با نقد و بررسی قسمت چهارم و پنجم سریال Watchmen همراه ما باشید.از اینجا بررسی قسمت های قبلی سریال watchman را مطالعه کنید.. یکی از نکات مثبتی که بعد از چند قسمت پخش شده میشه به وضوح در کار سازندگان واچمن دید اینه که اگرچه سریال ادامه ای بر داستان کمیک هستش و کمیک های واچمن هم داستان پیچیده و چند لایه ای داره، ولی برای لذت بردن از سریال لازم نیست که حتما کمیک رو خونده باشید و ذره ذره جزئیات اون رو بدونید. حتی شخصیت ظاهرا منفی سریال هم که در قسمت چهارم معرفی شد، کاملا جدید هست. اما این به این معنی هم نیست که اگه کمیک های واچمن رو خونده باشید فرقی به حالتون نداره. 

سازندگان برای کسانی که کمیک هارو مطالعه کردن هم امتیازات ویژه ای در نظر گرفتن که اگر کسانی که با داستان اصلی آشنایی ندارن مثلا به اندازه فیلم بتمن آغاز میکند کریستوفر نولان از سریال لذت ببرن، افرادی که کمیک رو خوندن و جزئیات داستان رو میدونن به اندازه شوالیه تاریکی از سریال لذت میبرن. هر دو لذت خودشون رو دارن ولی در دو لول متفاوت. برای مثال در همون قسمت اول با بارش ماهی های مرکب از آسمان روبرو میشیم و احتمالا افرادی که داستان رو میدونن سریعا میفهمن که این بارش ها ربطی به همون هشت پای غول پیکر ظاهر شده توی منهتن و قاتل جون میلیون ها نفر داره. که خب به خودتون افتخار میکنید که زودتر از همه منظور سازندگان رو فهمیدید و از روایت داستان نسبتا سر راست و همزمان معمایی لذت میبرید.



اما اگه ندونید که قبلا یک هشت پای غول پیکر وسط نیویورک ظاهر شده، مطمئنا سطح معمایی بودن سریال برای شما بالاتر میره. اما لیندلوف نهایت تلاشش رو هم میکنه که فردی که از هیچی خبر نداره گیج نشه و ذره ذره اطلاعاتی از دنیای گذشته سریال رو بهش میده که برای بیننده ای که داستان رو میدونه نوعی خاطره بازی محسوب میشه.

نمونه دیگرش رو هم در قسمت دوم و نمایش آدریان وایت درباره دکتر منهتن میبینیم. لیندلوف و نویسندگان سریال با این کار هم تونستن اطلاعاتی درباره یکی از مهم ترین شخصیت های دنیای واچمن به افرادی که شخصیت ها رو نمیشناسن بدن و هم تونستن به کسانی که از شخصیت ها رو میشناسن و اطلاعات کافی دارن، سرنخی از نقشه های ازمندیاس و یا حتی جایی که در اون حضور داره بدن. در واقع لیندلوف تونسته دو نوع تجربه کاملا متاوت رو برای دو گروه بیننده سریال رقم بزنه و تا اینجا هم از اون سربلند بیرون اومده.

نقد و بررسی قسمت چهارم و پنجم سریال Watchmen

 

به عنوان آخرین نمونه از این کار سازندگان سریال هم میتونیم به قسمت پنجم و شخصیت وید یا همون لوکینگ گلس اشاره کنیم. وید یکی از افرادیه که توی دوم نوامبر یعنی همون روزی که هشت پای غول پیکر به دست آدریان وایت توی نیویورک تلپورت شد، در محل حادثه حاضر بوده. البته نه اونقدر نزدیک که جون خودش رو از دست بده. موضوع اینه که وایت بجز ساخت هشت پای غول پیکر و فرستادنش به نیویورک، با استفاده از امواجی باعث ایجاد نوعی ترس شدید کیهانی و دیوانگی برخی افراد دیگه هم شد که تاثیرات اون تا زمان حال هم بر روی افرادی مانند وید مونده. کسی هم که از گذشته دنیای واچمن خبر نداشته باشه با فهمیدن سرگذشت وید از اتفاقاتی که افتاده و تاثیراتش بر روی مردم آگاه میشه.



