نقد و بررسی فیلم چاقوکشی Knives out

فیلمی به کارگردانی رایان جانسون که بیشتر از اینکه بخواهد یک اثر جنایی – کارآگاهی ساده باشد، به مسائل جامعه می پردازد. با نقد و بررسی فیلم چاقوکشی Knives out با مجله وارونه همراه باشید.

داستان فیلم چاقوکشی با یک شوک شروع می شود؛ که همین شوک، روشن کننده مسیر این فیلم به عنوان اثری جنایی است. جسد هارلن ترومبی، نویسنده ثروتمند و مشهور رمان های جنایی، صبح روز بعد از تولدش در خانه خودش پیدا می شود. و همه شواهد، ثابت می کنند که هارلن در شب تولدش، با خنجری رگ خود را بریده و خودکشی کرده است. با این وجود، شخصی مجهول، کارآگاهی را استخدام می کند تا حقیقت ماجرا روشن شود.


همچنین بخوانید: نقد و بررسی فیلم تنت TENET ؛ یک فیلم بلاک باستر/هنری نولانی تمام عیار!


نقد و بررسی فیلم چاقوکشی Knives out
هشدار: ممکن است در این مطلب برخی از جزئیات فیلم فاش شوند.

نقد و بررسی فیلم چاقوکشی Knives out

فیلم چاقوکشی، شباهت های زیادی به آثار آگاتا کریستی، نویسنده مشهور رمان های جنایی دارد؛ جالب است بدانید از این فیلم به عنوان ادای دینی نسبت به داستان های این نویسنده یاد می شود. فیلم چاقوکشی، شباهت خیلی زیادی به رمان “تصویر تلخ یک نقاش” که با عنوان “5 خوک کوچک” نیز شناخته می شود، دارد. در این رمان، پوآرو، به ماجرای قتلی رسیدگی می کند که در 16 سال پیش رخ داده بود و حتی کسی که به عنوان مجرم شناخته می شد، اعدام شده بود. پوآرو در صحبت با مظنونین، موفق به کشف سرنخ هایی می شود که منجر به افشای حقیقت می شوند. این رمان آگاتا کریستی، به خاطر بهره بردن از علم روانشناسی، مورد علاقه طرفدارانش قرار گرفت.

در فیلم چاقوکشی نیز ما شاهد روند مشابهی هستیم. کارآگاه، با تک تک مظنونین خود صحبت می کند و چیزی که می خواهد را از زیر زبانشان بیرون می کشد. حرف های راست و دروغشان را از هم تشخیص می دهد و در آخر، متوجه حقیقت می شود.

با وجود اینکه فیلم چاقوکشی، بیش از هر چیزی در ذهن به عنوان فیلمی جنایی و کارآگاهی ماندگار می شود، اما هرگز صرفا به همین خلاصه نمی شود. چاقوکشی در حالی که همواره سرگرم کننده است، افراد طبقات مختلف جامعه را مورد بررسی قرار می دهد و در حالی که باعث لبخند زدن بیننده می شود، تضادهایی که آنها در رفتارشان نشان می دهند را به نمایش می گذارد.


همچنین بخوانید: نقد فیلم مرد ایرلندی ؛ اسکورسیزی خارج از سینما


فیلم چاقوکشی خانواده ای متظاهر ولی به شدت ملموس را به تصویر می کشد.

از همان دقایق ابتدایی، ما متوجه می شویم که برخلاف چیزی که اعضای خانواده هارلن به مامور می گویند، آنها آنقدرها هم خانواده صمیمی و صادقی نیستند. اگر صادق بودند، لازم نبود جانی – عروس هارلن – بابت هزینه تحصیل دخترش به هارلن دروغ بگوید تا بتواند از او بیشتر پول بگیرد. اگر واقعا خانواده صمیمی و صادقی بودند، داماد هارلن به لیندا (همسرش) خیانت نمی کرد. اگر واقعا صمیمی بودند، تنها تصویری که ما از رابطه پسر و داماد هارلن می دیدیم، دعوا و بحث های بی نتیجه نبود.

از آن طرف، زمانی که والت درباره رنسم، پسر خواهرش صحبت می کند، در ابتدا می گوید: «خب ما رنسم رو دوست داریم…» اما بعدا مشخص می شود که اسم خودمانی رنسم بین فامیل هایش، “مایه ننگ خاندان” و “آشغال” است. یا قبل از آن، همه خانواده ترومبی، از مارتا، پرستار هارلن، به عنوان دختری خوش قلب یاد می کردند؛ اما زمانی که در وصیت نامه هارلن مشخص شد که همه چیز را مارتا به ارث می برد، ناگهان همه شروع به بی احترامی و فحاشی به مارتا می کنند.

نقد و بررسی فیلم چاقوکشی Knives out

جالب ترین نکته، این است که نوه هارلان، جیکوب، در ابتدا خود را به عنوان یک فعال آزادی خواه در فضای مجازی معرفی می کند؛ اما بعدا مشخص می شود که نخیر؛ از ایشان هم چیزی به جز نژاد پرستی نمی شود استخراج کرد. جیکوب، به عنوان کوچکترین عضو این خانواده، عقایدی را به ارث برده که در دورانی که می توانست بیشترین تاثیرگذاری را روی او داشته باشد، مدام جلوی چشمش رژه می رفتند. که بذر این عقاید را، در قدم اول همین خانواده در ذهن او کاشته اند. فرزندان هارلان، اعتقاد دارند که همه چیز بد است؛ اما فقط برای همسایه.

خانواده ترومبی، هرگز رابطه دوستانه ای که در اوایل فیلم می بینیم را نداشته. فرزندان هارلان، هرگز واقعا کنار او نبوده اند. و فقط ادای “بودن” را در می آورده اند. حتی همین حالا هم حاضر به قبول کردن این موضوع نیستند. با اینکه سنی از آنها گذشته، اما هرگز واقعا زندگی خود را شروع نکرده اند. شروعی که به زندگی شان معنی می دهد.


همچنین بخوانید: بهترین فیلم های شبیه پیکی بلایندرز ؛ خانواده های گنگستر


هارلان، بابت اینکه خانواده اش هرگز چیزی به اسم شروع نداشته، خود را سرزنش می کند. او یکبار به مارتا می گوید: «ای کاش به جای اینکه انتشاراتی رو دست والت – پسرم – می سپردم، تشویقش می کردم تا داستان های خودش رو بنویسه.» در واقع هارلان، با محروم کردن بچه هایش از چیزهایی که به صورت پیشفرض فکر می کنند حقشان است، به آنها لطف می کند. به آنها فرصتی می دهد تا خودشان زندگی شان را بسازند، بچشند و بزرگترین قدم ها را بردارند. اما قرار نیست که این چند نفر درست همان روز محرومیت از ارث این موضوع را بفهمند.

از آن طرف، با رنسم روبرو هستیم. شخصیتی که به شکل بسیار تابلویی، از همان اول مشخص است که قاتل است. از انتخاب کریس ایوانز برای ایفای نقش او گرفته تا نمایش رابطه نه چندان خوب او با خانواده اش. و بعد، تغییر ناگهانی رفتار گستاخانه او هنگامی که با مارتا واجه می شود.

به هر حال، قرار نیست زیاد راجع به این موضوع صحبت کنم. رنسم، شخصیتی است که با وجود همه زرنگی اش، آخر سر به خاطر حرف های خودش به دام می افتد. شکل به دام افتادن رنسم، شبیه ترین نکته به رمان “تصور تلخ یک نقاش” آگاتا کریستی است.

رنسم از دید هر کس یک شکل است. از دید 99 درصد اطرافیانش، او یک آدم پست و خودخواه است. اما مسلما لیندا، مادر او، زمانی که ماجرا را برای مامور شرح می داد، هرگز داد و فریادهای او را در جشن به اندازه بقیه بزرگ و پر سر و صدا توصیف نکرد. طفلکی دروغ هم نمی گفت؛ چون او هرگز نمی توانست چنین چیزی را درست ببیند. از دید او محال بود که رنسم بخواهد حتی به کشتن هارلان فکر کند. اینجاست که بیشتر از همیشه حق را به هارلان می دهیم: اگر به عنوان بزرگتر، از کسی فرصت آغاز کردن را بگیریم، فقط در حقش ظلم کرده ایم. رنسم همواره حمایت میشده و زندگی آسوده ای داشته. همین نکته، باعث پرورش اخلاق نه چندان خوبش شده؛ و حالا آتشی که خود بزرگترها روشنش کرده بودند، دامن گیر خودشان شده است.


همچنین بخوانید: فیلم هایی که باعث خشم تماشاچیان شدند؛ از فایت کلاب گرفته تا Irreversible !


بازی تمام بازیگران این فیلم، واقعا لایق تحسین است. قطعا بدون کار فوق العاده آنها، صحنه وصیت نامه خوانی اینقدر آشنا و قابل لمس به نظر نمی آمد. بازیگران فیلم چاقوکشی، به قدری در نمایش افرادی که “تک بعدی نیستند” و حرف و عملی متضاد دارند، خارق العاده ظاهر شده اند که فقط می توان ایستاد و آنها را تشویق کرد. (هرچند قبول دارم در برخی لحظات می توانستند بهتر شوند.)

نیمه اول فیلم چاقوکشی، تا بعد از وصیت نامه خوانی، جذابیت بسیار زیادی دارد. اما بعد از آن، با وجود قابل قبول بودن، نیمه دوم جذابیت کمتری دارد. نه اینکه داستان چیز جدیدی برای ارائه نداشته باشد؛ اتفاقا برعکس. آنقدر حرف ها برای گفتن در نیمه دوم زیاد هستند که فیلم ناگهان دچار ریتمی تند شده و از برخی نکات مهم خیلی سریع عبور می کند. از جمله قضیه فران. تنها شخصیت این فیلم که می شود ایرادهای زیادی به شخصیت پردازی او گرفت.

البته با وجود نقص هایی در نیمه دوم فیلم، پایان بندی چاقوکشی آنقدر باشکوه است که دیگر برخی اشکالات به چشم نمی آیند.

جمع بندی نقد و بررسی فیلم چاقوکشی

در تمامی لحظات فیلم Knives out شوخ طبعی گاهی ملایم و گاهی تند فیلم بیننده را نوازش می دهد و اجازه نمی دهد خسته شود. موسیقی متن و نورپردازی فیلم چاقوکشی، خاص است؛ و به خوبی موفق می شود علاوه بر اینکه از همان ابتدا، فضای فیلم را به مخاطب معرفی کند، حرف هایی ناگفتنی را نیز به او بزنند. این فیلم، تقریبا در همه لحظات، سرگرم کننده ظاهر می شود و با لحن داستانگویی خاصی، چاقوکشی را به عنوان تجربه ای ماندگار در ذهن ثبت می کند. فیلم چاقوکشی، فیلمی است که می توانم به راحتی به هر کسی پیشنهاد کنم؛ زیرا سرشار از لحظات عمیق و به یادماندنی است.

در ادامه بخوانید:

نقد و بررسی فیلم جوجو خرگوشه Jojo rabbit ؛ زندگی زیباست!

5 دلیل برای تماشای سریال Defending Jacob

بررسی سریال Ozark ؛ آبی ترین سریال تلویزیون!