چطور به عشق سابقم فکر نکنم؟
حتما شما هم تا به حال با کسی آشنا شده اید که از نظر احساسی تاثیر زیادی روی زندگی تان گذاشته باشد. شاید درگیر عشقی یک طرفه بوده اید، شاید هم کسی را دوست داشتید که فقط باعث ناراحتی تان می شده. از خودتان می پرسید چطوری فراموشش کنم؟ تنفر زیاد هم درست مانند عشق عمل می کند. شما در هر دو صورت فقط و فقط به شخص خاصی فکر میکنید و این فکر کردن آنقدر زیاد می شود که از ادامه ی زندگی باز می مانید.
در هر دو مورد بهتر است تمام خاطرات فراموش شوند تا فرد به آرامش برسد. اما نکته این جاست که با تلاش برای فکر نکردن به این افراد خاص در زندگی مان، تنها بیشتر به خاطراتشان وابسته می شویم. اما چنین شرایطی برای همه ممکن است پیش بیاید و اصلا به این معنا نیست که شما باید تمام زندگی تان را به این شخص خاص فکر کنید. چطوری فراموشش کنم؟ در این متن 12 راهکار فراموش کردن فرد خاص زندگی تان را به شما معرفی میکنم تا در نهایت به آرامش برسید.
لینک مرتبط: شروع رابطه ی جدید بعد از جدایی ؛ هرآنچه باید بدانید!
اول باید بدانید چرا!
می پرسید چطوری فراموشش کنم؟ اگر قبلا تلاش کرده اید تا دیگر به فرد خاص زندگی تان فکر نکنید و متاسفانه شکست خوردید، باید از خودتان بپرسید چرا. پیدا کردن علت و علت های فکر کردن به او می تواند تا جایی مشکلتان را حل کند. خیلی ها ممکن است در گذشته شان گیر کرده باشند. مانند افرادی که شخص خاصی را دوست داشته اما هرگز جرات پیدا نکرده اند سر حرف را با او باز کنند. حالا که مدت زمان زیادی گذشته، مدام به او فکر میکنند و آن گفت و گوی خیالی را تکرار می کنند.
چنین اتفاقاتی کاملا طبیعی است اما به این فکر کنید که ارتباط واقعی با این افراد، مثلا از راه رسانه های اجتماعی چه لذتی می تواند داشته باشد. پس وقتتان را با فکر و خیال هدر ندهید و سریع پیدایش کنید. شاید جواب مثبت گرفتید شاید هم منفی. در هر صورت از این فکر و خیال راحت می شوید.
چطوری فراموشش کنم؟
بر واقعیت های زندگی تمرکز کنید.
با گذشت زمان ذهن ما از افراد اسطوره می سازد. شما ممکن است خاطره های واقعی تان را فراموش کنید و تنها به چند خاطره خوش کنار فرد خاصتان تمرکز کنید. یادتان باشد احساساتتان بسیار گول زننده هستند. همه ی آدم های که در زندگی با آنها رو به رو می شوید نقاط خوب و بد دارند و هیچ کس تنها خوب یا تنها بد نیست. پس بهتر است دست از خواب و خیال بردارید و با واقعیت های زندگی تان رو به رو شوید. خاطراتی که از این اسطوره های خیالی زندگی مان می سازیم ممکن است جای واقعیت ها را در زندگی مان پر کنند. و اینجاست که تمام فکر و ذکرتان می شود آن فرد خاص که البته خیالی هم بیش نیست. بهترین راهکار مناسب برای تمام افرادی که با این مشکل کلنجار می روند برگشتن به دنیای واقیت است.
اگر با خودتان می گویید که نمی توانم به او فکر نکنم چون او بهترین فرد زندگی من بوده و بهتر از او دیگر پیدا نمی شود از خودتان سوال بپرسید. مثلا بپرسید چه ویژگی در او بوده که تا این حد خاص و دوست داشتنی اش کرده؟ شاید لیست کردن این ویژگی های خاص به شما کمک کند فرد دیگری با همین ویژگی ها در دنیای واقعی پیدا کنید.
