بررسی انیمه Violet Evergarden
سلام بر همه خوانندگان عزیز، با بخش سوم از بررسی انیمه Violet Evergarden “وایولت اورگاردن” در خدمت شما هستم. این بخش از انیمه، شامل سه قسمت پایانی است که به جنگ می پردازد. قبل از هرچیز به شما پیشنهاد می کنیم بررسی قسمت های اول و دوم را نیز مطالعه کنید.
در این قسمت ها، ما شاهد داستان های تاثیرگذاری هستیم که مارا مدتی در فکر فرو می برند.
پس از پایان جنگ، شورش ها و جنگ های داخلی اتفاق می افتند؛ انگار که مردم تازه متوجه چیزهای از دست رفته شان شده اند.
“بعضیا انگار نمیتونن بدون جنگ زندگی کنن…”
آنها با اینکه می دانند جنگی که به راه انداخته اند تاثیری بر وضع موجود ندارد و حتی آن را خراب تر می کند، اما بازهم به کارشان ادامه می دهند؛ چون معتقدند دیگر چیزی برای از دست دادن و نابود شدن ندارند.
مردم خشمگین، که قربانی بازی های سیاست شده اند، حالا بر علیه آن قیام می کنند.
همچنین بخوانید: نقد و بررسی انیمه Akame ga kill ” قاتل چشم سرخ “
بررسی انیمه Violet Evergarden
در قسمت یازدهم، ما شاهد سربازی هستیم که در جنگ به شدت مجروح می شود. میدان جنگ اصلا به هیچ کس رحم نمی کند. این سرباز، قطعا خانواده ای داشته، پدر و مادری که عاشقشان بوده، کسی که دوستش داشته، خانه ای که همیشه منتظر بوده روزی از راه برسد که بتواند به آن برگردد. عهد و پیمان هایی بسته بوده است. یک زندگی، یک شهر، یک روستا در انتظارش هستند.
چقدر از این آرزوها، زیر خروار خروار از پستی کس دیگری پوسیده اند؟ چقدر از امیدها در گودالی بی نهایت از غم و دلتنگی گم شده اند؟ چقدر زندگی به خاطر منفعت کس دیگری نابود شده اند؟
چه کسی می داند.
پاسخ هر سوالی، بستگی به دیدگاه و شخصیت یک نفر دارد. بنابراین به خاطر همین تفاوت دیدگاه ها هرگز نمی توان پاسخ خود را بر کس دیگری تحمیل کرد. همین تفاوت دیدگاه، باعث می شود که یک نفر وایولت را یک انسان ببیند؛ با حق آزادی. و برادرش، تا مدت ها او را فقط یک سلاح ببیند. اصلا اگر او فقط یک سلاح نیست، پس چیست؟ این موجود که فقط می تواند دستور بشنود و آن را اجرا کند. این دیدگاه اوست. او از وایولت فقط به این خاطر تنفر ندارد، دلیل دیگر بیزاری او نسبت به وایولت، این است که او به اندازه کافی قوی نبوده که بتواند برادر عزیزش را نجات دهد. و اما دلیل تفاوت دیدگاه این دو برادر چیست؟ هر دو آزادند و می دانند که حق آزادی دارند.
علاوه بر موضوعات بیان شده در این قسمت ها، بلاخره رشد شخصیتی وایولت کامل می شود. او دیگر نمی خواهد کسی را بکشد. او دیگر خودش را سلاح نمی داند. او حالا در مسیری بهتر قدم گذاشته و می خواهد تمام کارهایی را که در گذشته انجام داده جبران کند. هرچند سوختگی هایش همیشه با او می مانند.
همچنین بخوانید: نقد انیمه Clannad: After story ؛ دنیای شیرین یک خانواده
” وایولت، زنده بمون…و آزاد باش…”
وایولت دیگر کاملا حرف های سرگرد را می فهمد.او دیگر به دستور نیازی ندارد. او آزاد است. او آزاد است که آزادی را انتخاب کند.
” من دیگه به دستور شما نیازی ندارم. “
او با چشمانش می بیند که چطور امید های خانواده یک سرباز، ناگهان به ناامیدی تبدیل می شوند. برای همین، دیگر به دنبال جنگ و دستور نیست؛ به دنبال صلح و عشق است. او مردمی را می بیند که با وجود اتمام جنگ، هنوز خبری از خانواده و گمشده هایشان دریافت نکرده اند؛ او می بیند که جنگ هنوز تمام نشده است. هیچ وقت تمام نمی شود.
انیمه وایولت اورگاردن، پایان زیبایی دارد. پایانی که می گوید باید ادامه داد. باید در روزگار صلح، وقایع جنگ را جبران کرد. هرکسی به نحوی در اصلاح شرایط نقش دارد.
این سه قسمت، با بهره گیری از موسیقی متنی حماسی و همچنین در بسیاری از صحنه ها احساسی، اکشن های بجا و گرافیک عالی، موفق می شوند تا داستان هایی تعریف کنند که در دل مخاطب جا می گیرند و با احساسات او بازی می کنند.
همچنین بخوانید: بهترین انیمه‌های سریالی تابستان ۲۰۲۰ که حتماً باید آنها را تماشا کنید!
در ادامه باید گفت با توجه به ادامه داستان در لایت ناول، آیا سرنوشت وایولت به همینجا ختم می شود و با وجود دلتنگی هایش تلاش می کند تا به زندگی ادامه دهد یا اتفاق دیگری کی افتد؟ با توجه به انتشار یک قسمت ویژه و تاکنون دو سینمایی، احتمالا ادامه داستان با همین سینمایی ها یا قصه های تک قسمتی پیش می رود. شاید سازندگان تصمیم به ساخت فصل دوم بگیرند، شاید ادامه وایولت اورگاردن را مستقل از لایت ناول بسازند یا شاید هم می خواهند مدتی طرفداران را با داستان های کوتاه سرگرم و محبوبیت آن را همچنان حفظ کرده تا در زمان مناسب، اتفاقات مهمی را به تصویر بکشند.
در هر صورت، امیدوارم ادامه این انیمه زیبا دچار افت نشود.
نظر شما در مورد انیمه وایولت اورگاردن چیست؟ به نظرتان در ادامه داستان چه اتفاقی می افتد و سرنوشت این انیمه چه می شود؟ با ما در میان بگذارید.
