پزشکان، محققان، دانشمندان، نخبگان و سیاست مداران کشورها همگی در تلاش بوده اند تا بفهمند علت سندروم هاوانا چیست؟ این سندروم مرموز دپیپلومات ها و جاسوسان آمریکایی را مورد هدف قرار میدهد. خیلی ها فکر میکنند این بیماری نوع جدیدی از جنگ است. خیلی های دیگر هم فکر می کنند نوعی نظارت جدید بر فعالیت های این افراد از جامعه است. اما خیلی های دیگر هم هستند که باور دارند این سندروم فقط در ذهن هاست. پس بالاخره چه علل یا چه افرادی مسئول این بیماری هستند؟

سندروم هاوانا چیست؟

سندروم هاوانا معمولا با صدای ویز ویز یا به هم خوردن دو فلز شروع می شود، البته این اظهارات کسانی است که این بیماری را تجربه کرده اند. یکی از زنانی که این بیماری را تجربه کرده می گوید که صدای زمزمه کردن و فشار زیادی در جمجمه اش حس می کرد. دیگری ضربان دردناکی در سرش داشته. خیلی ها هم گفته اند که صدایی نمی شنیدند اما فشار و ضربان در سرشان حس می کردند. جالب است که کسانی که صدا می شنیدند حتی با گرفتن گوش هایشان باز هم آن صدا را می شنیدند. سندروم هاوانا در نهایت موجب خستگی و سرگیجه شده و تا ماه ها قربانیانش را رها نمی کند.

مرتبط: با دلایل و نشانه های بیماری مرموز و کشنده ی سندرم شوک سمی (TSS) آشنا شوید! 

سندرم هاوانا برای اولین بار در سال 2016 و در کوبا شناسایی شد.

اولین کیس های ابتلا به سندرم هاوانا هم ماموران CIA بودند و به دلیل حساسیت شغلی شان بیماری شان هم مخفی نگه داشته شد. اما کم کم پرده ها کنار رفت و اضطراب بی سابقه ای همه را در بر گرفت چرا که 25 نفر از ماموران و البته خانواده هایشان علائم متفاوتی از بیماری را از خودشان بروز دادند. خیلی از همکارانشان ادعا می کردند که این افراد دیوانه شده اند و هر چه می شنوند تنها در سرشان اتفاق می افتد.

پنج سال بعد تعداد افراد مبتلا به این بیماری به صدها نفر افزایش پیدا کرد و تمام ارتش آمریکا در ترس و اضطراب ناشی از این بیماری نمی توانستند وظیفه شان را به خوبی انجام دهند. در نتیجه سازمان ملی امنیت آمریکا مسئول رسیدگی به این پرونده اورژانسی شد. این بیماری هم تبدیل به سخت ترین کیسی شد که محققان باهوش این کشور را درگیر خودش کرده!

سندورم هاوانا

شواهد بسیار کمی در مورد وجود خارجی این بیماری وجود داشت و همین موجب می شد که تشخیص و درمانش یکی از سخت ترین چالش ها برای دانشمندان باشد. خیلی ها بیماری را نمونه ای روانشاختی می دانستند و خیلی های دیگر هم اسلحه ای مرموز از جانب دشمن. اما هر چه تعداد افراد مبتلا بیشتر می شد شواهد بیشتر بر دخالت امواج مایکروویو دلالت می کرد. انگار که دست های نامرعی این امواج در این بیماری نقش داشت.

هاوانا ارتباط کوبا و آمریکا را هدف قرار داد

در سال 2015 و پس از دهه ها دشمنی ارتباط بین دیپلمات های آمریکایی و کوبایی دوباره برقرار شد. اما دو سال نشده سندورم هاوانا آنقدر شدت گرفت که سفارت خانه ها بسته شد و سفرای دو کشور به خانه شان فراخوانده شدند تا از خطر در امان باشند. در ابتدا تصور می شد که دولت کوبا با این رابطه مخالف بوده و با استفاده از اسلحه های سونیک این بیماری را فراگیر کرده تا رابطه این دو کشور را به هم بزند. از سوی دیگر کوبایی ها نگران این بودند که آمریکایی ها مسئول بیماری هستند به همین خاطر خاطر به شدت از پایتخت مراقبت می کردند. اما هر دوی این تئوری ها نقش بر آب شد چون این بیماری به سایر نقاط دنیا هم گسترش پیدا کرد.

