نقد انیمیشن INVINCIBLE

مشخص بود که “انیمیشن شکست‌ناپذیر” مجموعه‌ی سختی برای اقتباسه. این انیمیشن بزرگسالانه‌ی سرویس آمازون پرایم، بر اساس کمیکی از انتشارات ایمج که اوایل سال ۲۰۰۰ شروع به پخش کرد و توسط “کوری واکر” و “رابرت کرکمن” نوشته شده بود، ساخته شده. اما همونطور که می دونید محیط رسانه امروز با دو دهه پیش خیلی فرق داره. در ادامه با نقد انیمیشن INVINCIBLE با ما همراه باشید.

افتتاحیه‌ی سه قسمتی انیمیشن شکست ناپذیر هرچند جذاب بود، اما انگار نتونست از خشونت انیمیشینیش در راه درست استفاده کنه، علی‌الخصوص وقتی که سریال کاملا از منبعش که یک اثر متفاوت و خودساخته بود، پیروی می‌کرد‌. سریال نتونست جاه‌طلبی منبع رو به خوبی نشون بده و به جای اینکه کلیشه‌های ژانر سوپرهیرویی رو به چالش بکشه، صرفا از همون جنس بود، به علاوه‌ی کمی خشونت و خون و خونریزی. هرچند سریال بعد از این سه قسمت، جای پای خودشو پیدا‌ کرد و در هر قسمت راه درست رو پیش گرفت. قبل از ادامه نقد انیمیشن INVINCIBLE می توانید تریلر این انیمیشن را تماشا کنید.

وقتی سریال به قسمت هشتم و آخرش رسیده بود، موفق شده بود برای فصل دوم و سوم هم تمدید شه و تمام اینها به خاطر داشتن اکشن خاص و کاراکترهای جالب در مرکز سریاله که کلهم‌اجمعین، باعث موفقیت این انیمیشن شدن. سریال دقیقا مثل کمیک، از نشون دادن تاثیر مارول و دیسی روی اثر ترسی نداره و شخصیت اصلی، مارک گریسون (با صدای استیون یئون) بیشتر فصل رو در دوراهی‌های مشابه زندگی “پیتر پاکر/اسپایدرمن” گیر میکنه. مارک بین زندگی دبیرستانی و زندگی قهرمانیش دچار مشکل شده و حتی مشکلاتش از پیترپاکر هم بیشتره، چون پسر “آمنی‌من/نولان گریسون (با صدای جِی‌.کِی سیمونز)” هستش، شخصیتی مثل سوپرمن البته با سیبیل!

نقد انیمیشن INVINCIBLE

وقتی مارک قدرت‌هایی مثل قدرت های پدرش رو بدست میاره، اسم “شکست‌ناپذیر” رو برای خودش انتخاب میکنه. البته در این دنیا، ابرقهرمان بودن چیز تازه‌ای نیست و ابرقهرمان‌ها زیادن، حتی چندین شخصیت سریال دیزاین هایی مثل شخصیت های لیگ عدالت دارند. از طرفی آمنی‌من بزرگترین قهرمان دنیا، جای پای بزرگی برای پر شدن توسط مارک به جا میذاره و در نظر مارک این یعنی قدرت زیاد، انتظارات زیاد هم به همراه داره.


مطلب پیشنهادی: بررسی انیمیشن رایا و آخرین اژدها ؛ مشکل همیشگی 


اگه تا اینجای کار به نظرتون داستان مثل “چی میشد اگه مرد عنکبوتی پسر سوپرمن بود؟” هست، پس باید بگم یک رونمایی در پایان قسمت یکم قضایا رو به شدت پیچیده می‌کنه و معلوم میشه که این سریال رگه‌هایی از ژانر جنایی اسرار‌آمیز هم داره. همونطور که داستان انیمیشن INVINCIBLE در حال وسعت گرفتن هستش، شما با شخصیت‌های رنگارنگی رو به رو میشید. از شیطان کارآگاهی که بخشیش مثل رورشاکه و بخشیش مثل پسر جهنمی گرفته، تا مامور دولتی‌ای به اسم “سیسیل گودمن” و دم و دستگاه مثل شیلدش به نام “آژانس دفاع جهانی (G.D.A)”. حتی مادر مارک به اسم “دِبی (با صدای ساندرا اوه)” هم در داستان نقش داره و نسبت به کمیک، حضور پررنگ‌تری توی انیمیشن داره.

در حالی که سه قسمت اول در جالب‌ترین حالتشون، روی عنصر معمایی تمرکز می‌کنن بازهم زیاد داستان رو جلو نمی‌برن. هرچند به نظر میاد با قسمت ۴، روایت داستان مسیر خوبی رو پیش میگیره. اثر شروع میکنه به سرگرم‌کننده‌تر و پرانرژی‌تر شدن، بدون اینکه هسته‌ی احساسی داستان رو قربانی کنه و با‌ اپیزود پنجم، سریال حس کامل بودنش رو به مخاطب انتقال میده. داستان دیگه فقط در مورد ابرقهرمانای کمیکی دهه هفتاد در شرایط جدی‌تر نیست، بلکه از عنصر خشونت در راه‌های تاثیرگذار و هدف‌داری استفاده میشه.

