نقد فیلم Nobody

جدیدترین هنرنمایی “باب ادنکرک” و یکی از نویسندگان سری “جان ویک”، آش شله قلمکاری است که نمیداند میخواهد چه فیلمی باشد، “نوبادی” کمی جان ویک است، کمی سریع و خشن و کمی هم جک های کمیکی که در فیلم های مارول معمول است. با ما در نقد فیلم Nobody “هیچکس” همراه باشید.

نوبادی مخلوطی از چند فیلم است و در آخر نیز نمیتواند عناصری که از این فیلم ها قرض گرفته را به درستی پیاده کند. وقتی برای اولین بار تریلر این فیلم منتشر شد، با فیلم متفاوت تر و منسجم تری رو به رو بودیم. اما حالا که فرصت این را داریم تا نگاه کاملی به این فیلم داشته باشیم، متوجه میشویم اینطور نیست. باب ادنکرک که با هر فصل سریال “بهتره با ساول تماس بگیری” ما را هیجان زده میکند، اینجا تنها نقطه قوت فیلم است.

نقد فیلم Nobody

بزرگترین ضعف نوبادی این است که نمیداند قرار است به چه شکلی مخاطب را سرگرم کند و وقتی جوابی پیدا نمیکند دست به امتحان کردن تمام روش های ممکن میزند. کمی چاشنی کمیک وارد قصه میکند، اغراق های اکشن را بیشتر میکند، شخصیت ها را بدون پردازش اندکی در مرکز داستان رها میکند و … این روش برای مدتی جواب میدهد و فیلم نمیتواند به جز سکانس های اکشن اش که آن هم مشکل دار است، کمی داستان را منطقی جلوه دهد و یا جلوی کسل کنندگی آن را بگیرد. نوبادی در دقایق زیادی سعی در ارائه یک داستان جدی را دارد اما به یکباره در پرده آخر، همه چیز عوض میشود.


همچنین بخوانید: 25 تا از بهترین فیلم های اکشن تمام دوران


این تغییر لحن در فیلم تاثیر بسیار بدی را برجا میگذارد و اثر آن بر تجربه کلی اثر باقی میماند. از دیگر نقاط ضعف فیلم میتوان به سکانس های اکشن اشاره کرد. در حالی فیلم نوبادی یک فیلم اکشن بی مغز است (در حالی که در نیمه اول فیلم چنین وعده ای نمیدهد) که حتی این سکانس ها که باید جلوی کسل کننده شدن فیلم را بگیرند، بیشتر از هر بخش دیگری در فیلم مشکل‌دار اند. کارگردان و نویسنده فیلم انگار هیچ ایده خاصی برای تنوع در کوریوگرافی اکشن ها نداشته اند و تنها خلاقیت آنها در این بخش، مخلوط کردن اکشن با سکانس های موزیکال است که به هیچ وجه حتی متوسط هم از آب درنیامده است.

تغییر لحن فیلم در سکانس های اکشن بعد از سکانس به خصوص درگیری در اتوبوس اتفاق می افتد. در این سکانس اگرچه که موسیقی وجود دارد، اما لحن سکانس، جدی است و شاهد اولین نشانه های شخصیت قاتل حرفه ای بودن “هاچ”(شخصیت اصلی) هستیم. در این سکانس همه چیز سرجای خودش قرار دارد، حتی شخصیت اصلی نیز به قدر کافی کتک میخورد و به هیچ عنوان بزن بهادر ضد ضربه نیست. لحن سکانس همانطور که اشاره شد حالت جدی تری نسبت به کل فیلم دارد و مبارزات تنوع خیلی خوبی دارند. زیرا در این سکانس نه تنها از کمربند و نی نوشیدنی! و حتی ستون میله های اتوبوس استفاده به جایی میشود بلکه ما را بیش از پیش به یاد مبارزات فیلم جان ویک می اندازد.

اما دیگر سکانس های اکشن فیلم، فدای موزیکال شدن و رنگارنگ شدن مبارزات میشوند. دیگر لحن اهمیتی ندارد بلکه تنها چیزی که مهم است این است که مبارزات “باحال” باشند. شاید بگویید این ایرادات درست نیست و این فیلم، فیلمی است که میخواهد چنین باشد. اما چیزی که این استدلال را نقض میکند این است که نیمه اول فیلم کاملا در تضاد با نیمه دوم آن است. اگر قرار است سکانس های مبارزه با مشت و انواع و اقسام تفنگ ها “باحال” باشند، خب دیگر وحود سکانس درگیری اتوبوس غیر ضروری است. سکانس درگیری در اتوبوس به حدی با بقیه دقایق فیلم تناقض دارد که انگار این سکانس را از یک فیلم دیگر چسبانده اند!


