در ادامه با حقایقی درباره اختلال دوقطبی در خدمت شما هستیم و برخی از باورهای غلط درباره این موضوع را بررسی می‌کنیم. فکر می‌کنید نقطه اشتراک افراد موفقی مانند دمی لوواتوی موزیسین، راسل برندِ کمدین، جین پاولیِ گوینده‌ی خبر و کاترین زتاجونز بازیگر چه باشد؟ آن‌ها مانند میلیون‌ها نفر دیگر، دچار اختلال دوقطبی‌اند. وقتی در سال 2012 اختلال دوقطبی در من تشخیص داده شد، اطلاعات خیلی کمی درباره‌ی شرایطم داشتم. حتی نمی‌دانستم این مشکل ارثی است. برای همین هم مدام مطالعه کردم و درباره‌ی آن خواندم، با دکترهایم صحبت کردم و تا می‌توانستم خودم را آگاه نگه داشتم تا بفهمم چه خبر شده.


بیشتر بخوانید: تاثیر اختلال دوقطبی بر افراد مبتلا به آن چیست؟


گرچه درباره‌ی اختلال دوقطبی ممکن است چیزهایی بدانیم، اما همچنان اطلاعات غلط زیادی در این مورد وجود دارد. بنابراین بهتر است خودمان را مجهز به “آگاهی” کنیم و درباره‌ی اختلال دوقطبی، اطلاعات درستی داشته باشیم.

باور غلط اول: اختلال دوقطبی، به شدت نادر است

واقعیت: درباره اختلال دوقطبی فقط در ایالات متحده آمریکا، 2 میلیون نفر از بزرگسالان دچار اختلال دوقطبی هستند. از هر5 آمریکایی، یک نفر دچار اختلالات روانی است.

باور غلط دوم: اختلال دوقطبی فقط تغییری در خلق و خوی افراد است و برای همه پیش می‌آید

افسردگی شیدایی

واقعیت:  در تغییرات خلق و خویی اختلال دوقطبی، فراز و نشیب‌های مختلف زیادی وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دچار تغییرات خیلی شدیدی در سطح انرژی، فعالیت و خواب خود می‌شوند که این تغییرات اصلا عادی نیستند.

یک روانشناس که نخواسته نامش ذکر شود گفته است: «اینکه صبح‌ها پرانرژی باشید، اواسط روز بداخلاق شوید و دوباره قبل از خواب خوش‌اخلاق شوید، دلیل کافی بر این نیست که اختلال دوقطبی داشته باشید، هرچندبار هم که اتفاق بیفتد فرق نمی‌کند! حتی تشخیص اختلال دوقطبی که چرخه‌ی سریعی داشته باشد، ملزم به بررسی چندین روز مطالعه‌ی علائم (نیمه)شیدایی دارد و تنها در چندساعت این اختلال مشخص نمی‌شود. پزشکان بیشتر به مجموعه‌ی علائم توجه می‌کنند، نه فقط احساسات به تنهایی.»

باور غلط سوم: فقط یک نوع اختلال دوقطبی وجود دارد

واقعیت: چهار نوع ساده از اختلال دوقطبی وجود دارد و تجربه‌ی هر فرد با دیگری فرق می‌کند.

دوقطبی نوع اول وقتی تشخیص داده می‌شود که یک فرد یک یا چند بار افسرده یا یک یا چند بار دچار شیدایی شود، بعضی وقت‌ها هم علائم روانی خاصی مانند توهم یا خیال به او دست دهد.

دوقطبی نوع دوم بیشتر از هرچیزی حالات افسردگی دارد و نیمه‌‌شیدایی در آن خیلی کمتر است. نیمه‌شیدایی نوع خفیف‌تر شیدایی است. کسی که دچار اختلال دوقطبی نوع دوم باشد، ممکن است علائم روانی خوش‌خلقی یا بدخلقی شدیدی را تجربه کند.


بیشتر بخوانید: راهکارهایی برای درمان اختلال دوقطبی از دارو درمانی تا روان درمانی


اختلال خلق ادواری شامل دوره‌های متعددی از علائم نیمه‌شیدایی و همچنین شامل دوره‌های زیادی از علائم افسردگی که حداقل دو سال طول می‌کشند (در کودکان و نوجوانان یک سال) بدون نیاز شدید به حالت نیمه‌شیدایی و حالت افسردگی می‌شوند.

دیگر گونه‌های اختلال دوقطبی که دسته‌بندی نشده‌اند پیروی الگوی خاصی نیستند و شامل علائمی می‌شوند که در سه دسته‌ی دیگر جا نمی‌گیرند.

اختلال دوقطبی

باور غلط چهارم: اختلال دوقطبی با تغذیه و رژیم درمان می‌شود

واقعیت: یکی دیگر از حقایقی که درباره اختلال دوقطبی وجود دارد این است که اختلال دوقطبی یک بیماری مادام‌العمر است و در حال حاضر درمانی برای آن وجود ندارد. با این حال، می‌توان با اقداماتی از جمله گفتگوی درمانی، جلوگیری از استرس و داشتن الگوهای منظم خواب، تغذیه و ورزش تا حدی آن را کنترل کرد.

