اولین قسمت از سریال وست ورد با حضور پیمان معادی برای ایرانیان شگفت انگیز تر شد. با ما در نقد و بررسی قسمت اول فصل سوم سریال وست ورلد همراه باشید.
بعد از حدود دو سال انتظار بالاخره دوباره دنیای غرب به زندگیمون برگشت.
دنیایی که هر بار با مرورش بیش از پیش شگفت زدمون می کنه.
وست ورد اما در این فصل متفاوت تر از دو فصل قبل عمل کرد. در دو فصل قبل ما انسان هایی رو برای تفریح به پارک میفرستادیم، اما حالا در فصل سوم سریال ربات ها نه برای تفریح بلکه پر از حس انتقام جویی، میان انسان ها اومدن.
خطری که در دنیای واقعی ما انسان ها قریب الوقوع به نظر میرسه.
نقد و بررسی قسمت اول فصل سوم سریال وست ورلد
به هر حال دلورس وارد دنیای جدید شده. جایی که بارها ازش صحبت شده اما قبل از پرداختن به شخصیت ها می خوام در رابطه با دنیای جدید حرف بزنم. جایی که زندگی انسان ها تماما توسط ربات ها پیش میره و گواه اونم زمانیه که کسی که با کیلب کار می کنه از طریق هک کردن تمام دستگاه های هوش مصنوعی آهنگی رو با صدای بلند پخش کرد و دیدیم که تمام مردم به اون صدا ری اکشن نشون دادن و از این صحنه می تونیم نتیجه بگیریم که تکنولوژی فقط مربوط به پهبادها و ماشین ها و ظاهر کلی شهر نمیشه بلکه در ریزترین بخش های زندگی انسان ها هم نفوذ کرده.
در تریلر فصل سوم war world رو مشاهده کردیم. در فصل یک با shogun world پارک آشنا شدیم.the raj پارکیه که بر عکس پارک های دیگه بهش دنیا گفته نمیشه و همین موضوع می تونه به شدت بحث بر انگیز باشه! چرا به پارک های دیگه دنیا گفته میشه؟ دلیلش اینه که نمیشه ازشون خارج شد؟
اما نکته ای که می خوام ازش حرف بزنم اینه که دنیای واقعی یا new world کجاست؟ یکی از پارک های دیگه؟ که تمام ویژگی های یک پارک رو داره.
این که شاید به ظاهر فکر کنیم دلورس از پارک خارج شده، اما در واقعیت فقط یه تعییر مکان از پارکی به پارک دیگه بود.
در سندیگو جاناتان نولان در نشستی در رابطه با وست ورد اعلام کرد که new world دنیای جدید است، اما هیچ کس نمی تونه این نظریه رو رد کنه که new world آخرین پارکیه که ازش پرده برداشته میشه.
در پایان فصل دوم دلورس تصمیم گرفت که از west world خارج بشه اما دنیای واقعی کجاست که میشه با قایق بهش رسید.
آیا تکرار نماد هزار تو در گوشه گوشه ی دنیای جدید نشون دهنده ی این دور باطل نیست؟؟؟
وست ورد چطور اجازه میده میزبان هاش ازش خارج بشن در حالی که حتی رستگاری میزبان ها در فصل قبل هم درون دره رقم خورد و خروجی از پارک در کار نبود.
در حال حاضر برنارد با هویتی جعلی در یک مزرعه ی گوشت مصنوعی مشغول به کاره.در واقع اون هم قراره سوار قایق بشه و به وست ورد برگرده در حالی در این سمت آب داره توی محیطی غیر انسانی زندگی می کنه.
همه ی این ها نمی تونه دلیلی بر عدم توانایی خروج ربات ها از این هزار تو باشه؟
پایگاه دلورس در این فصل می تونه خونه ی ارنولد باشه به عنوان یکی از مکان های واقعی که در طول سریال دیدیمش و مکان واقعی دیگه ای که از وجودش آگاهی داریم عمارت جیمز دلوسه.
می خوام در رابطه با تیتراژ حرف بزنم. جایی که همیشه جواب های زیادی رو برامون آماده کرده.
پالت تیتراز در این فصل شامل سه رنگه. سیاه، سفید و قرمز.
سیاه نماد پارک و سفید نمادی از میزبان هاست اما رنگی که به پالت فصل های گذشته اضافه شده رنگ قرمزه که نمادی از فساد بشریت یا همون بشر میزبانه.
تیتراز همیشه ضربه های نهایی رو وارد کرده و فرو رفتن میزبان به درون مایع قرمز رنگ می تونه جای بحث زیادی در رابطه با ذات انسانی آمیخته با ربات داشته باشه که مطمئنا در قسمت های بعد بهش بر می گردیم.
تصویر هزارتو در سکانس های مختلف سریال
با برنارد شروع کنیم، کسی که همیشه جزو شخصیت های محبوب این سریال بوده و هست و در این فصل در اوج جذابیت کنترل خودش رو به دست گرفته که این توانایی فوق العادست. در واقع برنارد به این سطح از اگاهی رسیده که می تونه خودش رو کنترل کنه، جلوی عصبانیت خودش رو بگیره و فقط زمانی که نیازه به شخصیت رباتیش بر گرده.
سریال وست ورد همیشه پر از فلسفه بوده و این حالت برنارد تماما گواهی بر وجدان انسان هاست. کسی که سوال می پرسه و خودش رو مورد سنجش قرار میده، اما جالبه منتظر موندن برای این که ببینیم نولان قراره نتیجه ی وجدان رو چطور رقم بزنه.
