10 تا از ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها و دنیای دیزنی

با معرفی ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها در خدمت شما هستیم. شخصیت های منفی دوست داشتنی و جذاب که نه تنها منفور نیستند، بلکه بعضی از آنها حتی بسیار دوست داشتنی هستند! این ضدقهرمان ها، با پردازشی درست، شخصیت هایی هستند که در ذهن باقی می مانند. برخی از آنها، در ادامه داستان، تبدیل به قهرمان می شوند ولی بعضی از آنها، تا لحظه آخر فیلم، در همان حالت قبلی خود باقی می مانند.

در ادامه این مطلب، همراه ما باشید تا به معرفی و مرور ویژگی های کاراکترهای ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها بپردازیم.


همچنین بخوانید: نقد انیمیشن soul روح ؛ جادوی دوباره پیکسار


نکته: زیر اسم هر ویلین، می توانید نام اثری که او در آن حضور دارد را مشاهده کنید. در بند اول مربوط به هر ویلین، توضیحاتی راجع به او، و فیلمی که او در آن حضور دارد، ارائه می گردد و بندهای بعدی، ممکن است حاوی اسپویل فیلم مذکور باشند.

ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها

1. مون کینگ/ The moon king

کوبو و دوتار/ Kubo and the two strings 

ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها

محال است که بخواهید انیمیشن کوبو و دوتار را تماشا کنید ولی احساساتی نشوید! این فیلم، با داستانی سرشار از مفهوم، می تواند به خوبی با احساسات بیننده بازی کند. و البته، بخش بزرگی از انتقال مفاهیم در کوبو و دوتار، بر عهده مون کینگ (پادشاه ماه) که ویلین اصلی فیلم محسوب می شود، است. هرچقدر هم که از کارهای او عصبانی باشید و به خاطر وقایع کوبو و دوتار، قلبتان شکسته شده باشد، در آخر نمی توانید از پیرمرد درمانده ای که می بینید، متنفر باشید.


همچنین بخوانید: انیمیشن های برنده اسکار ؛ بهترین انیمیشن های دهه را بشناسید!


آدم هایی مثل مون کینگ، زیاد پیدا می شوند. افرادی که در آرمان ها و کمال گرایی خود غرق شده اند. تنها چیزی که مون کینگ می خواست، این بود که نوه اش، مثل خودش، به درجه ای از معنویت و ابدیت برسد. از زمین جدا شده و طعم بهشت را بچشد. اما در آخر، دیگر هیچ کدام از اینها را به یاد نمی آورد. زیباترین بخش داستان کوبو و دوتار، جایی است که کوبو به مون کینگ، که دیگر چیزی به یاد نمی آورد، فرصتی دوباره می دهد تا اینبار، بتواند به عنوان یک انسان خوب زندگی کند.

2. وانسلر/ Once-ler

لوراکس/ The Lorax

احتمالا همگی انیمیشن لوراکس را تماشا کرده ایم و آن را دوست داشته ایم. انیمیشنی که رک و پوست کنده، راجع به شهری صحبت می کرد که تمام درختانش نابود شده اند. یکی از ضدقهرمانان این انیمیشن، وانسلر است.

به هیچ وجه نمی توان از وانسلر متنفر بود. او حتی شخصیت مورد علاقه بسیاری از ماست! بگذریم که او، بنیان گذار صنعتی ویرانگر بود، یک محیط طبیعی وسیع را تخریب کرد و باعث فرار تمام حیوانات آن شد، و در ادامه راه او، شهری ساخته شد که در آن، هرگونه ارتباط مردم با دنیای بیرون ممنوع است، مردم در آن شست و شوی مغزی داده می شوند و سلامت آنها، عامل درآمدزایی شهردار است.


همچنبن بخوانید: چرا انیمیشن مولان بدترین لایو اکشن دیزنی تاکنون است؟


اما با این وجود، ما می دانیم تمام کارهای وانسلر، برای این بود که بقیه مردم- از جمله خانواده اش- دست از تحقیر کردن او بردارند و بتواند جایگاهی برای خودش پیدا کند. وقتی گذشته وانسلر نشان داده می شد، شخصیت قابل لمس او، باعث می شد نه تنها از او متنفر نباشیم، بلکه حتی او را دوست داشته باشیم. نکته قابل توجه، اینجاست که او در آخر، برای تغییر اوضاع تلاش کرد و خوشبختانه به لطف تد، موفق شد.

