نقد و بررسی فیلم یک روز بارانی در نیویورک

با ما در نقد و بررسی فیلم یک روز بارانی در نیویورک همراه باشید، این فیلم در ژانر کمدی رمانتیک و محصول سال 2019 است قبل از نقد و بررسی نگاهی به عوامل فیلم خواهیم انداخت.

عوامل فیلم

کارگردان: وودی آلن

فیلمنامه نویس: وودی آلن

تولید کننده: آمازون

بازیگران: تیموتی شلمی، سلینا گومز، ال فانینگ، جود لا ، لیو شرایبر و…

خلاصه داستان: دو جوان برای یک سفر کوتاه آخر هفته ای به نیویورک آمده اند اما درگیری ماجراهایی در این شهر می شوند.

نقد و بررسی فیلم یک روز بارانی در نیویورک

روابط! اگر بخواهیم وودی آلن و جهان بینی او را درک کنیم باید بدانیم وودی آلن درگیر روابط انسانی است روابطی که آمیخته به فلسفه ی خاص او نسبت به زندگی است.

وودی آلن و نبوغ به خصوصش معمولا کاری می کند که یک کمدی رمنس ساده با انسان های ساده که درگیر مسائلی کاملا انسانی و ساده اند با برآیندی پیچیده، هارمونیک و البته آمیخته با کمدی مواجه شوند.

فیلم های او همواره دیالوگ محور هستند و گاه بی گاه می توان شوخی طبعی خاص او را در میان جمله ها و از زبان شخصیت هایش شنید و شناخت.

چه اتفاقی افتاده است که فیلم جدید وودی آلن از این فرمول همیشگی پیروی نمی کند و آنچه از فیلمساز مولفش انتظار می رود را به معرض ظهور نمی گذارد.


همچنین بخوانید:

نقد و بررسی فیلم فانوس دریایی The Lighthouse ؛ سقوط تدریجی واقعیت

بهترین فیلم ها درباره تنهایی دنیای مدرن!(قسمت اول)


شاید عده ای این قضیه را با مسائلی غیر مرتبط با خود فیلم مثل حواشی پیرامون شخص وودی آلن و تصمیم هایی که برای عدم اکران فیلمش گرفته شد مربوط بدانند.

شاید حتی منتقدینی باشند که این مسائل را در نقدی که بر فیلم نوشته اند دخالت داده باشند اما به طور جد به شما می گویم مشکل فیلم فراتر از حواشی شخصی است.

وودی آلن در ورود به قلمروی روابط جوانان آنگونه که باید موفق عمل نمی کند

مشکل وودی آلن در فیلم جدیدش روابط هستند وودی آلن وارد قلمرویی شده است که در اتفاقی نادر آن را به درستی نمی شناسد!

ما همواره شاهد وودی آلنی بودیم که انسان ها و روابطشان را به خوبی می شناخت اما شکاف نسلی که بین وودی آلن و شخصیتهای فیلم جدیدش وجود دارد ظاهرا باعث شده است او نگاه درستی به جوانان نداشته باشد.

همیشه دو نگاه به شهری مثل شهر پاریس وجود دارد یک نگاه سطحی و توریستی که پاریس را شهری رمانتیک و عاشقانه می بیند و یک نگاه عمیق تر که یک پاریسی دارد چرا که در این شهر زندگی می کند و تاریکی و زشتی هایش را به خوبی می شناسد.

نگاه وودی آلن به جوانان نگاهی توریستی است او به خوبی اتمسفر روابط جوانان را درک نکرده است و از عمق فشارها و پیچیدگی های حیرت انگیزش که می تواند خوراکی استثنایی برای شخصی مثل وودی آلن باشد آگاه نیست.

پس جهانبینی وودی آلن هم پیرامون چیزی که به درستی به لایه های زیرینش دست پیدا نکرده است یک جهانبینی سطحی خواهد بود.

یاغی بودن در نسل جدید استانداردی به کل متفاوت با آن چیزی که در ذهن وودی آلن است دارد نسل جدید به دنبال درک جایگاه پدر و مادر براساس دشواری هایی که پشت سر گذاشته اند نیست بلکه به دنبال درک جایگاه خود  براساس چیزهایی است که خود پشت سر گذاشته است.


