جزئیات جالب انیمه Attack on titan

انیمه اتک آن تایتان – Attack on titan – انیمه ای است سرشار از جزئیات و سرنخ. داستان آن، آنقدر مفصل است و آنقدر برای گفتن یک حقیقت به مخاطب مقدمه چینی می کند، که اگر بعد از یکبار تماشا کردن این انیمه، دوباره به سراغ آن بروید، از دیدن این سرنخ ها شگفت زده خواهید شد. با ارائه بعضی از جزئیات جالب انیمه Attack on titan در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.

خرید انواع محصولات انیمه ای در فروشگاه وارونه

1/ متاسفم!

بعد از عملیات خونبار تروست و درست در ادامه آن، پوشاندن سوراخ دیوار، خیلی از سربازانی که تازه به پایان دوره آموزششان رسیده بودند، کشته شدند. یکی از غم انگیزترین مرگ هایی که در این عملیات اتفاق افتاد، مرگ مارکو بات بود؛ هم صحبت و دوست مهربان جان. بقایای بدن مارکو، نشان دهنده مرگی به شدت دردناک بود. و بدتر از همه، این اتفاق، به شدت ناگهانی بود؛ او ناگهان غیبش زد و دیگر هیچ کس او را ندید.

بعد از این عملیات، و قبل از آشکار شدن هویت تایتان مونث، ما دیدیم که آنی، هنگام شناسایی اجساد، با چهره ای حیرت زده و با عذاب وجدان، گفت: «متاسفم…» و این یکی از جزئیات جالب انیمه Attack on titan است. 

و می دانید جالب ترین بخش ماجرا کجاست؟ راینر به آنی جواب داد: «دیگه هرچقدر هم معذرت خواهی کنی، فایده ای نداره.»


همچنین بخوانید: بررسی انیمه Attack on titan lost girl بخش اول: آنی


بعدها که هویت این دو نفر مشخص شد، ما با فلش بکی دیدیم که در آن زمان، آنها مجبور شده بودند تا مارکو را بدون اینکه کسی ببیند، بکشند. با توجه به این نکته، کسی که آنی از او عذرخواهی می کرد، مارکو بود.

2/ اون فقط یه تایتانه؛ مثل تایتان های عادی!

تا چهار قسمت اول، در بین سربازان دوره 104، ارن یکی از تنها کسانی بود که واقعا یک تایتان دیده بود. همین موضوع، باعث شد برای مدتی، توجه بقیه سربازها، نسبت به او جلب شده باشد و برای ارن، این یک فرصت طلایی بود تا راجع به تایتان ها و اینکه اصلا ازشان نمی ترسد، سخنرانی و داستان سرایی کند.

زمانی که چند نفر از دوره آموزشی 104، دور ارن را گرفته بودند و از او می خواستند تا راجع به تایتان ها حرف بزند، ارن، طوری رفتار می کرد انگار فقط ترسوها از تایتان زره پوش می ترسند و با غرور گفت که تایتان زره پوش، برای او، فقط یک تایتان است مثل بقیه تایتان ها.

اگر دوباره نگاهی به این بخش بیندازید، مطمئنا چهره راینر، که در فصل دوم مشخص شد خودش تایتان زره پوش است، و اینکه اصلا چه نیازی بود موقع آن حرف ها او نشان داده شود، حسابی نظرتان را جلب خواهد کرد!

3/ ظهور تایتان عظیم الجثه؟ آن هم دقیقا در روزی که افراد گروه شناسایی بیرون از دیوارها هستند؟

روزی که تایتان عظیم الجثه، برای بار دوم ظاهر شد، یعنی قسمت چهارم فصل اول، درست روزی بود که گروه شناسایی از دیوارها بیرون رفته بودند و این یکی دیگر از جزئیات جالب انیمه Attack on titan است. اصولا سربازان گروه شناسایی، بزرگترین امید بشریت داخل دیوارها بوده اند، و در ابتدا، غیاب آنها در چنین روز مهمی، فقط یک “بدشانسی” بزرگ به نظر می رسید؛ اما واقعا اینطور بود؟

قطعا موضوع غیاب گروه لیوای در روز خراب شدن دیوار تروست، صرفا یک خوش شانسی بزرگ برای جنگجویان مارلی نیست؛ بلکه نشان دهنده این است که سه جنگجوی الدیایی – مارلی، کاملا از پتانسیل سرباز بودنشان استفاده کرده اند و به اطلاعات مهمی دست پیدا کرده اند – از جمله بهترین روز برای ظهور دوباره تایتان عظیم الجثه. (البته بگذریم که بار دستیابی به اطلاعات، روی دوش آنی بود.)