البته اخیرا تئوری دیگری برای این بیماری پیشنهاد شده. علتی که به دنیای تاریک جنگ سرد تعلق دارد. دنیایی که در آن مرزهای سیاست و جغرافیا و علم و دارو به هم می پیوندند. جیمز لین پروفسوری است که در دانشگاه ایلینویز تدریس میکند. او با خواندن اولین گزارش ها از صداهای شنیده شده در هاوانا علت را امواج مایکروویو دانست. عقیده او بر پایه تحقیقات و البته شواهد گزارش شده از تجربه مبتلایان بود. سال ها بعد خودش هم این صداها را شنید.

همچنین بخوانید: سرنخ هایی تازه از حضور انرژی سیاه مرموز در زمین خودمان!

آیا امواج رادار سندورم هاوانا را ایجاد میکند؟

نکته دیگری هم هست. این سندروم در طول جنگ جهانی دوم بروز کرد و خیلی ها بر این عقیده بودند که وقتی راداری در نزدیکی شان روشن می شود و امواج مایکروویو را به هوا ارسال میکند صداها را می شنوند. این در حالی بود که در واقع هیچ صدایی وجود نداشت تا شنیده شود. البته در سال 1961 تحقیقاتی انجام شد مبنی بر اینکه برخورد امواج میکروویو با سیستم عصبی این صداها را ایجاد میکند. دکتر آلن فری این تئوری را عنوان کرد و به خاطر زحماتش، تداخل امواج مایکروویو با سیستم عصبی “اثر فری” نام گرفت. در عین حال علت اصلی صداهای مرموز همچنان ناشناخته ماند.

تحقیقات جالب دکتر لین در مورد هاوانا

اما پروفسور لین ناامید نشد. او به تحقیقاتش در این باره ادامه داد و در سال 1970 دست به کار جالبی زد. او در اتاقکی کوچک که دیوارهایش با مواد جاذب امواج پوشانده شده بود روی صندلی چوبی نشست و کلیدی در دست گرفت. بیرون از این اتاق همکارش امواج مایکرویو را به سمت پشت سرش نشانه گرفت. قرار شد هر وقت او صدایی می شوند کلید را روشن کند. امواج تک ضربانی به گوش او مانند صدای بستن زیپ یا بشکن زدن بود. امواج چند ضربانی هم مانند صدای پرندگان. این صداها درون سر او تولید می شدند. نه اینکه از جایی خارج از سرش بیایند.

پروفسور لین معتقد بود که انرژی توسط بافت های مغز جذب شده و به امواج فشرده درون مغزش تبدیل می شود و مغز این امواج را به صورت صدا درک میکند. البته این صداها توسط امواج قدرتمند مایکرویو تولید می شوند، نه امواج ضعیفی که از دستگاه های مدرن امروزی تولید می شود. پروفسور لین هم در حین آزمایش خیلی مراقب بود چون نمی خواست این امواج قدرتمند به مغزش آسیبی برساند. در سال 1978 او فهمید که داستان صداهای مرموز تنها برای خودش جذاب نیست. محققانی از سراسر دنیا مایل بودند در این زمینه با او همکاری کنند و نتیجه آزمایش های خودشان را در این مورد با او به اشتراک بگذارند.

امواج مایکروویو ابزاری برای جنگ سرد

در طول جنگ سرد، علم حرف اول را می زد. بازوهای قدرتمند علم بود که دشمن را می ترساند و در این مورد کار به کنترل ذهن هم رسید. هر گروهی تلاش می کرد پیش از دیگری به این ابزار دست پیدا کند و برای رسیدن به این هدف از امواج مایکروویو استفاده شد. در بحبوحه همین آزمایش ها پروفسور لین به مسکو دعوت شد. آزمایش های او در مسکو انجام می شد البته به شیوه ای خیلی بی رحمانه تر! افراد را در آب دریا که پر از نمک بود قرار می دادند در حالیکه فقط سرشان بیرون است. بعد سرشان را با انبوهی از امواج نشانه می گرفتند تا نتیجه را ببینند.

