در قسمت هشتم سریال this is us حواسمون رو جمع خونواده می کنیم. با ما در نقد و بررسی قسمت هشتم سریال this is us همراه باشید.

مطالعه نقد و بررسی قسمت های قبلی فصل چهارم سریال This is us

 نقد و بررسی قسمت هشتم سریال this is us

 

نقد و بررسی قسمت هشتم سریال this is us

در این قسمت از سریال this is us به صورت نامحسوس وارد داستان زندگی ربکا میشیم. کسی که در ابتدای این اپیزود در چند سکانس از طول زندگیش روند چند ساله ی زندگیش رو میبینیم وقتی که تخت خواب رو همیشه با همکاری جک مرتب می کرد و حالا امروز مجبوره تنها این کار و انجام بده و خوب از پسش هم بر نمیاد.

همون طور که رندال اشاره کرد ربکا آدمی نیست که مشکلاتش رو به زبون بیاره، این که یه زن تنهاس، این که تو اوج جوونی همسرش رو از دست داده ومجبور بوده تنها سه فرزندش رو بزرگ کنه.

در ادامه بخوانید »

شاید رندال اینا رو نه فقط به کسی که داشت از ربکا مصاحبه می گرفت، بلکه به همه ی ما یادآوری می کرد. ربکا هیچ وقت این حرف ها رو به زبون نیاورد چون خواست سریال این بوده که ربکا رو همیشه به عنوان یه زن قوی بشناسیم. زنی که شاید دیگه همسری کنارش نبوده تا تخت خوابش رو باهاش مرتب کنه ولی همیشه سعی کرده بدون در خواست کمک از کسی این کار رو انجام بده و همیشه رندالی بوده که بدون درخواست کمک در اول صف برای کمک به ربکا حاضر بوده.



این که رندال همیشه سعی کرد مراقب ربکا باشه و نگرانی در رابطه با مادرش رو همیشه مثل یه بار به دوش کشیده و این نگرانی رو تا به امروزش حس می کنیم. وقتی در رابطه با موبایل مادرش و فراموشی های کوچیکی که دچارش میشه از همه دقیق تره و تنها کسی که متوجه این موضوع میشه رنداله.
جایی که در یکی از اپیزودها در پیری ربکا اون رو یه فرد آلزایمری دیدیم و امروز در این اپیزود شروع این ماجرا رو شاهد هستیم.

شاهد دردناک بودن این موضوع که مهم نیست چقدر قوی باشی و از پس چه سختی هایی بر اومده باشی در نهایت یه روزی پیری از راه میرسه و تو ناگزیری که تسلیمش بشی.

خلاء ی که ربکا حتی وقتی ازدواج مجدد کرد همیشه همراهش بوده و باری که همیشه به خاطر فرزندانش رو دوشش بود، زندگی سختی رو براش رقم زد و همون طور که از حرف های رندال فهمیدیم شاید بیست سال خلاءی که با ازدواج ربکا بین خودش و فرزندانش ایجاد کرد این شرایط رو سخت تر و پیچیده تر کرد.

 نقد و بررسی قسمت هشتم سریال this is us

نقد و بررسی قسمت هشتم سریال this is us

کوین و کسیدی هم به خاطر رابطه ی پیچیدشون باهم دچار سردرگمی شدن.
همیشه برام سوال بوده که کوین با اون شخصیت بی پروا و جسور و بی ملاحضه چطور به همچین پسر مهربون و اجتماعی تبدیل شد. شاید بزرگترین تضادی که در این سریال و در یک شخصیت از کودکیش تا بزرگسالیش وجود داره و به شدت به چشم میاد شخصیت کوین باشه.

در هر صورت کوین خودش رو وارد دعوایی می کنه که آسیب بیینه، به خاطر احساس گناه و دیدین چهره ی پدرش در صورت عموش و احساس این که اون ازش راضی نیست.که شاید خودش رو تنبیه کنه به خاطر گناهی که مرتکب نشده و تمام هدفی که داشته کمک به کسیدی بوده و نه هیچ چیز دیگه ای.

از طرف دیگه قرار مالک و دیژا و خوشمزگی های وجود بث در قرار عاشقانه ی این دو نفر جذابیت خاصی داشت. اما مهم ترین نکته دغدغه ی فکری دیژا و خواستش برای دیدن مادرشه. و مطمئنا اتفاقات مهمی رو در این رابطه در قسمت های آینده شاهد هستیم.

این قسمت از سریال در اوج آرامش پیش رفت. این قسمت از سریال از اون دست قسمت هایی بود که بستر و شرایط اتفاقات مهم رو آماده می کنن. نگاه عجیب کیت زمانی که شوهرش خوردن اولین غذای جامد رو توسط فرزندشون از دست داد، یعنی تو این قسمت فقط هیزم هارو روی هم چیدیم تا در اپیزودهای بعد آتیش بزرگی رو روشن کنیم.

در ادامه بخوانید» نقد و بررسی قسمت نهم سریال this is us ; این ما هستیم!!!