لینک مرتبط: چرا همیشه در رابطه جذب افراد بد می شویم؟
برای خودتان راه حل بدهید.
اگر می توانید برای ویژگی های منحصر به فرد شخص خاص زندگی تان دلیل بیاورید. مثلا اگر می گویید «هیچ وقت نا امیدم نمی کرد»، «همیشه می دانست بهترین زمان ممکن برای حرف زدن کی است»، به دنبال اتفاقات ثابت کننده ی این حرف ها در خاطراتتان باشید. با بررسی خاطرات به این نتیجه می رسید که خیلی از نکات مثبتی که در فرد خاص زندگی تان بوده تنها ناشی از توهم شماست و بس.
گاهی هم لازم است از دید یک سوم شخص به رابطه ها نگاه کنید. چرا که همیشه بعد احساسی داستان ها درست نیست. به این فکر کنید که شاید طرفتان اخلاقش همین بوده یا مشکلاتی در کودکی از او چنین انسانی ساخته. پیدا کردن دلایل منطقی راه را برایتان هموار تر می کند.
انکار کردن جواب نمیدهد، بپذیرید!
اگر فرار کردن از فکر و خیال جواب نمیدهد، شاید فکر کردن به او جوابگو باشد. شاید خیلی غیر منطقی به نظر برسد اما این راهکار خیلی اوقات جواب می دهد. اگر میگویید چرا باید بگویم که شما دائم به خاطراتش فکر میکنید چون هنوز با حقیقت رو به رو نشده اید و آنرا قبول نکرده اید. عشق یک طرفه، تمسخر، رفتار ناعادلانه همه و همه دردهای کهنه تان را بیدار میکنند. پس بهتر است هر چه زودتر با دردهایتان رو به رو شوید و آنگونه که باید حقیقت را بپذیرید. این را هم بدانید که نمی شود برای همیشه از دردهایتان فرار کنید. برای درمان اول باید با آنها مواجه شوید.
روان درمانی یکی از بهترین راه های پیشنهادی من برای شماست. در پروسه ی روان درمانی افکار پنهان شده ی شما باز می شوند. می توانید به راحتی حلشان کنید و از شر فکر و خیال راحت شوید.
بنویسید!
یادتان باشد مدیتیشن برای همه کاربردی نیست. پس اگر امتحان کردید و دیدید نتیجه ای ندارد خیلی خودتان را خسته نکنید. راه های دیگری هم برای شناسایی درد ها و مشکلاتتان هست. یکی از این راه ها خاطره نویسی است. البته ممکن است بخندید و تصور کنید این کارها مربوط به زمان نوجوانی است. اما خاطره نویسی می تواند در خیلی از جاها با هر سنی که دارید کمکتان کند. نوشته هایتان به شما فضایی محرمانه میدهند که در آن می شود با حقیقت ها و ترس های زندگی رو به رو شد. شاید پیدا کردن دلیل این همه فکر و خیال با نوشتن خاطراتتان روی کاغذ خیلی راحت تر باشد. برای خیلی ها نوشتن یعنی زمین گذاشتن باری سنگین. با نوشتن خاطرات بار روی دوشتان سبک می شود. درست مانند اینکه دیگر چیزی نیست که به آن فکر کنید.
همچنین بخوانید: چرا ریلکسیشن حالم را بدتر می کند؟
خودتان را سرگرم کنید.
پیدا کردن یک سرگرمی خوب می تواند هر استرس و فشار روحی را از شما دور کند. چرا که حواستان پرت می شود و همین درگیر شدن مغز شما را از شر فکر و خیال راحت میکند. البته حواستان باشد که این سرگرمی و درگیر کردن ذهنتان شما را از واقعیت ها دور نکند. باید در هر شرایطی واقعیت های زندگی تان را بپذیرید و برای حل کردنشان راه حلی اساسی پیدا کنید. خلاصه ی کلام اینکه تا وقتی سرگرم شدن جای انکار کردن احساسات و پیدا کردن راه حل درست را نگیرد روشی خوب است. شاید این روش کوتاه مدت بتواند از هرز گشتن ذهنتان جلوگیری کند.
