غول پیدا کردم ، غول چراغ جادو ……فوت کن شاید بیاد بیرون … اومده بیرون جلوم وایستاده غول من تویی…مهم اینه که یه چیزی وجود داشته باشه که به خاطرش همه ازت فرمان ببرن……بادکنک قرمز!

نقد قسمت پنجم سریال قورباغه

نقد قسمت پنجم سریال قورباغه

هومن سیدی با تمام باگ های ریز و درشتی که در فیلمنامه اش وجود داره ،داره ما را با سبکی جدیدی آشنا می کنه که قبلا در هیچ سریال ایرانی مشاهده نکردیم و این خود جای تقدیر داره همان طور که در مطالب گذشته به آن ها اشاره کردم هومن سیدی توانایی زیادی در الهام از سینمای جهان داره که اصولا آن را با یک موضوع قابل فهم و درک اجتماعی در ایران درگیر می کنه که به نوبه خود موفق بوده و ما تا الان سریالی شبیه به سریال قورباغه ندیدیم درسته که ما در مطالب گذشته و شاید مطالب آینده سیدی را نقد کنیم اما نمی توان نبوغ سیدی در کارگردانی و نویسندگی قورباغه را دست کم گرفت.

قسمت پنجم قورباغه با فیلمبرداری موفق و سکانس هاس کمتر دیده شده در سریال های ایرانی آغاز می شه اما هنوز داستان سریال به همان کندی داره پیش می ره اما فیلمبرداری و کارگردانی به حدی موفقه که شما را از دیدن سریال خسته نمی کنه و حتی باعث می شه از پای تلویزیون جم نخورین .حرکت دوربین ، فضای پر تنش و استرس همه در قسمت پنجم در جمع چیزی خوبی از آب در اومده و باعث می شه بگیم که قسمت پنجم قورباغه کمی تونسته ما رو در عین کند بودن راضی نگه داره.

سیدی در این قسمت علاوه بر فیلمبرداری و کارگردانی ما را با جلوه های ویژه سریال آشنا می کنه و ما را وارد دنیایی فانتزی می کنه که بسیار جالبه و اگه سیدی قصد داره به ما بفهمونه که قورباغه یک سریاله فانتزیه ، پس ما به راحتی می تونیم باگ های ریز ودرشت اون را با توجه به فانتزی بودن سریال قبول کنیم.

اما یکی از مخلفات اضافه سریال  قسمت اداره پلیس و بازپرس پلیسه که واقعا سطح سریال را حتی برای دقایقی اندک بسیار پایین می یاره و واقعا جای تعجب داره که بازیگر نقش باز پرس انقدر بد به ایفای نقش بپردازه ! تمامی اهل سینما می دونن که سیدی استاد بازی گرفتن از بازیگران ناشناخته است اما در مورد تیم بازرسی و پلیس این حرف صدق نمی کنه و حتی بسیار ضعیفه.تمام پلیس هایی که تا این قسمت در سریال وجود داشتند واقعا ضعیف بودند مخصوصا در سکانس هایی که هیپنوتیزم می شدند! آیا بهتر نیست در سریالی در این سطح به جزئیات و بازی  بیش تر اهمیت داده شود ؟

نقد قسمت پنجم سریال قورباغه

ما در این قسمت با گذشته دیگری از رامین آشنا می شیم ، دختری به نام فرانک(سحر دولتشاهی )که در گذشته با رامین رابطه داشته و دوباره رامین مجبور می شه به سراغش بره و برای خواسته ای که داره او را تهدید کنه .اما فرانک همان رو دست بزرگ سیدی در قسمت پنجمه که تقریبا ما در هر قسمت منتظرش هستیم و سیدی در هر قسمت اون را به صورت متفاوتی به ما نشون می ده و ما را غافلگیر می کنه.بازی سحر دواتشاهی و صابر ابر در این قسمت خوب بود و تونست ضعف های بازیگری در قسمت های قبلی را کمی جبران کنه.

اما ما دوباره با شخصیت بد ذات و خودخواه رامین آشنا می شیم و می فهمیم که او نیز مانند پدرش تنها به خودش فکر می کنه و عشق و علاقه برای او  اهمیتی نداره اما همان طور که در سریال در سکانس آخر گفته می شه 🙁 شیطنت های کوچک در گذشته می تونن باعث جنگ در آینده بشن و تو هم یک اسیر جنگی )! نشون می ده که روزی کارهای بد گذشته به سراغت می یان و تو نمی تونی از دست آن ها فرار کنی! 

همچنین بخوانید:

سریال قورباغه :نقد و بررسی قسمت اول

سریال قورباغه :نقد و بررسی قسمت دوم

سریال قورباغه :نقد و بررسی قسمت سوم

سریال قورباغه: نقد و بررسی قسمت چهارم