بریم سراغ نکات دیگه ی این دو قسمت. اما قبلش اخطار بدم که ادامه نقد و بررسی قسمت چهارم و پنجم سریال Watchmen کل اتفاقات این دو قسمت رو اسپویل میکنه. شاید هم به صورت اتفاقی قسمت های بعد هم اسپویل شد.(البته همینجا تاکید کنم زمانی که این بررسی نوشته شده من قسمت های بعد رو هنوز ندیدم)

توی قسمت چهارم شخصیتی معرفی شد به اسم لیدی ترو که احتمالا نقش شخصیت منفی داستان رو بازی میکنه و جای ازمندیاس رو گرفته. چیزی که این احتمال رو قوی تر میکنه اینه که نه تنها الگوی اصلی لیدی ترو آدرین وایت یا همون ازمندیاسه، بلکه دقیقا بعد از ناپدید شدن آدرین وایت تمام مال و اموال اون توسط لیدی ترو خریداری شده و رسما جایگزین اون شده. اوایل قسمت سوم هم میبینیم که لیدی ترو در زمان بندی و آینده نگری دست کمی از خود وایت نداره و جدا میشه اون رو جانشین بر حقش دونست. البته بعیده که سازندگان با پشت پازدن به داستان اصلی، یک شخصیت منفی تاریک و شرور عادی طراحی کرده باشن پس تا زمانی که از اهداف لیدی ترو با خبر نشدیم نمیشه اون رو قضاوت کرد.

حالا بازهم معمای دیگه ای که مطرح میشه اینه که لیدی ترو با خریدن زمین خانواده کلارک(اسم سوپرمن هم کلارکه) و بعد از اون سقوط یک چیز شهاب سنگ مانند از آسمون(دقیقا مثل اوریجین سوپرمن) صاحب چه چیزی شده. یک موجود فضایی مثل سوپرمن؟ یک نوع ماده خاص؟ یا شاید هم وایت با توجه به این که توی قسمت پنجم دیدیم که جایی خارج از زمین زندگی میکنه، چیزی رو به سمت زمین فرستاده تا بقیه رو از زنده بودنش با خبر کنه.

نقد و بررسی قسمت چهارم و پنجم سریال Watchmen

 



در ادامه آنجلا هم اطلاعات بیشتری درباره پدربزرگش و همینطور خانوادش کشف میکنه. پدربزرگ آنجلا مشخصا نقش بزرگی توی حوادث سریال داره و قسمت به قسمت هم به رازآلودی این آدم اضافه میشه جوری که همزمان با کشف اطلاعات جدید درباره اون، بازهم برامون ناشناخته باقی میمونه. البته اتفاقاتی که توی قسمت پنجم افتاد و کمی بعدتر بهشون اشاره میکنم میتونه وعده این رو بهمون بده که قسمت ششم رو کاملا در حال کشف ماهیت اتفاقاتی هستیم که پدربزرگ آنجلا پشتشونه.

آنجلا به همراه لوری بلیک که در ادامه جای جاد کرافورد رو هم میگیره به مکانی میرن که به احتمال خیلی زیاد نقش اساسی رو در اتفاقات آینده ایفا میکنه. ساخته بلند و فوق پیشرفته لیدی ترو که با اسم ساعت هزاره شناخته میشه. باید دید که آیا دست لیدی ترو و سواره نظام هفتم توی یک کاسه هست و با توجه به اتفاقات قسمت پنج، ساعت هزاره یک دستگاه تلپورتر غول پیکره یا چیز دیگه. در آخر قسمت چهار هم میبینیم که پدربزرگ آنجلا و لیدی ترو در ساعت هزاره در حال گفت و گو هستن و لیدی ترو از تزلزل ویل در راهی که توش قدم گذاشته نگرانه. قبل از اون البته یک اتفاق مهم هم میوفته.



دختر لیدی ترو با حالتی آشفته سراغ مادرش میاد تا خوابی که دیده رو با مادرش در میون بزاره. واکنش لیدی ترو به صحبت های دخترش جوریه که انگار میدونه که دخترش داره درباره چی باهاش حرف میزنه. حالا کمی میریم جلوتر به قسمت پنجم. آنجلا قرص های پدربزرگش رو برای آزمایش و فهمیدن ماهیتشون به وید (لوکینگ گلس) تحویل داده. بعد از تحقیقات مشخص میشه که اسم این قرص نوستالژیا هستش و خاطرات افراد توی اون ها قرار داده میشن (پس ویل درباره قرص هاش به آنجلا دروغ نگفته بوده). از اینجا میشه فهمید که سرم هایی که به دختر لیدی ترو وصل بوده به احتمال زیاد حاوی ماده نوستالژیای خود لیدی تروئه.

نقد و بررسی قسمت چهارم و پنجم سریال Watchmen

از اونور خوردن ماده نوستالژیای یک فرد دیگه ممکنه باعث اختلالات روانی شدیدی بشه که آنجلا ریسکش رو به جون میخره و با خوردن همه قرص های ویل قبل از دستگیریش، ما و خودش رو در قسمت بعدی راهی کشف خاطرات ویل میکنه.

حرف از دستگیری آنجلا شد پس بریم سراغ قسمت پنجم تا اتفاقاتی که منتهی به دستگیری آنجلا شدن رو مرور کنیم.

