وقتی صحبت از رستگاری و قوس شخصیتی میشه، آواتار آخرین بادافزار شخصیتی داره که میتونه او رو تا بالای لیست بهترین رستگاری ها و قوس های شخصیتی برسونه؛ شاهزاده آتش زوکو!

ادامه متن داستان آواتار آخرین بادافزار و تیکه هایی از سه گانه اولیه استاروارز رو اسپویل میکنه

همه یک قوس شخصیتی خوب و در آخر رستگاری رو دوست دارن. نمونه خوبش هم داستان های بینوایان و سرود کریسمس که توی اون داریم سفر شخصیتی رو میبینیم که از اول داستان تا آخرش در حال پیشرفته  و تغییره. در انتها هم با رستگاری خودش تبدیل به یکی از برگ برنده های داستان میشه.

در avatar: the last airbender هم شخصیتی رو داریم که ماه ها به دنبال شکار قهرمان داستانه و از ملت خودش که مرتکب نسل کشی شدن حمایت میکنه. در ابتدا با یک شخصیت منفی مطلق طرفیم که معمولا فقط موجب دردسز قهرمانه و نه بیشتر که معمولا نویسنده ها هم با نوشتن یک گذشته تلخ برای اون، میخوان کاری کنن که شخصیت قابل درک تری برای بیننده بشه.

آواتار آخرین بادافزار

ورق از جایی برمیگرده که زوکو طی داستان ذره ذره انتخاب هایی میکنه که اون رو از گروه شر جدا میکنه. کم کم به شخصیتی خاکستری تبدیل میشه و در آخر هم به قهرمانان داستان ملحق میشه.

البته این اتفاق سال ها قبل در سری جنگ ستارگان برای دارث ویدر هم افتاد، ولی آواتار پانزده سال پیش تونست رستگاری شخصیت خودش رو به عنوان یکی از بهترین رستگاری ها در داستان های خیالی دنیای امروز ثبت کنه.

وقتی برای اولین بار با زوکو روبرو میشیم هیچ شکی نمیکنیم که داریم شخصیت منفی داستان رو میبینیم. شاهزاده ملت آتش که جنگی رو علیه سه ملت دیگه شروع کرده و ملت باد رو هم از روی زمین محو کردن. در ضمن، زوکو وظیفه داره تا تنها کسی که میتونه به جنگ خاتمه بده رو پیدا و اسیر کنه؛ آواتار دوازده ساله.


بهترین سریال های انیمیشنی مناسب کودکان که میتوانید همراه خانواده ببینید!


اما توی همون اولین ملاقات چیزهای دیگه ای هم میفهمیم. درباره اینکه زوکو شاید یک شرور خالص هم نباشه، شاید فقط مجبوره کاری که نمیخواد رو انجام بده. موقعی که زوکو به اهالی یکی از روستاهای قطب پیشنهاد میده در قبال تحویل اواتار با اون ها کاری نداشته باشه، یک لکه سفید روی چهره سیاهش نمایان میشه. 

آواتار آخرین بادافزار

بعد از اون ذره ذره گذشته تاریک زوکو هم برملا میشه، زمانی که به خاطر مخالفتش با ژنرالی که قصد قربانی کردن افراد زیادی رو داشت، مجبور به دوئل با پدرش میشه و از اون روز جای سوختگی بزرگی روی صورتش میمونه. در واقع «آواتار» زمان زیادی رو صرف نشون دادن شخصیت زوکو و عوامل تاثیر گذار روی شکل گرفتن شخصیت حال حاضر اون میکنه، حتی میشه گفت بیشتر از شخصیت اصلی داستان انگ!

avatar: the last airbender با نشون دادن گذشته زوکو نمیخواد که فقط دلمون به حالش بسوزه، حرف حسابش اینه که شخصیت فعلی زوکو چیزیه که بهش تحمیل شده، نه اینکه خودش انتخاب کرده باشه. ما در استاروارز آناکین اسکای واکر و کایلو رن رو داریم که به دلیل وسوسه های تاریکی، انتخاب کردن که در سمت تاریک نیرو باشن. بر خلاف باقی شخصیت های منفی، با نفرتی عمیق از دنیای پر از بی عدالتی رشد نکرده، احساس خشم زوکو ناشی از این قصه ها نیست، به خاطر حس شرمندگیه!

