سریال لوکی طرفداران بسیاری دارد و به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آنهایی که هنوز این سریال را تماشا نکرده اند، توضیح بدهیم که چرا باید سریال loki را ببینند؟ واقعا سریال لوکی ارزش تماشا کردن دارد؟ با مجله وارونه همراه باشید.

مارول از اوایل سال ۲۰۲۰ بعد از بیشتر از ۱۰ سال ساخت فیلم‌های پربازده شروع کرد به ساخت محتوای سریالی برای سرویس استریم دیزنی پلاس و این کار رو با سریال وانداویژن شروع کرد.
مارول با منتشر کردن یک قسمت در هر هفته تونسته بود کل اینترنت رو در زمان پخش وانداویژن در تعجب کامل نگه داره و همه رو وادار به تئوری‌سازی برای ادامه‌ی سریال کنه و اینترنت هم در این کار کم نذاشت. اما در آخر این سریال نه‌تنها هیچکدوم از تئوری‌هایی که طرفداران ساخته بودن به واقعیت نپیوست، بلکه یک سریال به شدت متوسط رو شاهد بودیم. نه ویلن قوی‌ای و نه کمدی و داستان قوی‌ای.


مرتبط: 20 تا از بهترین فیلم های مارول


سریال لوکی

بعد از وانداویژن حالا نوبت “فالکون و سرباز زمستان” بود که اینترنت رو در دست بگیره و هرچند تئوری خاصی حول محور این سریال نمیتونست به وجود بیاد، اما وقتی سریال از مارول باشه کیه که درباره‌ش حرف نزنه؟
فالکون و سرباز زمستان، نسبت به وانداویژن قوی‌تر بود و حداقل یک شخصیت مکمل بهتر رو به این دنیا اضافه کرده بود.”جان واکر” که حالا در دنیای مارول به عنوان U.S AGENT شناخته میشه و شخصیت‌پردازی قوی‌ای در اولین حضورش در این دنیا داشت، تنها موفقیت سریال بود و جدا از اون، این سریال هیچ نوع موفقیت دیگه‌ای نداشت و باز هم در همون سطح پایین قرار گرفت. اما حالا به نظر میاد مارول اولین موفقیت خودش رو به دست آورده و اولین باره که یک سریال خوب از زمان همکاریش با دیزنی پلاس ساخته، و این موفقیت سریال لوکی هستش.

خدای مکر و حیله‌ی مارول که در اولین فیلم انتقامجویان به عنوان یکی از بهترین شخصیت منفی‌های فیلم‌های کمیک‌بوکی به نمایش در اومد حالا سریال اختصاصی خودش رو داره که توش بدرخشه.


همچنین بخوانید: چرا کاپیتان آمریکا نتوانست چکش ثور را در Avengers 2 بلند کند؟ 


داستان سریال لوکی

داستان سریال از جایی شروع میشه که انتقامجویان در endgame به طور اشتباهی تسرکت رو به ورژنی از لوکی رسوندن که سال ۲۰۱۲ به نیویورک حمله کرد و لوکی به این شکل از دست اونها فرار کرد، اما به محض فرار کردن توسط سازمانی به اسم TVA دستگیر میشه و مجبور به کمک به آنها در دستگیری یک مجرم میشه که در حال کشتن ماموران این سازمانه و این مجرم کسی نیست جز ورژن دیگه‌ای از خود لوکی.

موسیقی متن جادویی

موسیقی متن جادویی‌ای که ناتالی هولت برای این سریال ساخته بی‌نظیره. موسیقی به طور کامل اتمسفر رازآلود سریالو در بر میگیره و حتی اونو شدیدا افزایش میده. از تیتراژ که به بهترین‌ نحو هم شما رو وارد سریال میکنه و هم تعجبتون از اینتروی سریال رو دو چندان میکنه تا موسیقی‌ای که غم لوکی رو به خوبی نشون میده.

یک تفاوت بزرگ

یک دلیل دیگه هم هست که لوکی رو از ۲ سریال‌ قبلی مارول مجزا میکنه. یه نگاه به سریال‌های قبلی بندازین، مارول هدفی از ساخت اون سریال ها داشت و از هر راهی میخواست بهش برسه. بذارین با یه مثال توضیح بدم، مارول از ساخت سریال فالکون و سرباز زمستان یه هدف نهایی داشت: تبدیل کردن سم ویلسون به کاپیتان آمریکای جدید دنیای سینماییش. پس مارول چه کاری کرد؟ یه سریال ساخت و هر طوری که میشد حتی با بدترین شیوه و یک ویلن به شدت ضعیف (واقعا کارلی مورگنثاو ضعیف‌ترین ویلن تاریخ سینماست) خودش رو به این هدف رسوند و در نهایت تنها دلیلی که سریال فالکون و سرباز زمستان دارای‌ ذره‌ای اهمیت بود‌ همین هدف نهاییش بود.


