این قسمت از سریال در رابطه با حس حمایت بود. با ما در نقد و بررسی قسمت سوم فصل چهارم this is us همراه باشید.

مطالعه بررسی قسمت به قسمت فصل چهارم سریال This is us

نقد و بررسی قسمت سوم



این قسمت از سریال this is us با عموی پیرسون ها آغاز میشه. عمویی که قراره جلسات مشاوره اش رو شروع کنه. کسی که به شدت با جلسات مشاوره مخالف بود و به سختی شروع به حرف زدن و ارتباط برقرار کردن با مشاورش شد. و زمانی که فهمید مشاورش قراره عوض شه شروع به پرخاش و شکستن شیشه ی جلسه ی مشاوره می کنه و همین باعث میشه پای کوین وسط بیاد.

سریال this is us

کوینی که سعی می کنه حامیش باشه و کمکش کنه.
رندالی که برای روز اول مدرسه اش با ذوق و شوق حاضر میشه ولی با پوشیدن کتونی نامناسب توبیخ میشه و وقتی به خونه زنگ می زنه کوین به کمکش میاد و حمایتش می کنه.



رندالی که در های دفترش رو کنده تا با مردم مستقیم در ارتباط باشه، کسی که به خاطر سیاست هاش و رفیقی که مشاورشه ازش انتقاد میشه. به دید افراد با تجربه دوست و مشاور رندال مشاوره های اشتباهی رو به رندال میده ولی در نهایت در مقابل تمام انتقادها با حس حمایت رندال مواجه میشه.
جک با امضای قرار دادی اشتباه در شرکت تا مرز اخراج پیش میره، ولی با حمایت و فداکاری نزدیک ترین دوستش کارش رو نگه می داره.
کیت که به دلیل چاق بودنش حس بدی بهش دست میده ولی با حمایت توبی مواجه میشه.

در ادامه ی نقد و بررسی قسمت سوم فصل چهارم this is us

نقد و بررسی this is us

دیژا که حالا میفهمه پسری که باهاش آشنا شده بچه داره و حمایت خواهرش رو تو این موضوع میبینه.

به نظرم این قسمت از سریال قصد داشت راجع به حس حمایت صحبت کنه. حسی که اگر دریافتش کنی خودن هم ناخوداگاه اون رو به دیگران هدیه میدی.



و سریال جز به جز این حامی بودن ها رو بهمون نشون داد و در انتهای سریال اون رو در یک سکانس خلاصه کرد. وقتی کوین شروع به حرف زدن می کنه و دختری که تازه باهاش آشنا شده شروع به خندیدن به حرف های کوین می کنه، مسئول جلسه ازشون می خواد که ساکت باشن و شان جلسه رو حفظ کنن. ولی وقتی کوین هم می خنده و یه جورایی از خندیدن اون دختر حمایت می کنه کل افراد اتاق هم شروع به خندیدن می کنن.

سریال this is us
سریال در این قسمت به اهمیت حامی بودن و مورد حمایت قرار گرفتن پرداخت و اون رو به صورت اتفاقات زنجیر وار به تصویر کشید و در هوشمندانه ترین حالت ممکن این کار رو به سرانجام رسوند.

مرد عصبانی که از پارک کردن ماشین توبی وسط پیاده رو گله می کرد و شروع به تهدید کردن کیت کرد، ناخوداگاه ماجرای زندگیش رو برای کیت تعریف کرد. این که در تصادف دچار عارضه ی جدی و شدید شد، که به خاطرش مجبور شد حتی غذا خوردن رو دوباره از اول یاد بگیره و  داره راه رفتن رو تمرین می کنه ولی ماشین توبی کارش رو سخت می کنه.



کیت متاسف شد و سعی کرد با حرف ها و رفتارش ازش حمایت کنه و اون مرد آروم شد  و در نهایت رفیق و همراهی شد برای کیت.

مثل همیشه this is us با نبوغ و هوشمندی و طنزی فوق العاده روی مهم ترین و بنیادی ترین ویژگی های انسانی و رفتاری تمرکز کرد.

سریالی که هر هفته شگفت زدمون می کنه این هفته هم به خوبی این کار رو انجام داد.بی صبرانه منتظر قسمت های بعدی سریال می مونیم.

در ادامه بخوانید» نقد و بررسی قسمت چهارم فصل چهارم this is us ; روابط پیچیده ی والدین و فرزندان