همچنین بخوانید:  نقد فیلم جاستیس لیگ (Zack Snyder’s Justice League)، طبل توخالی


نقد فیلم Nobody

از تغییر لحن و موزیکال شدن مبارزات که بگذریم، تازه به اغراق های تصویری/روایی و همچنین مبارزه ای فیلم میرسیم. این مورد را میتوانیم به پای بی مغز بودن فیلم بگذاریم و کاملا میشود که عدم وجود داستانی سرراست و منطقی را با این بهانه رفع کرد. حتی میشود جک گفتن های گاه و بی گاه شخصیت ها را در حالی که در یک قدمی به تیربار بسته شدن قرار دارند را توجیح کرد. اما تمام این موارد حدی دارد. حدی به نام سرگرمی. سکانس های این چنینی باید در وهله اول سرگرم کننده باشند، مگر سکانس های بی مغز این چنینی چه هدف دیگری را باید برای آنها متصور بود؟

نوبادی حتی در ارائه سکانس های مبارزه ای و تیراندازی نیز به طور کامل موفق عمل نمیکند و بازهم در مواردی بیش از حد اغراق شده و مصنوعی به نظر میرسد. این را درکنار اکشن های مصنوعی هالیوودی بگذارید تا متوجه شوید که با چه فیلم پاستوریزه ای طرف هستید. دیگر نقطه ضعف فیلم به عدم ارائه یک داستان سرایی بسیار ساده و در عین حال منطقی مربوط میشود. کسی از چنین فیلم هایی انتظار پیچش های داستانی درگیر کننده را ندارد اما لازمه یه فیلم، یک روایت داستانی بدون شلختگی است. نوبادی اما در این مورد بسیار سرسری عمل کرده است.

مخاطب هیچ گاه نمیتواند حدس بزند که گذشته شخصیت اصلی فیلم چه بوده است، حتی نویسنده فیلم نیز سکانس مخصوصی برای توضیح این گذشته درنظر نگرفته است و تنها دوبار شاهد هستیم که وی با چند جمله کوتاه سرگذشت اش را تعریف میکند و هر دوبار نیز در بدترین و غیرضروری ترین دقایق ممکن هستند. زیرا نویسنده از اول هم برنامه ای برای روشن کردن سرگذشت شخصیت اصلی و اینکه او واقعا کیست و چه کاره است نداشته است و این جملات کوتاه نیز صرفا برای ظاهرسازی در فیلم گنجانده شده اند.


همچنین بخوانید: نقد و بررسی فیلم تنت TENET ؛ یک فیلم بلاک باستر/هنری نولانی تمام عیار!


روایت فیلم سیر سریعی دارد و بدون معطلی پیش میرود. این روش جلو بردن داستان، باعث شده که نویسنده و کارگردان از وقایع در حال وقوع داستانی به سرعت رد شوند و اهمیتی برای آنها قائل نباشند. چنین دستورالعملی به سادگی باعث توخالی بودن و یا در اصطلاح صحیح تر اش، “تک بعدی” بودن تمام شخصیت ها میشود. وقتی میگویم تمام شخصیت ها، منظورم حتی خود شخصیت اصلی نیز هست. رابطه پدر-پسری (در رابطه با خانواده هاچ) خیلی زود در فیلم جایش را به رابطه پسر-پدر سالمند (در رابطه با پدر هاچ) میدهد. شخصیت های فیلم از ناکجا آباد وارد داستان میشوند و به مبارزات ویدیو گیم وار فیلم اضافه میشوند تا آنها نیز سهمی در پرتاب کردن چندمتری مافیاهای روسی با “شاتگان” های خود داشته باشند!

ادامه نقد فیلم Nobody

مشکل دیگر فیلمنامه nobody، مربوط به شباهت های غیر قابل انکار آن با فیلم جان ویک است. نوبادی به قدری با جان ویک شباهت دارد که اگر کسی به شما بگوید این فیلم “اسپین آف” سری جان ویک است تعجب نخواهید کرد. اما این شباهت ها در فیلم مفید واقع میشوند؟ یا به عبارت دیگر، این شباهت های داستانی میتوانند هیجانی که فیلم های جان ویک با شیوه خاص خودش به مخاطب القا میکرد را تکرار کند؟ پاسخ یک “نه” محکم است. نوبادی در سراسر لحظات خود چیزی بیشتر از یک تقلید صرف از عناصر موفقیت آمیز سری جان ویک نیست و حتی نمیتواند این تقلیدات متعدد را وسیله ای برای سرگرم کننده کردن دقایق فیلم استفاده کند.

