نقد فیلم NIGHT IN PARADISE

در زمانه ای که اکشن های هالیوودی یکی پس از دیگری ناامیدمان میکنند و گوی سبقت را در کلیشه زدگی و سردرگمی در روایت از هم می‌ربایند، “پارک هون جونگ” بار دیگر با یک اکشن نفسگیر و تاریک، نشان میدهد که فرق یک اکشن آسیایی با یک اکشن استاندارد هالیوودی در چیست. با ما و نقد فیلم NIGHT IN PARADISE یا شب در بهشت همراه باشید.

نقد و بررسی فیلم شب در بهشت

پارک هون جونگ، امسال پس از ساخت چند فیلم پرفروش در سالهای گذشته، دوباره به ساخت یک فیلم تاریک جنایی/اکشن روی آورده است، که اگرچه در مقایسه با دو فیلم جریان ساز و شاهکار “من شیطان را دیدم” و “دنیای جدید” اصلا فیلم جریان ساز و خوبی نیست، اما آنقدر سینما در این چندسال در ژانر اکشن و جنایی کمبود داشته است که فیلم جدید “پارک هون جونگ” فیلم بسیار خوبی به نظر میرسد. هرچند در واقع همین طور هم هست و هم از لحاظ فنی و هم از لحاظ قدرت بازیگری، شب در بهشت یک فیلم فوق العاده است. اما در مقایسه با فیلم های قبلی این کارگردان صاحب سبک آسیایی، یک پسرفت برای وی محسوب میشود.


مطلب پیشنهادی مرتبط:

7 فیلم نفس گیر از سینمای کره جنوبی که حتما باید ببینید! 

10 تا از بهترین فیلم های راز آلود و جنایی تمام دوران که حتما باید ببینید! 


پارک در دوران پسا “دنیای جدید”، سه فیلم دیگر را کارگردانی کرده است. با اینکه هر سه فیلم در کره به فروش خوبی رسیدند و مشهور شدند، اما سطح کیفی این فیلم ها اصلا در حد و اندازه های فیلم های قبلی وی نیست. بنابراین فیلم شب در بهشت سومین یا چهارمین فیلم برتر کارنامه اوست، پس وی بعد از چندسال با یک فیلم تاریک و درجه یک برگشته است و جبران فیلم های معمولی قبلی را نموده است. اما اثر مورد بحث اثری نیست که بخواهد با آنها مقایسه شود. در واقع مخاطبان پرشمار سینمای این کارگردان درحالی از این خوشحالند که وی به سمت سبک آشنای خودش برگشته است و بهترین فیلم اش را بعد از فیلم دنیای جدید و من شیطان را دیدم تحویل مخاطبان داده است که از این هم ناراحتند که چرا 7 سال باید طول بکشد تا وی دوباره سینمای جنایی و تاریک مخصوص اش را تحویل آنها دهد.

شب در بهشت از لحاظ اجرایی، یک فیلم درجه یک است، اما در فیلمنامه نقص های زیادی دارد. بعضی از شخصیت های فرعی آنقدر خوب کار شده اند که آدم از رد و بدل کردن دیالوگ های جدی بین آنها ذوق زده میشود، اما دو شخصیت اصلی اصلا در حد و اندازه های آنها نیستند، در حالی که باید برعکس این قضیه صادق باشد.

شخصیت اصلی فیلم که “تائه گو” نام دارد، درد های زیادی دارد. وی یکی از گنگستر های گروهی خلافکار است. تائه گو در سطح شهر و در بین خلافکاران سطح پایین نامی شناخته شده است و گروه خلافکار دیگری نیز با دیدن استعداد و قدرت رهبری وی، به او پیشنهاد میدهند تا به گروه آنها بپیوندند. اما وی فردی است که به گروهش تعلق خاطر دارد و پیشنهاد آنها را نمیپذیرد. بنابراین طی اقداماتی خواهر و فرزند خواهرش در یک تصادف ساختگی کشته میشوند.

تائه گو که در زمان های استراحتش به خواهرش سر میزده است، با کشته شدن تنها عضو خانواده اش و کسی که او را کمی از این لجنزار جرم و جنایت دور میکرد، به رئیس اش پیشنهاد میدهد تا سردسته گروهی را که خواهرش را به قتل رسانده اند را ترور کند. از قضا آن گروهی که خواهرش را به قتل رسانده، همان باند خلافکاری ای است که به وی پیشنهاد عضویت داده بود. تائه گو در یک سکانس مبارزه بی نظیر و فرسایشی، سردسته آنها را ترور میکند و سپس به جزیره جیجو فرار میکند. زیرا انتقامش را از آنها گرفته است و دلیلی نمیبیند تا دوباره در این آشفته بازار خونین زندگی کند. در آن جزیره با یک آشنا به نام کوتو که دلال اسلحه است و خواهرزاده افسرده و مریضش آشنا میشود و در کنار آنها اوقاتش را میگذراند.

یکی از بهترین پیچش های فیلم در همان اواسط فیلم رخ میدهد، کارگردان به عمد ما را از فضای تاریک و خونین تبهکاری دور میکند و به رابطه متزلزل تائه گو و جائه یئون(خواهرزاده کوتو) میپردازد. در این مدت زمان از فیلم، پارک هون جونگ به عمد فیلم را وارد ژانر درام میکند تا حواس مان از زلزله مهیبی که در حال وقوع است پرت شود و همچنین به کمک این ترفند، برای هر دو شخصیت اصلی نیز شخصیت پردازی میکند.

تائه گو و جائه یئون هر دو گذشته دردناکی دارند و هر دو نیز میدانند که زمان کمی از عمرشان باقی مانده است. تائه گو رئیس یک باند تبهکار را به قتل رسانده است و میداند دیر یا زود کسی برای انتقام به سراغ وی می آید. حتی اگر کسی هم نیاید، ضایعه روانی و دردناکی که تجربه کرده استT او را به مرز فروپاشی روانی رسانده است. جائه یئون نیز به دلیل بیماری ای که دارد دیر یا زود میمیرد و به همین علت تمام وقت هر روز خود را به بطالت و تیراندازی و غرق شدن در افسردگی میگذراند.

از دل این تشابهات، آنها به هم علاقه پیدا میکنند اما این علاقه در فیلم به طرز واضحی به تصویر کشیده نمیشود. سیگار کشیدن های پیاپی هر دو نفر، عصبانیت آنها از ناعدالتی دنیا، تبدیل به موتیف های فیلم میشوند. درواقع سیگار کشیدن، به عنوان نمادی برای تزلزل روحی آنها به تصویر کشیده میشود.


مطلب پیشنهادی: 20تا از بهترین فیلم های مافیایی (گانگستری) 


نقد فیلم NIGHT IN PARADISE

نقد فیلم NIGHT IN PARADISE

اما پارک هون جونگ پس از اینکه چندین دقیقه طولانی را به درد و دل کردن هر دو شخصیت اختصاص داد، درحالی که این زمان طولانی به هیجان فیلم لطمه میزند، چون مدت زمان این بخش از فیلم تقریبا به اندازه یک سوم فیلم است! حالا تمام سیاهی های زندگی را بر سر هر دو شخصیت نازل میکند.

کارگردان در آن بخش از فیلم که مربوط به روابط بین تائه گو و جائه یئون است تا میتواند شخصیت پردازی میکند و زمان زیادی را نیز از فیلم میگیرد، اما با نمایش سکانس های گفت و گوی بین رئیس “ما” که بالاترین رده گروه خلافکاری ای است که تائه گو رئیس آن را به دلیل مشارکت در قتل خواهرش ترور کرده بود و رئیس یانگ دوو سو (رئیس گروه تائه گو و کسی که با پیشنهاد قتل سردسته گروه رئیس “ما” موافقت کرد) و همچنین یک دلال و واسطه که از قضا پلیس هم هست، بار هیجانی و تریلر فیلم را حفظ میکند. سکانس های گفت و گوی آنها یک کلاس درس فیلمنامه نویسی جنایی است و همچنین کارگردانی قدرتمندی که پا به پای دیالوگ های خشن و تهدید های رعب آور هر سه نفر، مخاطب را در هیجان و ترس نگه میدارد.

نقد فیلم NIGHT IN PARADISE | شب در بهشت، بهترین فیلم پارک هون جونگ از زمان فیلم “دنیای جدید” است.

یکی از نقاط قوتی که از فیلم دنیای جدید به فیلم شب در بهشت منتقل شده است و خاص خود پارک هون جونگ است، دیالوگ های با تمانینه و سرتاسر رعب آور شخصیت ها است. رئیس ما در این سکانس به طور کامل معرفی میشود: یک سردسته بسیار قدرتمند و منظم و بی رحم که همه چیز در دایره نظم او باید پیش برود. پارک هونگ جو با نمایش دادن چند سکانس درگیری قدرت عجیب و غریب رئیس ما را معرفی نمیکند، بلکه اینکار را با دیالوگ ها انجام میدهد. دیالوگ های بین رئیس ما و رئیس باند تائه گو، به سرعت این تصویر را در ذهن مخاطب تصویرسازی میکند که رئیس ما از قدرت بسیار یالاتر و نفوذ خردکننده تری نسبت به سایر باند ها برخوردار است. در طی این سکانس رئیس باند تائه گو به شکلی به عنوان یک رئیس بی خاصیت و اضافه و کسی که مرتکب اشتباه مرگباری شده است معرفی میشود که حد ندارد! تمام این شخصیت پردازی ها در طی سکانسی به مدت کمتر از 10 دقیقه انجام میشود. وقتی میگویم پارک هون جونگ نابغه فیلمنامه نویسی فیلم های جنایی تاریک و نوآر است دقیقا از همین تکنیک ها حرف میزنم.

شب در بهشت از لحاظ مضمونی، ادامه دهنده فیلم دنیای جدید است. در آن فیلم پارک هون جونگ به درون دنیای تبهکاران شیرجه میزند و یک اثر جنایی/رونشناسانه تمام عیار را تحویل مخاطب میدهد. کاری که فیلم دنیای جدید میکند این است ما را به درون دنیای کثیف گنگسترها میبرد تا از نمای بسیار نزدیکی شاهد چگونه زندگی کردن بی قانون ترین افراد یک کشور باشیم.

پلیسی که در فیلم نقش عامل نفوذی در معروف ترین باند کره را دارد، سرانجام تسلیم رفاقتش با رئیس آن باند، سرکوب احساساتش به مدت چندین سال و غیرممکن بودن فهمش از این که وظیفه یک پلیس تا کجا میتواند پیش برود، میشود. شب در بهشت نیز چندتا از مولفه های آشنای این فیلم را تیک میزند: شخصیت های فیلم از گذشته ای دردناک رنج میکشند، احساسات سرکوب شده بی پایانی دارند، و نسبت به آینده خود کاملا ناامیدند. شب در بهشت فیلمی است که هیچ گونه تلاشی برای نجات دادن شخصیت ها از این تباهی انجام نمیدهد. بالاخره داریم درباره سینمایی حرف میزنیم که رستگاری در آن وجود خارجی ندارد!

کارگردانی در این فیلم در یک کلام استادانه و بی نظیر است. مخصوصا وقتی به سکانس های اکشن فیلم نگاه میکنیم. سکانس های مبارزه در این فیلم مخصوص خود فیلم است: عبوس، جدی، خشک، فرسایشی و زجر آور. امکان ندارد از کتک کاری های فیلم لذت ببرید، زیرا کارگردان چنین اجازه ای را به ما نمیدهد.


مطلب پیشنهادی: بهترین فیلم های بونگ جون هو ؛ کارگردان آسیایی شهیر سینما 


شب در بهشت فیلمی است که هم در ارائه اکشن های تبهکاری توی خال میزند و هم در ارائه دو شخصیت فرعی بی نظیر. رئیس ما به عنوان فردی که کشته شدن رئیس باندش به وی لطمه زیادی زده است، و خب اعتبار در دنیای تبهکاران چیزی نیست که به راحتی به دست بیاید، بنابراین وی همه کاری برای پیدا کردن و کشتن تائه گو انجام میدهد. هر دو بازیگر نقش های رئیس ما و رئیس باند تائه گو( که یک ایفای نقش بی نظیر دیگر هم در سریال My Mister دارد) در ارائه دو شخصیت متضاد، دو شخصیت با اهداف گوناگون و بی رحمی ذاتی دنیای تبهکاری به شکلی باور نکردنی ظاهر میشوند. سیر خط داستانی رئیس ما تا جایی پیش میرود که در حالی مخاطبان وی را به آسانی یک ضدقهرمان میدانند که اصلا قهرمانی در فیلم وجود ندارد. تائه گو مسئول کشتار عده زیادی از افراد است و رئیس ما هم رئیسی است که باید باندش را در این دنیای پر از هرج و مرج بالا نگه دارد.

همه مرگ ها پوچ، و همه انتقام ها سرانجام شومی دارند.

یکی از مشکلات بزرگ فیلم، کند بودن دو پرده اول فیلم است. پارک هون جونگ با تصمیمی که گرفته است، زمان بسیار طولانی و خسته کننده ای را برای معرفی جائه یئون در نظر گرفته است که در نهایت در این امر اصلا موفق نیست. جائه یئون به هیچ عنوان ترحم مخاطب را بر نمی انگیزد و تائه گو نیز کمی از آن ندارد. اتمسفر و پیچش های داستانی فیلم شب در بهشت را سرپا نگه داشته اند، اما ضربه ای که این دقایق طولانی به فیلم میزند کاملا محسوس است و بر تجربه کلی اثر تاثیر زیادی میگذارد.