همچنین بخوانید: فیلم‌های شبیه Tenet که نباید از دست‌شان بدهید!


نیویورک برای جوانان قطعا چیزی بیش از پیاده روی های طولانی و ژست هنری است وودی آلن حتی شخصیت ها را به دل هنر فاخر نیویورکی می کشاند اما چون چکیده ی هنر را در رفتار شناسی آنها نمی بینیم در حد ژست باقی می ماند و نمی توان آنها را حامل جریان فکری مورد ادعای اثر دانست.

نیویورک کانون هنرهای فاخر است و برادوی قلب تئاتر و نماینده ی هنر غیر صنعتی است و سینما در این شهر نمی خواهد صرفا یک ابزار صنعتی باشد و این را نمی توان با ادا اصول های رولند پولاند با بازی لیو شرایبر به مخاطب فهماند.

وودی آلن با شیوه ای شبیه به آنچه پیشتر در فیلم تحسین شده و موفق نیمه شب در پاریس از او دیدیم به دنبال پیشبرد داستان در دل خیابانگردی هاست آنهم برای نسلی که حتی به صورت مجازی نفس می کشد!

اگر نیمه شب در پاریس گردهمایی بزرگانی از دل تاریخ است که وودی آلن آنها را به خوبی می شناسد اگر بر ایده ای استوار است که “نوستالژی برای هر نسل زمان دیگری در گذشته است” اگر دغدغه های ذهنی و فلسفی یک مرد میانسال را می شناسد در یک روز بارانی در نیویورک مطلقا اینگونه نیست.

نقد و بررسی فیلم یک روز بارانی در نیویورک
انتخاب هوشمندانه ی بازیگران در لحظاتی که فیلمنامه سکته می کند به کمک فیلم می آید

در چنین فضای آشفته ای چیزی که واقعا به کمک اثر آمده است انتخاب خوب و هوشمندانه ی بازیگر است تیموتی شلمی، سلینا گومز و ال فانینگ به خوبی در قامت شخصیت هایی که اشکالی جدی در پرداخت دارند نشسته اند و نمی گذارند مخاطب از دیدن فیلم آزرده خاطر شود.

اگر شیمی بین بازیگران نبود سکته های عجیب فیلمنامه که از عدم شناخت این قلمروی جدید توسط وودی آلن نشأت می گیرد خودش را به شکلی جدی نشان می داد.

البته فراموش نکنید که ما وودی آلن را با متر و معیار وودی آلن نقد می کنیم وگرنه یک روز بارانی در نیویورک در مقابل چیزی که به نام کمدی رمنس در هالیوود می شناسیم به سمفونی نهم بتهوون بیشتر شبیه خواهد بود.

وودی آلن فارغ از فشارهایی که در زندگی تحمل می کند و فارغ از درست و غلط بودن این رفتارها، با آن وودی آلنی که ذهن زیبایش تا عمق هسته ی روابط را می شکافت و تازه باز هم پیش می رفت فاصله گرفته است.

اتفاقی که شاید دوستداران او و سینمای منحصر به فرد او را آزرده خاطر کند ولی کاری نمی توان کرد جز انتظار و خوشبینی برای آینده ای که وودی آلن در آن بتواند دوباره فیلمی شبیه به خودش بسازد.

در پایان باید بگویم فیلم یک روز بارانی در نیویورک به عنوان یک فیلم وودی آلنی قطعا ارزش یک بار دیدن را دارد به خصوص برای کسانی که شیفته ی این ژانر هستند و فراموش نکنید این فیلم هرچیزی هم که با خود نداشته باشد همچنان دارای اتمسفری وودی آلنی است که طرفدارانش آن را به خوبی می شناسند!

در ادامه بخوانید:

تاثیرگذار ترین رابطه های فیلم های هالیوودی که در خاطره ها خواهند ماند!

فیلم هایی که باید دوبار تماشا کنید تا موضوع آن را بفهمید!(قسمت اول)

10 فیلم برای آرامش و فراموش کردن همه چیز که واقعا معجزه می کند!(قسمت اول)