وانسلر، از جمله شخصیت های خاکستری ای است که واقعا در انیمیشن های غربی کمیاب هستند. جنبه های مختلفی از شخصیت او وجود دارند که باعث می شوند ما این شخصیت را دوست داشته باشیم.

3. مالیفیسنت/ Maleficent

مالیفیسنت/ Maleficent (لایو اکشن)

لایواکشن مالیفیسنت، که بازسازی “زیبای خفته”، انیمیشن قدیمی دیزنی محسوب می شود، اینبار به جای شاهزاده خانم نازپرورده، روی ویلین داستان، یعنی مالیفیسنت با بازی آنجلینا جولی، تمرکز می کند. دلایلی هستند که باعث می شوند در این فیلم، برخلاف نسخه انیمیشنی، چندان از این شخصیت متنفر نبود و او را دوست داشت؛ که شاید یکی از دلایل آن، سبز رنگ نبودن مالیفیسنت است که او را طبیعی تر جلوه می دهد!

مالیفیسنت، ممکن است در نگاه اول، شرور و سیاه به نظر برسد، اما در واقع تنها بودن او، و کینه ای که در دلش انباشته شده بود، باعث شد او دست به کارهایی بزند. او فقط می خواست کسی او را دوست داشته باشد و خودش هم کسی را دوست داشته باشد. هدف این فیلم، نشان دادن روی دیگری از مالیفیسنت به ما بود.


همچنین بخوانید: سریال انیمیشنی Solar Opposites را ببینیم یا نه؟


4. رابرت کالاگان/ Robert Callaghan

6 قهرمان بزرگ/ Big hero 6

خطر اسپویل انیمیشن 6 قهرمان بزرگ:

مطمئنا هیچ کدام از ما، نمی توانیم پروفسور کالاگان را، بابت مرگ تاداشی ببخشیم. غیر ممکن است. احتمالا هنوز هم تعدادی از طرفداران، دنبال مدرکی می گردند که نشان دهد تاداشی زنده است! با این حال، داستان اصلی، با این اتفاق غم انگیز شروع می شود.

اما در پایان، وقتی ما هدف رابرت کالاگان را دیدیم، نمی توانستیم برای او دلسوزی نکنیم. او فقط می خواست دخترش را نجات دهد. چنین پردازشی به یک ویلین، آن هم در انیمیشنی که بخش بزرگی از مخاطبان آن را، کودکان تشکیل می دهند، واقعا کار زیبا و شجاعانه ای است.

5. گرو/ Gru

من نفرت انگیز/ Despicable me

ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها

گرو یکی از ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها است که من تا به حال دیده ام. ضدقهرمانی که زندگی اش دگرگون شده، و کم کم تبدیل به قهرمان داستان می شود. اگر دقایق پایانی فیلم را در نظر نگیریم، گرو، خلافکاری است که جنایت های بزرگی زیر سر او، و موجوداتی که به او خدمت می کنند، مینیون ها، است. و در ابتدا، به عنوان فردی خشن و بی اعصاب معرفی می شود. اما با ورود سه دختربچه به زندگی گرو، او دچار تغییراتی می شود…


همچنین بخوانید: تیزر رسمی انیمیشن Despicable Me 3! تریلر قسمت سوم من شرور را با ما ببینید


مسلما داستان خلافکاری خشک که کم کم به پدر سه بچه تبدیل می شود، جذاب به نظر می رسد و این موضوع، از آن موضوعاتی نیست که در تعداد زیادی از انیمیشن های غربی شاهدش باشیم.

نکته قابل توجه راجع به گرو، پردازش به احساسات او است. او از آن شخصیت های سیاه کلیشه ای نیست؛ او یک نابغه است و می خواهد لااقل یک بار هم که شده کسی نبوغش را ببیند. او تا حدودی به کاراکتر وانسلر، از لوراکس، شباهت دارد. با این تفاوت که بیشتر از اینکه مثل وانسلر تحقیر شود، اصلا حتی دیده نشده که بخواهد تحقیر شود.

البته، او رفتارهای خاص دیگری هم دارد که باعث می شود بیننده او را دوست داشته باشد.