پارک هون جونگ بهتر بود به جای مقدمه چینی های طولانی برای شخصیت جائه یئون، به درون دنیای تبهکاری میپرداخت، درست مانند همان کاری که با فیلم دنیای جدید انجام داد. اتلاف وقت جائه یئون و دل زدگی او از این دنیا و بی قید و بند بودن اش، اصلا توجیه پذیر نیستند و مخاطب وی را بیشتر یک شخصیت بی هدف و پوچ میبیند تا یک انسان درد کشیده. ادامه ی نقد فیلم NIGHT IN PARADISE پایان بندی فیلم را اسپویل می کند.

نقد فیلم NIGHT IN PARADISE

اسپویل پایان بندی فیلم

بنابراین اگرچه رئیس ما را به عنوان ضدقهرمانی که در به در به دنبال تائه گو است میبینیم و این سماجت وی را در کشتن او، به بی رحمی اش ربط میدهیم، اما تائه گو همان موقع که دست به ترور رئیس باند آنها زد، باید با عواقب کارهایش رو به رو شود. در سینمای کره هیچ چیزی بدون عواقب نیست و فیلم شب در بهشت نیز به شکل تماما سیاه و زجرآوری این قاعده سینمای کره را به ما نشان میدهد.

نه تنها تائه گو بلکه تمام شخصیت های درون فیلم از عواقب کارهایشان پشیمان میشوند. پارک هون جونگ به عنوان نویسنده و کارگردان، قصد اش این بوده است تا زنجیره پوچ انتقام را به مخاطب نشان دهد و این راه را نه از طریق ارائه پیام های اخلاقی یکبار مصرف و کلیشه ای، بلکه با سقوط بر روی روان شخصیت های تبهکار و قاتل انجام میدهد. تائه گو سرانجام به دلیل اقداماتش کشته میشود و این کشته شدن به کثیف ترین و زجرآور ترین و ناجوان مردانه ترین شکل ممکن صورت میگیرد.

قانونی در دنیای گنگسترها وجود ندارد. رئیس گروه تائه گو با اینکه باید کشته شود، اما به دلیل آشوبی که مرگ وی در محله های اطراف ایجاد میکند، زنده میماند. اما تا ابد ننگ آن بر روی صورت اش خواهد بود. توکو با اینکه زندگی آرامی دارد و فقط هر از گاهی به باند های تبهکاری اسلحه میفروشد که خودش هم میداند در انتهای این مسیر زنده نمیماند، و همینطور هم میشود.

یکی از نکات جالب فیلم و اتمسفر وحشتناکش، این است که مرگ شخصیت ها، قهرمانانه نیست و حتی بی ارزش و پوچ است. هیچ اغراقی در به تصویر کشیدن آنها وجود ندارد. مخاطب تمام ضربات مشت و چاقو را که ذره ذره تائه گو را به زانو در می آورد را حس میکند و این مرگ ها در طبیعی ترین حالت ممکن قرار دارد، زیرا در این دنیای به تصویر کشیده شده توسط پارک هون جونگ، هیچ مرگی قهرمانانه نیست. تائه گو به دلیل اشتباه و انتقام بی جایش کشته میشود، رئیس ما به دلیل انتقام بی جایش از تائه گو به دست جائه یئون کشته میشود. پلیس واسطه بی خبر از همه جا به دلیل فسادش کشته میشود و رئیس باند تائه گو نیز بدون اینکه بفهمد واقعا چه اتفاقی دارد می افتد، به رگبار بسته میشود. همه مرگ ها پوچ و همه انتقام ها سرانجام شومی دارند.

جمع بندی

شب در بهشت در ارائه یک اکشن نفسگیر، یک فیلم نوآر و جنایی تاریک اگر بهترین نباشد از بهترین فیلم های امسال است، رئیس ما و رئیس باند تائه گو نقش آفرینی خیره کننده ای دارند و دو بازیگر اصلی نیز اگرچه درخشش آنها را ندارند ولی اصلا و ابدا به فیلم ضربه نمیزنند. پارک هون جونگ بعد از 7 سال بهترین فیلم اش از زمان دنیای جدید و من شیطان را دیدم ساخته است و این بهترین خبر چندماه اخیر است. این فیلم را از دست ندهید.

امیدواریم که از نقد فیلم NIGHT IN PARADISE لذت برده باشید، لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

در ادامه بخوانید:

20 تا از بهترین فیلم های جنایی که حتما باید آنها را تماشا کنید به انتخاب مجله وارونه 

بهترین سریال های تاریخی کره ای که ارزش تماشا دارند!