همچنین بخوانید: بهترین فیلم های ابرقهرمانی که باید ببینید ؛ ژانر محبوب این روزهای هالیوود! 


اما لوکی حتی ذره‌ای از این ویژگی رو نداشت و برای مخاطب هم از قسمت اول معلوم میشه که با یه اثر سوپرهیرویی عادی روبرو نیست. سریال لوکی به خودی خود شخصیت‌پردازی یک شخصیت که در چهار فیلم به عنوان یک شخصیت اصلی حضور داشته رو به خوبی کامل می‌کنه و در همون قسمت اول تمام ایدئولوژی‌شو زیر سوال میبره و دقیقا همین یک سکانس کافیه تا نشون بده این سریال فقط قرار نیست راهی برای دنیای سینمایی مارول باشه تا صرفا خودش رو گسترش بده، بلکه لوکی به عنوان یک سریال، یک اثر قویه که خودش برای خودش صحبت میکنه.

سرگرم‌کنندگی

اما خب لوکی هم یک سریال در ژانر ابرقهرمانیه و باید به یه نحوی یه عنصر سرگرم‌کننده هم داشته باشه و این ویژگی برای سریال لوکی، جذابیت و نمک خاصیه که تام هیدلستون به شخصیت لوکی اضافه کرده.
رابرت داونی جونیور، بندیکت کامبربچ و هیو جکمن کسانی‌ان‌ که واقعا به نظر میاد برای ایفای نقش‌هایی نظیر آیرن من، داکتر استرنج و ولوورین وارد عرصه‌ی سینما شدن و اونان که این شخصیت‌ها رو زنده کردن و حالا هرچند بازی تام هیدلستون در فیلم ثور در سال ۲۰۱۱ برای اثبات این حقیقت کافی بود، اما سریال اختصاصی این شخصیت واقعا نور تازه‌ای به انتخاب بی‌نقص مارول برای بازیگر لوکی تابونده.

تیم بازیگری، جلوه های ویژه و طراحی صحنه فوق العاده

و علاوه بر تمام اینها، سریال لوکی دارای یکی از ویژگی‌های اصلی هر اثر دنیای سینمایی ماروله یعنی”بودجه”
و این بودجه خیلی جاها خودشو نشون میده‌، از استخدام بازیگری مثل اوون ویلسون گرفته‌ تا سینماتوگرافی خارق‌العاده و جلوه‌های ویژه‌ و طراحی صحنه‌های شگفت انگیزی که آدم رو کاملا در یک دنیای تخیلی فرو میبرن.


مطلب پیشنهادی: بهترین سریال های ابرقهرمانی 


سریال لوکی

لوکی در خلاصه‌ترین حالت ممکن و به زبان ساده بلده که از بهترین فرصت‌ها به بهترین نحو استفاده کنه… اضافه کردن TVA/ سازمان مغایرت زمان به دنیای سینمایی مارول بدون اینکه خیلی این دنیا رو تغییر بده یک تصمیم عالی بوده که در امن‌ترین حالت ممکن نه‌تنها یک ایده‌ی شدیدا جالب و جدید رو به نمایش میذاره، بلکه راه رو برای گسترش دنیای سینمایی مارول به خوبی باز میکنه.

و در نهایت لوکی به عنوان یک سریال در دنیای سینمایی مارول، یک هنر خاص دیگه هم داره که برای ویژگی‌های مثبت دیگه‌ش مثل گیلاس روی دسر عمل می‌کنه و این کلکسیون از نکات مثبت رو کامل میکنه، یعنی “هدر ندادن وقت”
لوکی از همون قسمت اول میره سر اصل مطلب و هیچ فرصتی برای پیشرفت داستانی رو از دست نمیده. ۲ قسمت اول به معنای واقعی کلمه در این کار بی‌نظیرن و در قسمت سوم هرچند روند کند میشه اما باز هم اطلاعات جدید به سریال اضافه میشن.

سریال لوکی

و تمام اینها هستن‌که لوکی رو اولین موفقیت مارول در سریال‌سازی بعد از همکاری‌های قبلیش با نتفلیکس و فاکس میکنه. لوکی هرچند از اواسط سریال در داستان‌‌گویی ضعف نشون میده اما به هیچ وجه مخاطب رو از خودش دور نمیکنه و به کنکاش در رمز و راز‌های نهفته‌ی دنیای مارول ادامه میده و با همین فرموله که لوکی به نیاز اصلی خودش میرسه و خودش رو لایق وقت مخاطب برای تماشا میکنه و اون نیاز چیزی نیست جز “سرگرم‌کنندگی”.

امیدواریم که از معرفی سریال لوکی لذت برده باشید. لطفا مثل همیشه نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.