در این قسمت ازسریال هم گناه، اپیزودکسل کننده ای رو پشت سر گذاشتیم، با ما در نقد و بررسی قسمت پنجم سریال هم گناه همراه باشید. همچنین بررسی قسمت های قبلی رو از اینجا بخونید.
در این اپیرزود از سریال هم گناه، سریال دچار سردرگمی های زیادی بود. متاسفانه اون دردی که خواسته و ناخواسته سریال هامون بهش دچار میشن، اینه که معمولا برای حفظ قالب سریال سعی می کنن داستان رو اروم پیش ببرن. و متاسفانه هیچ وقت به این نکته توجه نمیشه که قالب سریال به معنای کش دادن داستان و اروم پیش بردن روایت نیست.
همچنین بخوانید »
نقد و بررسی قسمت سوم فصل سوم سریال وست ورلد! شارلوت کدوم مرواریده؟
نقد و بررسی قسمت بیستم سریال کرگدن ؛ خواهران غریب!
بهترین فیلم های کمدی 2020 تا به اینجا !
بلکه در مقابل باید فیلم نامه ای انتخاب شه که حداقل و در بدترین حالت یک اتفاق مهم رو پوشش بده تا بیننده همیشه برای دیدن قسمت بعدی منتظر بمونه.اما متاسفانه این درد مشترک گریبان گیر تمام سریال های ایرانی میشه حتی سریال هایی که ازشون توقع آنچنانی داریم.
ما همچنان از پیمان انکار و از فریبرز اصرار برای بخشش رو شاهد هستیم.از همه بدتر اینه که همچنان هیچ کس وارد داستان اصلی و گذشته نمیشه و ازش حرفی نمیزنه. این روند تکراری به شدت داره به سریال آسیب میزنه.
در این اپیزود لیلا زمانی که برای دیدن پسرش وارد بیمارستان میشه و از پشت در اتاق به پسرش و فریبرز نگاه می کنه پیمان بهش آروم اشاره می کنه که برو میبینتت.و جواب لیلا جالبه که میگه خب ببینه!
اگر قرار بود با اومدن لیلا هیچ اتفاقی نیوفته خب چرا این سکانس در سریال قرار داده شد. اگه براش مهم نبود که فریبرز ببینتش چرا این همه سال خودشو پنهون کرد، اگر می خواست بره چرا دو، سه بار مکث کرد و برگشت و به بیننده این حس رو داد که می خواد وارد اتاق شه.
آیا این اتفاقات چیزی غیر از وقت کشیه؟؟؟؟
منصفانه میشد این سکانس رو در صورتی روند طبیعی و ایجاد هیجان سریال به حساب اورد که اتفاقات زیادی در حال رخ دادن بود. اما وقتی تعداد صحنه های فرعی داستان زیاد میشه واقعا نمیشه نا دیده اش گرفت.
مثلا سکانس مربوط به اون چند نفری که اومدن پشت در خونه سامان و تهدیدش کردن. ماجرایی فوق فرعی بود که میشد در همون اپیزود قبل به سرانجامش رسوند و تو دو سه سکانس جمعش کرد. اما این اپیزود تایم زیادی صرف اون دعوا و رسیدن ارمان و سیما بهش و راضی کردنش برای به خواستگاری اومدن شد.و با وجود همچین سکانس هایی دیگه نمیشه ریتم آروم سریال رو نادیده گرفت.
اتفاق قابل توجه دیگه در این اپیزود این بود که همچنان شخصیت مجهول فرهاد ازار دهنده است. چرا جدایی از این خونواده زندگی می کنه ، چرا با پدر ارمان که حالا می دونیم که کیه در ارتباطه، چرا همه از پدر ارمان بیزارن؟ و هزاران سوالی که در ذهنمونه و متاسفانه سریال به جای پرداختن بهشون و رد و نشون دادن در باره اش ما رو با مسائل کم اهمیت سرگرم می کنه.
شخصیت فرهاد که تا حالا نمیشد تشخیص داد که واقعا عاشق بهاره یا از روی خیر خواهی می خواد بهش کمک کنه در این قسمت به این موضوع اعتراف کرد که هدفش فقط کمک به بهاره هر چند احتمال اینم هست که در ظاهر اینو به زبون بیاره.
در هر حال از اهمیت این موضوع فعلا نمیشه مطمئن بود که ایا تاثیری در روند سریال داره یا نه.
اما نکته ی حائز اهمیت در این اپیزود این بود که با فلش بکی که به گذشته زده شد حالا می دونیم که اولا تمامی اعضای خونواده ی فریبرز در رابطه ازدواجش با لیلا مخالف بودن و از همه مهم تر نسرینی که حالا ازش به عنوان همسر دوم حرف میزنیم کسی بوده که از قبل در زندگی فریبرز حضور داشته.
و به احتمال زیاد این قصه به گناه مشترک اعضای خونواده صبوری برمیگرده که چطور زندگی فریبرز و لیلا رو نابود کردن.سریال جدایی از ریتمش، تیم و کارگردانی و بازیگری خوبی داره امیدوارم بهتر از این پیش بره و تجربه ی خوبی رو برامون به جای بگذاره.
امیدوارم از نقد و بررسی قسمت پنجم سریال هم گناه لذت برده باشید، لطفا شما هم نظرتون رو راجع به این قسمت با ما به اشتراک بگذارید.