اما قسمت ششم به نوعی به روال قبل برمیگرده و به عادات بد اپیزودهای گذشته دچار میشه. مشکلی که سریال عمدتا درگیرشه اینه که خیلی وقتا توضیحات و بار احساسی رو از طریق دیالوگ‌های خشک به مخاطب منتقل می‌کنه. این سکانس‌ها یکم رومخن و پرستاره بودن تیم بازیگری هم خیلی کمکی به این مشکل نمی‌کنه. وقتی صدابازیگران صزفا ستاره‌های هالیوودی بدون هنر صداپیشگی‌ان و نتیجه عمدتا بی‌روح از آب در میاد‌ و به نظر میاد که مخاطب داره داستان رو میخونه به جای اینکه براش بخوننش. اما هر چه داستان جلوتر میره، داستان‌گویی تصویری هم با استفاده از تکنیک‌های سینمایی واقعی بسیار بهتر میشه علی‌الخصوص در قسمت پنجم که تاثیر کارگردانی به خوبی دیده میشه.

از شخصیت‌های اصلی می تونیم به “امبر (با صدای زازی بیتز)” عشق مارک و یک شخصیت سرسخت که تعهد مارک به ابرقهرمان بودن رو به چالش می‌کشه و “اتم ایو (با صدای گیلیان جیکوبز)” یک ابرقهرمان جوان که راس سوم رابطه‌ی مارک و امبره و محبوره راه خودش در زندگی رو پیدا کنه، اشاره کنیم. البته چند مرکز توجه دیگه هم در سریال هستن، از جمله شخصیت تایتان، یک ابرمجرم خیابانی که دایره‌ی دید مارک رو وسعت میده، با صدای “ماهرشالا علی” و شخصیت “دی.اِ ی سینکلر” یک دانشمند دیوانه، با صدای “ازرا میلر”.

البته تنها تعداد کمی از این هنرمندی‌ها در حد صدای “مارک همیل” در نقش “آرت روزنبام”، خیاط ابرقهرمان‌ها و دوست قدیمی نولان و مردی که به نظر میاد سنگینی دنیا رو دوششه، خوب عمل میکنن. صادقانه بگم، آرت نقش خاصی در داستان نداره ولی همیل برای همین نقش کوچک هم تمام هنری که در عرصه‌ی صداپیشگی داره رو می‌کنه.


همچنین بخوانید: نقد انیمیشن soul روح ؛ جادوی دوباره پیکسار 


نقد انیمیشن INVINCIBLE

یک معمای دیگه هم در طول سریال و در میان گروهی از ابرقهرمانان جوان که شبیه “تین‌تایتانز” و “انتقام‌جویان جوان” هستن وجود داره که خیلی در حد معمای اصلی سریال نیست و در طول هر قسمت کم کم به جلو میره، اما پیوستگی و روایی درستی نداره.

با این وجود سریال اونقدر در دو قسمت آخر خوب عمل می‌کنه که عمده‌ی این مشکلات رو کنار میذاره‌. این دو قسمت‌ مثل مجموعه‌‌ای مجزا از اکشن هستن که کاملا ارزش تحمل مشکلات قسمت‌های قبل رو دارن، علی‌الخصوص قسمت آخر. نه‌ فقط برای نشون دادن بخشی از تروریسم جهان واقعی و بلایای طبیعی با خشونت به شدت وحشیانه، بلکه به خاطر داستان‌گویی غم‌انگیزش که مارک رو در مقابل چالش‌های فیزیکی و احساسیش قرار میده‌‌. حالا زیاد وارد جریان نمیشیم، اما صحنه‌ای وجود داره که شامل نولان و مارک و یک تصادف در مترو میشه و این صحنه هم احساسات مخاطب رو جریحه‌دار میکنه هم با انیمیشن خارق‌العاده‌ش مخاطب رو متحیر می‌کنه.

انیمیشن شکست‌ناپذیر صحنه‌های اکشن به‌یادموندنی زیادی داره (عمدتا در نیمه‌ی دومش)، اما چیزی که اون رو از دیگر آثار ابرقهرمانی جدا می‌کنه نحوه‌ایه که به شخصیت‌هایی مثل نولان و دِبی می‌پردازه. اما داستان مارک در همون حالت قبلیش باقی میمونه که البته خیلی مشکل خاصی نیست، چون سریال بدون توقف ماجراجویی‌های نوجوانانه ابرقهرمانان رو با داستان‌‌های پیچیده‌ی بزرگسالانه تلفیق می‌کنه.

مارک و نولان به گونه‌‌ی جذابی انعکاس یکدیگرن، همونطور که ابرقهرمانان عمدتا در قضایای شخصیت‌های دوگانه گیر میوفتن‌ و در طول چندین سکانس کلیدی سریال به هم نزدیک و از هم دور میشن. هرچند داستان بسیار به بخش‌های اصلی ژانر ابرقهرمانی- اژدهاها، فضا، جهان‌های موازی- نزدیک میشه، اما هسته داستانی انیمیشن INVINCIBLE درباره‌ی دوستان، خانواده و رازهاست که به طور اتفاقی در یک مجموعه از خون و‌ اکشن پر زرق و برق گیر افتاده.

امیدواریم که از نقد انیمیشن INVINCIBLE لذت برده باشید. لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

در ادامه بخوانید:

ضدقهرمان های دوست داشتنی انیمیشن ها که نمی توانیم از آنها متنفر باشیم!