البته کنجکاوی روس ها راه به جایی نبرد چون جاسوس های آمریکایی از همه چیز سر در آوردند. به گزارش بی بی سی آمریکایی ها آزمایش را بازسازی کردند، البته نه روی آدم ها! آنها آنقدر امواج مایکرویو به گلوی قورباغه ها فرستادند تا قلب این موجودات از حرکت ایستاد! آمریکایی ها معتقد بودند که تابش اشعه به مغز انسان ها موجب اختلال در کار مغز و ایجاد بیماری های روانی می شود. در ادامه گفته شد که می شود از نتیجه این آزمایش ها برای تغییر رفتار ماموران دیپمات و ارتش استفاده کرد. به نظر می رسید آمریکایی ها بیشتر از اینکه به فکر دفاع باشند خودشان از این ایده خوششان آمده بود.

مرتبط: چرا دولت‌ها در مورد موجودات فضایی دروغ می‌گویند؟ 

سیگنال مسکو

نکته این جاست که نگرانی آمریکایی ها در خصوص تابش این تیرهای نامرئی درست بود. 25 سال تمام 10 تن از سفرای عالی رتبه آمریکایی در سفارت روسیه مورد هدف امواج ضعیف مایکروویو بودند و خودشان هم خبر نداشتند. این داستان با نام “سیگنال مسکو” شناخته می شود و خیلی از کسانی که در آنجا کار میکردند از وجود این اشعه ها خبری نداستند.

در واقع منشا این انواج بالکن یکی از آپارتمان های کنار سفارت بود و طبقه های بالایی را هدف گرفته بود که محل کار کردن سفرا و چند تن از اعضای مهم بود. تابش این امواج در سال 1950 و از اتاقی در طبقه 10 کشف شد. البته حتی کشف این ماجرای ترسناک هم بی سروصدا بود. چون به جز چند تن از اعضای مهم کس دیگری از ماجرا خبر دار نشد. آنهم به این خاطر که می خواستند بی سر و صدا هدف از ارسال چنین اشعه هایی را بفهمند.

افشای وزیر جدید

اما در سال 1974 سفیر جدید آمد و تهدید کرد که اگر همه خبردار نشوند آنجا را ترک خواهد کرد. این کار او موجب ترس فراگیری بین سفارت نشینان شد. کارنان سفرات که بچه هایشان در آن محل زندگی می کردند بیشتر از سایرین نگران شدند. اما دولت خاطر جمعشان کرد که هیچ ریسکی برایشان وجود ندارد. این در حالی بود که خود سفیر بیمار شد و یکی از علائمش هم خونریزی چشمانش بود. سفیر با واشنگتن تماس گرفت و علت بیماری اش را به امواج مایکروویو ارتباط داد. و در ادامه اذعان کرد که آنها در تلاشند موضوع را مخفیانه نگه دارند. سفیر آمریکا در روسیه در سن 66 سالگی و بر اثر ابتلا به لوسمی جانش را از دست داد. دخترش پس از مرگ پرد به بی بی سی گفت که پدرش سرباز خوبی برای وطن بود.

از سال 1976 به بعد صفحه هایی در ساختمان سفارت نصب شد تا مردم در امان بماند. اما دیپلمات ها خیلی عصبانی بودند و ناراضی از اینکه چرا دولتشان چنین موضوعی را در ابتدای کار مخفی نگه داشته است و در ادامه به دروغ گفته که مشکلی سلامتی ساکنین سفارت را تهدید نمیکند.

همچنین بخوانید: محاسبات کوانتومی آینده را به شکلی عجیب کنترل خواهند کرد! 