شرمنده برای ناامید کردن کسانی که دوستش داشتن، به خاطر شجاع و به اندازه کافی خوب نبودن. زوکو دیگه به کسی اهمیت نمیده چون حس میکنه دیگه کسی نمونده که به خود اون اهمیت بده.

داستان زوکو همزمان شامل خوبی و بدی میشه، چون هیچوقت کاملا به یکی از دو طرف تعلق نداشته و در آخر انتخابی که میکنه از سر ناچاری نیست، بلکه کاریه که خودش انتخاب میکنه انجام بده.


بهترین فیلم های ابرقهرمانی که باید ببینید ؛ ژانر محبوب این روزهای هالیوود!


آواتار آخرین بادافزار

اما چه چیزی این رستگاری رو باارزش میکنه؟ اینکه زوکو بیش از یک فداکاری انجام میده تا به رستگاری برسه. ما با یک رستگاری قبل از مرگ طرف نیستیم یا یک رستگاری ناگهانی در قسمت های آخر. رستگاری زوکو کاملا آهسته و پیوسته جلو میره و سه فصل طول میکشه تا به نتیجه برسه. در کل این سه فصل داریم تکه های پازل رستگاری زوکو رو پیدا میکنیم تا در نهایت اون ها رو کنار همدیگه بزاریم و به نتیجه اصلیمون برسیم.

طی سه فصل زوکو سفری رو شروع میکنه که اول از همه بهش میفهمونه طرف اشتباهی ایستاده. سفری رو شروع میکنه که بهش نشون میده جنگی که ملت آتش به باقی ملت ها تحمیل کرده چه مشکلاتی برای افراد بی گناه به وجود آورده. زوکو بجای دیدن مردمی که از بودن زیر پرچم ملت آتش خوشحال هستن، مردمی رو میبینه که از خودش، خانوادش و ملتش تنفر دارن و میترسن. زوکو طی سفرش کاملا با عواقب جنگ روبرو میشه و اون رو به صورت دست اول لمس میکنه.

آواتار آخرین بادافزار

اما با وجود تمام این ها بازهم ما به رستگاریمون نمیرسیم و سازندگان بازهم سعی در پیچیده تر کردن ماجرا دارن. جایی که در فصل دوم زوکو در بهترین زمان برای رستگاری، بودن در سمت شر رو انتخاب میکنه. لحظه ای که زوکو از اولین فصل تا به اون لحظه در سفیدترین حالت خودش قرار داشت ولی بازهم گذشتش اون رو به سمت خانواده و ملت خودش میبره.

 


بهترین سریال‎ های انیمیشنی که حتما باید آنها را ببینید؛ از جک سامورایی تا بوجک هورسمن


آواتار آخرین بادافزار

بعدتر زوکو نه به خاطر اینکه به اشتباهاتش پی برده، بلکه به خاطر درس هایی که از اشتباهاتش گرفته و دیدن نتایجش به سمت خوبی ملحق میشه تا اون ها رو جبران کنه. رستگاری دارث ویدر در لحظات آخر عمرش صورت میگیره که به اون صورت بهش اجازه نمیده برای جبرانش تلاش کنه. تنها کسی که اون رو میبخشه پسرش لوکه و در سه گانه بعدی همچنان از دارث ویدر به عنوان یک دیکتاتور شیطانی یاد میشه، نه یک قهرمان ترازدیک! ولی زوکو وقت زیادی برای جبران کارهاش داره، حتی تا زمان نسل بعد و آواتار کورا.

قوس شخصیتی زوکو درباره اشتباهات و تلاش برای جبرانه. آواتار آخرین بادافزار بهمون میگه فقط فهمیدن اشتباهات کافی نیست و باید سخت برای جبران تلاش کنید وگرنه با قبل از فهمیدن اشتباهتون تفاوتی ندارید. سریال هم نشون میده که تبدیل شدن از یک شرور به شخصیتی خوب، کار ساده ای نیست و سفر طولانی و پر اشتباه زوکو هم این حرف رو ثابت میکنه.


خوشحال میشیم اگه شما هم آواتار آخرین بادافزار رو دیدید نظراتتون رو باهامون درمیون بزارید.