در این قسمت از سریال مانکن دور باطل وقت کشی های سریال رو مرور می کنیم. با ما در نقد و بررسی قسمت بیست و دوم سریال مانکن همراه باشید.

در ادامه بخوانید » از اینجا نقد و بررسی سریال مانکن قسمت های قبلی رو مطالعه کنید.

 

این قسمت از سریال مانکن جدال بهرام با دوستش رو شاهد هستیم. فلشی که افتاده دست دوست بهرام و می خواد از طریق اون فلش از اخگر اخاذی کنه.
اما نکته ی حائز اهمیت احمقانه بودن روایت داستان بود.

این که بهرام با دو تا داد و شاخ بازی درآوردن احمقانه و مسخره تونست رفیقش رو آروم کنه و به عبارتی بترسونه که از خیر اون همه پول بگذره و فلشی رو که خودش پیدا کرده رو دو دستی تقدیم کاوه کنه. که این ماجرا هیچ رقمه با عقل جور در نمیومد.

و خوب واقعا جای همچین خطاهایی در روند داستان و عقلانی نبودنش، مخصوصا در شرایطی که به پایان سریال نزدیک میشیم قابل پذیرش نیس.

اما نکته ی مهم دیگه حدسیات واضح ما در رابطه با تعقیب کردن سلمان و رسیدنش به جمشید بود. اما جالبی داستان اونجاس که سریال یه جوری فلش بک زد به عقب و چیدن نقشه های سلمان و چطور رسیدنش به جلال رو بهمون نشون داد که انگار یه اتفاق محال و غیر قابل حدس بود.



این واضحه که ما از ابتدای این داستان با روند تعقیب کردن های سلمان به خوبی آشنا شدیم و این چیزی بود که مطمئنا تمام بیننده های سریال چطور رسیدن سلمان به جلال رو پیش بینی میکردن و نیاز به این همه فلش بک و وقت کشی های اضافه نبود.

در کل در این قسمت دو اتفاق مهم افتاد. اول این که همتا فهمید که پدرش یه معدن رو به نامش زده و حالا می تونه بین این همه آدم حرفی برای گفتن داشته باشه و دوم این که کتایون از راز پدرش و سلمان با خبر میشه.

کلیت فیلم نامه ی این سریال می تونه یه نمره ی معقول رو بگیره، اما این وقت کشی های بیجا مطمئنا امتیازات زیادی رو از سریال کم می کنه.

به جز این اتفاق در تمام طول این قسمت شاهد گریه های کتایون و پند و اندرزهای سلمان بودیم.
در واقع سریال در این قسمت کاملا واضح بهمون فهموند که به بعد تجاریش بیشتر از رضایت مخاطبانش اهمیت میده وگرنه این همه وقت کشی عجیبه.

نقد و بررسی قسمت بیست و دوم سریال مانکن

نکته ی مهم دیگه در رابطه با بازی فوق العاده خوب مریلا زارعیه. در واقع مریلا زارعی فراتر از نقشی که بهش سپرده شده بود عمل کرد و اونقدر خوب بود که ضعف های فیلم نامه و شخصیت متاطم کتایون رو از بین برد.

در این قسمت این حجم از گریه های طولانی می تونست حوصله سر بر باشه، اما اونقدر خوب اجرا شد که حداقل از این حجم از تکرار خسته نمیشدیم.

در ادامه بخوانید »

و خشم کتایون و بازی بدون کلامش موقع پخش شدن موزیک سریال بی نهایت جای تحسین داره. یه اجرای تئاتری فوق العاده از مریلا زارعی که کاملا حس خشم رو به بیننده منتقل میکرد.

وقتی از بازی خوب و در مقابل از بازی حوصله سر بر حرف می زنم، میشه برای معیار مقایسه مریلا زارعی و همایون ارشادی در نظر گرفته شون. همایون ارشادی از این حجم از بازی ضعیف متعجبم کرد. همون دو سه سکانس پشیمونی جمشید کافی بود برای نشون دادن بازی که اصلا طبیعی نبود و گریه ها و حرف هایی غیر واقعی و مصنوعی رو به مخاطب نشون داد.

و در نهایت می خوام به موفقیت سریال در رابطه با شخصیت پردازی شخصیت کتایون اشاره کنم که یک شخصیت منفی دوست داشتنی و قابل درک رو برای بیننده ساخت که برگ برنده ایه در تولید این سریال.

این که سرنوشت این فلش با درستکار بودن کاوه قراره به کجا برسه و آیا ممکنه فلش و برگ برنده رو به راحتی از دست بدن یا نه چیزیه که باید براش منتظر بمونیم تا ببینیم سریال چی برامون در نظر گرفته.
فقط امیدوارم سریال با کش دادن های بی جا از امتیازات خودش کم نکنه.

در ادامه بخوانید » نقد و بررسی قسمت بیست و سوم سریال مانکن ؛ پایان شب سیه سپید است!