حتی این تقلیدات روی کوریوگرافی اکشن ها و مبارزات فیلم نیز سرایت کرده است. اما همانطور که در سطور قبلی ذکر شد، نوبادی نمیداند باید چه فیلمی باشد. از یک طرف کوریوگرافی مبارزات و لحن سری جان ویک را سرمشق خود قرار میدهد اما در عمل این سبک مبارزات را فقط در یک سکانس (درگیری در اتوبوس) پیاده میکند. بقیه مبارزات فیلم، لحنی شاد و شنگول و بسیار متفاوت با لحن جدی سری جان ویک دارند. اما همین موزیکال بودن این سکانس هم اصلا سرگرم کننده از آب درنیامده است. مبارزات فیلم یک اغراق مصنوعی دارند که موسیقی متن فیلم نیز بر بی حس بودن این مبارزات می افزاید.

اما گل سرسبد هیجان بی رمق فیلم، باب ادنکرک است که او را با نقش آفرینی در شخصیت “ساول گودمن” در دنیای “بریکینگ بد” و اسپین آف مشهور آن یعنی “بهتره با ساول تماس بگیری” میشناسیم است. باب ادنکرک، نقش هاچ،  پدر یک خانواده که مشغول روتین کسل کننده زندگی اش است را بازی میکند.

هاچ روتین خسته کننده ای دارد و حتی در لحظات ابتدایی فیلم نیز تاکید زیادی روی بی عرضه بودن وی میشود. اما با یک پیچش کاملا قابل پیش بینی، معلوم میشود که هاچ یک مامور “FBI” بسیار مشهور و ماهر است که سالهاست خود را بازنشسته کرده است. باب ادنکرک با شوخ طبعی ذاتی خود و همچنین تناقضی که میمیک صورت وی در مقابل یک مامور حرفه ای ایجاد میکند، جذابیت تازه ای را به فیلم اضافه میکند. درواقع، میمیک صورت وی اصلا به یک شخصیت این چنینی تناسب ندارد و همین تناقض باعث جذاب شدن اعمال وی در طول فیلم میشود.

به عنوان جمع بندی، فیلم nobody یک فیلم صرفا یکبارمصرف است که اگر باب ادنکرک نقش اصلی آن را بازی نمیکرد، محال بود افراد زیادی مشغول تماشای آن شوند. nobody در فیلمنامه حرفی برای گفتن ندارد و در مبارزات فیلم نیز نمیتواند آنطور که باید سرگرم کننده ظاهر شود. فیلم nobody در بهترین تعریف، اولین نسخه از فیلمنامه اولیه سری جان ویک است که هنوز ویرایش و بازنویسی نشده است. اما چه کسی اهمیت میدهد؟ همین حالا، nobody بیش از دوبرابر بودجه اش فروخته است!

نظر شما راجع به این فیلم چیست؟ مثل همیشه نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.

در ادامه بخوانید: بهترین فیلم های کریستوفر نولان که اصلا نباید آنها را از دست بدهید! 

5.5
امتیاز

نکات مثبت

  • باب ادنکرک!
  • مبارزات تقریبا سرگرم کننده

نکات منفی

  • فیلمنامه سطحی
  • موزیکال بودن لحن سکانس های مبارزه ای و اکشن
  • شخصیت پردازی های تک بعدی
  • تقلیدات صرف از سری جان ویک

نتیجه نهایی

به عنوان جمع بندی، فیلم نوبادی یک فیلم صرفا یکبارمصرف است که اگر باب ادنکرک نقش اصلی آن را بازی نمیکرد، محال بود افراد زیادی مشغول تماشای آن شوند. نوبادی در فیلمنامه حرفی برای گفتن ندارد و در مبارزات فیلم نیز نمیتواند آنطور که باید سرگرم کننده ظاهر شود. نوبادی در بهترین تعریف، اولین نسخه از فیلمنامه اولیه سری جان ویک است که هنوز ویرایش و بازنویسی نشده است. اما چه کسی اهمیت میدهد؟ همین حالا، نوبادی بیش از !دوبرابر بودجه اش فروخته است