با نقد و بررسی فیلم شبی که ماه کامل شد ؛ بهترین فیلم جشنواره ی فجر در خدمت تون هستم. شبی که ماه کامل شد روایت یک داستان عاشقانه ی ساده اس که با یک تراژدی بزرگ و تلخ به پایان میرسه.

نقد و بررسی فیلم شبی که ماه کامل شد

این داستان واقعی قصه ی یک دختر به اسم فائزس که بی خبر از همه جا وارد یک رابطه ی عاشقانه با پسری به ظاهر ساده به اسم عبدالحمید میشه ولی در پس ماجرا عبدالحمید برادر سرکرده ی گروه تکفیری جندالله به نام عبدالمالک ریگیه و این موضوعیه که فائزه ازش بی خبره و با این ازدواج وارد یه ماجرای باور نکردنی میشه.



یه پسر عاشق پیشه ی ساده که مخالف سر بریدن یک حیوون بود، پسری که شاعر بود و اونقدر با سبک زندگی خونوادش مخالف بود که متفاوت ازشون زندگی می کرد، آروم آروم تبدیل میشه به یکی از عوامل گروه تروریستی و این پروسه به قدری ماهرانه روایت شده که هیچ جای بحثی براش نمیذاره.

 نقد و بررسی فیلم شبی که ماه کامل شد
تو تک تک لحظه های فیلم که یه جاهایی اونقدر براتون تاثیر گذار میشه که فقط زل میزنین به پرده ی سینما و قدرت صحبت کردن خودتون رو از دست می دین، یه آلارمی مدام تو ذهنتون این پیام رو میده که هر چیزی که دارین می بینین واقعی بوده، و همین فیلم رو براتون در عین دردناک بودن عمیق تر و مهم تر می کنه.

نرگس آبیار مستند ساز، نویسنده و کارگردان این فیلم نشون داده بر خلاف کارگردان های زن دیگه به دنبال رنگ و لعاب و زیبا سازی و عاشقانه های کلیشه ای نیست و به جای اون به دنبال سوژه های خاص و و پر جسارت می گرده و کارنامه ی درخشانش یعنی “شیار۱۴۳” و “نفس” به خوبی گویای این موضوعه.

راجع به بازیگری هم میتونیم به بازی درخشان هوتن شکیبا در نقش عبدالحمید و فرشته صدر عرفایی مادر عبدالحمید اشاره کنیم، که اگرچه آنچنان نقش پر دیالوگی نداشت ولی به خوبی اون رو ایفا کرد و به حق برنده ی جایزه ی نقش مکمل زن در جشنواره ی فجر شد.

 نقد و بررسی فیلم شبی که ماه کامل شد

ولی نطر شخصی من توی  نقد و بررسی فیلم شبی که ماه کامل شد ، راجع به نقش اول زن این فیلم یعنی فائزه که الناز شاکر دوست اون رو ایفا کرد و برای این نقش هم جایزه ی نقش اول زن رو در جشنواره ی فجر دریافت کرد اینه که یه جاهایی اون قدر اغراق شده بازی کرد که من رو از حال و هوای فیلم بیرون کشید.

در واقع الناز تو این فیلم اگرچه پیشرفت قابل توجهی نسبت به کارنامه ی گذشتش داشت، ولی حداقل به نظرم شایسته ی دریافت سیمرغ برای این نقش نبود.کما این که نه تنها من، بلکه همراهانم در سینما هم همین نطر رو داشتن.

این فیلم اگرچه شاید در ابتدا خستتون کنه، یه ریتم کند داشته باشه و شما همش منتطر باشین که اتفاقات زودتر از راه برسن ولی زمانی که به نقطه ی شروع اتفاقاتش برسه شما رو با خودش تو دل داستان میبره. شاید فیلمی باشه که تا چند وقت ذهنتون رو درگیر کنه، شاید شبیه من با سردرد و حال خراب از سینما خارج شین ولی فیلمیه که ارزش دیدن و فکر کردن داره. اتفاقاتی که واقعین و شبیه قصه هان ولی قصه نیستن.

شما هم اگه این فیلم رو دیدین نظراتتون رو با ما در میون بگذارید.

در ادامه بخوانید: