ژن خوک زندگی ژن های خوب و ژن های بد جامعه را به تصویر می کشد. با ما در نقد و بررسی فیلم ژن خوک همراه باشید.

سعید سهیلی، کارگردانی که کارنامه ی کاری بسیار درخشانی داره، کارنامه ای که در ابتدا کاملا محوریت دفاع مقدسی داشت و از چهارچنگولی به بعد به کمدی پیوست.



فیلم ژن خوک به تصویر کشیدن تفاوت بین زندگی آقازاده ها و قشر معمولی جامعه است. قشری که از دیدگاه آقا زاده ها ژن خوبی ندارند.
قصه ی دو زندانی که اتفاقا پر از شرف و غیرت و انسانیت هستند و به دلایلی از زندان فرار می کنند و با هم، هم مسیر میشن.
شروع فیلم ژن خوک من رو به یاد سکانس ابتدایی فیلم گشت ارشاد انداخت و از این شباهت زیاد همون ابتدا از فیلم نا امید شدم اما خوب اشتباه کردم چون فیلم ژن خوک فیلمیه که حرف های زیادی برای گفتن داره.

نقد و بررسی فیلم

هادی حجازی فر یا همون رضا کیشمیش و سینا مهراد یعنی عماد گربه دقیقا رابطه حمید فرخ نژاد رو با ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی در گشت ارشاد به تصویر می کشن.

در ادامه ی نقد و بررسی فیلم ژن خوک

به نظرم اگر بخوایم نقدی رو به فیلم وارد کنیم بزرگ ترینش همین تکراره. همین که نویسنده شاید به خودش این جسارت و شجاعت رو نمیده که مسیر جدیدی رو انتخاب و تجربه کنه و سعی می کنه راه هایی رو بره که قبلا هم ازش جواب گرفته.
نقطه ی درخشان نویسندگی فیلم های سعید سهیلی اینه که فیلم وارد لودگی های همیشگی فیلم های کمدی ایرانی نمیشه. در واقع تمام شوخی ها و دیالوگ ها در عین طنازی نکات عمیقی رو هم در خودش جای میده.

فیلم ژن خوک

سینا مهراد که فکر می کنم تقریبا همه با داستان زندگیش آشنایی داریم، پسر سعید سهیلی که همیشه می خواسته با لیاقت و تلاش خودش در سینما پیشرفت کنه نه به عنوان کسی که زیر سایه اسم پدرشه. کسی که با سریال پدر محبوب شد و درخشید، در تجربه ی جدید و جدی تر خودش کاملا موفق عمل کرد و ثابت کرد که به هدفش رسیده و به دلیل شایستگی هاش وارد سینما شده نه اسم پدرش.



هادی حجازی فر اما هرچند که در نقش های ساده هم به شدت درخشانه و نمیتونیم در این فیلم هم نقد آن چنانی بهش وارد ‌کنیم، ولی اونقدر تا به حال درخشان بوده و توقعات ما رو بالا برده که همیشه ازش انتظار بازی های به یاد موندنی داریم کما این که در این فیلم و با نقشی که بهش سپرده شده بود جایی برای درخشش وجود نداشت.

نقد و بررسی ژن خوک

از ویژگی های خوب فیلم قصه شوکه کننده و متفاوتش بود، که بیننده رو برای اتفاقات خاصی آماده می کرد و جایی که قرار بود این اتفاقات به سرانجام خودش برسه مسیر رو کاملا عوض می کرد و همین موضوع باعث میشد با یه قصه راکد طرف نباشیم.



سعید سهیلی در ابتدای کار خودش مسیری رو دنبال کرد که به دفاع مقدس و کشورش پرداخت. از یک جایی به بعد شاید به خاطر گیشه و مسائلی که سینماگران باهاش دست و پنجه نرم می کنند راه خودش رو تغییر داد و به سمت فیلم های کمدی رفت. هر چند که در اون مسیر هم راه خودش رو پیدا کرد و با فیلم های مثل گشت ارشاد دغدغه مند عمل کرد و به نظرم این مهم ترین وظیفه ی یک هنرمنده.  رسالتی که خیلی ها فراموشش کردند و فقط و فقط دغدغه ی فروش و گیشه تمام اون چیزیه که بهش فکر می کنند.
فیلم هایی که علاوه بر سرگرم کردن حرف هایی برای گفتن داشته باشند همیشه دیدنی اند.پس پیشنهاد می کنم حتی اگه از داشتن ژن های بد رنج می برید لذت دیدن فیلم ژن خوک رو از دست ندید.