برنارد نود و دو روز و هفت ساعت و پنج دقیقه و سی و سه ثانیه است که دلورس رو ندیده و امیدوارم که این عدد رو یادتون بمونه چون مطمئنا جایی در داستان راز بزرگی رو بر ملا خواهد کرد.
دلورس، ربات مورد علاقه ی ملیح و آبی پوش ما وارد دنیای جدید میشه. اما با ظاهری که ملاحتی توش دیده نمیشه و تبدیل به دختری سیاه پوش شده.
و اتفاقا باید به سیاه پوش شدنش هم توجه داشت چون می دونیم ممکنه حتی شخصیت ویلیام رو هم در درون خودش داشته باشه.
اما مهم ترین نکته ی این فصل موتور استراتژی نام داره که کنترل ریز ترین جزئیات این دنیا تا کنترل ترافیک و شایستگی مردم برای مشاغل رو هم به عهده داره.
دلورس در این قسمت که در واقع آشنایی ما با دنیای جدید بود، بیشتر وقت خودش رو صرف شناخت لیام دمپسی پسر مردی می کنه که این دستگاه رو ساخته.
اما در پایان این اپیزود متوجه میشیم لیام فقط وسیله ای برای رسیدن به هدفشه و در واقع دلورس به دنبال فرد دیگه ایه. سراک کسیه که واقعا اون دستگاه رو ساخته و هیچ کس از استراتژیش با خبر نیست که چطور با دستگاه کار می کنه. دستگاهی که بی شباهت به هزار تو نیست و درونش رنگ قرمز به وفور دیده میشه و تو تیتراژ هم روش خیلی مانور داده شد در واقع این دستگاه می تونه هزار توی دنیای جدید باشه چیزی که از فصل اول کاراکتر ها به شدت باهاش درگیر بودن.
تصویر هزارتو روی دیوار
ما زمان زیادی رو اطراف کیلب نیکلسون با بازی فوق العاده ی آرون پال سپری می کنیم. کیلب شبیه به هر میزبان دیگه ای در حلقه ی خودش قرار میگیره، صبح از خواب بیدار میشه، با دوستان دوران جنگ خودش از طریق تلفن صحبت می کنه، یه کار انلاین داره و مادر مریضی که باید مراقبش باشه.
کیلب انسانه یا ربات؟
در حالی که دلورس ما رو با دنیای پر زرق و برق جدید آشنا می کنه و ما رو به زندگی ثروتمندان میبره کیلب پنجره ی ما به دنیای ادم هاییه که ثروتمند نیستند.
اون محکوم بوده به این که در زنجیره ی اتفاقات جنگی باشه و برای درمان آسیب هاش باید با یه پزشک مجازی به درمان دست پیدا کنه.
طبقه بندی مردم در این اپیزود به صورت مشهودی دیده میشه مثلا کلوب های شبانه ی پر از فحشا که پاتوقی برای ثروتمندانه و در مقابل مردمی که به دلیل پایین بودن اعتبارشون با وجود مناسب بودن، نمی تونن شغل خوبی داشته باشن.
کیلب در سکانسی با بازی فوق العاده ی ارون پال به این نتیجه میرسه که با وجود تغییر نمی تونه امتیاز اعتباری خوبی داشته باشه. ترجیح میده که یه آدم واقعی تو زندگیش باشه و دست سرنوشت اون رو به دلورس میرسونه!
می دونیم که دلورس تنها نیست و پنج مروارید رو با خودش از پارک اورده، هر چند که هویت این مروارید ها نامعلومه می دونیم که یکیش در بدن شارلوت هیله و یکی از اون ها هم که حالا در بدن رئیس امنیت لیام وجود داره. نقسه ی دلورس هر چی که باشه احتمالا با جایگزینی افراد کلیدی انسانی، به میزبان پیش میره.
در واقع دلورس چندین کارت قدرتمند در اختیار داره هیل به عنوان مدیر عامل دلوس و ویلیام از طریق هوش مصنوعی تا همین جا بزرگ ترین برگ های برندشن.
مطمئنا اپیزود افتتاحیه جاییه که از هفته های آینده مدام بهش سر میزنیم.
اما حواشی این اپیزود هم تا به همین جا بسیار جذاب بودن
از تغییر لباس دلورس و فهمیدن این موضوع که این تغییر بدون هیچ جلوه ی ویژه ای صورت گرفته که باعث شده دلورس در توییتر خودش از عوامل طراح لباس تشکر کنه.
تا حضور پیمان معادی مرد بی حاشیه ی سینمای کشورمون که امیدواریم تنها سکانس حضورش در این سریال نباشه و باز هم ببینیمش.
از تشابه سکانس در آغوش گرفتن دلورس توسط کیلب و تدی.
تا تشابه رفتاری دلورس به دکتر فورد که جنجال بزرگی رو بین طرفداران به پا کرد.
دکتر فرد، که حالا می دونیم تا به این جا کد های پاک شده ذهنی توسط برنارده اما مطمئنا باید منتظر دوباره دیدنش باشیم.
مطمئنا هفته های پر هیجانی رو در پیش داریم و امیدوارم همراهمون باشید.
از اینجا »
تئوری های قسمت اول فصل سوم سریال Westworld ؛ ورود به دنیای جدید! رو مطالعه کنید!
نقد و بررسی قسمت دوم فصل سوم سریال وست ورلد ; وستروس پارکی در دلوس!
