این چنینی در سینما بود.


همچنین بخوانید: بهترین فیلم های علمی تخیلی قرن بیست و یک که باید ببینید ؛ تا سقف آسمان، تا ته رویا!


بونگ در دومین فیلم محیط زیستی اش، اگرچه به ظرافت و هنرمندانه بودن فیلم قبلی اش نمیرسد ولی همچنان از لحاظ ساختاری، کیفی و متن، در سطح متعالی ای قرار دارد. پیام های نهفته در این فیلم باز هم حاوی مولفه های آشنای سینمای وی است و این بار نیز مانند فیلم های “خاطرات قتل” و در حالت شدیدتر آن در فیلم “میزبان” شاهد اشاره های مستقیم وی به سرمایه داری، آمریکا، اروپا و نقش آنها در نابودی محیط زیست هستیم.

بنابراین یکی از نماد هایی که در فیلم های وی تکرار میشوند مقصر دانستن جوامع غربی در مسائل زیست محیطی و یا سیاسی بین ملت ها است. بنابراین این موضوع اگرچه میتواند وی را به عنوان کارگردانی که به دنبال مقصر برای اتفاقات مختلف است معرفی کند، اما نه تنها وی وارد موضوعاتی مانند “پروپاگاندا” و دید ضد غربی نمیشود بلکه با چنان ظرافتی این مباحث را زیر ذره بین میبرد که حد ندارد. نگاهی به تحسین های بین المللی از طرف منتقدان و تماشاگران به تمامی فیلمهای وی، گویای این حقیقت است.

4- مادر

“مادر”، شاهکار درام بونگ جون هو، قدرنادیده ترین و کم دیده شده ترین فیلم کارنامه بونگ جون هو است. بونگ جون هو در این فیلم، مهارت های فیلمنامه نویسی خود را به رخ میکشد و یک درام تاثیرگذار/تکنیکی و از همه مهم تر جریان ساز را ارائه میدهد. داستان فیلم درباره یک مادر و پسر جوانش است، اما محرک اصلی قصه زمانی است که مادر، پسرش را محکوم به زندان میبیند زیرا در نتیجه یک جنایت نامعلوم، دادگاه رای به مقصر بودن پسر وی میدهد.


همچنین بخوانید: نگاهی به بهترین فیلم های تاد فیلیپس ؛ کارنامه ای با معدل جوکر!


اما مادر رای دادگاه را قبول ندارد و سعی در راضی کردن دستگاه قضایی بر بی گناهی پسرش دارد. اما فیلم بونگ جون هو زمانی جذاب و نفسگیر میشود که مادر پس از کش و قوس های فراوان از عدالت قضایی دست میکشد و قصد میکند تا خودش عامل اصلی را پیدا کند و پسرش را تبرئه کند. مادر به مانند دیگر فیلم های بونگ جون هو در سرگرم کنندگی عالی ظاهر میشود و درامی نفسگیر/حزن انگیز را ارائه میدهد و از آن طرف هم از نظر فنی، چه از لحاظ بازیگری و چه از لحاظ کارگردانی و فیلمنامه، درخشان است.

3- میزبان

“میزبان”، یا شاهکار ترسناک/هیولایی بونگ جون هو، اگرچه در رتبه سوم این لیست قرار دارد، اما اگر به تنهایی در میان برترین فیلم های ژانر اش قرار بگیرد، بدون شک رتبه اول را تصاحب خواهد کرد. ابن مسئله نه تنها کیفیت بسیار بالای فیلم های دیگر بونگ را نشان میدهد بلکه حاوی این حقیقت نیز هست که بونگ جون هو یک فیلمساز “ژانر” نیست.

داستان میزبان درباره رشد یک موجود غول پیکر و هیولاواری است که منشا رشد آن تا مدتی برای شخصیت های درون فیلم نامعلوم است اما برای مخاطبی که فیلم را تماشا میکند کاملا واضح است که این دانشمندان آمریکایی بوده اند که با دورریختن پسماندهای سمی آزمایش های خود در دریا، باعث شکل گیری این هیولا شده اند. نمادپردازی های بونگ از همین ابتدا شروع میشوند و آنقدر گسترش پیدا میکنند که اگر معنای استعاری آنها را درک کنید، متوجه شجاعت کارگردان آن در مطرح کردن چنین مسائلی میشوید.


همچنین بخوانید: 10 تا از بهترین فیلم های ترسناک تاریخ سینما که شما را شوکه خواهد کرد!


اما میزبان فقط یک فیلم نمادپرداز نیست، زیرا این فیلم در هیچ یک از مولفه های ژانر خودش کم نمیگذارد، از سکانس های پرالتهاب گرفته تا وحشت زیرپوستی و حتی زیرذره بین بردن روابط پدر-فرزندی. بنابراین بونگ جون هو در میزبان به هر دو هدف یک فیلم رسیده است و قطعا فیلم های انگشت شماری در هر سال موفق به انجام این کار میشوند و دلیل ماندگاری میزبان نیز همین است. میزبان هم یک فیلم سرگرم کننده است و هم استعارات و نمادپردازی های بسیاری به دنیای واقعی دارد. بونگ جون هو را به عنوان “جزییات” میشناسند و این دقت به جزییات حتی در طراحی هیولای فیلم نیز وجود دارد.