باور غلط پنجم: شیدایی باعث خلاقیت و تولید کردن است. در خلق و خوی خوبی به سر می‌برید و حضورتان برای دیگران لذت بخش است

واقعیت: فرد مبتلا به اختلال دوقطبی در بعضی موارد ممکن است اولش احساس خوبی داشته باشد، اما بدون کنترل و معالجه‌ی آن، همه چیز ممکن است آزاردهنده، مضر و حتی وحشتناک پیش برود. فرد با این اختلال ممکن است به یک فروشگاه مراجعه کند و فراتر از آنچه که باید، ولخرجی کند. بعضی دیگر به شدت مضطرب یا به شدت تحریک‌پذیر می‌شوند و با کوچک‌ترین چیز، به شدت آزرده می‌شوند و با عزیزان خود تندی می‌کنند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است کنترل افکار و کارهایشان را از دست بدهند و حتی به کل، ارتباطشان با واقعیت از بین برود.

باور غلط ششم: هنرمندانی که به اختلال دوقطبی دچارند، در صورت مداوا خلاقیتشان را از دست خواهند داد

اختلال دوقطبی

واقعیت: مداوا معمولاً کمک می‌دهد که واضح‌تر فکر کنید و در کارتان پیشرفت کنید. ماریا هورنبچرِ نویسنده می‌گوید: «وقتی در من اختلال دوقطبی تشخیص داده شد، کاملاً متقاعد شده بودم که دیگر هرگز چیزی نخواهم نوشت. اما قبل از آن، یک کتاب نوشته بودم و حال در حال نوشتن هفتمین کتابم هستم.» او می‌گوید که با وجود درمان، کارش در نویسندگی بهتر هم شده است.


بیشتر بخوانید: اختلال دوقطبی چیست؟ با این اختلال روانشناختی به طور کامل آشنا شوید


او همچنین در کتاب دیوانگی: یک زندگی دوقطبی می‌گوید: «وقتی کتاب دومم را می‌نوشتم، تحت درمان اختلال دوقطبی‌ام نبودم و حدود سه هزار صفحه از بدترین کتابی را که بتوانید تصور کنید نوشتم و نمی‌توانستم دست نگه دارم. می‌نوشتم و می‌نوشتم و می‌نوشتم. بیماری‌ام تشخیص داده شد و تحت مداوا قرار گرفت. خود کتاب هم ده ماهی طول کشید تا در نهایت چاپ شد. به محض اینکه اختلالم تشخیص داده شد، توانستم خلاقیت و اثربخشی و تمرکز خوبی را وارد کارم کنم. این روزها هرچند هنوز با علائمی از اختلال دوقطبی درگیرم، اما تا حد زیادی امور روزمره‌ام را پیش می‌برم. به محض اینکه سعی کنید کمی به این اختلال بپردازید و آن را مداوا کنید، بدون شک می‌توانید با آن زندگی کنید. اختلال دوقطبی، قابل کنترل است. می‌توانید با وجود آن کار کنید و تمام زندگی شما، شامل این بیماری نمی‌شود و قرار نیست کل زندگی‌تان تحت تاثیرش باشد.»

ماریاهورنبچر اکنون درحال نوشتن کتابی دیگر، درباره‌ی مسیری که برای درمان طی می‌کند نوشته است.

باور غلط هشتم: افراد دچار به اختلال دوقطبی همیشه افسرده‌اند یا در شیدایی به سر می‌برند

واقعیت: افراد دچار اختلال دوقطبی ممکن است در دوره‌های طولانی، خلق و خوی متعادلی به نام یوتیمیا (حالتی آرام و پایدار) داشته باشند. و برعکسش، ممکن است گاهی هم “حالت مختلط” را تجربه کنند، که همزمان شامل هردو حالت افسردگی و شیدایی به طور همزمان می‌شود.

باور غلط هشتم: فقط یک روش درمان برای اختلال قطبی وجود دارد

آخرین مورد از حقایقی که درباره اختلال دوقطبی باید بدانید این است که، برای پیدا کردن درمان مناسب، ممکن است لازم باشد با آزمون و خطا پیش بروید. یک مدیر تحقیقات روانپزشکی می‌گوید: «داروهای مختلف پایدارکننده و ضدشیدایی برای کنترل اختلال دوقطبی وجود دارند. گاهی یک دارو برای یک شخص کارساز می‌شود و برای شخص دیگر، نه. اگر کسی یکی از این داروها را امتحان کرد و نتیجه نگرفت یا دچار عوارض جانبی شد، خیلی مهم است که حتما این مشکل را به ارائه‌دهنده‌ی آن دارو اطلاع دهد. ارائه‌دهنده باید مانند یک تیم، با بیمار همکاری کند تا بیمار بتواند داروی مناسب و کارساز خودش را پیدا کند.»

اختلال دوقطبی

سخن کلی

از هر پنج نفر، یک نفر با یک بیماری روانی دست و پنجه نرم می‌کند. کنترل و درمان بیماری هم روی من درست مانند خیلی افراد دیگر، تاثیر خیلی خوبی داشته است. زندگی روزمره‌ام نرمال پیش می‌رود و روابطم حتی بهتر از قبل هستند. هیچ یک از حالت‌های شیدایی‌ام برای چندین سال طول نکشیده‌اند. موقعیت شغلی  خوبی دارم و ازدواجم با یک همسر حمایت‌گر، به پایداری یک تخته سنگ است.

به شما توصیه می‌کنم که درباره‌ی علائم رایج و نشانه‌های اختلال دوقطبی مطالعه کنید درصورت مشاهده‌ی این علائم، حتما با درمانگر خود صحبت کنید. اگر می‌دانید کسی با این اختلال دست و پنجه نرم می‌کند، باید سریعاً به آن‌ها کمک کنید و اقدامات لازم را انجام دهید.


امیدواریم حقایقی که درباره اختلال دوقطبی بیان شد برای شما مفید بوده باشد.