سیگنال های مسکو برای چه بوده؟

خب مطمئنا هدف بسیار بالاتری از بیمار کردن سفارت نشینان در کار بوده است. چون در آن زمان روس ها ازلحاظ تکنولوژیکی و علمی خیلی بالاتر از آمریکایی ها بودند. یکی از فرضیه های ممکن این است که آنها در پی شنود بودند. امکان دیگر هم این است که آنها می خواستند با استفاده از این امواج دستگاه های شنودشان را فعال کنند. شاید هم فقط قصدشان از بین بردن ابزار آمریکایی ها بوده است تا ارتباطشان در مسکو به هم بریزد.

بله این دنیا دنیای رازهایی است که بین سفرا و دولت مردان مخفی می ماند. رازهایی که تعداد کمی از مردم از آنها با خبر می شوند. تئوری دیگری هم می گوید که سندروم هاوانا هدفی بسیار بالاتر از اینها دارد. هدف از ارسال چنین امواج قوی نابودی دستگاه ها و ایجاد واکنش های فیزیکی در افراد است. البته هنوز از این دو تئوری موردی گزارش نشده است.

سندورم هاوانا هم چنان در کوبا گسترش پیدا کرد

در دسامبر سال 2017 افسر آمریکایی که برای دیداری دوستانه به مسکو رفته بود با صدای زنگ گوش هایش از خواب بیدار شد. با سرگیجه زیاد و حالت تهوع. البته یک سال از آخرین کیس ابتلا به سندروم هاوانا گذشته بود و دکتر هم به او گفت که علائمش با این بیماری جور در نمیاید. البته این افسر آمریکایی تا سال 2019 سر دردهای وحشتناکی داشت تا اینکه بالاخره خودش را بازنشسته کرد و خلاص شد. گفته شده که این افسر با امواج بسیار قوی مایکروویو مورد آزار قرار گرفته درست مانند سایر مردان سیاسی که به این کشور سفر می کردند.

اما پای سندروم هاوانا به چین هم باز شد. چینی ها برای پروفسوری به نام گلومب نامه نوشتند و از او خواستند در این مورد تحقیق کند. او هم به این نتیجه رسید که پای امواج مایکرویو در کار است. پروفسور گلومب خانواده اعضای دولت را هم بررسی کرد و میزان بالایی از اشعات این امواج را در بدنشان پیدا کرد. اما متاسفانه دولت بررسی ها را متوقف کرد. دریایی از مشکلات سر راه پروفسور گلمب قرار گرفت. دولت و تیم پزشکی به مشکل برخوردند و بالاخره این کیس هم بدون اینکه به نتیجه برسد مختومه اعلام شد. البته گفتنی است که از بین 9 نمونه بیمار چینی تنها یکی از به عنوان سندروم هاوانا مورد تایید دولت بود. باقی افراد علائمی مانند عصبانیت، و احساس ناامنی داشتند.

همچنین بخوایند: با اختلالات عجیب مسخ شخصیت و مسخ واقعیت آشنا شوید! 

دلایل عدم بررسی پرونده های ابتلا به سندروم هاوانا

دلایل عدم بررسی پرونده های این چنینی زیاد است. یکی از این علل هم این است که بررسی پرونده های این چنینی مانند باز کردن جعبه پاندوراست که تمام رازهای سال های گذشته سیاست مردان را باز میکند. شاید هم علت دیگرش این باشد که خود دولت در ایجاد این امواج درگیر است و به همین علت می خواهد داستان را مخفی نگه دارد. داستان علاقه دولتمردان به امواج مایکروویو به بعد از جنگ سرد هم کشیده شد. گزارش ها حاکی از آنند که در سال 1990 و در پروژه ای به نام “سلام” تلاش بر این بوده که با امواج مایکروویو کنترل فکری افراد به دست گرفته شود. مثلا با ارسال کد “خداحافظی” کنترل به دست گرفته می شد و با ارسال کد ” شب به خیر” از افراد استفاده می شد تا دیگران را به قتل برسانند.

البته دانش مطالعه بر روی مغز همه جایی است و به خاک آمریکا محدود نمی شود. چین و روسیه هم خیلی پیشتر بر روی ابزار کار با این امواج مطالعه می کردند. مثلا اینکه تاثیر تابش این امواج بر هر وسیله ای چگونه است. این تکنولوژی خواه ناخواه درحال گسترش است و شاید در حال حاضر بر روی افراد خاصی هم استفاده می شود.