بونگ جون هو در هنگام ساخت این فیلم و طراحی هیولای آن، به شدت بر روی آمریکایی نبودن شکل و ظاهر هیولای حاضر در فیلم تاکید داشت و قصد وی از این چنین وسواس هایی، به گفته خودش ساخت یک هیولای کره ای و میهنی بود نه یک هیولای الگوبرداری شده. اما این هیولا در فیلم بونگ جون هو فقط کارکرد سرگرم کنندگی و ترساندن مخاطبان را ندارد، بلکه حاوی پیام های تکان دهنده ای است.

هیولای حاضر در میزبان، درواقع نمادی از کشور آمریکا است و یا به بیان دقیق تر، نمادی از اقدامات مخرب این کشور در کره جنوبی است. هیولای میزبان شمایلی کره ای دارد اما عامل به وجود آمدنش دانشمندان(مسئولان) آمریکایی هستند. این، پیام عمیق و تکان دهنده میزبان است، اگر کمی در آن ریزبین شوید، مطابقت های بی شماری در دنیای واقعی با این پیام پیدا میکنید، زیرا قصد بونگ نیز همین بوده است. میزبان در ساده ترین جمله، یک فیلم تکنیکی بی نظیر و سرگرم کننده و حاوی خشم استعاری مردم کره نسبت به اقدامات یک کشور به خصوص است.

2- انگل

ضد آمریکایی ترین فیلم  چند دهه اخیر سینمای دنیا، در مشهورترین جشنواره سینمایی سال که دست بر قضا آمریکایی نیز هست، تمام جوایز را درو کرد! تناقض عجیب و البته تامل برانگیزی که فقط کارگردانی مانند بونگ جون هو میتواند چنین تناقضی را به وجود بیاورد. البته که او فیلمسازی است که در تمام فیلمهای خود اثرات مخرب کشور آمریکا را بر دنیا به شدیدترین شکل ممکن نکوهش میکند، و فیلمسازی با نگاهی شدیدا منفی نسبت به آمریکا است.

هنگامی که فیلم “انگل” یکی از بهترین فیلم های بونگ جون هو  تمام جوایز اصلی جشنواره اسکار را درو کرد و هنگامی که نخل کن را چندماه قبل از آن تصاحب کرد، عموم مردم و رسانه های غربی، دستاورد وی را غافلگیرکننده میخواندند و وی را یک پدیده معرفی میکردند اما در آسیا و بین محافل سینمایی و عموم طرفداران کمی پیگیر سینمای آسیای شرقی، این اتفاق نه تنها غافلگیرکننده نبود بلکه ردپای چنین اتفاقی از سالها قبل مشخص بود. بونگ جون هو به عنوان کارگردانی شناخته میشود که نه تنها تک به تک فیلم های وی جریان ساز است بلکه وی در هر فیلم نیز مولفه های آشنای فیلمسازی اش را کامل تر و پخته تر میکند.


همچنین بخوانید: نقد و بررسی فیلم parasite (انگل) ؛ فیلمی درخشان از میان سیاهی‌های زندگی


داستان فیلم انگل درباره یک خانواده فقیر است که با کارهای پاره وقت و خانگی اندک درآمدی را کسب میکنند، روزی یکی از دوستان فرزند پسر خانواده، به وی پیشنهاد تدریس زبان انگلیسی به یک خانواده بسیار ثروتمند را میدهد و این شروع داستان انگل وار این خانواده است. بونگ جون هو در فیلم انگل همچنان عناصر فیلم های قبلی اش را حفظ کرده است: سرگرم کنندگی، نمادپردازی، توجه دیوانه وار به جزییات و لایه های زیرین و استعاری فیلم. انگل بدون شک تکنیکی ترین فیلم کارنامه بونگ و یکی از تکنیکی ترین فیلم های چندسال اخیر سینما است.

بونگ جون هو در فیلمنامه انگل، حساب تمام حرکات دوربین و زوایای فیلمبرداری و نوع نقش آفرینی بازیگران را به شکل دقیقی روی کاغذ پیاده کرده است.

یکی از دلایلی که تدوین این فیلم یکی از برترین تدوین های دهه اخیر سینما است، این است که بونگ جون هو برخلاف اکثر کارگردانان دنیا، حتی قبل از شروع فیلمبرداری فیلم نیز نوع تدوین فیلم را مشخص کرده است و بنابراین تمام پلان های فیلم به شکلی که باید باشد فیلمبرداری میشود. به غیر از فیلمنامه و کارگردانی که بدون شک در سطحی بسیار متعالی قرار دارند و هر نمای فیلم، یک کلاس درس درجه یک فیلمسازی است، دیگر مولفه سینمای بونگ جون هو یعنی نمادپردازی های مختلف نیز در کامل ترین و گسترده ترین شکل خو به سر میبرد.

