اختلالات مسخ شخصیت و مسخ واقعیت یکی از عجیب ترین اختلال های روان شناختی هستند و از اختلالات تجزیه ای محسوب می شوند. اختلالات تجزیه ای شامل اختلال در حافظه، هشیاری، هویت یا ادراک می شود. این نکته ی بسیار مهم باید در نظر گرفته شود که در بعضی موارد اختلالات مسخ شخصیت و مسخ واقعیت به دلیل وجود اختلال روانی دیگری بروز می کنند و علائمی از اختلال دیگری هستند و یا در نتیجه ی مصرف مواد رخ می دهند.

مسخ شخصیت دوره هایی است که در آن فرد احساس می کند ارتباط با بدن و افکارش را از دست داده و از آنها جدا شده است. مثل اینکه از بیرون خود را مشاهده می کند (مانند ربات) و یا در رویا به سر می برد. که هر یک از این دوره ها می تواند از چند دقیقه تا چند سال (ندرتا چنین می شود) طول بکشند!

فرد در مسخ شخصیت ارتباطش را با واقعیت از دست نمی دهد، در حالیکه در مسخ واقعیت احساس می کند چیزهایی که می بیند واقعی نیستند و ارتباطش با واقعیت قطع شده است. البته در هر دو حالت فرد می داند که احساسش واقعی نیست بلکه چیز عجیبی در بدن و ذهنشان در حال وقوع است.


همچنین بخوانید:با اختلال هویت تجزیه ای (شخصیت چندگانه) به طور کامل آشنا شوید


مسخ شخصیت و مسخ واقعیت

ریسک بروز این اختلالات در افرادی که تجربه های دردناکی را پشت سر گذاشته اند، افسردگی، استرس و اضطراب شدیدی را تجربه می کنند، بیماری طبی مثل میگرن و تشنج دارند و یا از مواد مخدر استفاده می کنند بیشتر است. 

در این اختلالات فرد فکر می کند که ممکن است “دیوانه شود” و مدام سعی می کند از وجود داشتن خودش و یا واقعیت داشتن چیزهای اطرافش اطمینان حاصل کند. نشانه های این اختلالات در کودکان و یا بزرگسالان نادر است و  معمولا در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی رخ می دهند. 

علائم اختلال مسخ واقعیت

  • احساس بیگانه یا نا آشنا بودن با محیط؛ احساس زندگی در یک فیلم یا رویا
  • تحریف در ادراک زمان؛ مثلا رویدادهای اخیر مانند دوران خیلی دور احساس می شود
  • احساس جدایی عاطفی نسبت به کسانی که به آنها اهمیت می دهد
  • دیدن محیط اطراف به صورت تار، بدون رنگ، دوبعدی و یا مصنوعی و یا بالا رفتن وضوح  محیط و آگاهی فرد به آن
  • تحریف درشکل و اندازه ی اشیاء و یا فاصله بین او و اشیاء

علائم اختلال مسخ شخصیت

  • احساس از بیرون نگاه کردن به افکار، احساسات و یا بدن خود
  • احساس ربات بودن و تحت کنترل نداشتن حرفها و حرکات خود
  • بی حسی فیزیکی یا عاطفی
  • احساس تغییر شکل دادن بدن؛ مثلا بزرگ شدن یا کوچک شدن پا
  • حس فقدان احساسات در خاطرات و یا شک داشتن در اینکه این خاطرات متعلق به خود فرد است یا خیر

درمان اصلی برای این اختلالات روان درمانی است، هرچند درمان دارویی هم موثر واقع می شود. دلیل وقوع این نشانه ها و علائم هنوز به طور قطع مشخص نیست. اما تجربه های دردناک دوران کودکی و یا به طور کلی وقایعی که احساسات و عواطف بسیار شدیدی را برمی انگیزند و در انتها آسیب پذیری بیشتر فرد به لحاظ ژنتیکی می توانند تا حدی دلیل بروز این علائم در نظر گرفته شوند.

در ادامه بخوانید: