درود. سریال خاطرات خوناشام بی گفت و گو از بهترین سریال هایی است که میتوانید خصوصا در این ایام حوصله سر بر تماشا کنید. این سریال چنان مخاطب را جذب خود می کند که گویی پیوندی چندین ساله از بدو تولد با هم داشته اند. سریال خاطرات خوناشام یک سریال درام ماجراجویی فانتزی است که داستان عشق دو برادر خوناشام را به یک دختر روایت میکند. اما این مسئله باعث نمیشود که دو برادر از هم متنفر شوند. گاهی با هم دعوا میکنند. اما در نهایت دوباره حاضرند که برای یکدیگر بمیرند.


بیشتر بخوانید: بهترین سریال های تینیجری که باید ببینید ؛ سریال های دست کم گرفته شده!


اما داستان فقط همین نیست. در ابتدای سریال، با یک داستان عاشقانه روبرو می شویم. اما هرچه داستان سریال جلو تر می رود، قشنگ تر و جالب تر می شود و ضمن حفظ آن ژانر درام، حالت های ماجراجویی و زندگینامه ای به خود می گیرد. به طوری که این ژانر ها برجسته تر می شوند. در این مطلب، قصد دارم که پنج دلیل برای شما بیاورم تا این سریال فوق العاده را در این ایام تماشا کنید:

سریال خاطرات خوناشام


همچنین بخوانید: پنج دلیل برای اینکه باید سریال لست کینگدم را ببینید! 


۱.فیلمنامه ی هشمندانه

در همین ابتدای کار بگویم که سریال خاطرات خوناشام بر اساس رمانی با همین نام نوشته شده است. اما نویسندگی این سریال، از هوشمندانه ترین فیلمنامه هایی است که می توانید پیدا کنید. سریال خاطرات خوناشام فقط یک داستان را دنبال نمی کند. بلکه مجموعه ای از داستان ها را پیگیری می کند که یکی پس از دیگری اتفاق می افتند و هر کدام به نحوی با یکدیگر ارتباط دارند. غالباً هر فصل این سریال داستان منحصر به فرد خودش را دارد. اما در وسط های یک فصل، پیش زمینه های کمرنگی از داستان فصل بعد هم آورده می شود. به این صورت که مثلا ما در حال تماشای فصل سه هستیم و داستان این فصل را پیگیری می کنیم. در اواسط فصل سه، شاهد این هستیم که کم کم شخصیت ها و داستان های جدیدی به داستات اضافه می شوند. اما خیلی کم رنگ.

اما در ادامه‌ی فصل سه هم حضور دارند که این حضور زیاد به چشم نمی آید و صرفا جنبه ی همان پیش زمینه سازی دارد. در این زمان، ما ضمن اینکه داستان فصل سه را دنبال می کنیم، پیش زمینه هایی از یک داستان جدید که داستان فصل چهار می باشد را می بینیم و وقتی فصل سه به اتمام رسید و فصل چهارم شروع شد، میبینیم که همان شخصیت ها و داستان های کمرنگی که در اواسط فصل سه به سریال وارد شدند، اکنون داستان سریال را به دست گرفته اند و رکن اصلی سریال شده اند. برای مثال، در فصل دوم سریال خاطرات خوناشام، ما زمزمه ها و صحبت هایی درباره‌ی آلایژا (با بازی دنیل گیلیز+) میشنیدیم. فقط در همین حد. و البته در حدود چندبار در فصل دو ظاهر شد. اما بسیار کمرنگ بود و جز داستان اصلی نبود.


همچنین بخوانید: پنج دلیل برای تماشای فیلم the hidden life ; شاهکار کمتر دیده شده ی ۲۰۱۹! 


اما همین آلایژا در فصل سوم، تبدیل به اشخاص اصلی داستان شد. البته لازم به ذکر است که سریال خاطرات خوناشام شخصیت های پایه و اصلی ای نیز دارد که داستان سریال درباره ی آن هاست. از عوامل دیگری که باعث می شود این سریال فیلمنامه ای خیره کننده داشته باشد، انسجام داستان در عین تعدد شخصیت ها می باشد. منظورم این است که این سریال بازیگران و کارکتر های زیادی دارد که برقراری ارتباط بین این همه شخصیت و همچنین هماهنگ کردن آن ها، کار دشواری است که در این سریال به خوبی هرچه تمام تر انجام شده است.

۲.انتخاب عالی بازیگران

بدون شک می گویم. هیچ تیم بازیگری دیگری نمی توانست این سریال را اینقدر خارق العاده در آورد. اصلا یچی میگم یچی میشنوین! از مهم ترین و غیر قابل انکار ترین عوامل موفقیت سریال خاطرات خوناشام، انتخاب بهترین بازیگران برای ایفای نقش ها است. این حرفی که می خواهم بزنم شاید چالش بر انگیز باشد. اما داستان سریال به خودی خود داستان تکراری ای است و چیز جدیدی نیست‌. اما چیزی که باعث جذاب شدن آن می شود، بازیگران فوق العاده‌اش هستند. هر بازیگری متناسب با نقشش انتخاب شده و کاملا خلق و خوی اخلاقی اش در ظاهرش هویدا هستند. بدین صورت که وقتی شما یک شخصیت را می بینید و با او آشنا می شوید، کاملا میتوانید خلق و خوی او را حدس بزنید و پی ببرید که چطور انسانی است.
داستان سریال خاطرات خوناشام بسیار پیچیده است. در بعضی از جا های سریال، یک کاراکتر کانلا تغییر می کند و تبدیل به انسان فوق العاده بد و منفوری می شود. مثلا یک نفر بود که همه او را به عنوان یک انسان خوب میشناختند. اما ناگهان تبدیل به شخصی می شود که از بد ترین ها است. بر عکسش هم وجود دارد. یعنی یک شخصیت بسیار بد و منفور، تبدیل به یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت ها می شود. این تغییر استایل کار هر کسی نیست. اما بازیگران این سریال توانسه اند به خوبی از پسش بر بیایند و به بهترین نحو ممکن انجامش دهند. (که دستخوش دارن)