4/ باند پیچی دست میکاسا

میکاسا آکرمن

طبق گفته خوانندگان وفادار مانگا، دست میکاسا از همان ابتدای مانگا باندپیچی شده بود. همانطور که در فلش بک های مربوط به کیومی آزومابیتو دیدیم، میکاسا، نشانی روی دستش دارد که آن را از مادرش به ارث برده است. که در همه این مدت، آن را با باند می پوشانده است. البته، از نبود باندپیچی دست میکاسا در طول سه فصل قبلی، چشم پوشی می کنیم. با این حال، مثل اینکه سازندگان قبلی این مجموعه، کاملا موضوع باندپیچی را فراموش نکرده اند.


همچنین بخوانید: حقایقی جالب درباره میکاسا اکرمن ؛ شخصیت محبوب اتک آن تایتان


اگر به اوپنینگ نیمه دوم فصل اول توجه کنید، بخشی هست که میکاسا، داخل یک اتاق ایستاده و از پنجره بیرون را نگاه می کند. اما قبل از آن، دست میکاسا، به وضوح نشان داده می شود که به نظر با چیزی پوشیده شده؛ و ما در ابتدا میکاسا را می بینیم که به مشتش نگاه می کند. (البته این بخش می تواند نماد هر چیزی باشد.)

5/ یمیر- ساما! یمیر- ساما!

ممکن است فکر کنید که اشاره به تایتان بنیان گذار، یمیر فریتز، برای اولین بار، مربوط به فصل دوم، و فلش بک های مربوط به یمیر (تایتان آرواره قبلی) می شود. اما یکی از جزئیات جالب انیمه Attack on titan این است که برای اولین بار به یمیر فریتز، در ova فصل اول، دفترچه ایلسه اشاره شد. این ova، اقتباسی از چپتر 18.5 مانگا است.

دفترچه ایلسه، خشونت بسیار بالایی دارد، و داستان آن، یکی از غم انگیزترین و دردناک ترین داستان های مربوط به اتک ان تایتان است.

در یکی از عملیات های گروه شناسایی، ایلسه، دختری سرباز، خورده شدن تمام همرزمانش را به چشم می بیند. او، موفق می شود تا جان سالم به در ببرد؛ اما از آنجا که اسب و تجهیزات خاصی ندارد، مجبور است با پای پیاده، از دنیای تایتان ها، خودش را به داخل دیوارها برساند.


همچنین بخوانید: ترتیب تماشای سری Attack on titan


درست زمانی که ایلسه، بعد از بدبختی های بسیار، به دیوارها نزدیک می شود، یک تایتان او را می بیند و به او ادای احترام میکند. البته این تایتان، در ابتدا به او حمله ور می شود. ولی بعد از آنکه متوجه می شود ایلسه، یکی از “مردم یمیر” است، آرام می شود. این تایتان، چند بار می گوید: «یمیر- ساما، یمیر- ساما»

و بعد، کنترلش را از دست می دهد و ایلسه را می کشد.

6/ همه قلب دارند!

اتک ان تایتان، به دو طرف جنگ، به خوبی پرداخته است. جالب است بدانید که در تیتراژ آغازین فصل دوم، قبل از اینکه بیننده اطلاعات درستی از جبهه دیگر جنگ داشته باشد، اشاره به این موضوع شده بود که همه موجودات زنده ای که ما می بینیم، قلب دارند. در ابتدا، ارن و سایر سربازان را می بینیم، که قلب درخشانی دارند، و بعد، حیوانات، و حتی تایتان جانوری نشان داده می شوند که آنها نیز قلب درخشانی درخشانی دارند.

این تیتراژ، با نشان دادن پیام “همه قلب دارند”، کنایه ای نسبت به این موضوع داشت که حتی تایتان جانوری هم که اینقدر باعث وحشت همه شده، احساسات دارد.

7/ ماده معدنی پارادایس

به دست زیک نگاه کنید

در دو قسمت اول فصل دوم، ما شاهد ورود ترسناک زیک بودیم؛ تایتانی که برخلاف تایتان های شیفتری که قبلا دیده بودیم، می توانست حرف بزند و همیشه به محض مشاهده اش، یک گله تایتان پشت سرش حرکت می کردند.

جالب است بدانید که زیک در اولین ورودش، توانست یکی از قوی ترین فرماندهان پارادایس را نابود کند. اما قبل از کشته شدن این فرمانده – که گفته شد بعد از لیوای، از همه قوی تر است – زیک شروع به بررسی تجهیزات این سرباز کرد. و طوری بود که انگار دارد دنبال تجهیزات مانور سه بعدی می گردد. به قول خودش، «همونایی که باهاش پرواز میکنن.»


همچنین بخوانید: شباهت انیمه Attack on titan با جنگ های جهانی چیست؟ نظریات کلی


که در فصل چهارم، مشخص شد دلیل این بررسی، ماده معدنی خاصی بوده که در ساخت این تجهیزات استفاده می شده؛ این ماده معدنی، فقط در پارادایس وجود دارد.

چقدر مقدمه چینی! تصور کنید که ما از فصل دو شاهد برنامه ریزی برای یکی از بخش های نقشه زیک، یعنی وسوسه کردن کیومی آزومابیتو و جلب حمایت او بوده ایم.

8/ باید ارن یگر رو نجات بدیم!

بعد از انفجار در داخل دیوار، چندین دفعه چهره متحیر راینر نمایش داده شد!

یکی دیگر از جزئیات جالب انیمه Attack on titan این بود که در حالی که خبر دستگیر شدن ارن، میکاسا و آرمین بین سربازانی که شاهد خروج ارن از بدن یک تایتان بودند، پیچیده بود، ناگهان، صدای یک انفجار از فاصله شنیده شد. و حدس بزنید چه اتفاقی افتاد؟ آنی، راینر و برتولد، شروع به دویدن به طرف مکان انفجار کردند! و جالب است بدانید که آنها، اولین افرادی بودند که شروع به دویدن کردند، و پشت سر کسی حرکت نمی کردند!

در صورتی که ارن، بر اثر شلیک توپ، کشته می شد، تمام ماموریت این سه جنگجو به باد می رفت. کشته شدن این همه آدم، هیچ و پوچ می شد و مجبور می شدند یا بدون هیچ دستاوردی، به مارلی برگردند، و یا در پارادایس بمانند و به هوا چنگ بزنند.

بنابراین، طبیعی بود حالا که مشخص شده ارن یگر تایتان است، بخواهند از او محافظت کنند تا مبادا ماموران داخل دیوار بلایی سرش نیاورند!

9/ کمربند خراب!

جزئیات جالب انیمه Attack on titan

(عکس بالا صرفا به خاطر چهره جالب میکاسا اپلود شده!) یکی از خوبی های اتک ان تایتان، این است که در ابتدا، مثل شونن های معمول به نظر می رسد، ولی بعد از آن، نشان می دهد که پشت هر اتفاقی که در داستان می افتد، دلیلی بزرگ نهفته شده است.


همچنین بخوانید: انبمه های شبیه اتک ان تایتان بخش دوم


اول، ارن مثل قهرمانان معمول به نظر می رسید؛ زودجوش و مغرور. بعد، ما دیدیم که برخلاف غرورش، تاحدودی ضعیف هم هست و نمی تواند حتی با تجهیزات مانور سه بعدی کار کند و بعد، ناگهان، از ناکجا آباد، یک قدرت فرابشری گیر می آورد.

اما جالب اینجاست که در ادامه، داستان طوری به مسائل یک “دنیا”، و نه صرفا یک “قهرمان” می پردازد و همه وقایع را، با دلایلی بزرگ توجیه می کند که واقعا بی ادبی است بگوییم که اتک ان تایتان، یک شونن “معمول” است.

ارن، در ابتدا نمی توانست با تجهیزات مانور سه بعدی کار کند؛ اما بعد از آن، کاشف به عمل آمد که کمربندش خراب است! آن هم نه یک خرابی معمولی. خرابی ای که باعث شد شدیث بگوید که حتی لنگه اش را به چشم ندیده!

ما بعدها در فصل سوم فهمیدیم که این قضیه، زیر سر خود شدیث بوده. او، از قصد کمربند را خراب کرده بود تا مانع ارن شود؛ آن هم یک خرابی ریز، کاملا استادانه!