قسمت پنج اپیزود اختصاصی لوکینگ گلس بود و به نظر من تا اینجا بعد از قسمت سوم، بهترین قسمت این فصل بوده. وید از همون اول با نشون دادن دقتش در همه چیز، خودش رو به شخصیت جذابی تبدیل کرده بود و حالا هم با فهمیدن گذشته تاریکش و ترس هاش برامون شخصیت جالب تری هم شد. وید همونطور که قبل تر اشاره کردیم در زمان فاجعه نیویورک همون اطراف بوده و تاثیر عمیقی بر روی اون گذاشته. در همون شبی که هشت پای غول پیکر توی نیویورک تلپورت شد وید از طرف کلیسا برای آگاه کردن مردم از وضعیتی که توی اون هستن فرستاده شده بود. 



اما وضعیت اضطراری اون زمان نه هشت پای غول پیکر، بلکه ساعت آخرالزمان بوده. ساعت آخرالزمان ساعتیه که هرچند وقت یک بار دانشمندان دور همدیگه جمع میشن و احتمال وقوع جنگ اتمی رو روی اون نشون میدن. هرچقدر ک ساعت به نیمه شب نزدیک تر باشه یعنی جنگ اتمی هم نزدیک تره. توی دوم نوامبر این ساعت روی یک دقیقه مانده به نیمه شب تنظیم شده بوده چون آمریکا و شوروی هردو بمب های اتمی خودشون رو روی همدیگه هدف گیری کرده و آماده شلیک بودن.

اما نقشه وایت برای نجات دنیا هم همین لحظه شروع میشه و با تلپورت کردن هشت پای غول پیکر خودش در نیویورک، آمریکا و شوروی رو بر علیه دشمن مشترک ساختگیشون متحد میکنه. اما به قیمت جون میلیون ها نفر آدم بیگناه و تاثیرات شدید بر روی میلیون ها نفر دیگه.

این تاثیرات تا حدی روی وید شدید هستن که وید یک پناهگاه زیرزمینی برای فرار در زمان بارش ماهی های مرکب از آسمان داره و حتی وسیله هشدار دهنده ای به اسم امنیت برون ابعادی توی خونه خودش داره که بهش هشدار بده. تاثیر از این هم عمیق تر هست و دلیل اینکه وید همیشه زمانی که نقاب خودش رو نپوشیده کلاه به سر داره اینه که توی کلاهش ماده ای به اسم رفلکتاتین داره که از مفزش در برابر امواج مخرب مثل روز حادثه مراقبت میکنه و حتی جنس کل نقابش هم از همین مادست.

البته افراد زیادی مثل وید وجود دارن که که از مشکلاتی دقیقا مثل مشکلات وید برخوردارن و انجمن هایی هم وجود داره که این افراد دور همدیگه جمع میشن و با همدیگه درد و دل میکنن. هیجان اصلی از زمانی شروع میش که وید بعد از دیدن زنی در یکی از همین جلسات و تعقیب اون، به مخفیگاه سواره نظام هفتم میرسه.



البته همه این اتفاقات نقشه بوده تا وید رو به جایی که میخوان بیارن. از اینجا مشخص میشه که سواره نظام هفتم بیشتر از یک فرقه نژاد پرست سادست و حتی سناتور کین و همچنین جاد کرافورد هم از اعضای سواره نظام هفتم هستن. وید اعضای سواره نظام رو در حال آزمایش دستگاه تلپورتی میبینه ولی هنوز مشخص نیست که با استفاده از دستگاه قصد تلپورت چه چیزی رو دارن. 

سناتور کین برای وید توضیح میده که قصد کشتن اون رو نداره و فقط قصد آزاد کردنش از ترسی که اون رو کنترل میکنه رو داره و فیلمی رو برای وید پخش میکنه که باعث میشه تمام حقایق پشت بارش ماهی مرکب و هشت پای غول پیکر برملا بشه.

نقد و بررسی قسمت چهارم و پنجم سریال Watchmen

 

توی این فیلم که آدرین وایت بیست و چهار ساعت قبل از تلپورت هشت پای غول پیکر ضبط کرده، وایت در حال توضیح تمام حقایق برای رئیس جمهور هفت سال بعد یعنی رابرت ردفورد (بله، درست خوندید) هست. سناتور کین هم در عوض نشون دادن فیلم به وید، از اون میخواد که آنجلا رو از دور خارج کنه. چون که آنجلا از چیزهای زیادی خبر داره که نباید خبر داشته باشه.

نکته جالب اینه که خود سناتور کین هم میگه که آنجلا یا جاد کرافورد رو کشته یا خبر داره که کی اون رو کشته. پس احتمالا قضیه همکاری سواره نظام هفتم با لیدی ترو به کل منتفی میشه چون خبر داریم که قطعا ویل توی قتل کرافورد نقش داشته و لیدی ترو هم همکار وید محسوب میشه. جاد کرافورد هم عضوی از سواره نظام هفتم بوده پس میشه انتظار دشمنی گروه لیدی ترو و سواره نظام هفتم رو با همدیگه داشت.