بازیگرانی همچون پاول وسلی، یان سامرهلدر، نینا دبرو، مت دیویس، جوزف مورگان، دنیل گیلیز و … در این سریال نقش آفرینی می کنند.

سریال خاطرات خوناشام

۳.داستان خوب سریال

پیش تر در همین مطلب گفتم که داستان سریال خاطرات خوناشام چیز جدیدی نیست و تکراری است. اما آیا این باعث می شود که داستان بدی باشد؟ یقیناً خیر. داستان این سریال هم مثل فیلمنامه اش فوق العاده است و مخاطب را به سمت خودش جذب می کند. در این داستان، ما هنه چیز را شاهد هستیم. عشق زمینی، عشق به برادر، عشق به خواهر، عشق به خانواده، میل به بقا، میل به فنا، میل به کمک رسانی به دیگران، داستان های تاریخی و … . یعنی همه‌ی فاکتور هایی که لازم است تا یک داستان تبدیل به داستانی جذاب شود.
در سریال خاطرات خوناشام، ما دائماً شاهد فلاش بک هایی به گذشته هستیم. خب این ممکن است مخاطب را گیج کند. اما در سریال خاطرات خوناشام این فلاش بک ها نه تنها گیج کننده نیستند، بلکه بسیار هم جذاب هستند. به طوری که وقتی فرد در حال تماشای سریال است، دلش می خواهد که بفهمد در گذشته چه اتفاقی افتاده است. یعنی این را به خوبی احساس می کند که نیاز دارد بفهمد در گذشته چه شده که الان کار به اینجا کشیده شده است؟


همچنین بخوانید: پنج دلیل برای اینکه باید مستند سریالی Tiger King را ببینید ؛ ببرها در خانه چه کار میکنند! 


سریال خاطرات خوناشام به خوبی توانست این نیاز را در مخاطب ارضا کند. مثال میزنم. در فصل اول، ما شاهد این هستیم که دائماً صحبت هایی درمورد شخصی به نام کاترین و همچنین مجلس موسسان بین شخصیت های اصلی سریال رد و بدل می شود. اما کاترین کیست؟ مجلس موسسان دیگر چه صیغه ای است؟ اینجاست که ما به فلاش بک نیاز داریم و فلاش بک هم خواهیم دید. البته لازم به ذکر است که فلاش بک های سریال خاطرات خوناشام، در بازه‌ی زمانی صد سال تا هزار سال متغیر هستند و همین باعث جذاب شدن آن ها می شود.

۴.فضا سازی

این فضا سازی خیلی مهم است. فک نکنین الکیه. خب طبیعتاً هر داستان و هر سریالی، فضای مخصوص خودش را می طلبد. اما این یعنی چه؟ عرض میکنم. در سریال خاطرات خوناشام، ما شخصیت هایی را میبینیم که مثلا صد و پنجاه سال سن دارند. می دانم عجیب است. اما شده دیگه. و این شخصی که صد و پنجاه سال سن دارد، در خانه ای زندگی می کند که از دوران کودکی در آن بوده و همانجا بزرگ شده است. اما اکنون صد و پنجاه سال گذشته است. با این حال وقتی فضای داخلی خانه را میبینیم، حتی اگر از داستان سریال خبری نداشته باشیم، با خودمان میگوییم که داخل این خانه شبیه به خانه های صد و پنجاه سال پیش است. تا این حد فضاسازی خوبی انجام شده است.
یکی دیگر از خوبی های فضا سازی سریال خاطرات خوناشام، حرفه ای گری در نقشه کشی و طراحی محل وقوع داستان را شاهد هستیم. وقایع داستان در سال دو هزار و ده تا چند سال بعد در شهری به نام میستیک فالز در آمریکا اتفاق می افتد. اما در نزدیکی این شهر، هن جنگل هست، هم آبشار هست، هم قبرستان قدیمی هست و تمام مکان های دیگری که داستان این سریال می طلبد. این بسیار کار سختی است و انجام دادن همین کار سخت به نحو احسن، موجب موفقیت این سریال شده است.

۵.بازی با احساسات بیننده

این بازی با احساسات فکر نکنید که منطورم ناراحت کردن شما است. خب راستش چرا. منظورم همین است -_-
پیچیده شد. ببینید دوستان. منظورم این است که شما با تماشای سریال خاطرات خوناشام، به خوبی تمام احساسات خشم، لذت، خوشحالی، غمگینی، نفرت و غیره را تجربه می کنید. و این تجربه که میگم، واقعا تجربه است. یعنی شما با این سریال هم میخندید، هم گریه میکنید، هم فحش میدهید، هم بعضی جا ها جگرتان خنک می شود و در کل، بهترین گزینه برای افرادی است که دنبال سریال می گردند که با احساسات بیننده بازی کند.
شاد و پیروز باشد