همچنین بخوانید: بهترین دیالوگ های انیمه Attack on titan :  برای زنده ماندن باید جنگید!


در ابتدا، وقتی شدیث اسم ارن یگر را می فهمد، واکنش عجیبی از خودش نشان می دهد؛ به طوری که انگار او را می شناسد. زمزمه «یگر…»، آن هم آنقدر متفکرانه، از همان اول مشکوک بود. پیشنهاد می کنم یکبار دیگر، به صحنه ای که شدیث اعلام می کند که کمربند ارن خراب است، نگاهی بیندازید. شدیث، استادانه، کمربند او را دستکاری می کند تا جلوی ارن را بگیرد، اما در کارش شکست می خورد و جلوی ارن، کم می آورد.

10/ اولین ورود آنی لئون هارت

از بین سربازان دوره آموزشی 104، یکی از اولین نفراتی که نشان داده شد، آنی لئون هارت بود. آن هم نه زمانی که ارن و دو همراهش به دوره آموزشی پیوسته بودند، بلکه سه سال قبل از آن، بعد از حمله به شیگانشینا.

وقتی که ارن، آرمین و میکاسا، همراه با بازماندگان شیگانشینا، به دیوار رز پناه برده بودند، ناچار به زندگی در پناهگاه های مخصوص، خوردن روزانه نهایتا یک نان، و تحقیر شدن توسط ماموران دیوار رز بودند. در قسمت دوم، زمانی که آرمین از اینکه توانسته نان به دست بیاورد، خوشحال است، ما برای چند لحظه، آنی را در پشت سر او می بینیم که از ماموران نان دریافت می کند.

مسلما دفعه اولی که ما اتک ان تایتان را تماشا می کردیم، در ان لحظه، هیچ ایده ای نداشتیم که آنی اصلا کیست! چه برسد به اینکه بخواهیم او را در قسمت دوم تشخیص دهیم.

11/ اینجا نوشته کنسرو ماهی؟

در فصل دوم، زمانی که برخی از افراد گروه شناسایی، از جمله: جان، راینر، برتولت، کنی، هیستوریا و یمیر به همراه افراد پادگان در برج دیده بانی مانده بودند، مکالمه ای کوتاه بین یمیر و راینر برقرار شد. یمیر، دنبال خوراکی می گشت و در آخر، یک کنسرو ماهی پیدا کرد. یمیر، نوشته روی قوطی کنسرو را برای راینر خواند و راینر با حیرت پرسید: «تو می تونی اینو بخونی؟ اینجا نوشته کنسرو ماهی؟»


همچنین بخوانید: بهترین شخصیت های منفی انیمه ها که شما را میخکوب می کنند!


و یمیر تازه فهمید که چه اشتباه بزرگی کرده است. راینر، می دانست که خط نوشته روی کنسرو، خطی نیست که در پارادایس رواج داشته باشد. بنابراین خیلی سریع مچ یمیر را گرفت. البته دفعه اولی که ما این انیمه را تماشا می کردیم، هرگز تا آن لحظه به ذهنمان خطور نمی کرد که ممکن است یمیر از خارج دیوار آمده باشد.

12/ تصمیم غیرمنتظره

جزئیات جالب انیمه Attack on titan

کریستا لنز، دختری مهربان بود که به لطف یمیر، دوست خود، موفق شد جزء 10 سرباز برتر دوره آموزشی شود. با وجود اینکه او کاملا امکان این را داشت که به ژاندارمری بپیوندد و زندگی راحت تری داشته باشد، او تصمیم گرفت که به گروه شناسایی بپیوندد.

او، مانند کنی، ساشا و جان، به شدت از این تصمیم خود می ترسید. حتی یمیر هم از انتخاب کریستا متعجب شده بود؛ و البته او به خوبی توانست وحشت او را احساس کند و به شوخی به کریستا گفت که همین الان است که او گریه کند. یمیر، باعث شده بود که کریستا جزء 10 نفر برتر باشد و بتواند زندگی آسوده ای فارغ از هر موجود ترسناکی داشته باشد؛ اما او از رازی مهم خبر نداشت.

تفاوت تصمیم کریستا با تصمیم کسی مثل جان، در این بود که جان، خودش انتخاب کرده بود تا به گروه شناسایی ملحق شود؛ ولی همانطور که از گذشته کریستا – یا دیگر بهتر است بگوییم هیستوریا – فهمیدیم، سرباز شدن و پیوستن به گروه شناسایی، کاملا تصمیم شخصی خودش نبود و به شرط زندگی آن را پذیرفته بود.

