بررسی قسمت دوم فصل دوم انیمه ری:شروع زندگی از صفر در دنیایی دیگر Re:Zero − Starting Life in Another World!
با سلام و درود خدمت دنبال کنندگان همیشگی مجله اینترنتی وارونه. مخصوصا دنبال کنندگان بخش پرهوادار انیمه. با بررسی قسمت دوم فصل دوم Re:Zero از مجموعه مطالب بررسی انیمه Ri:Zero kara Hajimeru Isekai Seikatsu همراه شما عزیزان هستیم. این قسمت به نظر می آمد که یک آغاز برای بر ملا شدن راز های دنیای ریزیرو باشد. ما در قسمت دوم Re:Zero با شخصیت های زیادی آشنا شدیم که قبلا آن ها را ندیده بودیم.
یکی از مواردی که انیمه ریزیرو Re:Zero در آن استاد است گنگ و اسرار آمیز نشان دادن داستان خود است. البته ظاهرا این روند کم کم رو به پایان می رود. اوج گنگی داستان این انیمه را در قسمت دوم فصل دوم می توان دید. سوالات زیادی این قسمت بر جا گذاشته است. البته با توجه به صحنه پایانی این قسمت احتمال پاسخ دادن به سوالات بی شمار ما مخاطبین نیز وجود دارد.
نکاتی که قبل از خواندن بررسی بررسی قسمت دوم فصل دوم Re:Zero باید به خاطر بسپارید!
1_ در صورت علاقه، شما می‌توانید، به کانال نماشای، کانال یوتوب و کانال اینستاگرام ما مراجعه و آن ها را دنبال کنید. یا برای اطلاع رسانی بهتر، نوتیفیکیشن سایت رو فعال کنید.
2_ در هنگام نظر دادن در هر مطلبی، در مجله وارونه، خواهشمندم که از تبلیغ و نام بردن سایر سایت‌های فارسی و مخصوصاً عمل ناپسند اسپویل و بحث‌های بی‌خود خودداری کنید. تا مجبور نباشیم تا با شما و خودمان برخورد کنیم.
3_ در هنگام مطالعه، چشم های خود را از صفحه برندارید. مگر هر ۲۰ دقیقه و به مدت ۲۰ ثانیه تا در این گرانی‌ها به عینک احتیاج نداشته باشید.
4_ یادتان نرود که ما در بررسی های قسمتی وارد لایه به لایه داستان می شویم! پس وجود برخی اسپویلر ها در این متن کاملا واضح است
بازگشت به عمارت
داستان قسمت دوم Re:Zero با بازگست امیلیا همراه با سوبارو به عمارت رزوال آغاز می شود. به محض اینکه آن ها وارد روستایی که در نزدیکی عمارت بود، می شوند. متوجه شده که کسی در روستا نمی باشد. به نظر می آید عده ای از روستاییان همراه با رام و رزوال به ″پناهگاه″ رفته اند. پس از رسیدن به عمارت آن ها با پیشخدمت جایگزین رم مواجه می شوند. بعد از اینکه رم از خاطرات پاک می شود کارها برای رام سخت می شوند و او از پیشخدمتی که قبلا در این مکان کار کرده است. درخواست می کند تا به عمارت برگردد. نام این پیشخدمت فردریکا می باشد.
سوبارو که کنجکاو شده است که چرا بقیه از پناهگاه بازنگشته اند، از فردریکا درباره رزوال ارباب عمارت می پرسد. فردریکا نیز در جواب می گوید که او به هیچ وجه نمی داند که چه چیزی در ذهن رزوال می گذرد. درکل رزوال از آن شخصیت هایی بود که در فصل اول Re:Zero به آن به اندازه کافی پرداخته نشد و وجودش همچون یک علامت سوال در داستان است. سوبارو نیز به سراغ بئاتریس می رود تا به جواب سوال هایش برسد.
قسمتی پر از اسرار!
مکالمه بئاتریس همراه با سوبارو نیز بسیار عجیب بود. اول از همه اینکه بئاتریس بعد از دیدن انجیل پتلگیوس حرف هایی می زند که به سوالات مخاطبان اضافه می کند. البته از سخنان او می توان این را فهمید که هر اسقف اعظم گناه قدرتی به نام عامل جادوگری دارد. او میان حرف هایش اسمی به نام جیوس را می برد. که وقتی سوبارو از او درباره هویت این نام می پرسد، جوابی نمی گیرد.
بعد از اینکه سوبارو جواب سوال هایش را از بئاتریس نمی گیرد تصمیم گرفته تا به پناهگاه رفته و با رزوال ملاقات کند. برای اینکار فردریکا به او اطلاعاتی می دهد. درواقع کل این قسمت حول همین پناهگاه می چرخد. اما با این حال انیمه اطلاعات زیادی به خاطب نمی دهد. چیزی که معلوم است این است که پناهگاه جای آنچنان امنی نیست. ظاهرا پناهگاه مکانی است که نیمه انسان هایی مانند امیلیا در آن زندگی می کنند.
پیش به سوی پناهگاه!
فردریکا اول به سوبارو می گوید که از گارفیل دوری کند. حال این گارفیل کیست و چرا فردریکا به سوبارو پیشنهاد می کند تا از او دوری کند نیز سوال دیگری است. که در این اپیزود بی جواب می ماند. کلید ورود به پناهگاه کریستالی است که به شکل گردنبندی در آمده است. نکته جالبی که در راه پناهگاه اتفاق می افتد احضار نشدن پاک است. این مورد نیز بسیار مشکوک به نظر می آید. بعد از اینکه سوبارو و امیلیا وارد جنگل می شوند. کریستال شروع به درخشش کرده و امیلیا از هوش می رود.
سوبارو نیز که سریعا کریستال را در دست گرفته سر از جای دیگری در میاورد. به نظر من در این صحنه امیلیا نیز نمرده است، بلکه شبیه به سوبارو به جایی تلپورت شده است. سوبارو نیز بعد از تلپورت شدنش متوجه دختری الف می شود و او را دنبال می کند. دختر او را به مکانی که بسیار شبیه یک معبد است می کشاند. سوبارو که وارد معبد شده دوباره به جای دیگری تلپورت می شود.
″طمع واقعی″ وارد داستان می شود!
این صحنه که در تریلر های انیمه نیز بسیار روی آن مانور داده شده بود صحنه مهمی به نظر می آید. سوبارو که خود را در دشتی بزرگ پیدا می کند زنی با لباسی سیاه و موهای سفید را مشاهده می کند. این زن نیز به سوبارو می گوید که مدت طولانی است که او با هیچکس مکالمه ای نداشته است. بعد از این حرف او خود را آکیدنا ساحره طمع معرفی می کند.
همچنین در مجله وارونه علاوه بر بررسی قسمت دوم فصل دوم انیمه شروع زندگی از صفر در دنیایی دیگر Ri:Zero kara Hajimeru Isekai Seikatsu بخوانید:
بهترین انیمه های فانتزی که حتما باید تماشا کنید! داستانهایی پر از خیال! قسمت اول
بررسی قسمت دوم God of HighSchool غافل‌گیری هنوز ادامه دارد
هر آنچه که باید درباره ایمنی جمعی در برابر کرونا بدانید!
بهترین استودیوهای انیمه‌سازی دنیا که صنعت انیمه را به اوج رسانده‌اند ! از J.C.Staff تا Production I.G
بهترین انیمه‌های عاشقانه که حتماً باید آنها را تماشا کنید ! بخش اول
برای کسانی که می گویند طمع در قسمت قبل معرفی شده است باید بگویم که هم درست می گویند و هم اشتباه! درواقع در دنیای ریزیرو ساحره هایی زندگی کرده اند که به خاطر قدرت فراوانشان به ساحره های گناه معروف بوده اند. یکی از این ساحره ها همان ساتلا که نمایانگر گناه حسودی می باشد. پس ساحره ها در کل با اسقف های اعظم متفاوت هستند. اسقف های اعظم درواقع عضوی از فرقه ساحره بوده و برای برگرداندن ساحره تلاش می کنند.
ساحره های گناه
اما نکته قابل تامل درباره ساحره های گناه این است که در فصل اول به ما گفته شد که تمامی این ساحره ها به دست ساتلا کشته شده اند. به نظر بنده آکیدنا کشته نشده است بلکه مانند ساتلا در مکانی محبوس شده است. اینکه مدت زیادی است که با کسی حرف نزده نیز نشان دهنده آن است که تنها در این مکان بوده!
اوپنینگی در این قسمت به نمایش در نیامد اما اندینگی که به نمایش گذاشته شد بسیار جذاب بود. از این اندینگ انیمه کاملا معلوم بود که اوضاع برای سوبارو ایندفعه بسیار سخت تر از قبل شده است. کاملا واضح به چهار تا از کارکتر هایی که در این فصل جلوی سوبارو می ایستند در این اندینگ اشاره شد. یکی اسقف گناه طمع، یکی دیگر اسقف پرخوری و دختری که ما هنوز ملاقات نکرده ایم و آخری نیز شکارچی روده. از آخرین ملاقات ما با شکارچی روده زمان نسبتا طولانی می گذرد و نمی توان به صورت دقیق نقش او را در داستان مشخص کرد.
انیمه در این قسمت رکورد مرموز بودن خود را شکست!
شیوه نمایش دادن آکیدنا در اندینگ بسیار متفاوت تر از این چهار شخصیت بود. طبق اطلاعاتی که انیمه به ما داده است ساتلا با بقیه ساحره های گناه رابطه خوبی نداشته است و آن ها را به قتل رسانده است. حال که یکی از آن ها زنده است باید دید که در ذهن او چه می گذرد و دنبال چیست. رزوال نیز یکی از شخصیت هایی است که انیمه با نپرداختن به آن او را بسیار مرموز کرده است.
اپیزود بعدی ما به احتمال زیاد شاهد مکالمه سوبارو با آکیدنا خواهیم بود. این مکالمه می تواند به بسیاری از سوالات ما پاسخ دهد. البته می تواند به سوالات ما نیز بیافزاید. اما از شکل قسمت دوم فصل دوم Re Zero کاملا واضح بود که در قسمت بعدی کامل تر خواهد شد. درواقع کل این اپیزود در تلاش بود تا سوبارو را به آکیدنا رسانده و مخاطب شاهد مکالمه ای بین آن ها باشد!
در ادامه بخوانید » بررسی قسمت سوم فصل دوم Re:Zero! سوبارو در مهمانی چای ساحره
امیدوارم از بررسی قسمت دوم فصل دوم Re:Zero راضی بوده باشید! نظر شما درباره این اپیزود چه بود؟ نظرات خود را با مجله اینترنتی وارونه به اشتراک بگذارید. همچنین توصیه دارم سایر بررسی‌های انیمه‌ای ما را دنبال کنید.
