در این قسمت از سریال کرگدن پرده از رازهای زیادی برداشته میشه. با ما در نقد و بررسی قسمت شانزدهم سریال کرگدن همراه باشید.

بررسی تمامی قسمت های سریال کرگدن از اینجا » نقد و بررسی سریال کرگردن 

نقد و بررسی قسمت شانزدهم سریال کرگدن

بر اساس سر نخ هایی که در قسمت قبل بهمون داده شده بود و همون طور که در نقد قسمت قبل هم بهش پرداختم، رابطه ای بین گیسو و کاظی وجود داشته و حالا در این قسمت شاهد بودیم این رابطه, رابطه ای عاشقانه بوده که نه در طول این ماجرا بلکه از قبل این جریانات وجود داشته.

این که بر اساس چه منطقی این دو تصمیم گرفتن که رابطه شون رو از دوستاشون پنهان کنن, چیزیه که حداقل تو این قسمت جوابی بهش داده نشد و کاش واقعا دلیلی منطقی داشته باشه چون این پنهان کاری برای این مدت طولانی و وسط این همه جریان و اتفاق واقعا منطقی به نظر نمیرسه.



و چقدر این موضوع لذت بخشه که ما هر بار به سکانس ورود بچه ها به چالش ادرنالین وارد میشیم و هر بار اطلاعات جدیدی از اون سکانس بهمون داده میشه و به نظرم این بازی با زمان و پنهان کردن اطلاعاتی از سکانس های مختلف یکی از جذابیت های بزرگ این سریاله.

اما برگردیم به سکانس ابتدایی این اپیزود جایی که پدر نوید وارد آسایشگاه میشه تا باهاش حرف بزنه و به جایی میرسه که حرف ها کمی احساسی میشه و نوید شروع می کنه به اشک ریختن و به نظرم همین سکانس گواه بزرگیه بر این موضوع که نوید همه چیز رو یادشه.

برگردیم به بهنام، کسی که گویا عاشق سینه چاک نازنینه اما به نظرم می تونه جایی سوپرایزمون کنه و بفمیم یکی از آدم های مهم پنهان داستان بوده.
اما از تمام این حدسیات مهمتر ونوشه است، ونوشه ای که حالا دیگه به عینه اشاره می کنه فقط یه مهره ی ساده است. اما این که مهره ی اصلی این داستان کیه، با روندی که از این سریال شاهد بودیم باید جلوی چشمامون باشه ولی ما فکرش رو نمی کنیم و نمیبینیمش.
گیتی می تونه یکی از گزینه هایی باشه که باید بهش دقیق تر شیم.



اما همون طور که در قسمت قبل بهش اشاره کردم مطمئنا گردنبندی که نوید به ونوشه داد داستان داره و در این قسمت مشخص شد که واقعا داره.
در واقع اون گردنبند دو چشم داشت که یکیش میکروفون و یکیش دوربین بود تا تمام حرکات ونوشه زیر نظر گرفته شه.

حتی من در این قسمت به این شک کرده بودم که شاید این گردنبند بک آپ اطلاعات دزدیده شده از ونوشه رو تو خودش پنهان کرده.
به هر حال ونوشه حالا از گیسو، نازنین، دانیال و کاظی برای پیدا کردن اون بک آپ کمک خواسته.
و در مقابل این درخواست واکنش گیسو از همه جالب تر بود. این که به ونوشه گفت که اون گردنبند چه داستانی داره و از حالا به بعد می خواد تو تیم ونوشه باشه و مثل اون زندگی کنه.

در ظاهر میشه به ابن نتیجه رسید که به خاطر عصبانیت از کاظی و شرایط بد روحیش وسط این ماجراها رفته تو تیم ونوشه اما این سریال، سریال غافل گیری هاست و مطمئنا همیشه زیر پوسته ی ظاهری هر اتفاقی داستان بزرگی وجود داره.

کوروش هم شخصیتیه که در این قسمت فهمیدیم به شدت عاشق گیسو شده اما این که چطور سر از رابطه با مادر گیسو یعنی گیتی دراورده چیزیه که ما رو بیشتر به این سمت میبره که گیتی شخصیت مهمی در این داستان داره.
باید منتظر موند و دید در پایان این سریال چی در انتظارمونه.

در ادامه بخوانید » نقد و بررسی قسمت هفدهم سریال کرگدن ؛ اون که میبینی من نیستم!