13/ خلاصه نیمه دوم فصل سوم در اوپنینگ!

جزئیات جالب انیمه Attack on titan

شاید بهتر باشد تا نگاهی دوباره به اوپنینگ نیمه دوم فصل سوم بیندازید! تمام داستان و صحنه های مهم این چند قسمت، در آن گفته شده است!!!


5 تا از بهترین مبارزات لیوای اکرمن در انیمه Attack on titan


از ظهور بیشمار تایتان بی عقل گرفته تا کشته شدن لشگر اروین توسط زیک، یا حتی وارث بعدی تایتان عظیم الجثه، همگی در این اوپنینگ آشکار شده اند! و حتی مانگا خوان ها، از دیدن صحنه هایی مربوط به چپترهای پایانی مانگا در آن، مات و مبهوت خواهند شد!

هرچند، وقتی برای دفعه اول این تیتراژ را تماشا می کردیم، چیز زیادی از   آن متوجه نمی شدیم. و این مورد، یکی دیگر از نکاتی بود که با دوباره دیدن این سریال متوجهشان می شدیم.

14/ هیولایی که آرمین کابوسش را میدید، خودش بود!

جزئیات جالب انیمه Attack on titan

قسمت نوزدهم، با کابوس آرمین، پس از تبدیل شدن به تایتان عظیم الجثه شروع شد. آرمین در این کابوس، سر یک تایتان عظیم الجثه را دید که جمله ای به او می گوید. و همچنان بین طرفداران اتک ان تایتان، این سوال وجود دارد که آیا این تایتان، برتولت است یا یکی دیگر از وارثان تایتان عظیم الجثه.

در فصل سوم، ما شاهد صحنه ای نبودیم که آرمین بخواهد از قدرت تایتان عظیم الجثه استفاده کند. بنابراین چندان از شکل تایتان او مطمئن نبودیم.

ولی…!! در فصل چهارم ما چهره تایتان او را دیدیم: چشم آبی و بدون بینی. و این دقیقا مشخصات همان تایتانی است که آرمین در کابوسش دیده بود! (البته این تایتان گوش هم داشت، در صورتی که تایتان آرمین اینطور نبود.)


همچنین بخوانید: آرمین آرلرت در اتک ان تایتان رسما نامیراست!

از آنجا که تایتان برتولت بینی داشت و چشم هایش تیره بود، نمی شود گفت که تایتانی که در کابوس آرمین حضور داشت، برتولت بوده. هرچند شخصا فکر می کنم صدای ناله ای که آرمین می شنید، متعلق به برتولت بود.

15/ آهنگ Akatsuki no requiem اندینگ نیمه دوم فصل سوم بسیاری از ماجراها را لو داده است!

جزئیات جالب انیمه Attack on titan

درباره این مورد زیاد صحبت نمیکنم. فقط در همین حد: آهنگ Akatsuki no requiem اندینگ نیمه اول فصل سوم، برخی از ماجراهای مهم داستان و همینطور احساسات و انگیزه ارن را توضیح داده است.

به همه – به ویژه مانگاخوان ها – توصیه میکنم که حتما نگاهی به ترجمه ابن آهنگ بیندازند. البته خیالتان راحت باشد؛ این آهنگ یک اسپویلر واضح نیست! بنابراین یک خوراک عالی برای تئوری پردازان محسوب می شود!


هاجیمه ایسایاما، خالق مانگای اتک ان تایتان، داستانی شگفت انگیز و ماندگار خلق کرده که فراموش کردن آن، امری محال است. داستانی که ایسایاما خلق کرده، به هیچ وجه یکبار مصرف نیست و هر بار که شما انیمه اتک ان تایتان را تماشا میکنید یا مانگا را میخوانید، آگاه هستید که قرار است با چیزهای تازه ای روبرو شوید که شاید دفعه اولی که این داستان را دنبال میکردید، به چشمتان نمی آمدند!

در ادامه بخوانید: 

مقایسه عملکرد استودیو ویت و ماپا در انیمه اتک ان تایتان نیم فصل اول

آیا انیمه Attack on titan حاوی اشارات فاشیستی و ضد یهود است؟