سرگرمی هایی که می توانید از آنها استفاده کنید شامل:
- خواندن کتاب
- گوش کردن به موزیک
- تماشا کردن فیلم مورد علاقه تان
- صحبت کردن با دوستتان
- پیاده روی و ورزش هایی مانند پریدن
روی خود شناسی تان کار کنید!
به عشق از دست رفته تان فکر کنید یا شخصی که به شما خیانت کرده فرقی ندارد، یکی از بهترین راه های ممکن برای خلاصی از فکر و خیالش شناختن بهتر خودتان است. خود شناسی به شما کمک میکند به خودتان بیشتر از کسی که آزارتان میدهد فکر کنید. میتوانید سرگرمی هایتان را بیشتر بشناسید و به زندگی مورد علاقه تان برگردید. شاید اینقدر با فکر دیگران احاطه شده اید که خود واقعی تان را از دست داده اید.پس یادتان نرود هر چه بیشتر به خودتان برگردید بیشتر از فکر و خیالش فاصله می گیرید.
مطلب پیشنهادی: چرا هنوز به عشق قبلی‌ام فکر می کنم؟
نیازهای خودتان را در ارجحیت قرار دهید!
اگر فکر کنید که به کسی برای دوست داشته شدن نیاز دارید رهایی از فکر و خیال برایتان هر روز سخت تر خواهد شد. اما اگر خودتان را متقاعد کنید که بدون این احساسات هم می شود زندگی کرد اولین قدم برای رسیدن به سلامتی روحی تان را برداشته اید. از خودتان بپرسید:
- فرد خاص زندگی تان کدام یک از نیازهایتان را برطرف میکرد؟
- من خودم میتوانم آن نیاز ها را برطرف کنم؟
- اگر نه، چه راه حل جایگزینی برای برطرف شدن نیازم هست؟
جواب هایی که به این سوال ها می دهید راه را برایتان هموار میکنند. اما هرگز فراموش نکنید! هیچ کس غیر از خودتان نمی تواند تمام نیازهایتان را برآورده کند. دوستان و خانواده تان حامی احساسی خوبی در زمان سختی هستند اما این خودتان هستید که راه را مشخص میکنید.
فاصله ی سالم با افراد را فراموش نکنید.
ایجاد فاصله ی مناسب بین خودتان و فرد خاص زندگی تان می تواند راه حل مناسبی برای مدیریت احساساتان باشد. ضرب المثل معروفی هست که می گوید از دل برود هر آنکه از دیده برفت. پس سعی کنید تا جای ممکن از فرد و افرادی که خاطراتتان را زنده و فکرتان را درگیر میکنند فاصله بگیرید. اگر نمیتوانید کاملا از این افراد فاصله بگیرید استراتژی های زیر را امتحان کنید:
- موقتا حساب اینستاگرام و بقیه ی صفحه های او را آنفالو کنید تا دیگر عکس و فیلمهایشان را نبینید.
- تا جایی که می توانید در جمع دوستان مشترکتان نباشید. کویید 19 شرایط ایده آلی برای فاصله گذاری فراهم کرده. از این شرایط عالی استفاده کنید.
- پیام ندهید، زنگ نزنید! تمام پل های ارتباطی تان را قطع کنید تا به آرامش برسید.
مطلب مرتبط: چرا بعد از بهم زدن رابطه باید اینستاگرام را برای مدتی کنار بگذاریم؟
در زمان حال زندگی کنید.
هوشیار باشید و در زمان حال زندگی کنید. به رابطه هایی که در حال حاضر دارید اهمیت دهید و در زندگی تان واقع بین باشید. شاید با این کار سلامت روانی تان به حالت اول برگردد. در واقع با اینکار شما متوجه ارزش تک تک لحظه هایی که دارید خواهید شد. وقتی بدانید این لحظه ها هرگز بر نمی گردند روی زندگی تان تمرکز میکنید و هرز گردی ذهنتی تان تمام می شود. برای در لحظه زندگی کردن از این استراتژی ها استفاده کنید:
- از تمام حواستان برای درک اطراف بهره ببرید
- وقتی حس کردید هرز گردی ذهنتان شروع شده سریع متوقفش کنید و حواستان را بر روی چیز های مهم تر مترکز کنید
- بر تنفستان تمرکز کنید
- مایند فولنس را امتحان کنید
به خودتان زمان بدهید.
صبر کردن در عین حال سخت ترین و راحت ترین کار ممکن است. مطمئنا صبر کردن یعنی تمرکز ذهنی و منتظر ماندن تا مشکل خود به خود حل شود. در این صورت زمان برایتان کند میگذرد و به نظر میرسد که تمام دنیا از حرکت ایستاده. اگر صبوری کردن را انتخاب کرده اید باید راه آرامش دادن به خودتان را هم یاد بگیرید تا زمان برایتان راحت تر بگذرد. مثلا به این فکر کنید که با گذشت زمان روزی تمام درد ها و ناراحتی هایتان تمام می شد. در نهایت روزی میرسد که هر چقدر هم تلاش کنید آن فرد و خاطراتش را به یاد نخواهید آورد.
ببخشید!
شاید کسی در حققتان بدی کرده و شما نمی توانید بدی هایش را فراموش کنید. حق دارید ناراحت باشید و بار ها و بارها آن لحظه را برای خودتان تداعی کنید. اما برای درمان خودتان هم که شده رها کنید. بخشیدن طرف مقابلتان لطفی در حق او نیست. شما با بخشش در حق خودتان لطف میکنید. یادتان باشد آرامش برآیند بخشش است. پس ببخشید. هرگز فراموش نکنید بخشش بیشتر از اینکه سودی برای دیگران باشد سودی برای خودتان است. اگر درد ها و غم هایی که به سینه تان چسبیده اند با بخشش رها کنید این خودتان هستید که سبک می شوید. پس در حق خودتان خوبی کنید. اگر بخشیدن برایتان سخت است به این فکر کنید که شاید واقعا نیت بدی پشت بدی های که به شما شده نباشد. ببخشید تا طعم رهایی را بچشید
تراپی را امتحان کنید.
اگر تمام راه هایی که گفتم در نهایت کمکتان نکرد و مشکلتان حل نشد از یک متخصص کمک بخواهید. البته نباید فکر کنید که تراپیست برایتان معجزه می کند. معجون جادویی در کار نیست. این شما هستید که باید راه را باز کنید. این افراد متخصص تنها گزینه های درست برای حل مشکلتان را پیش رویتان می گذارند. برای آشنایی با روان درمانی آنلاین روی آن کلیک کنید.
چطوری فراموشش کنم؟ حرف آخر
ذهن بشر از مخوف ترین هزارتو های دنیا هم عجیب تر است. گاهی آنگونه که باید جوابمان را نمی دهد و گاهی به بهترین شکل ممکن عمل می کند. تمام تلاشمان را میکنیم که به فرد خاصی فکر نکنیم و در نهایت فقط و فقط فکر همان آدم در ذهنمان نقش می بندد. ترسناک است مگر نه؟ همه ی ما آدم ها تحت تاثیر همدیگر هستیم. گاهی این تاثیرات خوب و گاهی هم بد هستند. گاهی باید فراموش کرد و گاهی باید به خاطر سپرد. نکته این جاست که هر آنچه برایمان بهتر است با تمرکز و استفاده از استراتژی های کارآمد ممکن می شود. تلاش کنید تا آرامش ذهنتان را آنگونه که شایسته اش هستید به دست بیاورید.
در ادامه بخوانید: چرا عشق سابقتان می خواهد با شما ارتباط برقرار کند ؟