این بار نیز به مانند فیلم های دیگر وی، بونگ جون هو دغدغه خاصی را مطرح میکند و آن فاصله طبقاتی است. پیش از این، وی در فیلم “برف شکن” به این موضوع پرداخته بود و حالا در فیلم انگل با فراغ بال و فرصت بسیار بیشتری به این موضوع میپردازد. خانواده ثروتمند در فیلم به سادگی حکم کشور آمریکا را دارد و خانواده فقیر همانا کشور کره جنوبی است، البته که خانواده سومی نیز در فیلم وجود دارد که برای لو نرفتن جزییات فیلم آن را افشا نمیکنم ولی همینقدر بدانید که آن خانواده نیز حکم کره شمالی را در دنیای واقعی دارد.

بونگ جون هو با فیلم انگل نه تنها یکی از پیچیده‌ترین فیلمهای چندسال اخیر سینما را تحویل تماشاگران میدهد بلکه نمادپردازی های سطح بالای فیلم در صورت کشف از سوی تماشاگران، تبدیل به یکی از معنادارترین و گزنده ترین انتقادهای سیاسی/اجتماعی طول زندگی شان میشوند.

1- خاطرات قتل

در بین بهترین فیلم های بونگ جون هو “خاطرات قتل” بهترین شان است. بهترین فیلم جنایی/کارآگاهی/روانشناسانه تمام ادوار نیز هست. بونگ با این فیلم کاری کرد که هنوز بعد از دو دهه در سینما، هیچ فیلمی حتی به کیفیت هنری و فنی آن نزدیک هم نشده است. داستان فیلم درباره یکی از وقایع واقعی تاریخ مدرن جنایی کره جنوبی است که در آن یک قاتل مرموز، زنان را به قتل میرساند و بدون هیچ ردی ناپدید میشد. بنابراین کارآگاه های زیادی به دنبال کشف هویت او هستند و هیچ کدام نیز موفق به شناسایی او نمیشوند.

یکی از تکنیک های بی نظیر فیلم جایی است که در تیتراژ ابتدایی، پایان بندی فیلم افشا میشود: قاتل هیچ وقت پیدا نشد (البته در سال 2019 پلیس کره سرانجام وی را دستگیر کرد). بونگ جون هو با این حرکت به مخاطب از همان ابتدای فیلم میفهماند که به دنبال قاتل نباشد و این فیلم یک اثر جنایی کلیشه زده و الگوبرداری شده دیگر نیست و قصد این فیلم نیز ارائه یک داستان هیجان انگیز درباره جست و جوی پلیس برای پیدا کردن قاتل زنجیره ای نیست.


همچنین بخوانید: بهترین فیلم ها با موضوع توطئه که هرگز مثل آن ها را نخواهید دید!


هدف فیلم بررسی ماهیت “شر” و جنایت و اینکه این دو عنصر روانی، هیچ گاه قابل درک توسط انسانها نیستند است. کلیشه شکنی های این فیلم به همینجا ختم نمیشود، دو شخصیت اصلی فیلم همانگونه که در سطور اولیه ذکر شد، “انسان”هایی معمولی و در نتیجه دو پلیس معمولی اند که تا به حال با چنین جنایاتی سر و کار نداشته اند. آنها آنقدر در کارشان معمولی و دست و پا چلفتی اند که در یکی از سکانس های آغازین فیلم، یک پسربچه اعمال آنها را درست در مقابل خودشان به تمسخر میگیرد. بونگ با این فیلم قصد واکاوی موضوعی را دارد که پرداخت شدنی نیست! هیچ کس نمیتواند ماهیت جرم و جنایت را درک کند و یا آن را پیش بینی کند.

بله کتابها و مقالات بسیاری در مورد شرایط وقوع جرم و اینکه چرا جنایات رخ میدهند نوشته شده اند اما این کتابها و مقالات حتی بخشی از پیچیدگی های این عنصر را برملا نمیکنند. بونگ جون هو با دست گذاشتن روی این موضوع، به شکل باورنکردنی ای موفق به توضیح آن میشود.

البته که بونگ راه حلی ارائه نمیدهد بلکه با این فیلم بیشتر از قبل ثابت میکند که شر، درک شدنی نیست. پایان بندی خاطرات قتل نیز دقیقا در راستای همین موضوع پیاده شده است، جایی که شخصیت اصلی با نگاه خیره اش به تماشاگران، در جست و جوی قاتل ار بین ما است. بهترین تعریف در مورد خاطرات قتل میتواند این باشد که آیا ما هم میتوانیم آن قاتل زنجیره ای باشیم؟ شاید بگویید نه، و یا اینکه پاسخ بدهید وی قطعا از لحاظ رفتاری کاملا با انسانهای معمولی فرق دارد.

اما این طور نیست و پایان بندی اثر خلاف این تفکر را به درستی اثبات میکند، قاتل/عنصر شر، میتواند هرکسی باشد، در هر لباسی و در هر رفتاری.

نظر شما درمورد کارنامه هنری بونگ جون هو چیست؟ مثل همیشه نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.

در ادامه بخوانید:

بهترین سریال های تاریخی کره ای که ارزش تماشا دارند!

با بهترین فیلم های آلفرد هیچکاک آشنا شوید