استرس مسری

رابرت بالو استاد دانشگاه یو سی ال ای است و تصمیم گرفته تا علائم این بیماری را بررسی کند. به اعتقاد او این بیماری گاهی با توده ای از توهم ها اشتباه گرفته می شود. درست مانند این می ماند که به کسی گفته شود غذایی فاسد خورده در حالیکه غذا کاملا سالم بوده است. یعنی چیزی عکس تاثیر داروهای پلاسیبو! وقتی می بینید توده ای از دولتمردان به این بیماری دچارند، مثلا کوبایی ها و داستان سیگنال مسکو، شما هم تحت استرس قرار می گیرید. بر همین اساس علائم ساده ای مانند فراموشی و سر گیجه هم با علائم سندورم هاوانا اشتباه گرفته میشوند. البته که این سندورم وجود خارجی دارد. اما با ترس ناشی از زیاد شدن بیماری خیلی ها درگیر استرس می شوند و علائم عصبی دارند که به جای علائم واقعی سندورم هاوانا بروز میکند.

سوال ها زیادند و جواب ها اندک! مثلا اینکه چرا دیپلومات های کانادایی گزارش علائم سندورم هاوانا دادند؟ چرا افسران بریتانیایی به این علائم دچار نشدند؟ روس ها خاک بریتانیا را با مواد رادیواکتیو بمباران کردند پس چرا افسرانشان را هدف امواج مایکروویو قرار ندادند؟خیلی اوقات نمونه هایی پیدا می شوند که کاملا بی ربط هستند و فقط ادعای ابتلا دارند. مثلا نمونه هایی از خاورمیانه که فقط مسمویت غذایی داشتند. خیلی ها هم مشکلات روان شناختی دارند و با علائم سندورم هاوانا مراجعه می کنند.

مرتبط: استرس بی دلیل ؛ هرآنچه باید در این مورد بدانید! 

قول های دولت بایدن در مورد سندروم هاوانا

البته دولت بایدن قول داده که با این پرونده ها با جدیت مبارزه خواهد کرد. افسران هم حق دارند هر وقت احساس میکنند مورد حملات امواج هستند محل را ترک کنند. افسرانی هم که علائم بیماری غیر قابل توضیح دارند مورد مطالعه دقیق تری قرار می گیرند. اما با تمام این اوصاف وقتی ندانیم علت چیست و با چه دست های نامرئی در جنگیم تشخیص و پیگیری سخت تر خواهد شد! چرا که این بیماری دست بردار نیست! امسال نمونه های دیگری از ابتلا در برلین و وین دیده شده! سفرا هم نگرانند و از سفر با خانواده هایشان خودداری میکنند. با وجود چنین گستردگی دخیل بودن روسیه خنده دار به نظر می رسد. برای چنین ادعاهای بزرگی باید مدارک و شواهد بزرگی هم داشت.

علائم خونی

بر اساس گزارش های به دست آمده آسیب مغزی ناشی از سندروم هاوانا موادی را در مغز آزاد میکند که قابل بررسی هستند. البته این مواد تا چند روز بعد در جریان خون از بین می روند. تا به حال خون افراد خیلی دیر بررسی می شد. اما از این به بعد قرار شده که تست های تشخیص خونی با سرعت بیشتری بر روی کیس های مشکوک انجام شود.

راز سنورم هاوانا ممکن است دست های قدرتمند پشت پرده را لو بدهد. ابهام و ترسی هم که از این قضیه وجود دارد کار را سخت تر میکند. خیلی ها فقط از روی ترس تصور میکنند که مبتلا شده اند و همین عامل کار سفرا و دیپلمات ها را در خارج از مرزهای کشورشان سخت کرده. حتی اگر اتفاقی شروع شده باشد ما حالا با مشکل بزرگی رو به رو هستیم به نام سندورم هاوانا! بیماری که حتی تشخیص دادنش سخت است چه برسد به یافتن علت و درمان!