6. اسکرین اسلیور/ Screen slaver

شگفت انگیزان 2/ The Incredibles 2

ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها

اسکرین اسلیور، یکی از خفن ترین ویلین هایی است که من تا به حال دیده ام! اسکرین اسلیور، ویلینی بود که برخلاف تعدادی از ویلین های فیلم های ابرقهرمانی، دنبال انتقام و اینجوری چیزها نبود. او عقاید خودش را داشت و در تلاش بود که عقایدش را به مردم انتقال دهد. بعضی اوقات، اگر به حرف های او گوش کنید و حواستان به اکشن های جذاب فیلم پرت نشود، می توانید احساس کنید که چقدر حرف حق می زند!

اسکرین اسلیور، شخصیتی است که نمی توان او را در چند بند توصیف کرد. خیلی بیشتر از اینها لازم است!

اسکرین اسلیور، معتقد است که انسان ها به دنبال راحتی هستند (دلیل بسیاری از اختراعات) و اگر آنها را همینطور با راحتی شان، رسانه ها، و امیدهایشان (در اینجا ابرقهرمانان) تنها گذاشت، به راحتی ذهنشان کنترل می شود. هدف اسکرین اسلیور، این بود که از ابرقهرمانان، چهره ای غیرقابل اعتماد بسازد تا مردم کمی به خودشان بیایند. از نظر او، رسانه ها وسیله ای برای کنترل کردن مردم هستند. به خاطر همین رسانه ها، مردم دیگر عقاید جدید و منحصر به فردی برای خود نمی سازند. به قول مارتین جزء از کل، عقاید افرادی دیگر را کپی می کنند. و این گونه، کنترل اذهان اتفاق می افتد.


همچنین بخوانید: پنج دلیل برای اینکه باید سریال انیمیشنی Love Death And Robots را ببینید!


او نبوغ و امکانات کافی را دارد تا علنا به مردم، با استفاده از نماد، نشان دهد تکیه گاه هایی که برای خود ساخته اند، چقدر می توانند غیرقابل اعتماد باشند. از نظر او، حماقت است در هنگام خطر، به امید یک قهرمان نشست تا بیاید و اوضاع را سر و سامان دهد. از دید اسکرین اسلیور، امید داشتن به کسی که همه چیز را درست می کند، بدون اینکه خودت تلاش کنی یا تصمیم درست بگیری، کار مسخره ای است.

هرچقدر هم که راجع به این ویلین توضیح بدهم، باز هم کم است. بهتر است خودتان شگفت انگیزان 2 را تماشا کنید تا با این شخصیت آشنا شوید.

7.گبی گبی/ Gabi Gabi

داستان اسباب بازی 4/ Toy story 4

داستان اسباب بازی 4، که موفق شد جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال را از آن خود کند، به جای ویلین بی رحمی مثل داستان اسباب بازی 3، از ضدقهرمانی خاکستری استفاده کرده است. که البته واقعا نمی شود گبی گبی را یک ضدقهرمان نامید. شاید تا اواسط فیلم اینطور به نظر برسد، اما بعد از آن، خب، می دانید، او فقط یک عروسک است!

گبی گبی، شخصیتی دوست داشتنی است. شاید اول شبیه یک روانی به نظر برسد که عاشق تکه پاره کردن اسباب بازی هاست! اما بعد از آن، متوجه می شویم که از این خبرها نیست؛ او فقط دوست دارد که مورد توجه قرار بگیرد و کسی دوستش داشته باشد. و وقتی بچه ای او را کنار گذاشت، دلش شکست.

البته با این حال، او در آخر کار، به وودی کمک می کند و همچنین، صاحب جدیدی پیدا می کند.

8. شرک/ Shrek

شرک/ Shrek

انیمیشن شرک، که توانست اسکار بهترین انیمیشن را به دست بیاورد (هرچند خودم فکر می کنم کارخانه هیولاها گزینه مناسب تری بود.) انیمیشنی محبوب است که شخصیت اصلی آن، یعنی شرک، بسیار به یادماندنی است و اکثرا با او خاطره داریم. شرک که در ابتدا، به عنوان شخصیتی خاکستری ظاهر می شود، کم کم به خاطر خره و شاهزاده فیونا (مراعات نظیر تا چه حد!) دچار تغییراتی می شود. او در آغاز فیلم، غول وحشتناکی است که در انزوا فرو رفته و همه از او می ترسند. شرک برای اینکه کسی کاری به کارش نداشته باشد، پیام های تهدیدآمیز برای مردم به جای می گذارد.


همچنین بخوانید: پنج دلیل برای اینکه باید سریال انیمیشنی Castlevania را ببینید!


واقعا نمی شود شرک را یک ضدقهرمان به حساب آورد. حتی نمی شود گفت که او ضدقهرمانی است که تبدیل به قهرمان داستان می شود. اما اگر در این لیست حضور نداشت، احساس می کردم چیزی کم است و جای یک نفر خالی است. شرک بیشتر از اینکه ضدقهرمان باشد، یک ضدقهرمان نما است. او در تمام عمرش، توسط مردم قضاوت می شده؛ مردمی که حتی او را درست و حسابی نمی شناسند. و همین موضوع باعث شده در انزوا فرو برود. و ترجیح دهد مردم را بترساند تا در تنهایی خودش، بدون مزاحمت آنها، به زندگی سردش ادامه دهد

9. مگامایند (کله کدو!)/ Mega mind

مگامایند (کله کدو!)/ Mega mind

ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها

مگامایند، فقط زیادی بدشانس است. او و مترومن (یک نسخه جدید سوپرمن) همزمان به زمین رسیده اند، و مترومن محبوب همه، ولی مگامایند منفور همه است. همه عاشق قدرت های مترومن هستند، اما هیچ کس از اختراعات و نبوغ مگامایند خوشش نمی آید. مترومن در بهترین شرایط بزرگ می شود، چون وقتی به زمین رسید، سفینه کوچکش در خانه یک خانواده ثروتمند فرود آمد. ولی سفینه مگامایند کوچک، در یک زندان فرود می آید و همان جا بزرگ می شود.

بدبختی های او به همین جا ختم نمی شود؛ و همین بدبختی ها، باعث شده تا او، تبدیل به یک ضدقهرمان شود. البته او، مثل گرو، به قهرمان تبدیل می شود. اما به هرحال، او آن قدرها هم که مردم متروسیتی فکر می کنند، سنگدل و سیاه قلب نیست. طرز نقشه کشیدن او، قلبی که ذاتا مهربان است، رفتار خاص و جالب او و… از جمله دلایلی هستند که باعث می شوند مگامایند را به عنوان یک ضدقهرمان دوست داشته باشیم.


همچنین بخوانید:  بهترین سریال‎ های انیمیشنی که حتما باید آنها را ببینید؛ از جک سامورایی تا بوجک هورسمن

لاتسو/ Lots- o’- Huggin’ Bear

داستان اسباب بازی 3/ Toy story 3

و آخرین مورد لیست، ویلین داستان اسباب بازی 3، لاتسو. شخصیتی که هرچقدر هم که از دستش عصبانی باشیم، نمی توانیم از او متنفر باشیم.

لاتسو، خرسی عروسکی است که توسط صاحبش رها شده. و مثل تعداد زیادی از ویلین های انیمیشنی، این کینه، سرآغاز کارهای شرورانه او بوده است.

شخصیت پردازی خوب لاتسو، باعث شده او، به شخصیتی قابل درک و حتی دوست داشتنی تبدیل شود. برخورد گرم و صمیمانه او حتی در زمانی که روی بی رحم او آشکار شده است، و همچنین رفتار خونسردانه او در حساس ترین شرایط، از جمله جنبه های جالب شخصیت او است.

ضدقهرمان ها و ویلین های زیادی هستند که برای مدت ها در ذهن، ماندگار می شوند. به قول کلاوس مایکلسون: «یک شرور (ویلین)، فقط یه قربانیه که داستانش تعریف نشده.» امیدوارم در انیمیشن ها، بیشتر از اینکه شاهد ویلین هایی آبکی و کلیشه ای باشیم، بتوانیم شخصیت هایی درخشان و با پردازشی مناسب را ببینیم.

در ادامه بخوانید:

10 تا از بهترین فیلم های انیمیشنی که حتما باید ببینید 

معرفی بازی Gris ؛ انیمیشنی 2 بعدی که می توانید آن را بازی کنید !!! 

انیمیشن کوتاه Fog Hill of the Five Elements ، انیمه رزمی بسیار جذاب از چین