در صحبت با فرد افسرده به چه نکاتی باید توجه کنیم؟ اگر یکی از عزیزان مان به این بیماری مبتلا شد، چطور می توانیم به او کمک کنیم؟ از گفتن چه حرف هایی باید پرهیز کنیم؟ در این مطلب ما در پی پاسخ گویی به این سوالات هستیم، با ما همراه باشید.

بسیاری از ما در تلاش برای کمک به افراد افسرده بدتر به آنها آسیب می زنیم و باعث سردرگمی، ترس و تشدید احساس گناه در آنها می شویم. افسردگی احساسی زودگذر نیست، بلکه یک بیماری جدی و البته رایج است که حدود 15 میلیون آمریکایی بالغ را تحت تاثیر قرار داده است و بدیهی است که آمار واقعی افسردگی در کشور ما هم رقم چندان جالبی نخواهد بود.



افسردگی با بسیاری از عوامل خارجی مانند استرس، عوامل اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی، سوء استفاده، تروما و … در ارتباط است. اما این وضعیت اساس زیستی دارد، که بوسیله درگیری بین ژنتیک و مکانیسم های هورمونی و انتقال دهنده های عصبی در مغز و بدن ایجاد می شود.

فهم و قبول این امر برای عموم غیر متخصص دشوار است که افسردگی ناشی از شکست روحیه، ضعف یا عدم وجود قدرت اراده نیست! برای کمک به عزیزان تان که با افسردگی مبارزه می کنند، در صحبت با فرد افسرده از بیان این 5 جمله اجتناب کنید:

چرا یه کاری واسه خودت نمی کنی تا از این وضعیت بیایی بیرون؟

افرادی که خودشان افسرده نیستند به طور طبیعی از انفعال و فلجی که اغلب در افسردگی رخ می دهد هراسان هستند. در جامعه ی امروزی که پر از شعارهای “تو می توانی” و خودانگیزشی است، اولین واکنش ما در صحبت با فرد افسرده این خواهد بود که به او بگوییم که بلند شود و سرنوشت خود را تغییر دهد.

در حالی که این انگیزه دادن قابل فهم است، ممکن است زمانی که یک فرد افسرده این را بشنود، احساس یاس و ناامیدی بیشتری به او دست بدهد. آنها بیشتر از هرکس دیگری می خواهند که از این وضعیت بیرون بیایند، اما نمی توانند. سطح انرژی و اعتماد به نفس آنها به شدت سقوط کرده است. اگر کسی مبتلا به افسردگی جدی باشد، خلق و خو و افکار و رفتارش بیرون از کنترل خودش خواهد بود.

آخه چرا نمی تونی خوشحال و شاد باشی؟

افسردگی باعث می شود تا ذهن تان بر روی نقاط منفی و ناراحتی ها تمرکز کند. در بعضی از اشکال درمان به آنها کمک می شود که به واقعیت سنجی افکار خودشان بپردازند، ولی این یک پروسه ی اتوماتیک یا فوری نیست. این نوع درمان بیشتر در مورد دستیابی به ادراک های متعادل از جهان اطراف و پذیرفتن خوب با بد است.



تمرکز صرف بر روی شادی ساختگی می تواند برای کسی که در حال حاضر قادر به دیدن آن نیست، دلسرد کننده باشد. هیچ اصلاح یا بهبود سریعی وجود نخواهد داشت، و اگر این انتظار را داشته باشیم و به آن اصرار بورزیم فقط باعث تشدید احساس ناامیدی و حمله به خود می شویم.

“پیش روانشناس یا روانپزشک نرو” یا “دارو نخور”

مردم اغلب از درخواست کمک به دلیل ننگ بیماری روحی و احساس نداشتن کنترل روی خود می ترسند. آنها ممکن است از صحبت در مورد مسائل شخصی با یک غریبه نگران باشند یا از فرهنگی آمده باشند که در آن بحث در مورد احساسات و مشکلات خانوادگی شرم آور در نظر گرفته شده است. به ویژه داروها به دلیل داستان های اعتیاد، عوارض جانبی خطرناک، دستکاری در شرکت های دارویی و همچنین ترس عمومی از تغییر یا “از دست دادن” خود، ترسناک هستند.

صحبت با فرد افسرده

در حالیکه مطالعات و تحقیقات علمی وسیعی، مزایای روان درمانی و مصرف داروها مناسب را به طور دقیق مانیتور و ثابت کرده اند. در طی یک مطالعه NIH در سال 1998، نشان داده شد 80٪ افرادی که تحت درمان افسردگی قرار گرفته اند، بهبود قابل توجهی را با استفاده از یک یا چند (یا ترکیبی) روش تجربه کردند.



ورزش، انتخاب شیوه زندگی سالم و رژیم غذایی نیز می تواند به بهبودی افسردگی کمک کند، اما گاهی اوقات این کافی نیست. بهتر است در صحبت با فرد افسرده او را تشویق کنیم که ذهنیت خود را باز نگه دارد و در مورد انتخاب روش درمان و بهبود تصمیم آگاهانه بگیرد.

انقدرا هم اوضاعت بد نیست!

مسلما، در مقایسه با کودکان گرسنه در مناطق جنگی اوضاعش بهتر است، اما مسئله این نیست. افسردگی یک حالت درونی است و اغلب کمال گرایی و سخت گیری نسبت به خود حالت های خلقی را همراهی می کنند. در موارد شدید افکار این افراد ممکن است نزدیک به روانپریشی و یا هذیان شود. 

ما شاهد سلبیرتی ها و افراد مشهور و ثروتمندی بوده ایم که درگیر افسردگی و افکار خودکشی و حتی اقدام به آن شده اند. نمی توانیم انتظار داشته باشیم که چرخه ی خودتنبیهی در فرد افسرده به راحتی از بین برود و همچنین نباید فرض کنیم که این افراد خودخواه یا ناسپاس هستند.

نباید انقد منفی نگر باشی!

بودن در اطراف فرد افسرده بسیار سخت است، انرژی کم و خلق عبوس آنها می تواند مسری باشد. انسانها به طور طبیعی از این احساسات و این جو فاصله می گیرند و اگر به واسطه ی علاقه شان به آن فرد نتوانند از آن فاصله بگیرند ممکن است نتوانند اضطراب و ناراحتی شان را پنهان کنند و به روی او بیاورند.



اما فرد افسرده خود بابت وضعیت ذهنی اش به خود انتقاد می کند. آنها احساس تنهایی می کنند و زمانی که دیگران از این افکار افسردگی انتقاد می کنند، احساس انزوا بیشتر می شود و این منجر به تشدید افسردگی آنها می شود. حمایت و قضاوت نکردن و شخصی نکردن تحریک پذیری و افکار منفی فرد افسرده به او بسیار کمک خواهد کرد. 

افسردگی فرد را به جایی می برد که حس می کند تنها ترین فرد جهان است و او را درگیر چرخه ای معیوب از افکار منفی و نا کارآمد می کند که شکستن آن بسیار سخت و زمان بر است. بهترین راه برای کمک ارائه حمایت بی قید و شرط است، از عبارات بالا در صحبت با فرد افسرده استفاده نکنید و به او اطمینان بدهید که این وضعیت یک بیماری است که بر او تاثیر گذاشته و می تواند درمان شود و او را به منابع مناسب کمک (روانشناس و روانپزشک) هدایت کنید.

در ادامه بخوانید: