در این قسمت از سریال کرگدن بخش دیگه ای از پازل به هم ریخته ی قصه رو پیدا می کنیم. با ما در نقد و بررسی قسمت سوم همراه باشید.

بررسی تمامی قسمت های سریال کرگدن از اینجا » نقد و بررسی سریال کرگردن 

کرگدن

در این قسمت از سریال کرگدن به اوایل قصه بر می گردیم. به جایی که این پنج نفر هیچ شناختی از هم نداشتن، به روز آشناییشون.



نکته ی جالب از اون روز  این بود که متوجه میشیم نوید از همون ابتدای کار با تیم این چالش همدست بوده. البته که سریال این موضوع رو القا می کنه که آشنایی نوید به این تیم حتی به قبل از روز مصاحبه بر می گرده. اما این که آیا نوید و این گروه از ابتدا قصد بالا کشیدن پول ها رو داشتن، یا این که نوید انتهای چالش این تصمیم رو می گیره دو فرضه که باهاش روبه رو هستیم.
این که اگر هدف فقط بازی دادن این چند نفر و بالا کشیدن پول توسط نوید و گروه بوده، این سوال مطرح میشه که اصلا چرا این تیم باید همچین چالشی رو راه بندازن که بخوان ملزم به دادن همچین پولی بشن و در نهایت اون پول رو به نوید بدن.

قسمت سوم کزگدن

در ادامه ی نقد و بررسی قسمت سوم سریال کرگدن

چون چیزی که ما از روز قرار داد و شرایط این چالش متوجه شدیم، تنها بهایی که این گروه برای حضور در چالش باید می پرداختن حضورشون برای ساخت فیلم های تبلیغاتی بوده. پس دلیلی برای استفاده از اونها نیست و به نطرم نمی تونه همچین دلیلی داشته باشه.
از طرف دیگه اگه نوید در انتهای کار تصمیم گرفت که پول و بالا بکشه و فرار کنه و از ابتدای چالش همچین هدفی نداشت، پس چرا همدست برگزار کنندگان چالش شد ،چه دلیلی برای اصرار به کنار هم نگه داشتن این گروه بود و هزاران سوال دیگه ای که مطرح میشه.



موضوع جالب دیگه اینه که چرا هیچ کس به رها شک نکرد. وقتی رها وارد خونه شد و به دروعغ گفت که پدرش قبول نمی کنه، در صورتی که پدرش اصلا خونه نبود، وقتی گوشی رو دادن دست رها و فیلم رو پاک کرد چرا کسی بهش شک نکرد. همه در خوبی و خوشی دارن به  زندگی شون ادامه میدن، در صورتی که این مهم ترین نکته ای بود که حداقل می تونست به چشم گیسویی بیاد که به ظاهر زرنگ گروهشونه.
فعلا حرف زیادی برای گفتن نمی مونه مطرح کردن تمام این سوالات فقط امید به اینه که کاش جوابی بهمون داده نشه که این نکته های بدیهی رو نادیده بگیره، کاش همه چیز حساب شده باشه.

نقد و بررسی کرگدن

در ادامه ی نقد و بررسی قسمت سوم سریال کرگدن

چون معمولا تجربه ی تلخ ما در فیلم و سریال های ایرانی همیشه یه مشت جواب بوده که مجبور به پذیرفته شدنشون بودیم، جوری که حتی تمام سرنخ های ابتدای داستان رو هم فراموش می کنیم.
شخصیت پردازی الهام کردا در نقش کیانا بخش مهمی از این قسمت رو به خودش اختصاص داد. سعی سریال در به تصویر کشیدن دختری جسور و با اعتماد به نفس و اختصاص دادن زمانی طولانی به شخصیت پردازی کیانا مشخص می کنه که کیانا نقش مهم و کلیدی رو در این قصه بر عهده داره.

نکته ی مهم دیگه ابراز علاقه ی نوید به رها بود اما تو این صحنه به گفته ی خود رها متوجه میشیم زندگی رها به اون شادی که میبینیم نیست و رازهای پنهانی وجود داره که از وجودشون بی خبریم و باید برای فهمیدنشون منتظر بمونیم.



نکته ی مهم اما، راز آلود بودن شخصیت هاست که بی نهایت جذابه. این که همیشه حرف های نا گفته ای برای گفتن وجود داره. جایی که ما فکر می کردیم رها رو تا حدود زیادی شناختیم خودش چشاشو سمت دوربین می گیره و میگه چیزایی هست که راجع بهم نمی دونی. یا همین طور پوریا رحیمی سام، در نقش کاظی که به نظرم در این سریال بی نهایت موفق عمل کرده مطمئنا پشت نقاب خنده و شادی خودش حرف های زیادی برای گفتن داره.
این پیچیدگی شخصیت ها نقطه قوت مهم سریاله که سریال می تونه ازش به عنوان یک برگ برنده استفاده کنه، ولی این که چقدر می تونه در این موضوع موفق عمل کنه چیزیه که باید منتظرش بمونیم.

در ادامه بخوانید » نقد و بررسی قسمت چهارم سریال کرگدن ; عشق نقاب یا اجبار