قسمت دوم سریال دل روند نا امید کننده ای رو در پیش گرفت. با ما در نقد و بررسی قسمت دوم سریال دل همراه باید.

بررسی قسمت های قبل رو می تونید از اینجا بخونید.

در قسمت اول سریال نقدی به بازی بازیگران داشتم که انگار یه جورایی هنوز راه نیوفتاده بودن و یه جورایی خیلی آروم دیالوگ میگفتن و با شخصیت خودشون ارتباط برقرار نکردن.
اما متاسفانه در این قسمت متوجه میشیم که این موضوع نه فقط شامل حال بازیگران بلکه شامل کلیت سریال و داستانش میشه.



 

نقد و بررسی قسمت دوم سریال دل

جوری که در بخش بزرگی از تایم سریال فقط تو یه راه پله گیر افتاده بودیم و دنبال عروس می گشتیم و با تمام وجود امیدوارم دلیل قانع کننده ای برای پنهان شدن یا فرار رستا وجود داشته باشه، چون با ۴ طبقه ای که ما دیدیم و حضور آرش دم در ساختمون تقریبا خروج رستا از ساختمون محال و پیدا نشدنش در ساختمون غیر ممکنه.

اما از تمام این کلیات که بگذریم بازی آرایشگر رستا بی نهایت برام عجیب بود. که چه هیجان و اضطراب بی دلیل و اغراق شده ای رو نشون میداد و جالب این جاست که این حجم از نگرانی رو تو آرش و آوا نمیدیدیم.
دیالوگ های بی ربط و بچه گانه و وقت کش آرایشگر رستا و پسری که آرش وارد خونش شده بود هم به شدت آزار دهنده بود.



اما موضوع بازیگران فرعی به همین جا ختم نمیشه. فیلم بردار آرش زمانی که با آرش حرف میزد تمام جملاتش با حفظ ادب و نزاکت تو همین سه تا جمله خلاصه میشد: آقا من قصد دخالت ندارم، شرایطتون رو درک می کنم ولی معمولا تو این شرایط باید با پلیس تماس گرفت.

شاید دیالوگ های فیلم بردار عروسی اونقدر طولانی نبود، اما اونقدر آروم اونا رو به زبون میاورد که برای من مخاطب که از بیرون شاهد ماجرا بودم ساعت ها طول کشید.
و با همین یه اپیزود می تونیم بفهمیم این سریال مشکل بزرگی با بازیگران فرعی قصه اش داره که اصلا نمیشه باهاشون ارتباط برقرار کرد.

نقد و بررسی قسمت دوم سریال دل

اما یکی از مسائل بزرگی که در این قسمت باهاش درگیر بودم آوا خواهر رستا بود.
یک خواهر زمانی که میبینه یکی مزاحم خواهرش شده و احتمال هم داره هنوز اون مزاحم تو ساختمون باشه، خواهرش رو تنها با آسانسور میفرسته پایین؟
کسی که از کلیت ماجرا و مزاحمت های مهران برای رستا خبر داشت. کسی که دلیل نگرانی های رستا رو می دونست. می دونست مهران تو ساختمون بوده و رستا رو ترسونده اما هیچ حرفی نمیزنه.

کاملا منطقی و قابل قبوله که نمی خواسته آرش از موضوع مهران با خبر بشه، همون طور که رستا دلش نمی خواسته آرش از این موضوع چیزی بدونه، اما در این شرایط با موضوعی به نام خطر مواجه ایم. خطری که خواهرش رو تهدید می کنه و یه آدم، جدایی از شخصیت پردازی های پیچیده و انتظار عجیب و غریبی از نویسنده چطور می تونه نسبت به خطری که خواهرش رو تهدید می کنه بی تفاوت باشه.



در ساده ترین حالت ممکن میشد به مادر، برادر یا پدرش اطلاع بده که مهران مزاحم رستا شده، آرش چیزی نمی دونه یه کاری کنید.
اما در کمال خونسردی کنار آرش موند و اوج قصه ی توهین به شعور مخاطب جاییه که  راجع به گم شدن رستا حدس میزد. نکنه می خواد سوپرایزت کنه و خودش رفته مراسم، از هم دلخور بودین؟ مشکلی داشتین؟

 

به هیچ عنوان هیچ منطقی رو از این کاراکتر در این اپیزود پذیرا نیستم مگر این که در قسمت بعد متوجه بشیم که آوا خیالش از بابت رستا راحت بوده و می دونسته که کجاس.

 

نقد و بررسی قسمت دوم سریال دل

این سریال نه تنها در فیلم نامه این اپیزود وقت کشی کرد، بلکه سعی کرد در سکانس به سکانسش این کار رو به نحو احسنت انجام بده. جایی که آرش خسته از گشتن تو ساختمون در اسلوموشن ترین حالت ممکن از در ساختمون میاد بیرون پنج تا پله رو میاد پایین چپ و راست خیابون رو نگاه می کنه و دوباره پنج تا پله رو میره بالا و وارد ساختمون میشه!

مفهوم استفاده از اسلوموشن در این صحنه چی بود؟؟؟ چی می خواست به مخاطب القا کنه؟ دلیل استفاده از همچین صحنه ی حوصله سر بری که در تمام مدتش تو فقط دلت می خواد زودتر تموم شه چی بود؟

دو نکته ی مهم در این قسمت این بود که فهمیدیم رستا در گذشته یک بار تا پای عقد با آرش رفته و پشیمون شده و این که اتابک پدر آرش قصد جدایی از توران رو داره و نفرت و خشم بزرگی پشت ظاهر آرومشه و این که همسر آیندش رو هم انتخاب کرده.



اما تنها نکته ی مثبت این قسمت از سریال “کوروش تهامی” بود. نکیسا کسی که زیر دست پدر رستا کار می کنه در همون ثانیه های ابتدایی حضورش در این قسمت بهمون میفهمونه که کسیه که رستا رو بی نهایت دوست داره.

نقد و بررسی قسمت دوم سریال دل

اونقدری که وقت کسی راجع به رستا حرف بزنه، نمی تونه خودش رو کنترل کنه، مهم نیست که شب عروسیش باشه، کسی نباید راجع به رستا بد بگه. اونقدری که با تمام غمی که با بازی خوبش ازش میگیریم پا میشه و برای سرد نبودن جشن رستا و حرف نزدن مهمونا راجع به رستا شروع به رقصیدن می کنه. رقصی فقط و فقط غم رو به بیننده القا می کنه و به نظرم با همین چند دقیقه حضورش در این قسمت سریال رو از هیچ چیزی برای ارائه نداشتن نجات میده.

از آنچه در قسمت آینده خواهید دید حس خوبی به قسمت بعد ندارم، اما امیدوارم اشتباه کنم و این سریال با حضور این ههمه ستاره ها چیزی باشه که ارزش وقت گذاشتن رو داشته باشه. پس به امید اینکه قسمت بعدی همون چیزی باشه که از این بازیگرا انتظار میره، نظرات خودتونو با ما به اشتراک بگذارید. 

در ادامه بخوانید » نقد و بررسی قسمت سوم سریال دل ؛ سوپرایزی از جنس توهم