اما چرا سناتور کین دستور کشتن آنجلا رو نداده و در عوض از وید درخواست کرد که کاری کنه آنجلا دستگیر بشه؟ اگه جوابتون اینه که سناتور کین میخواد از خونریزی بی دلیل جلوگیری کنه باید یادتون بیارم بعد از اینکه وید کاری که سناتور ازش خواست رو انجام داد سریعا توسط اعضای سواره نظام مورد حمله قرار گرفت پس آنچنان هم جون افراد برای سناتور مهم نیست. احتمالا سواره نظام قصد استفاده از آنجلا به عنوان گروگان رو دارن یا شاید هم کار دیگه ای که باید برای فهمیدنش صبر کنیم.

قبل از اینکه اعضای سواره نظام به سراغ وید بیان اتفاق مهمی میوفته. وید میره که دستگاه هشدار دهنده خودش رو دور بندازه ولی از انجامش منصرف میشه. کسی که این حجم از زندگیش رو با ترس از اتفاقی گذرونده، نمیتونه خودش رو به راحتی قانع کنه که اون اتفاق دیگه قرار نیست بیوفته. نمونه کاملش هم ویده که با اینکه میدونه تهاج میان بعدی کار موجودات فضایی نبوده و انسان ها خودشون این کار رو انجام دادن، ولی ترس خودش رو نمیتونه کنار بزاره.

اما میرسیم به جذاب ترین و کنجکاو برانگیزترین بخش هر قسمت یعنی خط داستانی آدرین وایت.



اول از همه توی قسمت چهار از ماهیت غیرزمینی مکانی که وایت توی اون حضور داره با خبر میشیم. قضیه پشت خدمتکاران شبیه به هم رو هم میفهمیم که واقعا عجیب بود و هیچ توضیحی درموردش ندارم!

اما توی قسمت بعد بیشتر به ماهیت زندان گونه ی مکانی که وایت در اون حضور داره پی میبریم. اینجا یک احتمال خیلی قوی وجود داره اون هم اینکه روی زمین آدرین وایت نقشه های دیگه ای توی ذهنش داشته و دکتر منهتن با توجه به تسلطش روی آینده، از عواقب وحشتناک نقشه وایت با خبر میشه و در سیاره ای برای اون زندانی به همراه نگهبانان زیادی میسازه.

زمانی که وایت بالاخره میتونه از زندانش خازج بشه شروع میکنه به ساختن جمله «save me» به معنی نجاتم بدید. اما اون گوشه تصویر میشه کلمه D رو هم دید که ممکنه نشون دهنده دکتر منهتن باشه.

نقد و بررسی قسمت چهارم و پنجم سریال Watchmen
گوشه بالا سمت راست تصویر میتونید حرف D رو ببینید

با توجه به مکالمه ی وایت و نگهبان زندانی که در اون حضور داره و اشاره اون ها به خدایی که مخلوقینش رو ترک کرده میشه نتیجه گرفت که اینجا ساخته ی دکتر منهتنه. اوایل قسمت اول هم میتونیم در اخبار فیلمی از دکتر منهتن در حال ساختن و تخریب یک خانه بزرگ تقریبا مثل خانه ای که وایت در اون حضور داره، ببینیم.



در پایان نقد و بررسی قسمت چهارم و پنجم سریال Watchmen بگم که سریال واچمن با روند درگیر کننده خودش به خوبی قسمت به قسمت مخاطب رو دنبال خودش میکشونه و اینکه داستانش در دنیایی با تاریخی پیچیده جریان داره ولی کسانی که با اون آشنایی ندارن هم میتونن ازش لذت ببرن، بزرگ ترین دستاورد اون محسوب میشه. به علاوه ی سکانس آغازین قسمت پنجم و بازسازی زیبای یکی از مهم ترین اتفاقات دنیای واچمن یعنی ظهور هشت پای غول پیکر در وسط نیویورک. به نظر میاد که قسمت بعد بیشتر از طرح معما، پاسخ معما ها رو ارائه کنه. باید منتظر بمونیم و ببینیم در قرص های نوستالژیای پدربزرگ انجلا چه خبره.

در ادامه بخوانید » نقد و بررسی قسمت ششم و هفتم سریال Watchmen ؛ اولین نقابدار 

ممنون از اینکه با نقد و بررسی قسمت چهارم و پنجم سریال Watchmen همراه ما بودید. حتما نظرات و پیشنهاداتتون رو از طریق بخش کامنت ها با ما در میون بزارید